هر یک از ما چگونه جامعه ای را که در آن زندگی می کنیم تعریف می کنیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: هر یک از ما چگونه جامعه ای را که در آن زندگی می کنیم تعریف می کنیم؟

تصویری: هر یک از ما چگونه جامعه ای را که در آن زندگی می کنیم تعریف می کنیم؟
تصویری: آیا ما در ماتریکس زندگی می کنیم؟ نتیجه مطالعات ما را ببینید 2024, آوریل
هر یک از ما چگونه جامعه ای را که در آن زندگی می کنیم تعریف می کنیم؟
هر یک از ما چگونه جامعه ای را که در آن زندگی می کنیم تعریف می کنیم؟
Anonim

اول از همه ، بیایید تصور کنیم که هر سیستم سیاسی فرافکنی آگاهی مردم کشور است. البته نه بازتابی محض ، بلکه نسبتاً منعکس شده ، و همچنین از بیرون توسط وضعیت سیاسی بین المللی و آگاهی جهانی (قطعاتی از شخصیت که جهانی شدن ارائه می دهد) از بیرون تصحیح شده است

دو جزء فرافکنی

الف) "شخص متوسط" خاصی وجود دارد. مرد توده ای ، ها؟ ما پرتره او را برای دوران خود ترسیم نمی کنیم (این یک موضوع جداگانه است) ، اما به اسکلت او نگاهی بیندازید: او معانی تولید نمی کند ، بلکه آنها را می بلعد و زیاد جویده نمی شود. از اینجا بر می آید که چنین شخصی در هر محیطی که انتخاب شخصی مورد نیاز نیست راحت است. و در محیطی که به وظایف شخصی متمایز نمی شود ، این فرد همیشه راحت تر از فردی با دستگاه متفاوت است. در سطح روانشناسی ، این خود را به عنوان یک متابولیسم انرژی پایدار ، بدون انفجار ، با قابلیت اتصال به منبع انرژی (به دلیل توانایی بلعیدن معانی) نشان می دهد. در عین حال ، این افراد می توانند افرادی قوی و موفق باشند ، یا دارای بلوک های احساسی زیادی باشند ، از زندگی متنفر باشند ، اما با این وجود ، آنها پایدار هستند و از ثبات خود محافظت می کنند.

ب) برعکس: شخصی که معانی تولید می کند ، بر تکمیل واقعیت متمرکز است ، که در زمینه متمایزتری قرار دارد - یعنی او همه چیز را چند وجهی و کمتر ذهنی می بیند. در سطح روان -فیزیولوژیکی ، در صورت عدم درک صحیح از پتانسیل خلاق ، این می تواند منجر به وجود بلوک های عاطفی فراوان شود ، یا در صورت تغییر موفقیت آمیز واقعیت ، می تواند متابولیسم م effectiveثری باشد. به طور کلی ، این گروه جمعیتی می توانند تصویر را جامع تر ببینند و از آنجا که آگاهی آن در جهت بهبود محیط زیست است ، آنها یا با موفقیت متحول می شوند یا از وضعیت به شدت ناراضی هستند و در پوسته ای از گیره های انرژی راه می روند.

ساختار فرافکنی

البته منبع اصلی یک فرد معمولی است. او با موقعیت سیاسی هماهنگ می شود - برای او مثبت یا منفی ، اما اساساً بدون تعارض. و اوضاع سیاسی 80٪ انعکاس این شخص است و قسمت قابل مشاهده 100٪ انعکاس است.

و نور متناقض گروه "B" بر روی این هماهنگی ایده آل قرار گرفته است. این می تواند سازنده باشد (اگر از موضوعی انجام می شود) ، یا مخرب (اگر از شخصی ناشی از درگیری داخلی ناشی می شود). قابهای نور مثبت ، یک پوسته بیرونی طبیعی از آگاهی اجتماعی است که به سیستم اجازه می دهد در عین باز ماندن ، ثبات و پایداری را در توسعه به دست آورد.

و تا ابتدا.

هرگونه نظام سیاسی فرافکنی آگاهی مردم کشور است. عامل تعیین کننده ساختار سیاسی سطح توسعه عاطفی جمعیت است.

ایالت یک توافق ناگفته با بخش در حال تغییر جمعیت منعقد می کند ، الزامات آن را می پذیرد و با دقت آنها را در هماهنگی عمومی قرار می دهد. بنابراین ، توسعه و رشد عاطفی جمعیت و بشریت به عنوان یک کل صورت می گیرد. این گزینه خوبی است.

اگر دولت گروه "B" نداشته باشد یا توسط افرادی نمایندگی شود که نتوانند تعارضات درون شخصیت خود را به طور م resolveثر حل کنند ، دولت یک پوسته بیرونی مصنوعی ایجاد می کند. در غیاب معانی واقعی و رسمی شدن کلی سر و صدا ایجاد می شود: بوروکراسی که برای ما مشهور است ، وطن پرستی و پس از آن ، نیاز به یک رهبر قوی و غیره. جامعه بر اساس مدل تیپ شخصیتی پارانوئید ، با یک مرز محکم و بسته ساخته شده است. تبادل انرژی وجود ندارد ، تنش افزایش می یابد.اما دیر یا زود در قالب یک انقلاب (جنگ داخلی) رخ خواهد داد ، که اگر ماهیت متابولیسم را تغییر ندهد ، همان داستان را در چهره های جدید ادامه می دهد.

توصیه شده: