2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
و همه مشکلاتی که ما به خاطر والدین خود داریم … به ویژه ، البته ، مادر مقصر است ، اگرچه پدر نیز خود را متمایز کرد.
آنها همه کارها را اشتباه انجام دادند: آنها به درستی در آغوش نگرفتند ، و طبق علم آنها را تحسین نکردند ، و در نوجوانی موفق به رها شدن نشدند ، و به آنها اجازه اشتباه ندادند ، و قضاوت های ارزشمند دائماً خیانت می کردند و در صورت نیاز دفاع نکرد. همه مشکلات داخلی من ، درگیری ها ، ناتوانی در هماهنگی با خودم - همه چیز ، همه چیز به خاطر آنها. خوب ، هیولاهای مستقیم ، آنها این والدین هستند.
اگر سعی کنید همه کارهایی را که انجام داده اند فهرست کنید ، هیچ کاغذ کافی نیست. من مدتهاست که به خواندن متون - مقالات ، پست ها در شبکه های اجتماعی ، نامه های مشتریان در مورد اینکه چگونه از مادر یا پدر آزرده می شود ، عادت کرده ام. و خود کینه کاملاً طبیعی ، طبیعی است.
فقط او نمی تواند به این باور محکم تبدیل شود اکنون من حق دارم تقصیر را به گردن بزرگترهایم بیندازم … و استراحت کنم و از زندگی شکایت کنم. و به عنوان پاداش دریافت تشویق ، همدلی ، تأیید ، رضایت از همه اطرافیان. قشنگه ، چیزی نمیگی
آگاه - همیشه مسلح نیست. در این مورد ، آگاهی از "گناهان والدین" نسبت به من می تواند یک شوخی بی رحمانه باشد. از این گذشته ، امروزه تأثیر دوران کودکی ، تربیت ، ارتباط ما با مادر در زندگی امروز ما برای همه شفاف شده است. اما اینجا چه کاری می توانم در مورد آن انجام دهم؟
"پس از همه ، شما نمی توانید گذشته را برگردانید" یک عبارت استاندارد است که می تواند به راحتی و به راحتی خود را از یک مشکل دور کند. من نمی توانم تاریخ را تغییر دهم ، اکنون فقط عواقب آن را رد می کنم … و این وظیفه من است که در نظر بگیرم - فقط سعی می کنم در برابر پیامدهای منفی اشتباهات والدین مقاومت کنم. و همچنین - آزرده شدن ، عصبانی شدن ، سرزنش و حتی نفرت داشتن.
عکس زیبا؟ من شخصاً احساس می کنم در یک گودال با دوغاب چسبناک و بدبو هستم که مرا جذب می کند. من می خواهم بیرون بروم ، خودم را بشویم ، احساس پاکیزگی و آزادی کنم. بهتر از این ، همه این زباله ها را بریزید ، گودال را تمیز کنید و آنچه را که دوست دارم در آن قرار دهید - گلدان یا چیز دیگری.
و ریختن مطالب به معنای رهایی از خاطرات و استفاده نکردن از درسهایی است که زندگی داده است. حافظه نه بر اساس اشیاء ملموس ، بلکه بر اساس خاطرات من ، بر اساس نگرش من است. لازم نیست هر روز برای به خاطر سپردن آن احساس کنم. برای یادآوری ، من به این دوغاب نیاز ندارم.
به طور کلی ادعاهای تند و زننده مبنی بر پوسیدگی مادران بر دخترانشان به دلیل شکست زندگی خود ، نگران کننده است. این ظاهر بسیار سطحی ، به جای کمک به افراد غرق شده ، سنگ دیگری را به گردن اضافه می کند - سنگی عظیم. او ، شاید ، به نظر شخصی من رفتار نادرست تری با کودکان داشته باشد.
و من را بشنو - من مطمئنم که عصبانیت ، کینه ، تحریک ، حتی نفرت از همه حق وجود برخوردارند … از آنجا که آنها در داخل هستند ، به معنی بیهوده نیست ، بنابراین باید به آنها اجازه داد. نروید و چیزهای ناخوشایند را به صورت مادر بیندازید - نه. و برای خودم ، اول از همه ، بگذار همه احساس کنند … و در عین حال ، خود را به خاطر این واقعیت که "من دختر بدی هستم اگر چنین احساسی دارم" سرزنش نکنید. و اجازه دهید ، نه قصاص ، نه مجازات ، نه توهین.
و تنها پس از آنکه موفق شدید مخزن درونی خود را از دوغاب تند و زننده احساسات منفی خلاص کنید ، خواهید دید که چرا او این کار را انجام داده است. این در حال حاضر است روند معافیت
و این در مورد این واقعیت نخواهد بود که مادرم اکنون می تواند با من اینگونه رفتار کند. این درباره چیزی است که به او نداده و اجازه نمی دهد آنطور که نیاز داریم ما را دوست داشته باشد. این در مورد درک ، در مورد پذیرش خواهد بود. و در عین حال مشخص خواهد شد که هیچ گناهی وجود ندارد. فقط افرادی هستند که با مشکلات خود ، با ویژگی های خاص خود ، با سرنوشت و اشتباهات خود روبرو هستند.… نه خدایان - مردم با تکه های خود.
در اینجا من توهمات خود را در مورد قدرت مطلق والدین از دست می دهم - فرصتی برای من ایجاد می شود که آنها را فقط به عنوان یک انسان ببینم. و سپس مانند هر شخص دیگری می توانم مرزهای خود را ایجاد کنم … آنها به من اجازه می دهند که در امان بمانم ، دیگر آسیبی نبینم. و در همان زمان، مسئولیت زندگی خود را به مادر / پدر منتقل نکنید ، ثروت ، موفقیت و شکست آنها.
این همان "راه درمان" است.با برآمدگی ها ، کوه ها ، رانش زمین - در نگاه اول ، غیرقابل عبور. اما آرزویی وجود دارد …
و در تمام زندگی من راحت تر می توانم به خودم و همه اطرافیان بگویم که زندگی من خراب شده است زیرا مادرم اشتباه می کند. ممکن است و بنابراین ، احتمالاً.
توصیه شده:
یک قاشق برای پدر ، یک قاشق برای مادر. درباره خشونت غذایی
در پذیرایی ، یک خانواده سه نفره: پدر ، مادر و پسر شش ساله. جوهر درخواست: در مهد کودک ، کودک مجبور است همه چیز را که داده می شود بخورد. پسر قبلاً چندین بار استفراغ کرده است. والدین در ضرر هستند ، نمی توانند تصمیم بگیرند از چه کسی حمایت کنند: فرزندشان یا معلمشان.
همه چیز درد می کند. هیچ چیز کمک نمی کند! یا چرا کار روی خود نتیجه ای نمی دهد
اغلب ، مشتریانی به من مراجعه می کنند که قبلاً تمام روشهای ممکن برای کار با خود را امتحان کرده اند ، کتابهای زیادی خوانده اند ، تمرینات زیادی انجام داده اند و تعداد زیادی از سمینارها شرکت کرده اند. آنها خیلی چیزها را می دانند ، خودشان می توانند به هر روانشناسی بگویند که مشکل آنها چیست و دلایل مشکلات آنها چیست.
تکنیک های دست مادر / پدر و دست مادر و پدر
این تکنیک ها برای بررسی روابط با مادر / پدر ، جنبه های ناخودآگاه تعامل در روابط ، جنبه های شخصیتی زن و مرد ، مناطق درگیری در روابط با والدین طراحی شده اند. به طور کلی ، قابلیت های تشخیصی این تکنیک بسیار گسترده است. "دست مادر / پدر"
کودک پرخاشگر یا چگونه والدین می توانند از رنج کشیدن دست بردارند و خود را مسئول همه چیز بدانند؟
والدین مدرن در حال حاضر شیرین نیستند. کمی که کودک از نظر منفی برجسته بود - او دعوا کرد ، چیزی را شکست ، بی ادب بود. و فوراً والدین در همه چیز مقصر هستند - آنها آن را تمام نکردند ، مطالعه نکردند ، علاقه ای نداشتند. بزرگسالان خوشحال می شوند که تغییری ایجاد کنند ، اما اغلب نمی دانند کدام رشته را بگیرند.
چگونه دست از اهداف و خواسته های خود ، یا اشتباهاتی که اشتباه نیستند ، دست بردارید
گاهی اوقات به نظر می رسد که اگر می دانستم چه کسی باید باشم و چه کار کنم ، قطعاً می رفتم و این کار را انجام می دادم. اما از آنجا که من در حال حاضر این را نمی دانم ، کاری نمی کنم. در نتیجه ، دقیقه ها ، ساعت ها ، روزهایی که ما آن چیزی را که برای آن به دنیا آمده ایم ، انجام نمی دهیم و آن چیزی نیست که به ما احساس لذت ، آرامش و شادی می دهد.