2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اغلب ، زنان تمایل دارند که از مردان ضعیف هستند و با زندگی سازگار نیستند. عبارت: "او بدون من گم می شود" - اغلب می توانید از چنین زنان نجات دهنده ای بشنوید. علیرغم این واقعیت که یک زن در چنین شرایطی به هر طریق ممکن نارضایتی خود را از رابطه خود با چنین مردی نشان می دهد ، او برای این روابط ارزش قائل است و نمی خواهد چیزی را تغییر دهد.
در حقیقت ، در چنین رابطه ای ، زن مزیت ثانویه ای دارد که مردش ضعیف است. از این گذشته ، می توانید بدون احترام با او رفتار کنید ، برای او تصمیم بگیرید ، بدون در نظر گرفتن نظر او ، او را رهبری کنید. و در عین حال داشتن شخصی در کنار شما ، که گاهی اوقات می توانید با خیال راحت او را برای هرگونه مشکل سرزنش کنید. اغلب این چیزی است که خانمها توجیه می کنند که در خانه می توانند کاملاً نامرتب به نظر برسند ، زیرا آنها بسیار مشغول آموزش مرد خود هستند.
انرژی و زمان بسیار زیادی ، چنین زنانی برای "آموختن" مرد خود به تفکر و واکنش صحیح صرف می کنند. در بیشتر موارد ، زنان به سادگی مردی را دستکاری می کنند تا به نقشه ها و طرح های خود پی ببرند. و مرد واقعاً اطاعت می کند ، اما همانطور که می گویند: همه چیز به پایان می رسد.
تا یک لحظه خاص ، چنین رابطه ای برای همه مناسب است ، به ویژه اگر مرد هنوز از نظر عاطفی رشد نکرده باشد. اما هنگامی که یک مرد بفهمد که او بیش از آنکه مورد احترام باشد ، تحمل می شود و حتی بیشتر اوقات مورد استفاده قرار می گیرد ، وضعیت به طور اساسی تغییر می کند. در چنین لحظاتی ، برخی از مردان موقعیت خود را نسبت به خود ، زندگی ، زن و روابط با او تغییر می دهند. و سپس مرد می گوید: "نه." برای یک زن ، این همیشه غیر منتظره و ناخوشایند است.
برخی از خانمها سعی می کنند مرد را تحت تأثیر خود برگردانند (این اتفاق در مورد زنان الکلی می افتد ، وقتی مردان مشروب را ترک می کنند ، زنان در ابتدا خوشحال می شوند ، بعداً متوجه می شوند که اهرم های فشار و کنترل زیادی را بر روی یک مرد از دست داده اند ، شروع به تحریک می کنند. او باید به الکل بازگردد) ، اما اغلب چنین تلاش هایی نتیجه دلخواه را به همراه نمی آورند ، بلکه فقط وضعیت را بدتر می کنند. اغلب یک مرد فقط می رود. در چنین مواردی ، زنان معمولاً به این واقعیت اشاره می کنند که صادقانه از مرد مراقبت می کردند و او را به ناسپاسی متهم می کردند.
اما مرد در چنین داستانهایی این موقعیت زن را در نظر نمی گیرد ، امتناع او از زندگی با قوانین قدیمی زن را ناراحت می کند. در همان زمان ، یک مرد ناگهان مستقل می شود ، خودش تصمیم می گیرد و احترام به خود را می طلبد. داره قوی تر میشه زنانی که در چنین موقعیت هایی قرار می گیرند ، در ابتدای رابطه ، تمایل داشتند که قبل از هر چیز به خود ثابت کنند که می توانند قوی تر از مردان باشند.
این مدل رابطه فقط می تواند با یک مرد ضعیف کار کند. چنین زنی به سادگی نمی تواند با یک مرد قوی زندگی کند ، زیرا این به خودی خود نظم معمول امور و شیوه زندگی او را از بین می برد. به علاوه ، او فرصت کنترل کامل یک مرد را از دست می دهد.
تغییر نقش در روابط هرگز برای آنها خوب نیست. از این گذشته ، یک مرد نیازی به زن ، مادر یا نجات دهنده ندارد ، زیرا او در حال حاضر بزرگسال است ، انصافاً شایان ذکر است که مردان بزرگسالی خود را در سنین مختلف درک می کنند ، و این همیشه جوانی نیست. با این حال ، زنان باید درک کنند که به هر حال چنین لحظه ای فرا می رسد ، و بنابراین تغییر موقعیت خود در رابطه با یک مرد در زمان مفیدتر است.
با شادی زندگی کنید! آنتون چرنیخ.
توصیه شده:
تمرین "نمی خواهم-نمی خواهم"
من یک تکنیک عالی به شما می دهم که به شما کمک می کند خواسته های واقعی خود را بهتر بشناسید و کسانی را که ارتباط خود را با خواسته های خود قطع کرده اند ، جهت دهی کنید. 1. 2 برگ کاغذ و یک قلم تهیه کنید. 2. مورد اول "100 آرزوهای من"
"من می خواهم و خواهم بود" ، یا "من از لابکوفسکی متنفرم!"
روزی روزگاری موج بدی در خبرها پیچید - دانش آموز دبیرستانی ، پس از خواندن کتاب "عطر" پاتریک ساسکیند ، یک سری قتلهای عمدی را مرتکب شد. به همین دلیل خواندن این کتاب در مدرسه ممنوع شد. من و شما می فهمیم که این کتاب درباره محبت ، ده برابر حجم است.
من دیگر نمی خواهم مردی در لباس زیر باشم - در مورد تعادل انرژی زنان و مردان
اخیراً بسیاری از زنان با درخواست زیر آمده اند - خسته از مرد دامن دار ، خسته از شخم زدن مانند اسب. من می خواهم زن باشم ، احساس زن بودن کنم. به من کمک کنید تا با طرف زنانه شما تماس بگیرم ، انرژی زنانه را بازیابی کنم ، در غیر این صورت من مردانگی زیادی دارم.
"من دیگر او را نمی خواهم. و من اصلاً کسی را نمی خواهم. " چرخه تماس جنسی و خرابی های آن
حوزه صمیمیت و جنسیت مملو از اسطوره ها ، جزم ها و تابوهای بسیار است که از یک سو ، در ظاهر علمی ، از سوی دیگر ، در ظاهر انسان و بزرگسالان تداخل ایجاد نمی کند. زنان اغلب در جلسات با پرس و جو در مورد روابط ، به من مراجعه می کنند و در روند کار ، به هر طریقی ، س questionsالات نارضایتی از زندگی جنسی آنها ایجاد می شود.
"بیایید بخندیم ، وگرنه همه چیز خیلی جدی است" یا یک داستان بسیار ناخوشایند
-بیا امروز من تورو میخندونم؟ - به مشتری پیشنهاد داد ، - یک داستان خنده دار از دوران کودکی به یاد آوردم. یک داستان بسیار خنده دار. وقتی صحبت می کنم ، همه سرگرم می شوند. و سپس همه چیز به طرز جدی در این درمان ظاهر می شود. و او گفت چگونه ، در ده سالگی ، وارد مغازه ای شد ، جایی که زیر علامت "