مدفوع-مدفوع

فهرست مطالب:

تصویری: مدفوع-مدفوع

تصویری: مدفوع-مدفوع
تصویری: اليك سر النجاح في العملات الرقمية - لن تحتاج اي كورس مدفوع بتاتا 2024, ممکن است
مدفوع-مدفوع
مدفوع-مدفوع
Anonim

درمانگر برای مشتری می شود

آن "پدر و مادر خوب"

که به او اجازه فشار می دهد

مرزهای "تصویری که از خود سلب شده است".

مدتهاست می خواهم در این مورد بنویسم!

اطلاعات مندرج در مقاله با تمام الزامات محرمانه بودن مطابقت دارد.

داستان مشتری من پاول آنقدر معمولی و در موضوعات سایر مراجعان من رایج است که تصمیم گرفتم بر اساس آن مقاله ای در مورد این نوع درمان بنویسم. شاید شما ، خواننده-کاربر ، شباهت هایی با شخصیت توصیف شده در خود پیدا کنید ، و شما ، خواننده حرفه ای ، چیزی از مقاله من را وارد کار خود کنید.

مردی 32 ساله برای درمان اقدام کرد ، متاهل و دارای فرزندان است. در اولین جلسه ، او در مورد کمرویی اجتماعی ، در مورد وابستگی به نظرات دیگران ، در مورد دشواری رد آنها ، در مورد تمایل به خوب بودن و تمایل به حل مسالمت آمیز همه شرایط صحبت کرد. (من این نگرش را گربه لئوپولد می نامم). او گفت اگر کسی بتواند بطور دوره ای در روابط با عزیزان (خانواده) تجاوزهای غیرقابل کنترل ایجاد کند ، می تواند این کار را تحمل کند ، پس از آن خود را سرزنش کرد و خود را شرمنده کرد. و من هم از خودم می ترسیدم. علاوه بر این ، آن شرایط ناخوشایند و شرم آور که در آن او نمی توانست خود را به عنوان یک مرد ثابت کند - فاقد شجاعت ، اعتماد به نفس ، استحکام ، وضوح بود …

در کار درمانی خود ، من از این اصل استفاده می کنم که یک فرد حاصل تمام تجربیات قبلی خود است. به خصوص تجربه اولیه او از روابط با عزیزان بسیار مهم است ، که بعداً در زندگی امروز بازتولید می شود. در اینجاست که پذیرش اساسی خود شکل می گیرد و شکل می گیرد. والدینی که خود قادر به پذیرش خود نیستند نیز در پذیرش فرزند خود ناتوان هستند.

در این روابط اولیه است که برنامه های اساسی ثبت می شود که بر فرد در طول زندگی بزرگسالی وی حاکم است. و همه بعداً موفق به تجدید نظر آنها نمی شوند و آنها را با واقعیت متغیر زندگی تغییر می دهند. اکثر مردم در این برنامه های تله باقی می مانند ، نوعی ماتریس روانی که زندگی را از انتخاب محروم می کند. آنها به طور پیوسته تمام الگوهای قدیمی خود را برای تعامل با سایر مردم و جهان به طور کلی بازتولید می کنند. (من در مورد این پدیده در کتابم "مشکلات زندگی: راهی برای خروج وجود دارد!")

به همین دلیل ، من با علاقه و توجه زیادی تجربه قبلی مشتری را مطالعه می کنم ، که معلوم می شود در تصویر او از خود ، تصویر دیگری و تصویر جهان نقش بسته است. در داستان پاول ، من تحت تأثیر داستان خانوادگی دوران کودکی او قرار گرفتم مدفوع-مدفوع.

پاول تنها فرزند خانواده بود. مادرش ، با توجه به توصیفات او ، کنترل کننده و مضطرب بود ، و پدرش رانده شده و دارای اراده ضعیفی بود. مادر ، به دلیل اضطراب زیاد ، نمی تواند اجازه بروز خودجوش و عاطفی کودکانه را در کودک بدهد. پدر ، در این وضعیت ، معلوم شد که شاهد منفعل آن چیزی است که در حال رخ دادن است. او که ضعیف بود ، نتوانست نگرانی همسرش را مهار کند یا از پسرش در تلاش برای کشف خویشتن حمایت کند.

در چنین سیستم های خانوادگی ، مادری که توسط همسرش حمایت نمی شود نمی تواند با اضطراب خود کنار بیاید و به منظور مقابله با آن ، کنترل شدید کودک را شروع می کند. ناتوانی در تکیه بر همسر در تحصیل منجر به این واقعیت می شود که مادر شروع به اتکا به هنجارهای اجتماعی می کند - چه خوب است ، چه بد. در نتیجه ، همه تظاهرات زنده و خودجوش کودک معمولاً بی رحمانه ختنه می شوند.

این امر در خانواده پولس نیز صادق بود. در آن دقایق که نوعی انگیزه احساسی در او رخنه کرد و او مانند یک کودک معمولی زنده عمل کرد - نافرمان ، فعال ، مستقیم - در حالی که او را پاشکا پوپ می نامید متهم و شرمنده شد.

این در تمام دوران کودکی پاول صادق بود و به تدریج چیزی از پاشچکا پوپ باقی نماند.تحت تأثیر "ختنه روانی" مداوم ، او مجبور شد این قسمت "خودخواه" ، خودجوش و زنده را در اعماق شخصیت خود پنهان کند و فقط دیگران را زیر شخصیت پاشکا - پسری راحت ، مطیع و نمونه - برای دیگران باقی بگذارد. بنابراین دوران نوجوانی و سال های تحصیل در دانشگاه بدون توجه و بدون مشکل برای اطرافیان سپری شد.

و همه چیز خوب خواهد بود ، اما فقط در زندگی خانوادگی بزرگسالان پاول ، تعدادی از مشکلات ذکر شده در بالا کشف شد ، که با آنها به درمان آمد.

اینها چه کسانی هستند که تحت ختنه روانی والدین قرار گرفته اند؟

من یک پرتره روانشناختی کلی از آنها ترسیم می کنم.

آنها اغلب مطیع ، راحت ، فوق اجتماعی هستند. آنها تجربیات غنی از یک کودک خوب بودن دارند و همچنان این تصویر را در زندگی بزرگسالی خود حمل می کنند. آنها با احساس گناه ، مسئولیت پذیری ، اجتماعی ترسو ، وابسته به نظرات دیگران هستند. گاهی بی انگیزه ، با اراده ضعیف ، یا برعکس ، جبران بیش از حد می شود. اغلب نسبت به خود حساس نیستند ، با سطح بالای خشونت علیه خود. اغلب ، هنگام تماس با آنها ، احساس افراد بدون میله یا افرادی که خط الراس شکسته دارند وجود دارد. این امر به ویژه در مردان قابل توجه است. به طور دوره ای ، آنها دچار پرخاشگری می شوند که به دنبال آن احساس گناه و شرمندگی شدید می شود. اما آنها نگرش منفی نسبت به پرخاشگری دارند و به شعار پایبند هستند: "بچه ها ، بیایید با هم زندگی کنیم!"

افراد از این نوع چگونه شکل می گیرند؟

آن ها هستند بزرگ شدن در خانواده هایی با والدین مضطرب که قادر به تحمل سطح بالای احساسات کودک به ویژه پرخاشگری نیستند. اما نه تنها تجاوز. (به مقاله اجازه دهید فرزند شما باشد … مراجعه کنید) والدینی که خودشان را قبول ندارند. والدینی که به شدت به هنجارهای اجتماعی گرایش دارند. والدینی که نمی توانند اعتراف کنند و به هر طریقی ممکن است "قسمت های مدفوع" خود را از دیگران و اغلب از خود پنهان کنند.

و "مدفوع" می تواند متفاوت باشد - مضر ، غم انگیز ، هیستریک ، دمدمی مزاج ، شیطان ، دردناک ، سرسخت …

"مدفوع" یک آزمایش کودک از مرزهای والدین در مورد عشق او است.

و بسته به پاسخ به این س questionsالات ، کودک محدودیت های خود را برای پذیرفتن I خود تعیین می کند. برخی از والدینی که برای کودک من مرزهای بسیار نزدیک ترسیم کرده اند ، من مانند یک باغبان ، همه چیزهایی را که از کودک زائد است قطع می کنم..

والدین تعدادی تکنیک آموزشی دارند که به آنها اجازه می دهد مدفوع را خنثی کنند. در اینجا برخی از آنها آمده است:

من اصلاً طرفدار اجازه والدین نیستم. افراط و تفریط خوب نیست ، از جمله در آموزش و پرورش. در عوض ، من می خواهم توجه خود را به موارد تلاش بیش از حد والدین برای ساختن یک عروسک راحت و مطیع از کودک جلب کنم.

با گذراندن چنین مدرسه آموزشی ، کودک دیگر در آینده نیازی به سرپرستان دقیق ندارد. در حال بزرگ شدن ، او خودش شروع به گسترش پوسیدگی ، محکوم کردن ، سرزنش ، بی ارزش کردن ، متهم کردن ، شرمساری می کند … والدین سختگیر داخلی در ساختار شخصیت خود محکم مستقر شده اند ، که همه اینها را خودش انجام می دهد. او خود را شرمنده می کند ، خود را متهم می کند ، خود را سرزنش می کند … (مقاله خود والدین) با این حال ، این برای او کافی نیست. چنین افرادی به دنبال چنین شرکایی هستند که با خوشحالی این وظایف تنبیهی را بر عهده می گیرند. انتظارات او در "ختنه مجازات" به بیرون نشان داده می شود و این نقش اغلب به شریک زندگی او می رسد.

با این حال ، "بخش های مدفوع" غیرقابل قبول آن منابع ، آن پتانسیل ، و انرژی است که فرد نمی تواند از آن استفاده کند. و سپس باید "مدفوع" خود را پنهان کنید ، آن را از دیگران و از خودتان پنهان کنید. و این خود به خود انرژی زیادی می طلبد. انرژی پنهان در "مدفوع" توسط یک فرد غیرقابل کنترل می شود. و به طور دوره ای به طور غیرقابل کنترل ، غیرقابل کنترل ، خارج از زمان و حتی ترسناک تر می شکند.

به عنوان یک مرد ، برای من بسیار ناراحت کننده است که ببینم وقتی والدین در یک پسر قسمت تهاجمی او را "خفه می کنند". در واقع ، برای یک مرد ، پرخاشگری او بسیار مهم است.این حفاظت از ارزش های زندگی ، ایده ها و حفاظت از عزیزانش و توانایی تعیین اهداف ، دستیابی به آنها ، رقابت و دفاع از ارزش های آنها است. این توانایی این است که نان آور باشند و شرایط زندگی را برای عزیزان خود فراهم کنند. و موارد بسیار دیگری وجود دارد که "نر" برای آنها به انرژی پرخاشگری نیاز دارد!

درمان

استراتژی درمانی کلی با مراجعه کننده توصیف شده است احیا و فعال سازی "قسمت مدفوع". هر کس مختص به خود است ، و کسی لیست کاملی دارد!

و همه آنها ابتدا باید کشف شوند ، آنها را بشناسیم ، منابع موجود در آنها را بیابیم و متعاقباً آنها را بشناسیم ، بپذیریم و دوست بداریم. یا حداقل قبول و قبول کنید.

شکستن روش درمانی برای پذیرش قسمت های رد شده شما بسیار دشوار است. والدین که ارزش خود را از دست می دهند و نمی پذیرند (همانطور که در بالا نوشتم) به یک والد داخلی تبدیل می شود و بر روی سایر عزیزان نشان داده می شود. در نتیجه ، پذیرفتن اطلاعات مثبت درباره خود برای فرد غیرممکن می شود. برای افرادی که تمجید می کنند ، حمایت می کنند ، متوجه می شوند که با بی اعتمادی رفتار می کنند ، انگیزه های خودخواهانه مختلفی را به آنها نسبت می دهند - اگر او ستایش می کند ، او چیزی می خواهد! تمام تلاشهای حمایتی ، ستایش ، واکنشهای مثبت ، از جمله واکنشهای درمانی ، توسط مشتری جذب نمی شود (مناسب نیست). مشتری به پایان می رسد در دام طرد شدن و به طور متناقض ، او شروع به انتخاب مواردی می کند که برای او غیرممکن است که مشکل حل نشده کودک را در پذیرش بی قید و شرط تکمیل کند.

پیدا کردن و پذیرش "مدفوع" خود در خود یک فرایند طولانی و دشوار است. در درمان ، درمانگر برای والدین "والدین خوبی" می شود که به او اجازه می دهد تا مرزهای "تصویر کاهش یافته خود" را پشت سر بگذارد. غالباً مراجعین ، با دریافت مجوز از درمانگر برای چنین فرصتی ، شگفت زده می شوند: "چه چیزی ، آیا ممکن است؟"

و در درمان چنین مواردی ، درمانگر به مهارت های خود نیاز دارد تا با "همه چیز انسانی" با پذیرش ، احترام ، تحسین و عشق رفتار کند ، از جمله "مدفوع" او ، برای درمانگر مفید خواهد بود. این نگرش نسبت به شخص است که شفا می بخشد. و بقیه چیزها مربوط به تکنیک و زمان است.

خودت را دوست داشته باش! و بقیه به نتیجه می رسند.

مشاوره و نظارت بر اسکایپ - ورود به سیستم گنادی.maleychuk