سایکوسوماتیک اولیه و ثانویه چیست؟

تصویری: سایکوسوماتیک اولیه و ثانویه چیست؟

تصویری: سایکوسوماتیک اولیه و ثانویه چیست؟
تصویری: #Star #MediaTV راه های درمان بیماری های روان تنی 2024, ممکن است
سایکوسوماتیک اولیه و ثانویه چیست؟
سایکوسوماتیک اولیه و ثانویه چیست؟
Anonim

با خواندن مقالاتی در مورد روان پریشی در اینترنت ، گاهی اوقات به اصطلاحاتی همخوان برخورد می کنیم که به نظر می رسد معنای یکسانی دارند. اکثر مراجعان تصور می کنند که روانشناس به منظور متمایز شدن آنها را عمداً می پیچاند) با این حال ، در واقع ، اگر این مقاله ها توسط یک متخصص نوشته شده باشند ، همه اصطلاحات معنای واقعی خود را دارند و حتی تظاهر به اینکه متخصص روانشناسی ، روانشناسی یا متخصص روان تنی هستند ، ما مشخص کنید که کار ما چه ویژگی خاصی دارد.

ساده ترین نمونه ای که می تواند تفاوت بین آسیب شناسی روانی و جسمی اولیه و ثانویه را نشان دهد ، ما اغلب از نظر انکوسایکولوژی و روان درمانی می بینیم. در عین حال ، هر دو می توانند همپوشانی داشته باشند ، که اغلب در کار متخصص روانپزشکی اتفاق می افتد ، یا مناطق جداگانه ای هستند و همان روانشناسان می توانند عمداً در مورد برخی از آنها کمک کنند (بعنوان مثال ، برخی در یک مهمانسرا کار می کنند) ، دیگران فقط برای موارد سرطان زا مصرف می کنند).

در واقع ، وقتی در مورد روانشناسی روانشناسی صحبت می کنیم ، فرض می کنیم که هم خود شخص و هم بستگانش ، هنگامی که با تشخیص "سرطان" روبرو می شوند ، تغییرات روانی و رفتاری مختلفی را تجربه می کنند. از بسیاری جهات ، دلیل چنین تغییراتی توسط خود بیماری ، اثر سمی تومور و درمان ، اختلال در عملکرد اندام ها و سیستم ها ، وابستگی اجتناب ناپذیر و غیره ، بهبود کیفیت زندگی مراجعه کننده و عزیزانش و غیره

از طرف دیگر ، روانشناسی انکولوژی نشان می دهد که دلایل روانشناختی متعددی وجود دارد که در کنار عوامل دیگر ، بیمار را به این بیماری سوق می دهد. با شناسایی چنین دلایلی ، ما نه تنها می توانیم به بیمار کمک کنیم تا واکنش بدن خود را نسبت به روند درمان افزایش دهد ، بلکه با کشف خنثی کردن تأثیر این عامل روانی ، و در آینده ، به رشد شخصی ، تغییرات در سیستم خانواده ، رفتار و نگرش به منظور جلوگیری از عود. همچنین ، با آگاهی از عوامل خطرساز روانی ، برخی از روانشناسان سرطان با افراد سالم کار پیشگیرانه و پیشگیرانه انجام می دهند.

در واقع ، در روان پریشی همیشه دو طرف علائم روان تنی وجود دارد. مورد اول نشان می دهد که این بیماری با کمک یک عامل روانشناختی تحریک شده یا اجازه ایجاد آن را دریافت کرده است - ضربه روانی ، استرس طولانی مدت ، نگرش های مخرب منجر به عدم تعادل هورمونی و گاهی حتی تجربیات احساسی موقعیتی اما قوی و غیره. و وضعیت روحی و روانی فرد پس از بیمار شدن تغییر می کند ، به ویژه در شرایطی که توسعه بیماری دلایل روانی ندارد (بیماریهای ویروسی خاص ، اشعه یا مسمومیت شیمیایی ، سوختگی ، ناتوانی ، آسیب شناسی ژنتیکی ، عواقب ضربه جسمی و غیره).) … از اینجا تقسیم به روان پریشی اولیه و ثانویه می آید.

در حقیقت ، چنین تقسیم بندی با هر یک از بیماری ها یا اختلالات رخ می دهد. در ICD (طبقه بندی بین المللی بیماریها) ، برای نشان دادن این تفاوت ، یک عنوان هم تحت اختلالات جسمانی (F45 - زمانی که کاتالیزور ذهنی اولیه است) ، و هم عنوانی در مورد عوامل روانی و رفتاری مرتبط با اختلالات یا بیماریها وجود دارد (F54 - وقتی بیماری اولیه است) البته ، برخی از تفاوت های ظریف در مورد به هم پیوستگی عناوین دیگر در اینجا وجود دارد ، اما این مقاله در این مورد نیست.

به منظور تشخیص ماهیت مشکلی که باید با آن کار کنیم ، یک متخصص روان پریشی از به اصطلاح "پرسشنامه روان تنی اولیه" استفاده می کند ، که تصویری کلی از رابطه بین وضعیت جسمی و روانی طی چندین سال ارائه می دهد.

در عین حال ، با درخواست مشتری ، می فهمیم که تأثیر متقابل بدن بر روان و بالعکس به طور مداوم رخ می دهد و هر علامت فردی می تواند ما را از اطلاعات مهم دور کند. علاوه بر این ، برخی از بیماری ها دارای علائم اولیه و ثانویه هستند (به عنوان مثال ، نورودرماتیت ناشی از استرس ایجاد شده و نقص پوستی باعث افسردگی می شود). بنابراین ، متخصصان در جهات مختلف تکنیک های خود را برای تعیین اینکه کدام یک از علائم موقعیتی و کدام یک پایدار است - به ترتیب ، چه چیزی ما را به سمت بینی هدایت می کند و چه چیزی برای روان درمانی مهم است ، که ما همیشه به آنها برمی گردیم ، دارند. این امر باعث می شود از بسیاری از رایج ترین اشتباهات روان درمانی روان درمانی جلوگیری شود. همانطور که در صورت کار با یک علامت ثانویه ، روان درمانگر به دنبال علت روانی خود بیماری است ، در حالی که وضعیت مراجعه کننده بدلیل نادیده گرفتن علت علامت (بیماری) و بازآزمایی مجدد (به عنوان مثال ، برون زا خودکشی) بدتر می شود. افسردگی با ناتوانی) یا برعکس ، هنگامی که با استفاده از تکنیک های روانگردان دوم ، سعی می کنیم فقط بیماری و تظاهرات علامت را حذف کنیم ، بدون اینکه علت روانی اولیه باشد ، که به نوبه خود منجر به بروز یک علامت جدید می شود (به عنوان مثال ، بی اشتهایی به بیگورکسی یا از زخم به حمله قلبی تبدیل می شود).

توصیه شده: