مادر خودشیفته. مثال

تصویری: مادر خودشیفته. مثال

تصویری: مادر خودشیفته. مثال
تصویری: مادر خودشیفته - نقش آفرینی - 3 نسخه - با زیرنویس 2024, ممکن است
مادر خودشیفته. مثال
مادر خودشیفته. مثال
Anonim

تانیا 5 روز

- تانیوشنکا ، دختر من. خوشحالم که تو را دارم - مامان را راضی می کنی ، - پدر و مادر تازه کار را با دخترش زمزمه کرد.

[NM دختر را ملک می داند و ادعا می کند که "باید" او را خوشحال کند]

تانیا 5 سال

- خجالت نمی کشی؟ - مادرش در تانیا خش خش کرد. [احساس شرم ایجاد می کند]

- Ma-aamochka-aa ،- دختر هق هق کرد ،- من نمی خواستم-aa. دلقک ترسناک است! او نزدیک شد و من ترسیدم.

- و مجبور شدید با شلوارتان ادرار کنید؟ در کودکی آرزو داشتم چنین نمایشی را ببینم. و شما قدر آن را نمی دانید. شرمنده ام کرد. ناسپاس [پشتیبانی نمی کند. به جای گفتن: "هیچ اتفاقی نمی افتد" ممنوعیت ترس را شکل می دهد: ترس بد است. باعث ایجاد گناه می شود]

- من نمی خواستم به سیرک بروم ، من آن را دوست ندارم. اگر فقط به تئاتر عروسکی … - کودک با گریه آهی رویایی کشید.

- مامان میدونه که تو بهتر هستی. من را ناراحت نکن ، در غیر این صورت فشار افزایش می یابد. "زن با عصبانیت فشرد. [دیدگاه ها را تحمیل می کند. احساس گناه ایجاد می کند]

"متأسفم ، من نمی خواهم شما دوباره مریض شوید و ناراضی شوید. من اطاعت می کنم ، - تانیوشا به مادر عصبانی چسبید. [NM قبلاً همدلی با خود و نیاز به خوشحال کردن او را ایجاد کرده است]

این بهتره عزیزم اشکهای خود را پاک کنید ، - والدین با رضایت خلاصه کردند.

تانیا 15 سال

- مامان ، ببین دخترا کتاب رو به من چی دادن! در اینجا نقاشی های دوران رنسانس وجود دارد: رافائل ، تیتیان ، میکل آنژ ، لئوناردو داوینچی ، بوتیچلی. و چیزهای زیادی در مورد کار آنها وجود دارد. من خیلی خوشحالم!

- عزیزم ، این چیزهای قدیمی است. دوستان شما حریص هستند. احتمالاً ، آنها آن را از بین بردند تا جایی که در گنجه اشغال نکند. این فشار خوبی برای کلم خواهد بود ، - مادر خندید. - و نه خیلی زیاد ، دختر ، شادی کن ، وگرنه گریه می کنی. [شادی را ممنوع می کند. هدیه و دوست دختر را بی ارزش می کند]

- آنها آن را برای من خریدند. آنها می دانند که چقدر دوست دارم نقاشی کنم. چرا به من اجازه ندادید هنر بخوانم؟

- Tanyusha ، اما تقلب پول نمی آورد. مطالعه انگلیسی. چگونه به من کمک می کنید ، یک پیر ، بدون حرفه خوب؟ سلامتی من ضعیف است ، فشارم در حال جهش است و به زودی ممکن است نتوانم کار کنم ، - زن با چهره ای ماتم انگیز آهی کشید. [خواسته ها را بی ارزش می کند. ارزشها را تحمیل می کند. احساس گناه و "وظیفه" ایجاد می کند]

تانیا 15 سال + 1 هفته

- مامان ، کتاب من رو دیدی؟

- اوه ، تانیوشا ، کارمند مرا به تولد من دعوت کرد ، - مادر با خوشحالی لبخند زد ، - بنابراین من آن را به او تقدیم کردم. نسخه هدیه ، گران به نظر می رسد. و شما نیازی به آن ندارید - فقط شما را از مطالعه منصرف می کند.

دختر با گریه گفت: "من در مورد او خواب دیدم."

- عزیزم ، داری بر سر چنین مزخرفاتی گریه می کنی؟ کودکان در آفریقا حتی آب تمیز ندارند … [ممنوع است غصه می خورد]

- اون مال منه! - تانیا عصبانی بود.

- تانیا ، چطور می توانی از دست مامان عصبانی باشی؟ شما فقط به خودتان فکر می کنید. خجالت نمی کشی؟ من سلامتی خود را در محل کار خراب می کنم تا همه چیز را داشته باشید. چگونه می توانم از دوستان خود هدیه بگیرم؟ شما نمی توانید این کار را انجام دهید. [باعث احساس گناه ، شرم می شود- نمی توانید از مادر خود عصبانی شوید. احساس "وظیفه" ایجاد می کند. گازگرفتگی - انکار حقایق: او می گوید که نمی توان هدیه گرفت ، اما خود او کتاب را به دخترش "تقدیم" کرد]

تانیا 35 سال

- عزیزم ، من نمی فهمم چرا تصمیم به طلاق گرفت. خیلی دوست داشتم تو خوشحال باشی

- مامان ، او دوست نداشت که من همیشه به شما مراجعه کنم. بعد از کار - با غذا. هر آخر هفته - نظافت کنید ، غذا بپزید. خودت نمیتونستی انجام بدی ما به سختی یکدیگر را دیدیم.

دختر ادامه داد: "اما والرا وقتی ما به تعطیلات نرفتیم واقعاً عصبانی شد." - تو مریض شدی ، و من اینجا بودم و مراقبت می کردم. [NM از تاکتیک های معکوس ، پیام دوگانه استفاده می کند]

- تانیا ، اما من خیلی زخم دارم. من بدون تو نمی توانم انجام دهم. زایمان کردم ، بزرگ شدم ، آموختم. حالا شما باید به من پیر کمک کنید. "زن ناله کرد. [احساس گناه ، وظیفه. دستکاری - اعمال نفوذ]

- مامان ، دیروز کارت پزشکی شما را پیدا کردم و متوجه شدم که همه بیماری ها تخیلی هستند! و تو از من سالم تری! - تاتیانا شعله ور شد. مکث کرد و با صدای خاموش افزود: اما او از من یک خدمتکار کرد ، به خانواده من رفت ، آن را نابود کرد …

توصیه شده: