چگونه از حسادت دست برداریم؟ 4 دلیل حسادت روانشناسی روابط

تصویری: چگونه از حسادت دست برداریم؟ 4 دلیل حسادت روانشناسی روابط

تصویری: چگونه از حسادت دست برداریم؟ 4 دلیل حسادت روانشناسی روابط
تصویری: ریشه های حسادت و رقابت و راه مقابله با آن 2024, آوریل
چگونه از حسادت دست برداریم؟ 4 دلیل حسادت روانشناسی روابط
چگونه از حسادت دست برداریم؟ 4 دلیل حسادت روانشناسی روابط
Anonim

دلایل حسادت چه می تواند باشد؟ چگونه می توان با این تردید آزاردهنده در مورد وفاداری ، عشق و فداکاری یکی از عزیزان مقابله کرد؟ غالباً حسادت در پس زمینه اقدامات مربوطه شریک ایجاد می شود. این اصلا در مورد دوستیابی یا تماس نیست! شریک نسبت به توجه سایر مردان (زنان) بی تفاوت نیست ، از توجه شدن احساس لذت می کند (به نظر می رسد به این ترتیب او عزت نفس را بالا می برد ، و این برای او واقعاً ضروری و مهم است). با این چگونه روبرو میشوید؟

مطمئن باشید به یک دوست عزیز می گویید که چنین اقداماتی برای او برای شما ناخوشایند است. به عنوان یک قاعده ، این کار اغلب به طور ناخودآگاه انجام می شود و نه با هدف توهین به شریک و آسیب رساندن - به این ترتیب برخی از نیازهای داخلی برآورده می شود. بر اساس تجربیات خودم ، می توانم بگویم چنین افرادی خائن نیستند ، آنها از لحاظ احساسی از چنین شرایطی تغذیه می کنند. اغلب آنها در ناحیه عزت نفس و درک خود دچار آسیب می شوند ، بنابراین دریافت چنین "نوازش" از طریق دیگران برای آنها بسیار مهم است. حسادت همیشه دلیلی برای تجزیه و تحلیل مرزهای رابطه شماست (به همه چیز با یک نگاه "تازه" نگاه کنید ، بحث کنید ، تغییر دهید و غیره). اگر متوجه شدید که برخی از اقدامات شریک زندگی شما باعث حسادت شما می شود ، پس آن را دوست ندارید و می خواهید متفاوت باشد. صحبت در مورد آن! به عنوان مثال: "بیا ، امروز به جلسه همکلاسی ها نمی روی ، برای من تصور این موضوع غیرقابل تحمل است!" انواع مختلفی از حسادت وجود دارد - شما می توانید نسبت به تماسهای شریک خود با جنس مخالف کاملاً آرام باشید ، اما به دوستان نزدیک او حسادت کنید ("شما زمان بیشتری را با دوست دختران خود می گذرانید تا با من!").

همیشه با شریک زندگی خود صحبت کنید ، نکات دردناک را برای شما مشخص کنید ، در غیر این صورت تأثیر ایجاد می شود و عواقب آن می تواند غم انگیز باشد. حتی هنگام تحریک جزئی ، "حسادت کوچک" ، تمام این احساس را در اعماق روح خود رها نکنید! در زندگی هر یک از ما مواقعی وجود دارد که ارتباط با همه چیز برای ما آسان تر است و برعکس ، زمانی که آسیب پذیرتر هستیم و نیاز به توجه بیشتری داریم. یک مثال ابتدایی بارداری زنان است. در این موقعیت ، یک زن همیشه حسادت بیشتری خواهد داشت ، این رفتار به دلیل طبیعت است - به این ترتیب او از نوزاد خود محافظت می کند (ما به پدر نیاز داریم ؛ به خانواده برگردید ؛ بگذارید آنچه را که با ما است به ما نشان دهید ، و ما محافظت می شویم) و ایمن) حسادت یک شاخص واضح است که به نوعی امنیت شما به خطر می افتد. روابط در کشورهای مختلف به روش های مختلف تنظیم می شود - برای مسلمانان ، خانواده و ازدواج منبع آرامش ، شادی و لذت از زندگی هستند ، در دین مسیحی ، روابط بازتر و آزادتر است (در برخی از زوج ها اصلا حسادت وجود ندارد ، از آنجا که شرکا در مورد آنچه ممکن است چندین زن / مرد داشته باشند توافق می کنند). با این حال ، این یک مسئله توافق و جهان بینی متفاوت است ، بنابراین همه چیز را به صورت جفت بحث کنید!

یکی دیگر از دلایل حسادت می تواند پرخاشگری منفعلانه از طرف شخص حسود باشد. ممکن است احساس کنید که توجه کمی به شما می شود ("خوب ، این توجه را به من بکن! توجه کن!") ، اما در عین حال ، این نوعی خودخواهی است (در داخل شما به شریک زندگی خود نیاز دارید که 24/7 در آنجا باشد). در مورد دوم ، این یک نوع بازی "سادوماسو" است - من شما را آروغ می زنم ، زیرا شما قبل از من گناهکار هستید (به عبارت دیگر - یا شما قربانی هستید ، و من ظالم هستم ، یا برعکس). چنین بازی ای ممکن است نشان دهد که شما یک قسمت مازوخیستی بسیار توسعه یافته دارید و در جایی که مازوخیسم وجود دارد ، سادیسم نیز وجود دارد.

در این مورد ، رفتار و پاسخ همسرتان را به دقت تجزیه و تحلیل کنید.با خودتان صادق باشید. به عنوان مثال ، شریک زندگی شما هنگام بازگشت از محل کار به شما توجهی نکرد و یک هفته بعد احساس حسادت کردید (این اولین بار نبود). در نتیجه ، افکار ناخوشایندی به وجود می آید که او نه برای کار روی رایانه نشسته است ، بلکه با دختری مکاتبه کرده است. برای اینکه حسادت به شکل اشتیاق ظاهر نشود ، سعی کنید از قبل با همسرتان در مورد هر چیزی که شما را آزار می دهد صحبت کنید ("بیا ، وقتی از محل کار به خانه می آیم ، شما کمی زمان را به من اختصاص خواهید داد ، حداقل نیم ساعت ساعت. سپس به کار خود ادامه دهید "،" بیا در چنین لحظاتی با آنها ارتباط برقرار نخواهی کرد … "). شرایط می تواند تغییر کند ، آنها هرگز به وضوح مانند قوانین در هیچ کشوری ساختار بندی نشده اند - امروز اقدامات شما برای من کاملاً قابل قبول است ، اما فردا همه چیز می تواند تغییر کند ، بنابراین خود را در توانایی صحبت کردن و درخواست چیزی از شریک خود آموزش دهید ، احساسات خود را بیان کنید با صدای بلند ، در روابط باز باشید و به دلیل دردی که تجربه می کنید آسیب پذیر باشید.

پذیرفتن درد خود ، "انداختن آن روی میز" نیز یک مهارت دشوار است که باید آموزش ببیند (این کار نیازی به نشان ندادن ، نشان ندادن ، شلاق زدن ، نوک زدن ندارد) دارد. نشان دادن درد خود به شریک زندگی به این معنا نیست که در پاسخ به او صدمه بزنید یا او را در کاری محدود کنید ، به این معنی است که به معشوق خود بگویید که به خاطر رفتار او درد دارید. آسیب های دوران کودکی مربوط به مادر ، پدر ، خواهران ، برادران ، عمه ها ، عموها ، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها. به عبارت دیگر ، شکل مادر شما در آن لحظه که به شدت به آن نیاز داشتید متعلق به شما نبود. مادر همیشه شیفته پدر ، خواهر ، برادر ، مردان دیگر بود (او زندگی شخصی خود را ترتیب داد) ، و در عین حال شما "بیکار" ماندید. حسادت نه تنها در مشارکت ، بلکه بین برادران ، خواهران و والدین نیز وجود دارد. در این مورد ، یک فرد یک گشتالت غیر بسته را وارد زندگی واقعی می کند و سعی می کند آن را ببندد - ظاهراً من کار دیگری انجام خواهم داد و شخص نزدیک من تغییر خواهد کرد ، فقط عشق ، لطافت و محبت را به ارمغان می آورد. بنابراین ، با حسادت چه کنیم و چگونه با آن مقابله کنیم؟ اول از همه ، شما باید روی عزت نفس و اعتماد به نفس خود کار کنید. شریک زندگی شما به اندازه کافی به شما توجه نمی کند یا با دیگران ارتباط برقرار نمی کند ، نه به این دلیل که مشکلی در شما وجود دارد. فقط زندگی او منظم است و زندگی شما عاشقانه شماست و فقط شما مسئول هر لحظه آن هستید. سطح عزت نفس را افزایش دهید ، به آموزش "عزت نفس آپنی" بیایید. اعتماد به نفس را در خود تقویت کنید - شما از نظر شیوه و شیوه ای خوب هستید و رفتار شریک زندگی شما هیچ ارتباطی با آن ندارد. نه تنها جنس مخالف ، بلکه افراد دیگر را با خود احاطه کنید - غالباً فقدان "نوازش" انسان در زیر حسادت پنهان می شود (تعارف ، نگاه ، مکالمات جالب ، تماس ها ، علاقه دوستان و آشنایان در زندگی شما). شاید تغییر شغل برای احاطه جنسیت مخالف ارزش داشته باشد. این بدان معنا نیست که شما نیاز به شروع رابطه با این افراد دارید ، اما حتی ارتباطات اولیه نیز به شما اطمینان می دهد.

در مورد احساسات خود صادق و صادق باشید. ابتدا ، شما این کار را انجام می دهید ، سپس شریک به دنبال شما می آید (اگر شخص در روانشناسی مشغول نیست ، برای او دشوار خواهد بود که به فکر انجام این کار باشد ، این رفتار را بیاموزد) ، بنابراین ابتدا بروید و دوست خود را بکشید یکی در امتداد در هر صورت ، وقتی آگاهی و هوش هیجانی خود را افزایش دهید ، شریک زندگی شما را دنبال می کند ، اما این روند کند ، دشوار و دردناک است. با ایجاد صراحت ، صداقت و دسترسی عاطفی ، یادگیری این که از آسیب پذیری خود نترسید در درمان با یک فرد زنده دیگر بهترین است. برای اینکه از آسیب پذیری خود نترسید ، باید حداقل یک نفر را در محیطی امن باز کنید ، در حالی که به یقین می دانید هیچکس در عوض آن را محکوم یا آسیب نخواهد دید. روش ایده آل برای تمرین این تجربه جدید ، درمان است.

از زندگی شریک زندگی خود استراحت کنید.حسادت اساساً زمانی است که زندگی شما در اطراف شریک زندگی شما بنا شده باشد. زندگی و علایق خود را دنبال کنید ، اهداف بلندپروازانه ای را تعیین کنید که الهام بخش آنها خواهد بود ، زیرا انرژی نه تنها در روابط ، بلکه در تحقق زندگی شما نیز باید باشد. فردی که اهداف دارد ، برای چیزی تلاش می کند و به خواسته خود می رسد ، او "می درخشد" و در عین حال افراد دیگر را جذب می کند. یک فرد پرشور همیشه کنجکاوی و توجه بیشتری را ایجاد می کند ، بنابراین از خود و زندگی خود دور شوید ، چیزی را که دوست دارید پیدا کنید و انرژی خود را صرف آن کنید.

توصیه شده: