2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما باید چه باشیم؟ ما همیشه باید در شرایط خوبی باشیم. متناسب ، زیبا و هنرمندانه. گفتار رنگارنگ و گویا است و حرکات سریع ، دقیق و مطمئن هستند. آنها در همه شرایط شاد و خوش بین هستند. ما درخشان شوخی می کنیم و مسری می خندیم. احساس خوشبختی برای ما همان هنجار 36 ، 6 است. ما عزت نفس فوق العاده ، بالا و زیبایی داریم. اگر اشتباه کنیم ، خودمان را به راحتی می بخشیم. ما مستعد خود اندیشی دردناک و تأملات بی نتیجه نیستیم. ما مستقل ، روشن و اصلی هستیم. مغز مانند یک موتور مسابقه ، قدرتمند و سریع عمل می کند. ما با ایده های خارق العاده شلوغ هستیم. ما در حال برنامه ریزی های بزرگ هستیم هرگز روی آنچه به دست آمده متوقف نشود. می تواند چندین کار را همزمان انجام دهد. ما هر مشکلی را حل خواهیم کرد. برای ما هیچ چیز به هیچ وجه غیرممکن نیست. ما کم غذا می خوریم و زیاد حرکت می کنیم ، بنابراین لاغر و پرانرژی هستیم. چشم ها می درخشند ، رژ گونه روی گونه ها بازی می کند. خواب کوتاه است ، اما ما خواب عالی داریم. ما سکسی و سکسی ، پرشور ، مدبر و خستگی ناپذیر هستیم. ما عاشق احساسات جدید هستیم ، ماجراها و ماجراها را جمع آوری می کنیم. ما غیر قابل مقاومت هستیم و زندگی ما زیبا و شگفت انگیز است.
هرچه بیشتر باشیم ، شرایط ما هم بهتر است. هرچه بیشتر آنها ما را تحسین می کنند و از ما الگو می گیرند. علاوه بر این ، ما نمادهای سبک زندگی و قهرمانان زمان خود هستیم. و احتمال اینکه هر روانپزشکی که از آنجا می گذرد بگوید - Tyu ، دوست من ، اما شما مبتلا به هیپومانیا هستید ، بیشتر است.
و به احتمال زیاد او اشتباه نخواهد کرد. کل پاراگراف اول این متن علائم نیمه اول اختلال افسردگی شیدایی است. ما در زمان جالبی زندگی می کنیم که ایده آل بشریت متمدن یک فرد سالم از نظر روانی نیست ، بلکه چگونه باید بگویم ، کمی دیوانه وار است.
اگرچه در اینجا ما فقط اصلی نیستیم. جهان دائماً درگیر چنین چیزی می شود. هیستری قرون وسطی. هیپوکندری در نیمه دوم قرن 19. اسکیزوفرنی انقلاب روانگردان دهه شصت. هذیان مخدر در آغاز قرن گذشته و روان پریشی های الکلی در پایان آن. هر بار به طرز خاص خود دیوانه می شود و ایده های زیبایی خود را شکل می دهد ، از بیرون قابل درک نیست ، همانطور که برای یک راننده نیویورکی غیرقابل درک است جذابیت کلر زنهای جوان نیمه ضعیف تورگنیف. انحرافات زیادی وجود دارد ، اما محور اصلی نوسان افسردگی شیدایی است ، که بشریت از ابتدای تاریخ خود بر آن متمایل بوده است.
بنابراین ما هنوز خوش شانس هستیم حداقل از همه ویژگی های روانی ، هیپومانیا از نظر ذهنی خوشایندترین است. کتاب مرجع روانپزشکی می نویسد: "در پیش زمینه در بین اختلالات حوزه روانپزشکی در هنگام هیپومانیا ، احساس راحتی بدن ، رفاه خاص جسمانی ، بالاترین شکوفایی قدرت ، سلامتی عالی است. فعالیت بدنی با تحمل استرس خوب و آستانه خستگی بالا با کاهش نیاز به استراحت ترکیب می شود. انفجار انرژی که در طول روز ادامه دارد با کاهش نیاز به خواب با عمق کافی ترکیب می شود. " این چگونه منتقل می شود؟ بگذارید مرا گاز بگیرد!
تنها چیزی که ناراحت کننده است این است که با همه جذابیت های خود ، هیپومانیا یک حالت غیر طبیعی است. انحرافی که دیر یا زود در جهت مخالف حرکت خواهد کرد. در حال حاضر شروع به نوسان می کند. بنابراین ، ژاپن درگیر همه گیری هیکیکوموری شد - جوانان سالم خود را در یک اتاق حبس کرده و سالها در سبزیجات کامل در آنجا می نشینند ، هیچ کاری انجام نمی دهند ، مگر با وجود وجود خود ، و پیروزی نشاط را به عنوان یک هنجار زندگی نفی می کنند.
اما ژاپن بسیار دور است و تصویر ابرمرد انسانی در همه جا دیده می شود. تبلیغات. فیلم سینما. اینترنت تلویزیون مطبوعات. تبلیغات. باز هم تبلیغات هر کس حداقل در اعماق قلب خود نمی خواهد مانند پاراگراف اول باشد - اجازه دهید او اولین کسی باشد که سنگی به سمت من پرتاب می کند. من هوشمندانه طفره می روم ، مسری می خندم و هنوز باور نمی کنم. هیپومانیا بودن در زمانهای هیپومانیاک عالی است. به طوری که همه چیز در اطراف او می جوشد و کف می دهد ، برق می زند و می درخشد ، به طوری که باد در صورت و پدال به زمین می رسد ، به طوری که صد بار در یک لحظه ، و بدون وقفه.دیگه چطور؟ به خصوص اگر در پایتخت زندگی می کنید و در زمینه تبلیغات فعالیت می کنید!
این افرادی بودند که در پایتخت زندگی می کردند و در تبلیغات کار می کردند که این ویدیو را در مورد مکث شکلات تهیه کردند. من نیم ماه پیش او را دیدم و از آن به بعد چندین بار در روز او را به یاد می آورم. در شرایط مختلف ، به دلایل مختلف. و شاید این منطقی ترین کاری باشد که من در یک روز انجام می دهم.
جیسون استچن در کافه ای کنار جاده می نشیند و درباره ماهی قزل آلا می گوید: «ماهی قزل آلا سریع ، قوی و خستگی ناپذیر است. او هزاران کیلومتر شنا می کند. تسخیر سریع و جریانات. سطوح کم عمق را شخم می زند و روی آبشارها می پرد. بدون خواب. بدون استراحت. در نبرد مداوم با عناصر. او بر همه موانع غلبه می کند ، تخم می گذارد و کاملاً خسته می شود و می میرد.
بنابراین ، به یاد داشته باشید. شما ماهی قزل آلا نیستید."
توصیه شده:
فرار از ماهی وضوح در روابط
آیا تا به حال با دستان خود ماهیگیری کرده اید؟ می دانید ، چنین ماهی های کوچک و زیرک گاهی اوقات پس از طوفان به ساحل دریای سیاه می روند و شما فقط می خواهید آنها را صید کنید. شما بعد از چنین ماهی عجله می کنید ، دست خود را دراز می کنید ، در آب به نظر می رسد که در دستان شما است ، کف دستان خود را فشار می دهید ، احساس می کنید که قلقلک دم ماهی به نوک انگشتان شما دست می زند و … می بینید که این عزیز در حال حاضر یک متر با شما فاصله دارد باید دوباره دنبالش بدوم؟ یا شاید آنها فقط یک ماه
درک مردم را بیاموزید! هر آنچه مردم می گویند واقعیت ندارد
من مطمئن هستم که هر یک از شما حداقل یکبار با موقعیتی روبرو شده اید که شخصی یک چیز را به شما می گوید ، اما کاری کاملاً متفاوت انجام می دهد. چرا این اتفاق می افتد؟ این یک دروغ ، ضعف ، ناامنی است … انگیزه افراد در این لحظه چیست؟ در زندگی ، درک افراد بسیار مهم است.
آیا ماهی قرمز در سازمان آنها خوب است؟
اصلی ترین دارایی یک شرکت خدمات گرا منابع انسانی است. این کارکنان هستند که ویژگی های فرایند ارائه خدمات توسط سازمان را به مشتریان خود دیکته می کنند. با این حال ، "منبع زنده" ، که بخشی متحرک از دارایی های شرکت است ، دارای ویژگی مهمی است - تمایل یا عدم تمایل به استفاده از پتانسیل حرفه ای خود به نفع شرکت.
مردم و مردم
آنچه در روان درمانی اتفاق می افتد را می توان به دو قسمت بخش درمانگر و بخش مراجعه کننده تقسیم کرد. بله ، با هم ، این دو بخش چیزی کلی را تشکیل می دهند ، به نام اتحاد درمانی ، که به عنوان پیش نیاز تغییرات مطلوب در مشتری عمل می کند. این اتحاد شامل دو نفر ، دو شخصیت با مجموعه ویژگی های خاص خود ، دو واحد مستقل است.
درباره بالا رفتن از مردم و پازل کردن مردم
موفقیت ، اهداف ، دستاوردها - این کلمات در همه جای جهان مدرن یافت می شوند. برای یک فرد باهوش ، تحصیلکرده و در حال توسعه ، تلاش برای موفقیت ، تعیین اهداف جدید برای خود و دستیابی مداوم به آن ، به ترتیب چیزها است. اما اگر شما نیز به همان اندازه باهوش و در حال توسعه باشید ، اما مفاهیم تعیین اهداف ، غلبه بر ، دستیابی به دلایلی روح شما را گرم نمی کند ، بلکه برعکس - آنها شما را به حیرت وادار می کند و به طور کلی شما را از انجام حتی یک حرکت باز می دارد.