عشق کودکانه است. مرد-پسر

تصویری: عشق کودکانه است. مرد-پسر

تصویری: عشق کودکانه است. مرد-پسر
تصویری: ترانه کودکانه فارسی /آهنگ پسرم/ترانه پسر 2024, ممکن است
عشق کودکانه است. مرد-پسر
عشق کودکانه است. مرد-پسر
Anonim

درخواست مشتری.

مشتری ، بیایید او را کاتیا بنامیم ، با گیجی دستهایش را بالا انداخت: "خوب ، چرا شوهر چنین خوشایند ، شیرین و عاشقانه عاشق من بود ، که هر لحظه با هم بودن را تحسین می کرد ، با تولد یک کودک به طور اساسی تغییر کرد؟ برای او من اکنون در همه چیز و همیشه بد هستم - جبران ناپذیر ، پیشینی ، در همه جا. این چنین نیست ، اینطور نیست. من شروع به بهبود ، اصلاح ، تغییر می کنم - هنوز هیچ جا راضی نیستم. اخیراً ، او اصلاً صحبت با من را متوقف کرد ، وارد گفتگو نمی شود. می گوید: خسته ام ، در سرم دخالت نکنید ، نمی دانم چرا همه چیز را دوست ندارم - دوست ندارم و بس - دوره! و روز دیگر تصمیم خود را اعلام کرد: ما در حال طلاق هستیم ، برای همه بهتر است - و از من و پسرم به خانه ای روستایی رفت. و من و کودک شش ماهه تنها ماندیم: بدون کمک پدر و همسر ، بدون شانه شوهر ، بدون حمایت واقعی. برای درک شرایط ، چه اشکالی دارد؟ دست از دوست داشتن بردارید؟ ناامید شده؟ با زن دیگری ملاقات کرد؟ دلیل چنین رویدادهای رانش زمین چیست؟"

داستان مشتری منجر به درخواست.

اسلاوا ، شوهر مشتری (توجه داشته باشید که او 6 سال و نیم از همسرش کوچکتر است) پسر موفقی از والدین ثروتمند است. به گفته کاترین ، هیچ رابطه گرمی در خانواده او وجود نداشت: مادر و پدر همیشه در محل کار مشغول هستند ، خانه ها دورافتاده محصور شده اند. اما هیچ کمبودی در کمبود مادی و حمایت سطحی وجود نداشت ، در این صورت آنها یک خانواده هستند. اسلاوا از تجربیات روابط پسر و والدین فرمول را آموخت: "تبدیل به یک پسر راحت شوید و توسط دیگران شناخته شوید. تلاش و دریافت ؛ در لذت زندگی کنید ؛ هیچ چیز را از خود دریغ نکنید"

بعدش چی؟! …

اسلاوا به عنوان یک کودک موفق و راحت بزرگ شد: او خوب درس می خواند. وارد دانشگاه معتبر و پایتخت شد و پس از آن شغل پردرآمدی پیدا کرد. در خدمت او با کاتیا ملاقات کرد (که خیلی زودتر از Slava وارد تجارت شد) ، به او علاقه مند شد ، ازدواج کرد و به نظر می رسید بسیار بسیار خوشحال است. از آنجا که اولاً ، او طبق دستورالعمل خانواده خود زندگی می کرد: او هیچ کس را اذیت نمی کرد ، خود را - با حس ، لذت و ذوق - به یاد زندگی نه ، بلکه تمشک ، "سبیل خود را دم نزنید ، کرم را از دست ندهید" ، با توجه به فرمول "به طوری که همه چیز همیشه خوب است ، نه در غیر این صورت" … به طرز فریبنده ای چنین انتخابی را برآورده می کنید ، یک نقص داخلی جدی در زندگی واقعی و نه سطحی … و ثانیا ، از طریق یک فرد بالغ تر ، از نظر اجتماعی کامل ، قوی و شریک موفق ، به طور نمادین جایگزین یک همسر گرم که در دوران کودکی اتفاق نیفتاده بود ، یک مادر خوب ، قدرتمند و در دسترس. و به عنوان یک کودک مهربان و سپاسگزار ، این "مادر" را با تحسین می پرستم. من فکر می کنم این واقعیت که این طرح اصلاً درباره عشق نیست ، برای همه روشن است.

بنابراین ، بیایید ادامه دهیم … جوانان تمام پولی را که به دست آورده بودند صرف خود کردند. همسران هیچ مشکل مادی جهانی نداشتند: یک خانه روستایی و یک آپارتمان جدید (بازسازی شده و مبله) که کاترینا و اسلاوا از والدین داماد دریافت کردند - به نام شادی و رفاه تنها فرزندشان.

زن و شوهر تازه تصفیه شده زیاد سفر می کردند ، تفریح می کردند ، در رستوران ها غذا می خوردند ، لباس های مارک دار می پوشیدند و سرگرمی های گران قیمت داشتند. نه زندگی ، بلکه یک "تصویر براق". تا زمانی که مدل معمول زندگی Slava تغییر نکرده باشد ، تنها مورد قابل قبول برای قهرمان ما ، حداقل در حال حاضر. در سیستم قبلی جهان اسلاو ، او واقعاً کاتیای خود را می پرستید - سخاوتمندانه ، تحسین برانگیز ، با اشتیاق (این کار دشواری نبود ، همانطور که متوجه شدیم ، او یک مدل جایگزین بی عیب و نقص است) و توسط همسرش متقابل شد. رابطه ای به ظاهر کامل اما اجازه دهید نگاه عمیق تری داشته باشیم؟ پشت سطح براق قابل مشاهده چیست؟ توسعه بیشتر تاریخ آنها را نشان می دهد.

و سپس میشنکا متولد شد و لهجه های سیستم راحت و استقرار یافته را به سمت دیگری تغییر داد. تعداد بیشتری از آنها وجود داشت و اولین مشکلات ظاهر شد ، و همچنین مسئولیت ناشناخته ای ، جایی که باید خود را برای دیگری انکار کرد ، به دیگری بخشید ، نه لذت ، بلکه مشکلات و بارها را تقسیم کرد.کاتیا تمام توجه خود را به کودک اختصاص داد ، تمام گرمای خود را به نوزاد منتقل کرد ، تمام وقت خود را به نوزاد داد و نه به اسلاوا. فراتر از این: او همان چیزی را از شوهرش خواست تا "صاحب" اخیراً گمشده را که در شرایط جدید گم شده بود کاملاً گیج کند. و نه تنها این امر تغییر کرده است … مادر شدن و درخواست حمایت از همسرش ، کاتیا (در نگاه شوهرش) موقعیت های قدرت سابق خود را از دست داد و دیگر برای "اسلاوا" یک "مادر مطلق" نبود. آیا این می تواند یک فرد نابالغ را عادت دهد که به وضعیت متفاوتی از امور عادت کرده است؟ معلومه که نه …

از داستان توصیف شده روشن است: سیستم جدید موقعیت های خود را تغییر داد ، کاتیا دیگر برای اسلاوا "یک مادر خوب ، مادر خوب" نبود ، اکنون او دیگری را "تغذیه" می کند و "مراقبت" می کند. و پسر-پسر ، که هنوز به حفاظت و مراقبت زنان احتیاج دارد ، به طور نمادین مردود می شود و به او خیانت می شود. رابطه همکاری ، احترام مساوی و عشق پخته و عشق واقعی برای نوزادان شناخته نشده است. در هر صورت ، به کار جدی ، روانی ، عمیق ، که Slava به طور قاطع آماده نیست. اگرچه او در این شرایط گم شده و "رنج می برد" ، نه کمتر از همسرش: ماتریس قبلی "کار نمی کرد" ، او هیچ ایده ای در مورد مورد جدید نداشت …

… نارضایتی اسلاوا به آرامی ، اما به وضوح در حال جمع شدن بود. چه اشکالی دارد - او خودش جواب نمی داد … بله ، و چرا به این جستجوهای دشوار و احساسی نیاز دارد؟ اسلاوا یک چیز را درک می کند: وضعیت کنونی نیاز به اصلاح داشت. و او وضعیت خود را تصمیم گرفت - "متفرق شود و تمام شود". شاید ، در زندگی او ، به مرور زمان ، "مادر" دیگری ظاهر شود و او به راحتی زیر بال دنج او شیرجه بزند. خبر بد این است که این طرح مخرب به هیچ کس خوشبختی نمی دهد …

یادداشت روانشناس.

در بازگشت به دوران کودکی ناتمام قهرمان داستان ، ما بار دیگر به نکته مهم توجه می کنیم: نیاز مأیوس کننده به عشق مادرانه و فرمول تحریف شده "برای خود در لذت زندگی کنید" ، "گردن خود را به طور خاص نچرخانید" یک مدل تحریف شده را تشکیل داد. رفتار در یک مرد ، یک استراتژی مصرف کننده و یک رویکرد غیرمسئولانه در روابط. او آماده ستایش با شرایطی است و گرمای والدین خود را جایگزین خود می کند ، اما او واقعاً قادر به دوست داشتن کسی نیست. او از یک پسر به یک شوهر تبدیل می شود. اما آیا او از این نیاز آگاه است؟ از همه نظر روشن است که هیچ …

راه حل فعلی درخواست مشتری.

آگاهی از الگوی فعلی توضیحات مورد نظر را برای مشتری و سپس تسکین دلخواه را برای مشتری به ارمغان آورد. زندگی شرایط سیستم آنها را تغییر داد: موقعیت او از نظر مادری ، والدین (در رابطه با شریک زندگی) به یک هواپیمای شریک دیگر ، معادل ، منتقل شد ، اما در این هواپیما شوهر وجود نداشت … وضعیت جدید امور مناسب نیست شوهرش. او نمی خواهد "شانه" شود. او می خواهد لذت ببرد و تنها مصرف کننده ، "پسر" باقی بماند.

توصیه شده: