2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بسیاری از افراد به سختی می توانند در رابطه جنسی استراحت کنند ، تسلیم این روند شوند و به چیز دیگری جز لذت فکر نکنند. ممکن است ارگاسم رخ دهد ، اما هنوز ترشح کامل رخ نمی دهد: ماهیچه های فرد در حالت کشیده باقی می مانند و فرایندهای مختلف فکری در سر اتفاق می افتد. حتی اگر افکار مربوط به خیال پردازی در مورد موضوعات جنسی باشد ، این نیز مستلزم تنش است ، زیرا انرژی میل جنسی تا حدی به حوزه فکری ، به حوزه تخیل سرازیر می شود. این پدیده بدون شک دلایل عمیق خود را خواهد داشت. و در اینجا تنها توصیه به شما برای استراحت ، تماشای پورنو ، تا زمانی که درگیری داخلی حل نشود ، کافی نیست.
زن 35 ساله ای برای مشاوره به من مراجعه کرد و از تنش بدنی در هنگام رابطه جنسی با همسرش شکایت کرد. از او خواستم درمورد آنچه در طول رابطه جنسی با او فکر می کند ، چه احساسی داشته باشد ، چه چیزی ممکن است با آن ارتباط داشته باشد ، فکر کند و افکار خود را در یک دفتر خاطرات مشاهده بنویسد.
مشاهده خود زن نتایج غیر منتظره ای به همراه داشت. در جلسه مشاوره ، او موارد زیر را گفت:
"قبل از داشتن رابطه جنسی با شوهرم ، با وجود تحریک جنسی و نیاز جنسی برآورده نشده ، تنش را افزایش می دهم. این تنش با این واقعیت همراه است که من انتظار دارم همه چیز آنطور که من می خواهم نباشد. دوباره. اما من نمی خواهم به شوهرم توهین کنم و تحمل کنم مجبورم خیلی خیال پردازی کنم. خیالات اغلب با مرد دیگری ارتباط دارد. این یک همکار در محل کار است. رابطه جنسی من را با او تصور کنید و بلافاصله به ارگاسم برسید. اما این واقعیت که شما مجبورم انرژی خود را صرف ایجاد حالت مطلوب نکنم که منجر به رهایی کامل شود و حتی بعد از رابطه جنسی نیز همچنان احساس تنش و نارضایتی می کنم. " روانشناس: "به ما بگویید چگونه رابطه جنسی با یک همکار خود را تصور می کنید ، تفاوت آن با رابطه جنسی با شوهر شما چگونه است؟ مشتری:" شوهر بسیار بی رحم ، بی ادب است ، دنیای درونی او از من پنهان است. با او ، ما فقط در مورد کار صحبت می کنیم ، بچه ها ، سپس او پس از چند تعریف ناخوشایند به رابطه جنسی روی می آورد. چرا بی دست و پا؟ از آنجا که من در آنها احساس صداقت نمی کنم ، روح ، اگرچه او در رابطه جنسی مطمئناً تلاش می کند. و ارتباط با همکار بسیار احساسی ، آسان است. من تصور می کنم که چگونه در طبیعت ، کنار آتش ، احساسات خود را با یکدیگر به اشتراک می گذاریم ، او می گوید که چگونه من را دوست دارد ، مانند همیشه منتظر من بود ، منتظر این دیدار بود ، او مستقیماً در چشمانم نگاه می کند ، ما بوسه می زنیم … هیچ فکری در ذهن من وجود ندارد ، به جز او. و او همچنین دست های ملایمی دارد ، آنها را خیلی لطیف لمس می کند … نیازی به انجام کار دیگری ندارد تا بتوانم آرامش داشته باشم. ما فقط بوسیدن و رابطه جنسی را شروع می کردیم. و این می تواند پرشور ، لذت بخش و آرام باشد."
مشتری در چشمانش اشک ریخت.
P: "این اشک ها برای شما چیست؟" "احتمالاً ، این اشک های بدن من ، روح من برای چیزی است که تا کنون دست نیافتنی است …" ، زن با نگاهی کسل کننده اعتراف می کند. P: "شما در مورد جنبه های احساسی روابط جنسی بسیار صحبت کردید ، و سپس عبارتی را در مورد شوهر خود بیان کردید ،" او مطمئناً تلاش می کند. "شما می توانید در مطالعات خود ، در محل کار ، انجام وظیفه خاصی را امتحان کنید. اما آیا تلاش و کوشش با هم ترکیب می شود با عشق؟ عاشق باشی؟"
ک.: "ظاهراً بدن من به این امر اعتراض می کند و من نمی توانم آرامش داشته باشم. این احساس که نوعی زیر جریان وجود دارد ، آن افکار ، احساساتی که شوهرم از من پنهان می کند ، باعث تحریک می شود ، تحریک منجر به تنش می شود و این نوعی است از دور باطل… " P: "آیا با شوهر خود صحبت کرده اید که در رابطه جنسی خود از لحاظ عاطفی کمبود دارید؟" K: "بله ، او سعی می کند در مورد موضوعات مورد علاقه من با من صحبت کند ، اما می بینم که برای او جالب نیستند ، من ماسک ، نزدیکی ، فنی بودن او را می بینم ، و سپس من فقط نمی خواهم آیا اصلا بین ما عشق وجود دارد؟ "با شوهرم احساس سرما می کنم ، اما در مکان دیگری یک پریشانی در من بیدار می شود ، که باید آن را با احتیاط سرکوب کنم."
با تجزیه و تحلیل دلایل استرس مراجعه کننده ، به مشکل مهمی در ازدواج او مانند فاصله عاطفی در رابطه با همسرش رسیدیم. آنچه آنها را متحد می کند مسئولیت متقابل در قبال خانواده ایجاد شده است. اما ، به موازات این ، هر کس دنیای درونی خود را دارد که از یکدیگر پنهان است ، و بنابراین ، شاید ، هیچ دخالت عاطفی در روابط وجود ندارد ، هیچ علاقه ای وجود ندارد. عدم وجود یک رابطه عاطفی کامل منجر به آزادی جنسی کامل نمی شود. بنابراین ، میل جنسی همچنان برآورده نشده باقی می ماند و باعث تحریک پذیری و گاهی اوقات شکست عصبی می شود.
این تنها یکی از دلایل تنش در رابطه جنسی است ، اما به نظر من مهمترین آن است.
برای اینکه همسران از صمیمیت جنسی لذت بیشتری ببرند ، لازم است ابتدا از نظر روحی نزدیک شده و به آنها اجازه دهیم به دنیای درونی یکدیگر نفوذ کنند. گاهی اوقات به دلیل سفتی و دفاع روانی غیرقابل دستیابی به نظر می رسد. برای این منظور ، روان درمانی همسر ممکن است مورد نیاز باشد تا به همسر خود نگاه دیگری داشته باشد. لازم است با همدلی ، حوزه حسی همسران کار کرد. این یک روند طولانی اما جالب است.
* تولید مثل: امبرتو برونلسکی.
توصیه شده:
رابطه جنسی زنان و مردان نگرش به رابطه جنسی در جنس های مختلف
نظرسنجی اخیر در ایالات متحده ، "آیا ترجیح می دهید یک لباس موفق خریداری کنید یا رابطه جنسی شگفت انگیز داشته باشید؟" نتایج زیر را ارائه داد: زنان خرید را در 46 preferred و رابطه جنسی - در 41 preferred را ترجیح دادند. مردان خرید را در 14 preferred و رابطه جنسی - در 76 preferred را ترجیح می دهند.
6 تکنیک آرامش بخش برای آرامش در همه موارد
به هر طریقی ، هر فرد با اضافه بار احساسی ، استرس روبرو می شود. در عین حال ، بسیاری از مردم نمی توانند از روان به اندازه کافی پایدار و تعداد کافی مهارتهای مدیریت هیجانی برخوردار باشند. یا نمی توانند زمان کافی برای پیگیری هدفمند خود و تعادل احساسی خود بیابند.
خیانت تقلب معنای بیولوژیکی قدرتمندی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله شده است ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر کرده و شما را در حاشیه غریزه قرار داده است
قرنهاست که خیانت با ضربه ای به قلب با خنجر مقایسه می شود. واقعیت این است که تقلب یک معنی بیولوژیکی قوی دارد که با این واقعیت ارتباط دارد که رابطه جنسی با شما با رابطه جنسی با شخص دیگری مبادله می شود ، شما را در موقعیت اجتماعی رد کرده و تحقیر می کند ، شما را در حاشیه غریزه باروری قرار می دهد و شما را تنها می گذارد.
شوهر نمی خواهد با همسرش رابطه جنسی داشته باشد. چرا؟ دلایلی که شوهر در رابطه جنسی پیشقدم نمی شود؟
شوهر نمی خواهد با همسرش رابطه جنسی داشته باشد؟ برای شروع گفتگو ، من یک مثال از موقعیت مرد و نامه ای از ایمیل خود را به شما می دهم: اسکندر ، 41 ساله. تجربه ازدواج من 16 سال است ، همسرم ایرینا ، دو دختر در حال بزرگ شدن هستند. بسیاری از مردم به خانواده ما حسادت می کنند ، برای بسیاری ما یک نمونه واقعی هستیم.
من نمی توانم جایی برای خودم پیدا کنم ، یا چگونه می توان آرامش روحی ، آرامش روانی را پیدا کرد؟
اگر شخصی این س ofال را مطرح کند که چگونه می توان به آرامش روانی دست یافت ، منطقی است که فرض کنیم در حال حاضر در روح خود بیقرار است. دو دلیل می تواند داشته باشد: خلأی در روح وجود دارد که شما را تحت فشار قرار می دهد و شما را رنج می دهد - چیزی برای "