2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
تصور کنید که هیچ خیال پردازی ، رویا ، رویایی ، تردید ، پیش بینی و سایر چیزهای زودگذر وجود ندارد. فقط واقعیت برهنه وجود دارد. همه چیز برای شما روشن و قطعی است. میخوای اینجوری زندگی کنی؟
برای من ، چنین زندگی به عنوان نقطه ظهر ژوئیه تلقی می شود: نور و وضوح زیاد ، عدم وجود نیمه ها و اسرار. خیلی زود از چنین مقدراتی خسته می شوم.
به ما آموختند که باید احساسات ، خواسته های خود را کنترل کنیم و مطابق ذهن زندگی کنیم. اما وقتی افراد سعی می کنند انرژی خود را کنترل یا کنترل کنند ، به بیماری یا مرگ ختم می شود. میدونی چرا؟ زیرا وقتی سعی می کنیم همه چیز را بشناسیم ، پیش بینی کنیم ، کنترل کنیم ، ارتباط خود را با جهان های بیشماری که اطراف ما را احاطه کرده اند و در درون ما هستند ، قطع می کنیم. سپس مشکلات آغاز می شود: بیماری ، تصادفات ، از دست دادن شخص یا چیزی. بنابراین ، این رویدادها ما را نجات می دهند و سعی می کنند ما را از نقش خود محوری قدرت مطلق خارج کنند ، به طوری که ما شروع به گوش دادن به نیروها و انگیزه های جهانهای ظریف می کنیم.
خوشبختانه ، ذهن آگاه ما تنها بخش کوچکی از آن چیزی است که ما واقعاً هستیم. پتانسیل آن محدود است ، به ویژه در شرایط سیالیت و عدم قطعیت ، مانند اکنون. بدانید ، اگر ناگهان دچار سردرگمی شده اید و نمی توانید راه حلی برای این مشکل پیدا کنید ، به یاد داشته باشید که جهانهای زیادی وجود دارد که به موازات واقعیت شما وجود دارد. و تنها چیزی که لازم است یادگیری شنیدن و درک پیامهای آنها است.
چگونه می توان از نظر اکولوژیکی از واقعیت پذیرفته شده فراتر رفت ، در حالی که برای خود و جامعه مفید بود؟
در اینجا برخی از مسیرهایی که می دانم آمده است:
رویاها. این درست است که خدا از طریق رویا با ما صحبت می کند. وقتی معلوم می شود که بسته بندی می کنید و احساساتی را که در یک رویا یا در نتیجه آن ظاهر شده است زنده می کنید ، دیدگاه های کاملاً جدیدی از دیدن مشکل یا س questionالی که به دنبال پاسخ آن هستم ، باز می شود. همچنین می توانید سعی کنید روز را از نقش یک شخصیت رویایی خاص زندگی کنید و بنابراین ، فراتر از حد معمول بروید. به هر حال ، به همان اندازه که روی کره زمین وجود دارد ، روشهای زیادی برای کار با رویاها وجود دارد)
ماندن در حالت مرزی بین بیداری و خواب.
حالتهای مرزی از طریق مدیتیشن و آرامش با کیفیت به دست می آیند. آنها به شما اجازه می دهند چیزهایی را بشنوید و احساس کنید که وقتی تحت استرس هستید نمی توانید بشنوید. این می تواند احساسات ظریف یا زمزمه شهود شما باشد. بسیاری از ما وقتی وارد شبکه های اجتماعی می شویم و در دنیای موازی واقعیت ها یا تخیلات دیگران گشت و گذار می کنیم ، کسری وضعیت های مرزی را جبران می کنیم.
حالات حرارتی در زمان بیماری شدید ، بدن ما سعی می کند فراتر از انتظارات ما رفته و پیام هایی را برای ما دریافت کند. مهم این است که مراقب باشید. برای من ، این یک راه دشوار ، اما به طرز شگفت آوری سازنده ای است که پرده از اسرار هستی برداشته می شود. در چنین لحظاتی ، ممکن است به س questionsالات یا دیدگاه های بسیاری از آثار هنری من پاسخ های روشنی داده شود.
خاطرات و رویاهای اولیه کودکی معمولاً نه تنها حرفه آینده شما ، بلکه ماهیت رابطه شما را در طول زندگی پیش بینی می کند! حتی علائم و بیماری های شما. بنابراین ، ارزش آن را دارد که خاطرات دوران کودکی را نوعی طرح یا پروژه اصلی بدانیم و حوادث مکرر را در نظر بگیریم. همچنین ممکن است پاسخ سوالات شما وجود داشته باشد.
عشق. عاشقان از احساسات خود کور نمی شوند ، بلکه برعکس ، آنها حقیقت کامل را در مورد یکدیگر می دانند. در این حالت ، مردم می توانند ثروت زیبایی معنوی خود و زیبایی دیگری را احساس کنند ، به طور خالصانه و صادقانه ، بدون قوانین و کلیشه ها ، بدون معیارها و قضاوت های ارزشمند عشق بورزند. من می گویم این به آنها اجازه می دهد از حالت عادی پرواز کنند.
فعالیت های ورزشی (دویدن طولانی مدت یا پیاده روی را ترجیح می دهم). این زمان کار فیزیکی یکنواخت است که تأثیر مشابهی در حالت مراقبه دارد.اگر بدون بازیکنی در گوش خود می دوید و به س questionال خود فکر می کنید ، ممکن است پاسخ به طور ناگهانی در کیلومتر دوم یا بیستم بیاید. همه چیز فردی است) در این حالت ، ضبط کننده صدا را آماده کرده و افکار خود را بنویسید.
مهارت هماهنگ سازی با جریان زمین این یک تجربه کاملاً جسمانی است که بر اساس دریافت سیگنال از زمین ساخته شده است. شما به سادگی در مسیری حرکت می کنید که میدان الکترومغناطیسی زمین وقتی شما را درگیر سوال می کند ، حرکت می کند. معمولاً در یک اتاق آرام و نسبتاً جادار انجام می شود. در فرایند گذر از مسیر ، به دنبال فراخوان سیاره ، با خاطرات ، تجربیات و درک ها ملاقات می کنید.
همانطور که متوجه شده اید ، تمام اقدامات فوق نیاز به محیطی آرام ، زمان کافی و رهایی از افکار روزمره دارد. البته اگر راهنما یا دستیار در این نزدیکی باشد خوب است. اما ، با کمی تمرین ، می توانید تمرین فراتر رفتن از واقعیت را به تنهایی انجام دهید.
نکته کاربردی: اگر راه را نمی دانید ، فقط صبر کنید. زیر دیوار چینی خود بنشینید و استراحت کنید. برو بخواب. به رویاها بروید. مدیتیشن کنید تا جایی که پوچی ایجاد شود. به صفر برگردانید. به محض دستیابی به این هدف ، آگاهی حسی شما واقعیت را بازآفرینی می کند و ما را در مسیرهای جدیدی قرار می دهد. و بعد از مدتی ناگهان متوجه می شوید که دیوار پشت سر گذاشته است. زیرا شما تغییر کرده اید و وارد سطح دیگری از آگاهی شده اید.
این تقریباً مشابه کالیدوسکوپ است ، ارزش کمی چرخاندن آن را دارید ، صبر کنید تا شکل جدیدی از همان جزئیات ظاهر شود.
و به یاد داشته باشید ، زندگی کوتاهتر از آن است که فقط یک هویت داشته باشید! به خودتان اجازه دهید تغییرات زیادی از خودتان تجربه کنید)
توصیه شده:
صداقت که از مرزها فراتر می رود
صادق بودن کامل ترین روش دیپلماتیک و ایمن برای برقراری ارتباط با موجودات احساسی نیست. " نقل قول از فیلم "بین ستاره ای". یکی از فضیلت های اصلی که والدین از کودکی سعی می کنند به ما القا کنند صداقت است (از جمله صداقت ، پایبندی به اصول ، وفاداری به تعهدات بر عهده گرفته شده ، اعتقاد ذهنی به درستی که در حال انجام است ، صداقت در مقابل دیگران و خودمان) ، به رسمیت شناختن و رعایت حقوق سایر افراد نسبت به آنچه از نظر قانونی متعلق به آنها است و غیره).
سفری عمدی از طریق دیدگاه ها
زمان مراجعه به درمانگر چه زمانی است؟ وقتی شخصی احساس می کند به بن بست رسیده است. با وجود فراوانی مطالب خودآموزی ، برخی از ما به یک راهنمای ملموس از جنگل توده های روانی نیاز داریم. او به دنبال یافتن این راهنما در درمان است. چرا اتفاق می افتد که درمان م workثر نیست یا نتایج موقت به همراه دارد؟ یک سازنده خوب می داند که اگر یک ساختمان بر روی یک پایه شل و ول ساخته شود ، مهم نیست که چقدر داخل آن را با گچ بپوشانید.
تمرین کار با پیام های سمی - "فراتر از جهان شما"
سلام بر خوانندگان عزیزم! من یک تکنیک مفید برای کار با پیام های سمی را که از یک "دشمن" تهاجمی وارد فضای انرژی ما می شوند ، مورد توجه شما قرار می دهم - افرادی که به طور خطرناکی با ما دوست نیستند. در موقعیت های مرتب و مزمن. منظور من انواع هتک حرمت های غیرقابل قبول است - عزت ، افتخار ، احساسات.
فراتر از دوران کودکی
سال های نوجوانی - سنی که از آن "ما شروع می کنیم"! زنده ترین خاطرات "ما کی بودیم" از این دوره شروع می شود: اولین تجربیات مربوط به دوستی ، اولین درگیری های شدید تجربه شده که ردپای عاطفی طولانی را به جای می گذارد ، اولین عشق ، اولین سرگرمی های واقعی ، اولین اشک "
از خودتان فراتر بروید
از خودتان فراتر بروید "می توانید یا نه ، این به شما بستگی دارد" - شعار فیلم "افسانه شماره 17". در دوران کودکی ، محدودیت ها توسط خانواده و محیط اجتماعی ایجاد می شود ، که از ایده های مربوط به ما ناشی می شود. و سپس ما خودمان ادعاهای خود را پایین می آوریم و به پتانسیل خود ایمان نداریم.
