چگونه کودک را برای تولد نوزاد آماده کنیم. راهنمای گام به گام

تصویری: چگونه کودک را برای تولد نوزاد آماده کنیم. راهنمای گام به گام

تصویری: چگونه کودک را برای تولد نوزاد آماده کنیم. راهنمای گام به گام
تصویری: لوازم ضروری و مورد نیاز مادر و نوزاد برای شفاخانه 2024, ممکن است
چگونه کودک را برای تولد نوزاد آماده کنیم. راهنمای گام به گام
چگونه کودک را برای تولد نوزاد آماده کنیم. راهنمای گام به گام
Anonim

آیا تا به حال مجبور شده اید دو اسباب بازی یکسان بخرید ، زیرا اگر یکی را برای یکی خریداری کنید ، در خانه رسوایی یا هیستری ایجاد می شود؟ و گفتن: «تسلیم شوید! خوب ، شما ارشد هستید ؟ و به کودک توضیح دهید که خواهرش نزدیکترین و عزیزترین فرد برای او است و او همیشه نیاز دارد برای یکدیگر کوه باشد؟

اگر مجبور باشید ، احتمالاً می دانید که وقتی بچه های شما با هم دعوا می کنند چقدر تلخ و آزاردهنده است. سپس شروع به پرسیدن سوالات می کنید. آیا آنها قادر خواهند بود همدیگر را دوست داشته باشند یا دشمن شوند؟ آیا اگر فرزند دیگری داشته باشم به فرزندم آسیب می رسانم؟

در واقع ، پس از تولد دومی ، کسی شروع به بیمار شدن می کند ، کسی تیک عصبی دارد ، اشتهای کسی بدتر می شود … آیا کودکان واقعاً چنین مالکینی هستند؟ آنها از چه چیزی می ترسند؟ که عشق شما برای آنها کافی نخواهد بود؟

بله و خیر. وقتی صحبت از حسادت به میان می آید به این سادگی ها نیست.

من خودم دو پسر دارم. یکی 3 ساله و دومی 6 ماهه است. برای بزرگترها ، مانند همه کودکان ، ظاهر نوزاد دیگری در خانواده استرس بزرگی بود. اما با این وجود ، رابطه بین آنها از همان ابتدا بسیار گرم بود. بزرگتر از کوچکتر مراقبت می کند ، اجازه نمی دهد کسی در اطرافش سر و صدا کند ، برای او داستان تعریف می کند ، ترانه می خواند و توضیح می دهد که گوزن قبیله ای با آنتلوپ چه تفاوتی دارد. کوچکتر به محض ظاهر شدن برادر بزرگتر در افق لبخند می زند.

کودک بزرگتر مطمئناً باید برای تولد نوزاد آماده باشد. من در اینجا آن تکنیک ها و نکات ظریف را جمع آوری کرده ام که خودم آنها را در نظر گرفتم و پسرم را برای ظاهر شدن برادر آماده کردم.

حسادت یک تردید دردناک در مورد وفاداری و عشق کسی است (A. Kravtsova، 2008).

کودکان نوپا در واقع رنج می برند و با رفتار خود والدین خود را آزار می دهند. و گاهی اوقات ما حتی نمی فهمیم که راه نبرد جدی برای رقابت "چه کسی دکمه آسانسور را فشار می دهد" این است که به کودکان اجازه دهیم بفهمند که ما هر دو را به یک اندازه دوست داریم ، همه چیز خوب است و هر دو از همه بیشتر هستند برای ما مهم است

برای اینکه ظاهر یک کودک دیگر برای تمام خانواده آزمایش نباشد ، لازم است:

1. اطمینان کودک را به وجود آورید که او را دوست دارید و او را تأیید می کنید. واقعیت این است که برای کودکان بسیار مهم است که ما از آنها راضی بودیم. و از زبان والدین ما چنین عباراتی می تواند خارج شود که این اصل را زیر سال می برد.

"همه بچه هایی مثل بچه ها دارند ، اما من مجازات می کنم"

"ببینید بچه های خوب چه بازی می کنند ، و شما گریه می کنید"

"چه خوب می شد اگر من یک دختر داشتم ، و نه یک بتونه شیطنت آمیز مثل شما."

"اگر اینگونه رفتار کنی ، من تو را برای تربیت به خاله دیگری می سپارم و یک پسر مطیع را برای خودم می گیرم."

چنین عبارات دقیق (که به طور اتفاقی گفته می شود ، که قبلاً توسط والدین فقیر به کار گرفته شده است) این ایده را در ذهن کودک القا می کند که اگر او رفتار خوبی نداشته باشد ، مادر می خواهد فرزند دیگری برای خود بگیرد ، که فقط او را خوشحال می کند. و هنگامی که یک خواهر و برادر ناگهان متولد می شوند ، کودک دقیقاً می داند که چرا در خانواده آنها ظاهر شده است.

2. کودک نیاز به آمادگی دارد. این پرسش "آیا خواهر یا برادر می خواهید؟" بسیار خطرناک است ، زیرا می توانید پاسخ منفی دریافت کنید. اما به همین دلیل ، والدین نظر خود را تغییر نمی دهند. علاوه بر این ، ممکن است والدین قبل از کودک نوعی گناه را احساس کنند (آنها زیاد کار می کنند ، توجه کمی می کنند یا به چیزی توهین کرده اند). و اگر چنین است ، کودک همیشه آن را احساس می کند ، و ممکن است تصمیم بگیرد که "بله ، آنها به من خیانت کردند! ما تصمیم گرفتیم به جای یک پسر شیطان "پسر خوب" داشته باشیم ".

بهتر است مستقیماً بگویید که فلان و یک ، شما خواهر یا برادر کوچکتر خواهید داشت. والدین چنین خوشبختی دیگری را برای خود می خواهند ، آنها می خواهند ما یک مرد کوچک عزیز دیگر داشته باشیم. زمان تولد را بگویید و به همه سالات پاسخ دهید. و اگر بزرگتر می گوید که نمی خواهد ، او را متقاعد نکنید که برادر یا خواهر کوچکتر باحال است! بهتر است بپرسید چرا نمی خواهد؟ ترس هایش را برطرف کند.قبل از تولد دومین فرزندم ، کتاب فوق العاده ای از هایدی و دانیل هوارتز "عشق مادر" را در مورد نحوه تبدیل شدن توله خرس به برادر بزرگتر ، درباره ترس ها و نگرانی هایش خواندم. بهترین روش پختن بچه ها بازی ، کتاب و کارتون است.

3. کودک باید در اولین روزهای ترخیص مادر و نوزاد از بیمارستان حضور داشته باشد. نیازی نیست آن را به پدربزرگ و مادربزرگ خود بدهید تا روزهای اول را برای خود و "بزرگتر" خود آرام کنید. تصور کنید که از رویداد مهمی در خانواده خود اخراج شده اید ، احتمالاً می گویید: "چرا برای من تصمیم می گیری؟ آیا من عضوی از خانواده نیستم؟"

به فرزند خود اجازه دهید:

- همراه پدر ، مادر و نوزاد را از بیمارستان بردارید ؛

- دادن برای نگه داشتن بر روی دسته ها ؛

- ویلچر سواری کنید ؛

- به اسباب بازی ها و لباس های نوزاد نگاه کنید.

- هنگام تعویض پوشک نزدیک باشید.

برای یک کودک بزرگتر ، مهم است که به سادگی در چنین تغییرات جدی حضور داشته باشد ، لازم و مفید باشد. به هر حال ، او اغلب والدین "دست و پا چلفتی" و مزاحم را احساس می کند.

کمک به مادر با بچه می تواند دختری را از احساسات حسادت نجات دهد ، و یک پسر ، خوب است اگر به پدرش نزدیک شود و در حالی که مادر با نوزاد کنار می آید ، آنها "امور صرفاً مردانه" داشته باشند. بنابراین پسر و پدر با هم کمی از حسادت نجات خواهند یافت.

4. به کودک بزرگتر اجازه دهید "کوچک" باشد. عقب نشینی کودک ، صرف نظر از سن او ، یک دوره سازگاری کاملاً طبیعی است. کودکان می توانند شروع به فعالیت زیاد کنند ، بخواهند در آغوش گرفته شوند ، پستانک بخورند ، بخواهند از یک بطری بنوشند ، دیگر نمی خواهند به مدرسه بروند ، با شلوار خود ادرار کنند. این خوبه! فقط به او اجازه دهید این کار را انجام دهد و به زودی خود کودک احساس می کند که زمانش سپری شده است ، و او قبلاً از این امر خارج شده است.

5. از وسایل شخصی و فضای شخصی فرزند خود محافظت کنید. کودک بسیار اهدا می کند ، و لازم است فقط وسایل او در خانه باقی بماند ، که نوزاد تازه متولد شده به آنها دست نمی زند: اسباب بازی های او ، تختخواب خود ، فنجان خودش.

۶- صریح و صادق باشید. کودک بزرگتر به زمان نیاز دارد. لازم است که او بداند که مادر به برادر یا خواهر داده است و آن را در کلم پیدا نکرده است ، یا لک لک آن را رها کرده است. بنابراین ، یک نوزاد تازه متولد شده می تواند فقط در این خانواده زندگی کند و در هیچ خانواده دیگری. وقتی با فرزند دومم از بیمارستان برگشتم ، اولین کاری که انجام دادم این بود که بزرگتر را که 2 سال و 9 ماه داشت ، با خودکار ، یک ورق کاغذ و مداد همراه خود ببرم. من خانواده مان را برای او کشیدم ، بچه ای کشیدم و به او گفتم که اکنون تعداد بیشتری از ما وجود دارد و بچه ای که مادرم در شکم خود حمل کرده بود ، متولد شده بود. اسمش آن است و عاشق این و آن است. مدتی بود که پسر بزرگم به همه کسانی که برای بازدید از نقاشی آمده بودند و در مورد برادرش صحبت می کردند ، نشان می داد.

7. زمانی را برای ارتباطات تک به تک اختصاص دهید. بسیار مهم است که روزی یک بار با فرزند خود تنها باشید. با هم بازی می کردیم ، کتاب می خواندیم ، صحبت می کردیم. بنابراین آن مادر ، مانند قبل ، حتی برای مدت کوتاهی ، فقط او بود. و بوسیدن و بوسیدن نازنین خود را فراموش نکنید ، به او بگویید که چقدر او را دوست دارید و چقدر برای شما عزیز است.

روند سازگاری با تولد فرزند دیگر می تواند یک سال کامل به طول انجامد. صبور باش. بگذارید کودک محبت شما را نسبت به نوزاد تازه دیده ببیند ، اما این را نیز بداند که او می تواند روی عشق و مراقبت شما کمتر حساب کند.

توصیه شده: