روابط به عنوان "نبرد روانی"؟ اگر هرگز کار نکرده اید چگونه روابط بلند مدت ایجاد کنید

فهرست مطالب:

روابط به عنوان "نبرد روانی"؟ اگر هرگز کار نکرده اید چگونه روابط بلند مدت ایجاد کنید
روابط به عنوان "نبرد روانی"؟ اگر هرگز کار نکرده اید چگونه روابط بلند مدت ایجاد کنید
Anonim

روابط به عنوان "نبرد روانی"؟

اگر هرگز کار نکرده اید چگونه روابط بلند مدت ایجاد کنید

هر کسی در زندگی شخصی دارد که هرگز شما را رها نمی کند و کسی که هرگز او را رها نخواهید کرد.

چاک پالانیک "لالایی"

چند نکته جالب در مورد اینکه چرا در یک رابطه در "چنگک" فرار می کنیم. به نظر می رسد شروع متفاوت است ، اما نیازی نیست که یک روانشناس باشید تا حدس بزنید چه چیزی به پایان می رسد. دلایل این تاثیرات را در نظر بگیرید و اگر مازوخیست نیستید در مورد آن چه باید بکنید. خبر بد این است که اکثر مردم مازوخیست هستند و راحت قربانی می شوند. اگر همیشه شخص دیگری مقصر باشد راحت تر است.

چگونه همه چیز شروع می شود. دو نفر ملاقات می کنند: دوره گل نبات ، چشمان عاشقانه مقابل ، مارمالاد در تماس ها و مکاتبات ، خیال پردازی در مورد عروسی ، بچه هایی که به مدرسه می روند و حتی به دانشگاه می روند. و آنها در یک روز مردند. عاشقانه در پرده ای صورتی از واقعیت واهی پیچیده شده است.

و سپس پرده وانیلی به گونه ای سقوط می کند که گویی پرده های چسبانده شده به هم ریخته اند ، رنگهای روشن محو می شوند ، و در اینجا دوباره رویدادها یا "لرزش" تکرار می شوند: حسادت برای نگاه در جهت اشتباه یا لبخند به رهگذران ، اختلاف بر سر مسائل ناچیز. دعوا بدون قوانین و دوباره شکاف و بی تفاوتی ، افسردگی. تنهایی ، ناامیدی ، کینه ، خالی درون ، که می خواهید آن را با خوشمزه یا یک لیوان شراب پر کنید - برای شروع عصرها ، و سپس چگونه پیش می رود. و خوب ، اگر فقط یک مورد وجود داشت ، خوب ، بگذارید چند بار باشد ، اما هر 2 یا 3 سال یکسان است. کسی دوره ای طولانی تر یا کمتر دارد.

در اینجا ، به نظر می رسد ، در نهایت ، من با "یکی" ملاقات کردم ، نه مثل قبلی. اگرچه در ظاهر آنها می توانند کاملاً مشابه باشند: رنگ مو ، چشم ، قد ، اندام. یادت میاد؟ اما مدتی طول می کشد و دوباره همانطور که آنها توافق کردند - دوباره یک "بز" جدید آماده است: او نمی فهمد ، رسوایی می کند ، حسادت می کند ، گاهی اوقات "می تواند دست خود را بالا ببرد." چرا؟ برای من چیه؟ من خیلی باحال ، زیبا ، باهوش هستم ، اما شادی وجود ندارد.

این یک داستان بسیار کلی است ، اما باور کنید ، حتی بسیاری از داستانهای فردی را می توان به دلایل مختلف تو در تو کرد. منابع به طور معمول در دوران کودکی و نوجوانی:

  1. ما به رابطه دختر با پدرش نگاه می کنیم.
  2. ما به رابطه دختر با مادرش نگاه می کنیم.
  3. ما روابط مادر و پدر را بررسی می کنیم.

چرا همه به دوران کودکی و دوباره به والدین خود باز می گردند؟ ساده است - در دوران کودکی ما تازه در حال شکل گیری هستیم ، با والدین خود زندگی می کنیم (اگر خوش شانس باشیم) یا بدون آنها (یا مثلاً بدون پدر) و رفتار آنها را با یکدیگر و با ما - فرزندان می خوانیم. حتی اعتیاد به غذا نیز از دوران کودکی ناشی می شود. آیا در مورد "طعم دوران کودکی" چیزی شنیده اید - این می تواند یک ساندویچ مضر با "Doktorskaya" ، و یک کیک وافل با شیر تغلیظ شده و غذاهای سبک زندگی سالم باشد. و ما والدین خود را بدون قید و شرط دوست داریم و بر این اساس ، کاملاً و کاملاً ایمان داریم - آنها در واقع برای ما خدایان هستند. مادر همیشه مادر است. بابا پدر است. لحظات تولد وجود دارد ، اما در هر صورت آنها نیز از طریق والدین عبور می کنند.

بنابراین ، ما کپی کردیم ، از طریق باورها یک مدل برای خود ایجاد کردیم و آنها را عمیقا در ناخودآگاه نوشتیم. از آنجا آنها بر ما "حکومت" می کنند و مدلهای خاصی را وارد زندگی ما می کنند. اغلب ما حتی قادر به ردیابی آن محرک ها نیستیم - "محرک ها" که شامل "مادر" یا "پدر" در ما است. فقط از پهلو قابل مشاهده است. بنابراین ، جهان بیرونی ما آینه ای از درون است. حتماً شنیده اید. خودت را شناختی؟

چه باید کرد؟ سؤال خوبی بود. پاسخ آگاهی است. اما توسعه آن یک امر طولانی مدت است. احتمالاً شما قبلاً داستانهای گوروها یا آشنایان مختلف را خوانده و به آن گوش داده اید. اما راه کوتاه تری وجود دارد. در این مورد ، شما به شخصی نیاز دارید که بداند چگونه "چنگک" شما را ببیند (روانشناسان آنها را "الگوها" می نامند) ، آنها را به شما نشان دهد تا از آنها آگاه شوید و تصمیم بگیرید که می خواهید با این مدل اعتقادات چه کار کنید.گاهی اوقات آگاهی از رفتار آنها آنها را تغییر می دهد ، و گاهی اوقات این تنها ابتدای راه است - آنها در روان شما بسیار عمیقاً پناهگاهی یافته اند. نیاز به کار. کار عمیق است و به نظم ، پشتکار و زمان نیاز دارد.

اماده ای؟ اغلب نه. همه آماده تغییر جهان هستند ، اما تعداد کمی از آنها آماده تغییر باورهای "عزیز" خود هستند. این خبر بدی است. حتی بدتر ، برخی اعتقادات و ضربه ها می توانند منجر به بیماریهای روان تنی و حتی سرطان شوند. زمان ارزشمندترین منبع ماست. خبر خوب این است که اگر زنده هستید ، می توانید آن را تغییر دهید. 10 درصد آمادگی کافی

باشه آماده از کجا شروع کنیم؟ به عنوان یک روان درمانگر و راهنمای روش بخشش بنیادی ، من با فردی با تشخیص شروع به کار می کنم. و البته خط زندگی. من نحوه انجام این کار را قبلاً در مقاله درباره عزت نفس به تفصیل شرح دادم ، اما آن را به طور مختصر در اینجا تکرار می کنم: روی یک تکه کاغذ بزرگ یک خط عمودی روی کل ورق بکشید. در انتهای بالای خط ، نقطه تولد خود را مشخص کنید ، در انتهای پایین لحظه ای در زندگی شما وجود خواهد داشت. علاوه بر این ، از امروز ، از پایین به بالا ، رویدادهای مهم زندگی خود را علامت گذاری کنید و آنها را با خط تیره و کتیبه سن خود مشخص کنید. آنچه اتفاق افتاده را شرح دهید: در سمت چپ - آنچه خوب است ، در سمت راست - بد. همه چیز باید با کیفیت بالا انجام شود - این کلید موفقیت بیشتر است. در بیشتر موارد ، خواهید دید که "چنگک" در دوران کودکی شروع شده و مربوط به والدین است.

سپس از برنامه "21 روز عفو والدین" استفاده می کنم ، که با کمک آن به طور سیستماتیک مراحل (4 مشاوره در روزهای خاص برنامه) مراحل پذیرش و بخشش هر یک از والدین را به طور جداگانه طی می کنیم. و فرقی نمی کند زنده باشند یا نباشند. توصیه می کنم این کار را با یک متخصص مجرب انجام دهید تا "معطل" و "ادغام" نشوید. به یاد داشته باشید که اکثریت به خط پایان نمی رسند ، دقیقاً به دلیل عدم وجود حمایت و محیط مناسب. و انگیزه.

ما با درد شما کار می کنیم ، حتی احساسات ناخودآگاه و غیر زنده که زندگی شما را از اعماق آگاهی "خراب" می کند و نابود می کند. من این برنامه را نه تنها در بخشش رادیکال ، بلکه بر اساس درمان ، بر اساس چندین سال تمرینم ، م theثرترین می دانم. سه چرخه 7 روزه به شما امکان می دهد تغییرات لازم را در سطح سلولی ایجاد کرده و برطرف کنید. و نتایج واقعا خیره کننده و دلگرم کننده برای ادامه کمک به مردم است. پس از 3 هفته کار - و این نیز اجرای تمرینات و لزوما تکالیف خانه است ، تغییر عمیقی از باورهای منفی به باورهای مثبت و انتشار حجم عظیمی از انرژی وجود دارد که قبلاً کینه ها ، ترس ها ، شرم و گناهان شما را تغذیه می کرد. و این انرژی زندگی واقعی شما را تجدید می کند و جایی برای معجزه ایجاد می کند.

بخشیدن آسان نیست ، مخصوصاً خود شما ، بلکه مسیری ضروری برای خوشبختی شخصی شماست. من خودم این راه را رفتم و اکنون یک خانواده شاد دارم ، سه فرزند فوق العاده دارم و آنچه را که دوست دارم انجام می دهم - به مردم کمک می کنم. خداحافظی برای رشد!

توصیه شده: