فرزندخوانده - هدیه یا مجازات

تصویری: فرزندخوانده - هدیه یا مجازات

تصویری: فرزندخوانده - هدیه یا مجازات
تصویری: سعی کن نخندی با مجازات معجون مرگ🥵رکسانا مجازاتم کرد!!🤯 2024, ممکن است
فرزندخوانده - هدیه یا مجازات
فرزندخوانده - هدیه یا مجازات
Anonim

دنیایی که من در آن زندگی می کنم

رویا نامیده می شود

میخوای من تورو با خودم ببرم ،

آیا می خواهید با شما به اشتراک بگذارم؟"

در جامعه ما این عقیده / کلیشه بسیار گسترده وجود دارد که یک خانواده خوشبخت باید بچه داشته باشد …

من به این گفته اعتراض نمی کنم. با این حال ، شواهد فراوان نشان می دهد که گاهی اوقات مشکلات خانوادگی فقط با ورود فرزند به خانواده بدتر می شود. تا طلاق. و انگیزه مشکلات متفاوت است.

شاید کودک ، در این موارد ، یک کاتالیزور و "آزمایش محک" برای کیفیت روابط مادر و پدر باشد و به باز کردن ، به اصطلاح ، "آبسه خانوادگی" آنها کمک کند …

اگر خانواده فرزندی ندارند ، به عنوان یک قاعده ، مادر رنج می برد ، اگرچه این یک واقعیت نیست. غریزه مادری زخم خود را می کشد و یک نیاز برآورده نشده باعث نمی شود که خودکفا و به طور کلی خوشحال باشید …

من می خواهم مادر شوم: برای دادن ، مراقبت ، محافظت ، رشد و توسعه ، بخشیدن به بخشی از روح ، دانش و مهارتهایم … و ارزیابی مبهم اجتماعی می تواند خود را احساس کند …

و سپس تصمیمی می گیرد - برای تربیت کودک از موسسه کودکان به خانواده اش ، به عنوان مثال. تصویب یا پذیرفتن و بدین ترتیب ، با این وجود ، نیاز خود را به مادری برآورده سازند.

با حل چنین سوالی ، باید بر موانع و مشکلات متعددی غلبه کرد ، که فقط بر میل به داشتن فرزند می افزاید … این هم کاغذ بازی است و هم دوره دشواری برای سازگاری با ظاهر نوزاد در خانواده است.

و اکنون - لحظه ای که مدتها در انتظار آن بود فرا می رسد! کودک به عنوان یک عضو کامل خانواده وارد خانه شما می شود.

نه بلافاصله ، بلکه به تدریج ، زندگی روزمره و یک چشم انداز واقعی جدید از وضعیت ظاهر می شود …

به هر حال ، همه چیز کمی "رنگ صورتی" دیده و رویایی شد: کودک ، اسباب بازی ، نگرانی ، سرگرمی ، سرگرمی …

به طور کلی - بت و هماهنگی خانوادگی ، و همچنین عشق و شادی متقابل زیادی.

نوشتن در این مورد دشوار است ، اما این اتفاق می افتد که یک کودک عمدتا برعکس را وارد یک زندگی آرام و سنجیده می کند: اضطراب ، تنش ، تغییر در شیوه زندگی ثابت ، هزینه های مادی و روحی بیش از حد … و سپس چگونه با همه اینها باشم؟

والدین تازه در حال آشنایی با فرزند خود هستند و در حال یادگیری دوست داشتن او با تمام ویژگی های فردی و اصالت منحصر به فرد ذاتی او هستند …

احساس جدیدی از عشق ، پرورش یافته در روح ، خود را در محبت ، صمیمیت و حساسیت نشان می دهد ، تمایل به محافظت و حفظ ، به این کودک چیزی از خود ، منحصر به فرد شخصی …

و اگر نمی توانید دوست داشته باشید و کودک بیشتر آزاردهنده است؟!

سپس یک تنش عظیم و درگیری داخلی وجود دارد … اگر عشق توسعه خود را دریافت نکند ، فقط باید تحمل کنید و تحریک را جمع کنید … و در عین حال آنها اغلب احساسات منفی را نسبت به کودک تجربه می کنند.

در این شرایط ، خشم ، طرد ، خشونت و حتی نفرت در روابط والدین و فرزندان ظاهر می شود. گویی آنها از کودک به خاطر برآورده نکردن انتظارات انتقام می گیرند ، او آنطور نیست که والدین جدیدش می خواهند … او فقط نمی تواند خانواده آنها و خانواده آنها شود …

همه رنج می برند ، و بیشتر از همه ، البته ، خود کودک …

از این گذشته ، او هنوز نمی تواند به طور کامل از خود دفاع کند و از خود دفاع کند. او در خانواده پذیرفته نمی شود ، از نظر روانی رد شده و شخصاً سرکوب می شود. کودک به تدریج اعتماد به نفس خود را در جهان از دست می دهد و در خود ، تمایلات عصبی ظاهر می شود ، تظاهرات روان تنی ممکن است.

در واقع والدین نیز از نظر عاطفی بسیار مشکل هستند. بن بست روانی شکل می گیرد …

در این شرایط چه چیزی می تواند به والدین و کودک کمک کند؟

من فکر می کنم در این مورد مناسب است - آموزش روانشناسی و مشاوره روانشناس برای والدین و همچنین کلاسهای هنری - برای کودک.

"آشپزی" در این "دیگ" شبهات و تجربیات دردناک غیرقابل تحمل است.

نگاه عینی و حرفه ای لازم است.کمک و حمایت روانشناختی در یافتن مسیر مناسب در ایجاد روابط قابل اعتماد و نزدیک بر اساس درک ، احترام و پذیرش یکدیگر …

یاد بگیرید که در مورد اصطکاک های نوظهور خانواده سازنده باشید.

و سپس ، با وجود این ، با وجود مشکلات خانوادگی ، این امید وجود دارد که بتوان چیزی را بهبود بخشید و روابط را از نظر کیفی تغییر داد و آنها را ارزشمندتر و جامع تر کرد …

من به تو عشق خواهم داد ،

من به شما نحوه خندیدن را آموزش می دهم

غم و اندوه را فراموش خواهی کرد …"

توصیه شده: