حسادت: قلب مشکل

فهرست مطالب:

تصویری: حسادت: قلب مشکل

تصویری: حسادت: قلب مشکل
تصویری: کارگاه «حسادت» قسمت اول 2024, ممکن است
حسادت: قلب مشکل
حسادت: قلب مشکل
Anonim

هنگامی که مکانیسم حسادت راه اندازی می شود ، فرد کاملاً تعادل خود را از دست می دهد ، توانایی تفکر عاقلانه ، ارزیابی عینی موقعیت و منصف بودن را از دست می دهد. حسادت در پاسخ به برخی اقدامات ، به عنوان مجموعه ای از احساسات که نشان دهنده فرایندی در درون یک فرد است که به مدت طولانی در حال انجام است ، ایجاد می شود.

روانشناس آمریکایی ، نویسنده کتاب "روانشناسی احساسات" کارول ایزارد در مورد حسادت چنین می نویسد: "وقتی احساس می کنیم از عشق و توجه یک عزیز محروم هستیم ، می فهمیم که فریب خورده ایم ، طرد شده ایم ، احساس امنیت ، امنیت را از دست می دهند و احساس ترس می کنند. عصبانیت زمانی به وجود می آید که تلاش برای حفظ موقعیت در رابطه با یک دوست عزیز و جلب توجه او بی نتیجه است. زمانی می توانیم بگوییم حسادت می کنیم که بفهمیم آن عزیز دیگر متعلق به ما نیست."

کاترین آنتونی ، روانشناس اجتماعی فرانسوی می گوید: "طبیعی است که در طول زندگی خود یک یا چند درگیری حسادت داشته باشید." اما اگر ترس از خیانت معشوق به شکل وسواس ظاهر می شود ، باید مراقب باشید: فکر کردن در مورد چیز دیگری دشوار می شود ، در حسادت می توانید اقدامات نامناسب انجام دهید. در شدیدترین موارد ، چنین شرایطی می تواند تمامیت روان انسان را تهدید کند و حتی منجر به قتل یا خودکشی شود.

حسادت چگونه بوجود می آید و بر چه اساسی استوار است؟

ریشه حسادت در دوران کودکی ما وجود دارد. اگر تمام زندگی خود ، دوران کودکی خود را به یاد داشته باشید ، به یاد بیاورید زمانی که شخصی برای اولین بار احساس حسادت کرد (حسادت به حیوان خانگی ، والدین ، اسباب بازی ها ، پسر بچه مهد کودک ، برادران / خواهران) ، آن وقت می فهمد که این واکنش را کپی کرده است. هر کودک اقدامات بزرگسالان را کپی می کند ، آزمایش می کند ، مزه می کند ، اشیاء مختلف را جدا می کند. کودک فوراً اطلاعات را جذب می کند و بلافاصله سعی می کند آنچه را که در بزرگسالان می بیند تکرار کند.

شخصی ، هنگامی که در کودکی حسادت را به شخص نشان داد و آن را به گونه ای نشان داد که این واکنش در ذهن او به عنوان واقعی و مشروع ثابت شد.

حسادت بر چه اساسی استوار است ، چگونه برای وجود غذا به دست می آورد؟

حسادت ، به عنوان یک واکنش ثانویه ، همیشه از ترس ها ، شک به خود ، شک و تردیدها و سایر نگرش های منفی ما که بر آسیب های دوران کودکی استوار است تغذیه می کند.

برخی از اتفاقات منفی با یک فرد رخ داد ، که او به شیوه خاصی واکنش نشان داد:

  • وقتی شخصی احساس طرد شدن یا رها شدن می کند ، وقتی کسی او را ترک می کند ، کینه به وجود می آید "چگونه بود که مرا ترک کردند ، مرا ترک کردند" ؛
  • هنگامی که شخص در هر شرایطی احساس تحقیر می کند ، در این مورد ، برخی واکنشهای مازوخیستی ایجاد می شود.
  • هنگامی که احساس خیانت از سوی یکی از والدین وجود دارد.

به طور معمول ، همه این آسیب ها مربوط به والدین ما است ، فقط به این دلیل که آنها اولین افرادی هستند که با آنها ارتباط داریم.

ما با حسادت روبرو هستیم که از سنین پایین شروع می شود ، سپس توسط همه افراد اطراف ما ، در ارتباط با فرهنگ ما ، حق وجود خود را تأیید می کند ، در آگاهی ما ثابت می شود ، ذهن ما را مشغول می کند و در نتیجه ما ایجاد یک مدل واکنش خاص

گاهی حسادت خود را به عنوان پیش بینی روی شریک زندگی خود نسبت به تغییر نشان می دهد. زیگموند فروید در کار خود "در مورد مکانیسم های روان رنجور در حسادت ، پارانویا و همجنس گرایی" توضیح داد: شخص در دفاع از میل خود به خیانت ، "خیانت را به گردن شریک می اندازد" - یعنی توجه را از ناخودآگاه خود به ناخودآگاه خود منتقل می کند. شریک.

در برخی موارد ، اعتماد به نفس پایین علت واقعی حسادت می شود. شخص مطمئن است که شایسته عشق نیست و خیانت (صرف نظر از اینکه سابقه خیانت وجود داشته یا دور از ذهن است) فقط این را تأیید می کند.

پیتر کوتر می گوید: "در این مورد ، حسادت ناشی از کینه ای خودشیفته است که می تواند عزت نفس را به میزان قابل توجهی کاهش دهد."- نفرت و احساس انتقام تنها وسیله کمکی است که به مقاومت در برابر تحقیر و بازیابی عزت نفس از دست رفته کمک می کند. پیروزی حریف چشم فرد را به دو شرایط باز می کند: اولاً ، عشق او چندان بی ارزش نیست ، و ثانیاً ، هدف عشق از بین می رود. حسادت ، مانند آینه ای بی رحم ، به شخص نشان می دهد که واقعاً چیست."

چگونه می توان حسادت را از بین برد؟

از دست دادن عشق و احساس حسادت بخشی از زندگی ما است. از دست دادن یکی از عزیزان اغلب باعث تحول و توسعه می شود. و توانایی زندگی در این حالت یکی از معیارهای بلوغ عاطفی است.

حسادت درمان نمی شود ، همانطور که عشق درمان نمی شود. حسادت را نباید انکار کرد ، اما می توانید واکنش های خود را ملایم کنید ، مطمئن شوید که برای شما مخرب نیست.

روش های مختلفی برای مقابله با حسادت وجود دارد. بیایید با روشهایی شروع کنیم که م effectiveثرترین نیستند ، اما رایج ترین هستند.

به طور سنتی اعتقاد بر این است که م effectiveثرترین راه برای از بین بردن حسادت این است ممنوعیت انجام کارهایی که باعث بروز خشم یا سایر واکنش های منفی در فرد می شود … اما تمرین نشان می دهد که این روش مثر نیست. وقتی شخصی احساس می کند آزادی او محدود است ، می خواهد در اسرع وقت از این "قفس" خارج شود ، یعنی از آزادی خود در برابر چنین رابطه ای محافظت کند.

روش دیگر این است از موقعیت هایی که حسادت در آنها بیدار می شود با احتیاط اجتناب کنید … به عنوان مثال ، اگر دختری بداند که دوست ندارد وقتی دوست پسرش به دختران دیگر نگاه می کند ، ترجیح می دهد چشمان خود را روی چنین شرایطی ببندد. یعنی دختر برای جلوگیری از درد نوعی دیوار بین خود و شریک زندگی خود ایجاد کرد.

روشهایی که کمتر مورد استفاده قرار می گیرند ، اما م moreثرتر هستند.

رویکرد منطقی ، که شامل تجزیه و تحلیل موقعیت هایی است که در آن فرد حسادت را تجربه می کند. این به جدا کردن رویدادهای خاص و احساسات منفی که بر اساس آنها تجربه می کنید کمک می کند. وقتی احساس حسادت می کنیم ، طوفان احساسات بر ما غلبه می کند ، تعادل و وضوح افکار را از دست می دهیم. در این حالت ، فرد شروع به مخلوط کردن همه چیز می کند و ذهن او چیزی را به وجود می آورد که در واقعیت وجود ندارد.

اگر حسادت ناشی از شک به خود است ، باید این کار را انجام دهید در ایجاد عزت نفس در وضعیت مناسب شرکت کنید ، درک کنید نقاط قوت شما چیست. کافی است یک نگرش برای خود ایجاد کنید: "مهم نیست که چه هستم ، من کاملاً فردی هستم و دارای مجموعه ای غیر قابل انکار از ویژگی های شگفت انگیز هستم".

به جای این که به علت حسادت فکر کنید یا هر اقدامی را بر اساس این احساسات انجام دهید ، می توانید توجه خود را به مساله دیگری معطوف کنید (ورزش ، رقص ، شروع به کار ، رفتن به سفر ، تسلط بر چیزهای جدید ، تحقق رویای دوران کودکی). تغییر فعالیت ها به شما این امکان را می دهد که به دلیل حسادت فکر نکنید.

گاهی اوقات بسیار مثر است با شریکت صحبت کن ، نه برای مرتب کردن امور ، نه برای تلاش برای منع چیزی ، بلکه برای بیان احساسات خود در این لحظات ، آنچه باعث درد شما می شود ، برای مشورت با او مانند یک دوست.

شما می توانید روانشناسی افراد و خود را مطالعه کنید. این به درک اینکه چه فرایندهای روانی با حسادت اتفاق می افتد ، کمک می کند تا یاد بگیرد چگونه در لحظات خاص خود را متوقف کند ، احساسات و موقعیت ها را از هم جدا کند.

توصیه شده: