2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
حقوق و تعهدات. (فصلی از کتاب "درمان فقر"
از آنجا که چند صفحه قبل از آن ، شما (یا شما ، خواننده عزیزم) را به چنین نتیجه گیری عجیبی رساندم که پول معادل تعهدات است ، سپس با درک آنچه در مورد افراد با تعهداتشان اتفاق می افتد ، خواهیم فهمید که چه اتفاقی برای پول آنها می افتد.
تعهد چیست؟
تعهد محدودیت هرگونه آزادی است. چنین محدودیتی می تواند داوطلبانه یا اجباری باشد. اگر شخصی تعهداتی دارد ، باید اقدامات خاصی را انجام دهد ، یا برعکس - از انجام آنها خودداری کند.
به عنوان مثال ، وقتی چراغ قرمز روشن است ، عابران پیاده و رانندگان باید توقف کنند. این قوانین است!
معمولاً به چیزی برخلاف تعهد گفته می شود درست … حق متضمن آزادی انتخاب عمل است. در شرایط مشابه با چراغ راهنمایی ، برخی از رانندگان حق عبور از تقاطع را با چراغ قرمز دارند. آنها می توانند از حق خود استفاده کنند یا خیر ، اما آزادی چنین انتخابی را دارند.
درست به معنای توانایی انتخاب نحوه برخورد افراد با اعمال ، اشیاء ، زمان ، پول ، آزادی و غیره است.
اگر نگاهی دقیق تر به جهان پیرامون خود بیندازیم ، متوجه می شویم که اختلال خاصی در حقوق و تعهدات وجود دارد. مردم رفتارهای عجیبی دارند. برخی مدام به کسی مدیون هستند: خانواده ، کشور ، بشریت و غیره. برعکس ، دیگران دائماً اصرار دارند که کسی چیزی به آنها بدهکار است: اقوام ، دولت ، بیگانگان و غیره.
علاوه بر این ، اگر از یکی و دسته دیگر بپرسید ، آن معاملات در چه زمانی انجام شده است ، در مورد چه چیزی صحبت می کنند ، چه زمانی وام گرفته اند و چقدر ، یا چه زمانی داده اند و تحت چه شرایطی ، پس به عنوان یک بیمار به شما نگاه خواهند کرد.
آیا امیدی برای مرتب کردن همه چیز وجود دارد؟ بیایید ابتدا سعی کنیم همه را مرتب کنیم.
روزی روزگاری ، اریک برن ، روان درمانگر آمریکایی ، متوجه شد که افراد در ابتدا با نوعی تعصب نسبت به خود و شریک ارتباطی بالقوه وارد رابطه می شوند. وی این تعصب را موضعی پیش فرض نامید.
برن موقعیتهای زیر را مشخص کرد: من خوب هستم - شما خوب هستید ، من خوب هستم - شما بد هستید ، من بد هستم - شما خوب هستید ، و من بد هستم - شما بد هستید. این تقریباً در هر کتاب تجزیه و تحلیل معاملات نوشته شده است.
واضح است که ارتباط بین افراد بسته به موقعیت متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال ، زنی که معتقد است همه مردان بد هستند ، بعید است که ازدواج خوشبختی ایجاد کند. شخصی که مطمئن است همه افراد ثروتمند شرور هستند ، به احتمال زیاد در فقر زندگی خواهند کرد. شما می توانید هر موقعیتی را در دیگران تصور کنید یا ببینید و عواقب احتمالی آن را فرض کنید. همانطور که تحلیلگران معامله ای پیشنهاد می دهند ، چنین نگرش هایی از دوران کودکی پرورش می یابد. مادری که فرزند خود را با کینه ای بسیار بزرگ از مردان بزرگ می کند ، احتمالاً همین موقعیت را در او ایجاد می کند.
اگر تاریخ جامعه خود را به خاطر بیاوریم ، چندین دهه موقعیت "ثروتمند - بد" از نظر ایدئولوژیکی و قانونی حمایت می شد.
با این حال ، ماتریس ارزیابی ارائه شده توسط برن برای اهداف این کتاب چندان مناسب نیست. هنوز مشخص نیست چه کسی به چه کسی بدهکار است. خوب به بد یا برعکس.
به جرات می توانم بگویم که افراد با تعهدات اولیه با یکدیگر وارد رابطه می شوند.
مردم بر اساس ایده های خود در مورد جهان تعهداتی دارند. به عنوان مثال ، در فرهنگ ما ، مردان قرار است زنان را در هنگام ملاقات درب منزل رها کنند ، و هر چه جوانتر ، بزرگتر ، هه … من چیزی را اشتباه نمی گیرم؟
یکی از آشنایان من در ایالات متحده کار می کرد و می گفت که او همواره با تلاش برای بازکردن درها برای همکارش به او توهین می کند. رسوایی واقعی زمانی رخ داد که او سعی کرد به او کمک کند تا یک مخزن اکسیژن سنگین را بلند کند. او حق نداشت بدون درخواست او به او کمک کند. او مجبور بود از راه دور بماند. در آمریکا قوانین متفاوت است!
سنت های خانوادگی ، سنت های اجتماعی ، حرفه های ملی ، سنت های شخصی ، حجم زیادی از این بدهی های اولیه را به همراه دارد. من اکنون درباره مصلحت اندیشی و عقل سلیم این سنت ها صحبت نمی کنم. من فقط این بدهی ها را به عنوان واقعیت علامت گذاری می کنم. کودکان والدین خود را ، والدین را به فرزندان ، شوهران را به زنان ، زنان را به شوهران ، پزشکان را به بیماران ، بیماران را به پزشکان ، یهودیان روسیه ، یهودیان روسیه و غیره را مدیون هستند. حکایت قدیمی را به خاطر بسپارید: "سلام! رابینوویچ صحبت می کند. آیا این درست است که یهودیان روسیه را فروختند؟ اگر چنین است ، کی و کجا می توانم برای دریافت سهم خود مراجعه کنم؟"
من چنین ایده های اولیه در مورد بدهی ها را وجودی یا موقعیت های زندگی (EP) می نامم. موقعیت وجودی ، حقوق و آزادی هایی را تعیین می کند که شخص به خود و جهان پیرامون خود اجازه می دهد از آن برخوردار باشد.
به نظر من ، مواضع وجودی زیر را می توان از هم متمایز کرد. نگرش برابری یا همکاری. در عین حال ، منظور من از کلمه "جهان" هر چیزی است که یک فرد را احاطه کرده است: اگر دوست دارید ، افراد دیگر ، طبیعت ، سیاره ، بیگانگان. آیا با افرادی برخورد نکرده اید که از آب و هوا آزرده شده اند ، به عنوان مثال ،
من درک می کنم ، خواننده صبورم ، که با این ماتریس به مقدس ترین چیز - به بدهی ها - دست می زنم. اما اگر با دقت نگاه کنید ، متوجه می شوید که برای یک مریخی که هیچ قاعده ای نمی داند ، تنها سلول اول واقعیت را منعکس می کند. شما می توانید هر اندازه که دوست دارید در مورد چگونگی سازماندهی جامعه ، نحوه رفتار مردم ، آب و هوا ، یا رودخانه هایی که باید در آن جریان داشته باشند صحبت کنید ، اما جهان پیرامون ما با پشتکار شگفت انگیز به تمام حقوق خود ادامه می دهد. همانطور که شخصی به خوبی گفت ، هیچ کس ملزم به رعایت قانون جاذبه نیست ، اما اگر آن را نادیده بگیرید ، می توانید صدمه ببینید. زمین حق دارد مردم را به سوی خود جذب کند ، مردم حق پرواز دارند. هواپیما یکی از نمونه های همکاری است.
البته ، هر یک از ما ، اگر او نوعی موجود روشن فکر نباشد ، به صورت دوره ای در هر یک از این چهار موقعیت اتفاق می افتد.
توصیه شده:
بازگشت حقوق اساسی روانشناختی. تجربه درمان امروز
/ کار با پرونده با اجازه مشتری ارائه می شود / ************************ ما در جلسه دوم با مشتری کار می کنیم. اولین مورد در اینجا شرح داده شده است: و در جریان بحث ، به این نتیجه می رسیم: محرک وضعیت فعلی او یک رویداد بود - یادآوری پدرش که او را رها کرد ، که با ترک دختر خود ، فرزند شخص دیگری را در تمام عمر بزرگ می کند - دختر همسر بعدی ، که همچنان مسئولیت او را بر عهده دارد ، در حالی که به نظر می رسد "
برای چه چیزی به روانشناس حقوق می دهیم؟
وقتی یک زن در سالن مانیکور می کند ، هزینه خود مانیکور را می پردازد ، و نه یک ساعت و نیم کار استاد. وقتی به دندانپزشک مراجعه می کنیم ، نه هزینه دندان حفر شده را می پردازیم ، بلکه هزینه درمان آن را پرداخت می کنیم ، یعنی نتیجه نهایی. هنگامی که ما نیاز به انجام یک معامله برای یک آپارتمان داریم ، ما نه برای زمانی که یک متخصص (به عنوان مثال مسکن) با ما می گذراند ، بلکه برای سندی که به ما اطمینان می دهد که معامله به پایان رسیده است ، پرداخت می کنیم.
انجام تعهدات - به سوی هویت حرفه ای
مسئولیت ها و تعهدات روانشناس حرفه ای در جوامع توسط یک سند اخلاقی تنظیم می شود. کد اخلاقی روانشناس شامل توزیع واضح حقوق و مسئولیت های درمانگر و مراجعه کننده است. اما در این مقاله می خواهم جنبه دیگری از تعهدات را لمس کنم و آنها را در سطح تجربه احساسی خود به عنوان متخصصی که با یک ماده شکننده کار می کند - روح انسان ، در نظر بگیرم.
حقوق قاطع بشر
آنها مدت زیادی است که در اینترنت قدم می زنند "10 حقوق بشر قاطع" که فرمول بندی کرد مانوئل اسمیت اذعان توانایی فرد در عدم وابستگی به تأثیرات و ارزیابی های خارجی ، تنظیم رفتار مستقل خود و مسئول آن است. هدف قاطعیت این است از حقوق خود بدون نقض حقوق دیگران دفاع کنند.
حقوق مشتری در درمان
آزادی حق انتخاب است با روح تنها در مورد پرداخت ، چه چیزی را باید دوست داشته باشیم چرا باید بمیریم شمع شما برای چیست بی رحمانه خرج کنید I. گوبرمن به هر حال ، تجربه مشکل ساز فردی که به درمان می آید همیشه با شکست کامل یا جزئی در حقوق جهانی بشر همراه است ، به عنوان مثال.