2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
با خواندن تاریخ روانشناسی شوروی ، توجه را به این واقعیت جلب کردم که به معنای واقعی کلمه همه روانشناسان برجسته شوروی در روانشناسی کار مشغول بودند. از این گذشته ، بسیاری از جهات ، بسیاری از مدارس روانشناسی وجود دارد … چرا دقیقاً نظریه فعالیت کار در روانشناسی شوروی ، به معنای واقعی کلمه ، بخش عمده ای از توجه روانشناسان شوروی را به خود اختصاص داد؟
من فکر می کنم دلایل مختلفی وجود دارد ، از جمله تأثیر رفتارگرایی ، که در آن زمان بسیار محبوب بود ، اما این دلیل اصلی نیست. اگر بگویم همه علوم انسانی آن زمان در اتحاد جماهیر شوروی به شدت ایدئولوژیک شده بودند ، رازی را فاش نمی کنم. و یک علم مشکوک مانند روانشناسی بیشتر تحت کنترل ایدئولوژیکی شدید بود.
مشکوک ، فقط به این دلیل که این علم در غرب س questionsالاتی مانند آزادی انسان ، تماس با واقعیت ، شناخت حقیقت ، آگاهی را مطرح کرده است. البته ، دولت شوروی نیازی نداشت که مردم شوروی ناگهان بفهمند که آنها افراد خلاق آزاد هستند و چگونه ایدئولوژیست های دولتی آگاهی خود را دستکاری می کنند.
با این حال ، روانشناسی ممنوع نشده است. چرا دولت شوروی به آن نیاز داشت؟
از یک سو - فقط برای دستکاری آگاهی عمومی. به طوری که مردم کم و بیش خوشحال هستند و اقتدار مقامات را زیر سوال نمی برند. برای این کار نوعی "روانشناسی مخفی" وجود داشت. من اطلاعات کافی برای توصیف آن ندارم - فقط اطلاعات قطعه قطعه.
احتمالاً ، بسیاری به یاد دارند که در آن روزها به اصطلاح سپرده گذاری خاصی وجود داشت - آنها ادبیاتی را که به همه داده نمی شد ، بلکه فقط به افراد ویژه انتخاب شده ، نگه می داشتند. من به خوبی به یاد دارم که چگونه در سال 1988 ، هنگامی که این محدودیت ها برداشته شد ، روی میز کتابدار در کتابخانه عمومی ، من شگفت زده شدم که کتابی را در آنجا با مهر نئوپان ، یعنی "برای استفاده رسمی" ، افتاده بود. عنوان دقیق کتاب را به خاطر ندارم ، اما به یاد دارم که کلمه "ضمیر ناخودآگاه" در عنوان آن وجود داشت. یعنی برخی از مردم هنوز درگیر نظریه ناخودآگاه بودند ، کتاب می خواندند ، ترجمه می کردند ، شاید خودشان چیزی می نوشتند.
در یکی از شوخی های انجام شده توسط خزانوف ، قهرمان وانمود می کند که "فیزیکدان مخفی" است. به نظر من چیزی در کنار فیزیکدانان مخفی روانشناسان مخفی نیز بودند. هدف از این روانشناسی مخفی چه بود؟ شکی نیست - توسعه روشهای دستکاری هوشیاری - توده ای و فردی. شاید چیز دیگری - اما این اصلی ترین چیز است.
از دیدگاه ایدئولوژیست های آن زمان ، روانشناسان شوروی هنوز چه کاری باید انجام می دادند ، اگرچه این اطلاعات را نمی توان طبقه بندی کرد؟
هدف اصلی که تمام مردم اتحاد جماهیر شوروی ، در یک انگیزه واحد تحت رهبری خردمندانه حزب ، به دنبال آن بودند (یادداشت - کنایه) ، ساخت کمونیسم است. و در دوران کمونیسم ، اجازه دهید به شما یادآوری کنم ، نباید پولی وجود داشت ، و با این وجود ، مردم مجبور بودند کار کنند ، اما نه برای پول و برای به دست آوردن ثروت مادی ، بلکه به دلیل … چه؟ چرا افرادی که هزاران سال به منظور کسب مزایا کار کرده اند به صورت رایگان شروع به کار می کنند؟ چگونه انجامش بدهیم؟ به طور کلی فعالیت کارگری چیست؟ ما به نظریه او نیاز داریم این همان کاری است که روانشناسان مجاز به انجام آن بودند.
البته ، با حیله گری ، برخی حتی انجیری را در جیب خود داشتند ، در پشت عبارات بلند و خالی پنهان کردند که تحت رهبری حزب مشغول انجام علم هستند و به سمت مجمع بعدی می روند ، بسیاری از روانشناسان موفق شدند واقعاً علم انجام دهند. و نظریه فعالیت به عنوان چنین و نظریه فعالیت کار ، از جمله ، دور از مزخرف است ، آثار این دانشمندان احترام می گذارد ، اگرچه با خواندن آنها باید از زباله های ایدئولوژیکی عبور کرد. در این زمینه ، خواندن آثار دانشمندان غربی آسان تر است.حتی اگر آنها به نظریه فعالیت اختصاص داده باشند ، اما این درصد زیادی از حجم کل ادبیات روانشناسی غربی را اشغال نمی کند.
در واقع ، به نظر می رسد که در اجرای عملی تلاشها برای مجبور ساختن مردم به کار در حال حاضر ، نه به صورت رایگان ، بلکه صرفاً برای حقوق بسیار کم ، علاوه بر این ، برای افزایش سطح حقوق (برابری خواهی) ، رهبران شوروی از تحولات نه چندان زیادی استفاده کردند. شوروی به عنوان محققان غربی (عمدتا آمریکایی) که به ویژه با نظریه انگیزشی سروکار داشتند.
بله ، در غرب نیز این کار را انجام دادند ، اما هدف تحقیق متفاوت بود - یعنی افزایش بهره وری تولید. آنها تحت الشعاع ویرانگر ایدئولوژیک در شکل ساخت کمونیسم نبودند.
این به طور کلی به توسعه روشهای م effectiveثر مدیریت تولید و بهره وری بالای کارگران کمک کرد. برخلاف اتحاد جماهیر شوروی ، جایی که بهره وری ، به ویژه اندکی قبل از فروپاشی ، هنگامی که راه های ایدئولوژیک انگیزه عبارتند از گواهینامه ها ، تابلوی افتخار و غیره. دیگر کار نمی کرد و علاقه مادی به کار موثر وجود نداشت ، بسیار کم بود. نظریه فعالیت های شوروی کمکی نکرد ؛ وظیفه خود را در ایجاد انگیزه م usingثر با استفاده از انگیزه های منحصراً غیر مادی انجام نداد. اگرچه ، من تکرار می کنم ، ارزش بسیاری از آثار بسیاری از روانشناسان برجسته شوروی که به نظریه فعالیت کار پرداخته اند ، وجود دارد.
شاید من اشتباه می کنم ، اما یک قیاس وجود دارد ، به عنوان مثال ، با کیمیاگری ، هدف آن - یافتن سنگ فیلسوف به اندازه ساختن کمونیسم غیرممکن بود ، اما تحقیقات کیمیاگران بعداً سهم بزرگی در علم شیمی داشت. ، برای خود وظایف مناسب تری تعیین می کند …
توصیه شده:
کار گرایی در محل کار: عواقب و پیشگیری
کدام یک از ما ، که یک سال در شرکت کار کرده بود ، نگرش متفاوتی نسبت به کار احساس می کرد - از تمایل به آوردن تخت تاشو به دفتر تا بیزاری کامل از کار؟ یا ، به عنوان مثال ، برای مدت طولانی با اشتیاق کار می کرد ، بیش از آنچه از خود انتظار داشت ، در آستانه امکان ، انجام داد ، و سپس ناگهان همه چیز از دستان او خارج شد ، انگار به دلیل بیماری از بین رفته است؟ اگر این احساسات به شما نزدیک است ، بنابراین مفهومی مانند "
مرز ها. آیا نیاز به ساخت دارم؟ و چطور؟
مرزها … این کلمه به طور مداوم و در تفاسیر مختلف تکرار می شود: "شما باید مرزهای خود را تعیین کنید." "شما اجازه دادید که مرزهای شما نقض شود" "چگونه مرزها را تعیین می کنید؟ عزیزانم مرتباً آنها را نقض می کنند "
تکنیک "ساخت فضای داخلی"
تکنیک مربوط به موضوع است مفهوم من ، و به شما امکان می دهد فضای شخصی خود را در سطح روانی و فیزیولوژیکی تعریف کنید ، علل ناراحتی های روزمره را کشف کنید ، درک و درک افراد اطراف خود را شناسایی کرده و هماهنگ کنید ، که به شما امکان می دهد هم از ارتباطات شخصی و هم از صحبت های عمومی لذت بیشتری ببرید.
کار معنوی هم کار است! تنبلی روانی مانعی برای خودسازی است
اینترنت پر از تکنیک های عملی و کاربردی است که می تواند توسعه بشر را به سطح بعدی برساند. تحقق بخشیدن به خواسته ها و کارکردن از طریق احساسات ، لیست قدردانی و مثبت اندیشی ، تکنیک تمرکز حواس و تمرکز - همه این روش ها برای درمان روان شما مهم و ضروری هستند.
مردانه "نه" وگرنه از تو مردی خواهم ساخت
اغلب ، زنان تمایل دارند که از مردان ضعیف هستند و با زندگی سازگار نیستند. عبارت: "او بدون من گم می شود" - اغلب می توانید از چنین زنان نجات دهنده ای بشنوید. علیرغم این واقعیت که یک زن در چنین شرایطی به هر طریق ممکن نارضایتی خود را از رابطه خود با چنین مردی نشان می دهد ، او برای این روابط ارزش قائل است و نمی خواهد چیزی را تغییر دهد.