فرزندان مردم با سبک شخصی به طور اجباری-اجباری

تصویری: فرزندان مردم با سبک شخصی به طور اجباری-اجباری

تصویری: فرزندان مردم با سبک شخصی به طور اجباری-اجباری
تصویری: ملا لندی مشهور به ملا جن گیر قسمت دوم . #ملا_لندی #ملا_جنگیر #طنز #فکاهی #charkhand #جوک#سرگرمی خنده 2024, آوریل
فرزندان مردم با سبک شخصی به طور اجباری-اجباری
فرزندان مردم با سبک شخصی به طور اجباری-اجباری
Anonim

تضاد اصلی فرد وسواسی جور درگیری بین تسلیم و اعتراض است. یک فرد وسواسی جبری سازش می کند: ارزشهای یک محیط قدرتمند را می پذیرد و فردیت خود را سرکوب می کند. فرنچی با تکیه بر مشاهدات فروید در مورد گرایش وسواس به صرفه جویی ، سخت گیری و درست کاری ، چنین فردی را برای کمال و تمایل به قضاوت در مورد عدم رعایت استانداردهای بالای خود "اخلاق اسفنجی" نامید.

در کودکی ، فرد وسواسی به دلیل شکست تنبیه می شد و به ندرت برای موفقیت پاداش می گرفت. گرمای کمی به او داده شد و در همه چیز کنترل می شد. وظیفه اصلی چنین کودکی اجتناب از انتقاد و تنبیه است. در دوران کودکی و نوجوانی ، چنین افرادی به احتمال زیاد مرعوب می شدند و مجبور می شدند بدون تردید از قوانین اطاعت كنند ، "روی گلوی آهنگ خود قدم بگذارند".

در بین خانواده هایی که کودکان وسواسی را پرورش می دهند ، خانواده هایی با سبک قدیمی وجود دارد که کنترل آنها بیشتر در اخلاق نشان دادن است ، در اظهارات مقصر مانند: "من را ناراحت می کند که شما به اندازه کافی مسئولیت پذیر نیستید: به موقع به سگ غذا نمی دهید”؛ "یک دختر بزرگ مثل شما باید مطیع تر باشد"؛ "آیا دوست دارید کسی با شما اینگونه رفتار کند؟" گفته های اخلاقی در این راستا ایجاد می شود. والدین اقدامات خود را از این نظر که صحیح است توضیح می دهند ("من از تنبیه شما لذت نمی برم ، اما این به نفع شماست"). رفتار مولد با فضیلت همراه است ، مانند "نجات با کار" در الهیات کالوینیستی. ایده های کنترل خود و پاداش های آینده بسیار استقبال می شود. / N. McWilliams /

نوع دیگری از شرایط خانوادگی که بر شکل گیری شخصیت وسواسی اجباری تأثیر می گذارد ، آشفته و ناسازگار است. افرادی که در محیطی غیرقابل پیش بینی یا خانوادگی پرورش یافته اند که دارای سردرگمی و سردرگمی هستند ، می توانند به دلیل شناسایی با سایر الگوهای رفتاری یا جهان بینی ، بتوانند مقاومت کنند ، ممکن است وسواس فزاینده ای برای ارزش ها از خود نشان دهند یا نیاز اجباری به قانون و نظم را احساس کنند..

همسایه النا ، که والدینش در جریان رسوایی مست پدر و مادرش از مشروبات الکلی رنج می بردند ، دختر گریان را چند ساعت به خانه اش برد. هنگام اقامت با همسایه ، دختر کوچکی صدای زنی را شنید که دستورات مفصلی را در زمینه پخت بورشت از طریق تلفن به دخترش می دهد. جزئیات دستورالعملها آنقدر دختر را تحت تأثیر قرار داد که او طبق کتاب آشپزی ، که از کتابخانه منطقه ای گرفته بود ، شروع به طبخ همه ظروف کرد. از آن زمان ، رعایت دستور العمل برای النا ، مانند برخی دیگر از رفتارها ، ثابت شده است.

چنین الگویی از رفتار اغلب در کودکان بزرگسال ظاهر می شود که والدین آنها از الکلیسم یا اعتیاد به مواد مخدر رنج می برند. اطاعت مطلق آنها از هرگونه نظام ارزشی یا قوانین نظم و نظم و انضباط به آنها این فرصت را می داد تا از سردرگمی ای که در خانواده آنها وجود داشت اجتناب کنند و ایجاد ساختاری را تضمین کنند که از این پس به آن پایبند خواهند بود.

توصیه شده: