رواندرمانگر: جنایت و مجازات

تصویری: رواندرمانگر: جنایت و مجازات

تصویری: رواندرمانگر: جنایت و مجازات
تصویری: روانشناس و روانپزشک و مشاور چه تفاوتی دارند؟ به کدام مراجعه کنم؟ 2024, آوریل
رواندرمانگر: جنایت و مجازات
رواندرمانگر: جنایت و مجازات
Anonim

اخیراً ، من پست های زیادی در مورد جعل آشکار و عمدی روان درمانگران دیده ام. من می دانم که این جدول مدتهاست برای بسیاری جدول ضرب بوده است ، اما هنوز هم می خواهم نکاتی را به شما یادآوری کنم.

درمانگر نمی تواند خارج از جامعه حرفه ای کار کند. بلکه واقعیت بی سر و صدا زمزمه می کند که ممکن است خیلی خوب باشد ، اما اگر او در آن بود بهتر بود. حداقل به این دلیل که یک کمیته اخلاق در جامعه وجود دارد که اگر درمانگر کاملاً از سواحل درمانی خود خارج شده باشد ، می توانید به آن مراجعه کنید. در حالت ایده آل ، اگر جامعه تحت نظارت یک جامعه اروپایی باشد ، احتمال رعایت اخلاق چندین برابر بیشتر خواهد بود.

صدور گواهینامه در حالت ایده آل. و بله ، ممکن است درمانگر هنوز در راه درمان خود باشد. این طبیعی است ، زیرا این فرایند سریع ترین و پر مصرف ترین فرایند نیست. طبیعی نیست وقتی اسرارآمیز "من لازم نمی دانم که در این مورد بحث کنم" به شما به یک س directال مستقیم پاسخ دهد. شما می توانید دقیقاً در همان لحظه ، کیف پول خود را به طور موثر در دست بگیرید و از دفتر خارج شوید.

نظارت. باید و باید باشد - منظم. این تضمینی است که اگر درمانگر چیزی را در داستان شما از دست بدهد یا آن را خیلی به قلب خود نزدیک کند ، یک سرپرست مهربان آن را به او نشان خواهد داد.

روان درمانگر نمی تواند رابطه دوگانه ای با مراجعه کننده داشته باشد. در پارادایم تحلیلی ، چنین است. من فکر می کنم که یک فنجان قهوه تاثیری بر شکل تشخیص و مشاوره روانشناسی نخواهد گذاشت ، اما در قالب روان درمانی غیرممکن است. صرفاً به این دلیل که اگر قبلاً با درمانگر (کارگر ، دوستانه ، عاشق) رابطه دارید ، چگونه می تواند در موقعیت خنثی باقی بماند و به همه چیز از بیرون نگاه کند؟ به هیچ وجه ، درست است.

روان درمانی تحریک آمیز اصلاً روان درمانی نیست ، متاسفم. نه ، من در مورد آن خوانده و شنیده ام و حتی بسیاری از نظرات مثبت. او چالش های "ضعیف" را می پذیرد. مشکل این است که همه نمی توانند به چنین چالشی پاسخ دهند. درست مانند همه افراد قادر به زنده ماندن از آن نیستند.

من یک بار ضبط ماراتن یکی از روان درمانگران بزرگ و معروف را تماشا کردم که با نیت خوب (البته ، که شک دارد) مردی را مجبور کرد در یک گروه لباس برهنه کند. خوب ، او اینگونه او را به چالش کشید. و بلافاصله داستانهایی در مورد مهدکودک ها به خاطر آوردم ، که در آنها همان نوع و به نفع معلمان بازیگری کودکان را برهنه روی پنجره می گذاشتند ، زیرا سوپ خود را تمام نکرده بودند / نمی خواستند بخوابند / بلند بلند گریه می کردند. روان درمانی تحریک آمیز بازآفرینی محض است. انگار بعد از عمل بخیه تازه ای زده اید و به شما ماساژ داده می شود ، چون باید نحوه تحمل درد را بیاموزید. گویی شخصی که خشونت فیزیکی را تجربه کرده است عمداً بارها و بارها مورد تجاوز قرار می گیرد تا در برخی مواقع "اوج بگیرد" و بگوید "دیگر بس است!". متاسفم برای این مقایسه تند

روان درمانگر خدا نیست. او می تواند به همان اندازه که می خواهد در دقت تفاسیر فهمیده ، پذیرنده و درخشان باشد. اما او باید به خاطر داشته باشد که قادر مطلق نیست و ممکن است اشتباه کند و چیزی را نفهمد. اگر درمانگر شما عیسی جدید جهت او است ، من فقط می توانم به شما فرصتی را برای جبران رادیکال خودشیفته شما در مورد او تبریک بگویم)

خطاها در هر کاری ممکن است. خوب ، فقط به این دلیل که کسی که هیچ کاری نمی کند اشتباه نمی کند. کار یک روان درمانگر نیز از این قاعده مستثنی نیست ، زیرا درمانگران نیز افراد هستند ، آنها نیز اشتباه می کنند) اما یک درمانگر خوب با توانایی دیدن و پذیرش این اشتباه متمایز می شود.

مراقب خودت باش)

توصیه شده: