2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
با خواندن مقالاتی در مورد روان پریشی در اینترنت ، گاهی اوقات به اصطلاحاتی همخوان برخورد می کنیم که به نظر می رسد معنای یکسانی دارند. اکثر مراجعان تصور می کنند که روانشناس به منظور متمایز شدن آنها را عمداً می پیچاند) با این حال ، در واقع ، اگر این مقاله ها توسط یک متخصص نوشته شده باشند ، همه اصطلاحات معنای واقعی خود را دارند و حتی تظاهر به اینکه متخصص روانشناسی ، روانشناسی یا متخصص روان تنی هستند ، ما مشخص کنید که کار ما چه ویژگی خاصی دارد.
ساده ترین نمونه ای که می تواند تفاوت بین آسیب شناسی روانی و جسمی اولیه و ثانویه را نشان دهد ، ما اغلب از نظر انکوسایکولوژی و روان درمانی می بینیم. در عین حال ، هر دو می توانند همپوشانی داشته باشند ، که اغلب در کار متخصص روانپزشکی اتفاق می افتد ، یا مناطق جداگانه ای هستند و همان روانشناسان می توانند عمداً در مورد برخی از آنها کمک کنند (بعنوان مثال ، برخی در یک مهمانسرا کار می کنند) ، دیگران فقط برای موارد سرطان زا مصرف می کنند).
در واقع ، وقتی در مورد روانشناسی روانشناسی صحبت می کنیم ، فرض می کنیم که هم خود شخص و هم بستگانش ، هنگامی که با تشخیص "سرطان" روبرو می شوند ، تغییرات روانی و رفتاری مختلفی را تجربه می کنند. از بسیاری جهات ، دلیل چنین تغییراتی توسط خود بیماری ، اثر سمی تومور و درمان ، اختلال در عملکرد اندام ها و سیستم ها ، وابستگی اجتناب ناپذیر و غیره ، بهبود کیفیت زندگی مراجعه کننده و عزیزانش و غیره
از طرف دیگر ، روانشناسی انکولوژی نشان می دهد که دلایل روانشناختی متعددی وجود دارد که در کنار عوامل دیگر ، بیمار را به این بیماری سوق می دهد. با شناسایی چنین دلایلی ، ما نه تنها می توانیم به بیمار کمک کنیم تا واکنش بدن خود را نسبت به روند درمان افزایش دهد ، بلکه با کشف خنثی کردن تأثیر این عامل روانی ، و در آینده ، به رشد شخصی ، تغییرات در سیستم خانواده ، رفتار و نگرش به منظور جلوگیری از عود. همچنین ، با آگاهی از عوامل خطرساز روانی ، برخی از روانشناسان سرطان با افراد سالم کار پیشگیرانه و پیشگیرانه انجام می دهند.
در واقع ، در روان پریشی همیشه دو طرف علائم روان تنی وجود دارد. مورد اول نشان می دهد که این بیماری با کمک یک عامل روانشناختی تحریک شده یا اجازه ایجاد آن را دریافت کرده است - ضربه روانی ، استرس طولانی مدت ، نگرش های مخرب منجر به عدم تعادل هورمونی و گاهی حتی تجربیات احساسی موقعیتی اما قوی و غیره. و وضعیت روحی و روانی فرد پس از بیمار شدن تغییر می کند ، به ویژه در شرایطی که توسعه بیماری دلایل روانی ندارد (بیماریهای ویروسی خاص ، اشعه یا مسمومیت شیمیایی ، سوختگی ، ناتوانی ، آسیب شناسی ژنتیکی ، عواقب ضربه جسمی و غیره).) … از اینجا تقسیم به روان پریشی اولیه و ثانویه می آید.
در حقیقت ، چنین تقسیم بندی با هر یک از بیماری ها یا اختلالات رخ می دهد. در ICD (طبقه بندی بین المللی بیماریها) ، برای نشان دادن این تفاوت ، یک عنوان هم تحت اختلالات جسمانی (F45 - زمانی که کاتالیزور ذهنی اولیه است) ، و هم عنوانی در مورد عوامل روانی و رفتاری مرتبط با اختلالات یا بیماریها وجود دارد (F54 - وقتی بیماری اولیه است) البته ، برخی از تفاوت های ظریف در مورد به هم پیوستگی عناوین دیگر در اینجا وجود دارد ، اما این مقاله در این مورد نیست.
به منظور تشخیص ماهیت مشکلی که باید با آن کار کنیم ، یک متخصص روان پریشی از به اصطلاح "پرسشنامه روان تنی اولیه" استفاده می کند ، که تصویری کلی از رابطه بین وضعیت جسمی و روانی طی چندین سال ارائه می دهد.
در عین حال ، با درخواست مشتری ، می فهمیم که تأثیر متقابل بدن بر روان و بالعکس به طور مداوم رخ می دهد و هر علامت فردی می تواند ما را از اطلاعات مهم دور کند. علاوه بر این ، برخی از بیماری ها دارای علائم اولیه و ثانویه هستند (به عنوان مثال ، نورودرماتیت ناشی از استرس ایجاد شده و نقص پوستی باعث افسردگی می شود). بنابراین ، متخصصان در جهات مختلف تکنیک های خود را برای تعیین اینکه کدام یک از علائم موقعیتی و کدام یک پایدار است - به ترتیب ، چه چیزی ما را به سمت بینی هدایت می کند و چه چیزی برای روان درمانی مهم است ، که ما همیشه به آنها برمی گردیم ، دارند. این امر باعث می شود از بسیاری از رایج ترین اشتباهات روان درمانی روان درمانی جلوگیری شود. همانطور که در صورت کار با یک علامت ثانویه ، روان درمانگر به دنبال علت روانی خود بیماری است ، در حالی که وضعیت مراجعه کننده بدلیل نادیده گرفتن علت علامت (بیماری) و بازآزمایی مجدد (به عنوان مثال ، برون زا خودکشی) بدتر می شود. افسردگی با ناتوانی) یا برعکس ، هنگامی که با استفاده از تکنیک های روانگردان دوم ، سعی می کنیم فقط بیماری و تظاهرات علامت را حذف کنیم ، بدون اینکه علت روانی اولیه باشد ، که به نوبه خود منجر به بروز یک علامت جدید می شود (به عنوان مثال ، بی اشتهایی به بیگورکسی یا از زخم به حمله قلبی تبدیل می شود).
توصیه شده:
"سایکوسوماتیک" آن چیزی نیست که شما فقط فکر می کردید! در مورد ماسک های "سایکوسوماتیک" ، هنجار و آسیب شناسی
از واکنش برخی از خوانندگان به یادداشت های من ، متوجه شدم که بسیاری از "روان پریشی" را به جز تصویری جمعی از داستانها که "همه بیماریها از مغز هستند" درک می کنند. با این حال ، اینطور نیست. برای توضیح ، من مکررترین پاسخ های خود را به س questionsالات مربوط به "
"مزایای ثانویه" از این بیماری به چه معناست و چگونه می توان از شر آن خلاص شد؟
هر بار که ما در مورد معنی علائم روان تنی صحبت می کنیم ، به نحوی موضوع "مزیت ثانویه" بیماری را لمس می کنیم. با این حال ، نه تنها خود این واژه باعث مقاومت مشتریان می شود ، بلکه س questionsالات متداول "چرا به بیماری خود نیاز دارید"
حواس اولیه و ثانویه در درمان
کار با احساسات مشتری نسبت به عزیزان کار با مشتری و مشکلات محبت او - این با یک کوچولو کار می کند ، کودکی که نیاز به عشق دارد حواس اولیه و ثانویه در کار درمانی با مراجعه کنندگان ، فرد باید با درجات مختلف آگاهی ، شناسایی و بیان احساسات آنها سروکار داشته باشد.
جنبه های روانشناختی و مزایای ثانویه مشتری "کاهش وزن"
ابتدای مقاله در اینجا رژیم غذایی است - یادداشت هایی از زندگی مشتریان روانی اگر می دانیم که ویژگی های قانون اساسی ما به گونه ای است که تمایل به اضافه وزن داریم ، باید رژیم را به عنوان مترادف روزه داری فراموش کنیم و معنای جدیدی از عبارت رژیم را بیاموزیم:
Healthy_psychosomatics روز 6-7 درباره مزایای ثانویه
امروز من 2 روز پستی دارم به دلیل قطار سواری دیروز و جایی که اینترنت وجود نداشت ، و من نیز با آنفولانزا مریض شدم) و سوار شدن بر آن قطار وحشتناک تمام عصر در حالت وحشتناک ایده این پست را به من داد. . در تمام طول راه ، من به این فکر می کردم که چگونه سریع از قطار خارج شوم و در آغوش بگیرم ، و سپس در خانه بنشینم و گریه کنم ، زیرا می دانم که آنها نیز مرا در آغوش خواهند گرفت و از تعداد بسیار زیاد من شکایت خواهند کرد.