احساسات ترسناک کودکانه

تصویری: احساسات ترسناک کودکانه

تصویری: احساسات ترسناک کودکانه
تصویری: درک احساسات کودکان(کودکان طلایی) 2024, آوریل
احساسات ترسناک کودکانه
احساسات ترسناک کودکانه
Anonim

احساسات و عواطف کودکان اساساً با احساسات و عواطف بزرگسالان متفاوت است. اگر کودکی غمگین است ، او بسیار گریه می کند ، اگر خوشحال است ، می پرد ، می خندد ، شاد می نشیند ، بازی می کند. این زیبایی است که کودکان می دانند چگونه واقعی باشند. ما ، بزرگسالان ، دیگر نمی دانیم چگونه این کار را انجام دهیم ، و اگر می توانیم ، سعی می کنیم آنطور که باید رفتار کنیم ، به همان زیبایی که معمول است. با گذشت زمان ، بدون توجه به آن ، بزرگسالان سعی می کنند احساسات کودک را خاموش کنند ، گویی او را به زندگی بزرگسالان عادت داده اند. "بلعیدن" احساسات برای روان انسان و مضاعف روان کودک مضر است. هر احساسی باید در تمام مراحل زندگی کند: از تولد تا انقراض.

عملاً کودکی وجود ندارد که ترس های شبانه او را ملاقات نکند. بیشتر اوقات ، این پدیده گذرا است ، به دلیل چارچوب سنی رشد کودک. اما اغلب ، به لطف والدین ، ترس های کودک به مجموعه های ریشه دار تبدیل می شود که در آینده زندگی بزرگسالان را مختل می کند. والدین می خواهند کودک خود را شاد کنند و بگویند: "خوب ، شما بزرگ هستید ، شما در حال حاضر 6 سال دارید ، آیا نیازی به ترسیدن ندارید؟" اما این نه تنها به کودک کمک نمی کند ، بلکه بیشتر او را به بن بست می کشاند. او فکر می کند که این ترس ها فقط با اوست و او به شدت قادر به کنار آمدن با آنها نیست. بنابراین ، ترس های او فقط چند برابر می شود و عزت نفس کودک به شدت کاهش می یابد.

دلایل زیادی برای ظاهر ترس وجود دارد. روابط دشوار بین والدین ، که ساده لوحانه بر این باورند که اگر کودک در دعوای آنها نباشد ، مشارکت نمی کند. اما کودک به طرز بسیار ظریفی روحیه مادر یا پدر را احساس می کند ، آن را منعکس می کند ، آن را با رفتار خود پخش می کند. ناسازگاری در تربیت: مادر اجازه می دهد ، پدر منع می کند. اطلاعات فراوان: کارتون های تهاجمی ، اخبار تصادفی دیده شده در تلویزیون و اغلب اینترنت. تعارضات حل نشده با همسالان ، در مهد کودک ، زمین بازی و خود والدین. یک برنامه روزانه ثابت نیست ، این نیز یکی از دلایل ظاهر ترس است.

اولین قدم برای کمک به کودک ، پذیرش و کشف ترس های او است. آنها را شناسایی کرده و به همراه نوزاد سعی کنید آنها را از بین ببرید. گاهی اوقات یک مثال شخصی از والدین برای این کار کافی است. می توانید در مورد آنچه خودتان در کودکی از آن می ترسیدید صحبت کنید. هرچه خاطرات شما رنگی تر و باورپذیرتر باشد ، برای کودک راحت تر می تواند بفهمد که در مشکل خود تنها نیست. پس از شناسایی دشمن "نامرئی" ، باید یک استراتژی برای مبارزه ایجاد کنید. اگر این نوعی از موجودات است ، می توانید نام خنده داری برای او بیاورید ، او را بکشید و سپس عناصر خنده دار را به او اضافه کنید: شاخ ، آنتن ، کلاه. آن ها رنگ منفی را از آن حذف کنید. خود کودک در این مورد به شما کمک می کند ، به محض اینکه از او حمایت کنید ، تا آنجا که ممکن است تخیل خود را نشان می دهد. می توانید آن را از پلاستیک قالب بزنید ، آن را از بقایای قطعات مواد غیر ضروری بدوزید. شاید کودک بخواهد نابود کند ، بشکند ، پاره کند ، بیرون بیاندازد. اجازه ندهید این موضوع شما را اذیت کند ، بنابراین کودک با ترس کنار می آید و از بین می رود.

خوب ، و مهمتر از همه ، شما فقط باید همیشه و همه جا در کنار فرزند خود باشید تا تجربیات دریافت شده از کارتون ، از پیاده روی یا اسباب بازی جدید را تجربه کنید. فقط در این صورت عشق ، مراقبت ، توجه و حمایت شما صد برابر در قالب یک کودک سالم ، هماهنگ و جامع توسعه یافته به شما باز می گردد!

ادامه دارد…

توصیه شده: