2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
تضاد اصلی فرد وسواسی جور درگیری بین تسلیم و اعتراض است. یک فرد وسواسی جبری سازش می کند: ارزشهای یک محیط قدرتمند را می پذیرد و فردیت خود را سرکوب می کند. فرنچی با تکیه بر مشاهدات فروید در مورد گرایش وسواس به صرفه جویی ، سخت گیری و درست کاری ، چنین فردی را برای کمال و تمایل به قضاوت در مورد عدم رعایت استانداردهای بالای خود "اخلاق اسفنجی" نامید.
در کودکی ، فرد وسواسی به دلیل شکست تنبیه می شد و به ندرت برای موفقیت پاداش می گرفت. گرمای کمی به او داده شد و در همه چیز کنترل می شد. وظیفه اصلی چنین کودکی اجتناب از انتقاد و تنبیه است. در دوران کودکی و نوجوانی ، چنین افرادی به احتمال زیاد مرعوب می شدند و مجبور می شدند بدون تردید از قوانین اطاعت كنند ، "روی گلوی آهنگ خود قدم بگذارند".
در بین خانواده هایی که کودکان وسواسی را پرورش می دهند ، خانواده هایی با سبک قدیمی وجود دارد که کنترل آنها بیشتر در اخلاق نشان دادن است ، در اظهارات مقصر مانند: "من را ناراحت می کند که شما به اندازه کافی مسئولیت پذیر نیستید: به موقع به سگ غذا نمی دهید”؛ "یک دختر بزرگ مثل شما باید مطیع تر باشد"؛ "آیا دوست دارید کسی با شما اینگونه رفتار کند؟" گفته های اخلاقی در این راستا ایجاد می شود. والدین اقدامات خود را از این نظر که صحیح است توضیح می دهند ("من از تنبیه شما لذت نمی برم ، اما این به نفع شماست"). رفتار مولد با فضیلت همراه است ، مانند "نجات با کار" در الهیات کالوینیستی. ایده های کنترل خود و پاداش های آینده بسیار استقبال می شود. / N. McWilliams /
نوع دیگری از شرایط خانوادگی که بر شکل گیری شخصیت وسواسی اجباری تأثیر می گذارد ، آشفته و ناسازگار است. افرادی که در محیطی غیرقابل پیش بینی یا خانوادگی پرورش یافته اند که دارای سردرگمی و سردرگمی هستند ، می توانند به دلیل شناسایی با سایر الگوهای رفتاری یا جهان بینی ، بتوانند مقاومت کنند ، ممکن است وسواس فزاینده ای برای ارزش ها از خود نشان دهند یا نیاز اجباری به قانون و نظم را احساس کنند..
همسایه النا ، که والدینش در جریان رسوایی مست پدر و مادرش از مشروبات الکلی رنج می بردند ، دختر گریان را چند ساعت به خانه اش برد. هنگام اقامت با همسایه ، دختر کوچکی صدای زنی را شنید که دستورات مفصلی را در زمینه پخت بورشت از طریق تلفن به دخترش می دهد. جزئیات دستورالعملها آنقدر دختر را تحت تأثیر قرار داد که او طبق کتاب آشپزی ، که از کتابخانه منطقه ای گرفته بود ، شروع به طبخ همه ظروف کرد. از آن زمان ، رعایت دستور العمل برای النا ، مانند برخی دیگر از رفتارها ، ثابت شده است.
چنین الگویی از رفتار اغلب در کودکان بزرگسال ظاهر می شود که والدین آنها از الکلیسم یا اعتیاد به مواد مخدر رنج می برند. اطاعت مطلق آنها از هرگونه نظام ارزشی یا قوانین نظم و نظم و انضباط به آنها این فرصت را می داد تا از سردرگمی ای که در خانواده آنها وجود داشت اجتناب کنند و ایجاد ساختاری را تضمین کنند که از این پس به آن پایبند خواهند بود.
توصیه شده:
سبک شخصی افسردگی
افرادی که دارای سبک شخصیتی افسرده هستند بسیار خود انتقادی یا تنبیه کننده هستند ، آنها دائماً خواسته های غیرواقعی از خود دارند و اگر مشکلی پیش بیاید مدام خود را سرزنش می کنند. آنها از رها شدن یا طرد شدن می ترسند و حتی وقتی در محاصره مردم هستند احساس تنهایی می کنند.
سبک شخصی منفعلانه-تهاجمی
مشخصه ترین ویژگی یک شخصیت منفعل-پرخاشگر ، مقاومت در برابر خواسته های بیرونی است که در خرابکاری و رفتار مخالفان ظاهر می شود. گزینه های رفتاری شامل فراموش کردن تعهدات ، عملکرد ضعیف ، تعلل و غیره است. این افراد اغلب در صورت مواجهه با نیاز به رعایت استانداردهای تعیین شده توسط افراد دیگر اعتراض می کنند.
سبک های شخصی در نوجوانان سبک شخصی شیزوئید
معمولی ترین ویژگی های روانشناسی اسکیزوئیدها منزوی شدن از دیگران ، انزوا ، نیاز کم به ارتباطات است. نظرات متفاوتی در ادبیات وجود دارد مبنی بر اینکه آیا روانشناسی اسکیزوئیدیسم را به عنوان تضاد (بین نیاز به صمیمیت و نیاز به فاصله) یا به عنوان نقص (تاخیر در رشد که مانع دستیابی به ارتباطات بین فردی می شود) در نظر گرفت.
سبک های شخصی در نوجوانان سبک شخصی ISTEROID
ویژگی اصلی شخصیت هیستریک ، خودمحوری است که هیچ مرزی نمی شناسد ، عطش سیری ناپذیری برای توجه ، تحسین ، تحسین ، تعجب ، همدردی ، حتی نفرت ، اما نه بی تفاوتی ، فقط چشم انداز نامرئی باقی ماندن. همه ویژگی های دیگر شخصیت هیستریک از این ویژگی ناشی می شود.
چرا مردم به طور مزمن دیر می رسند؟ دلایل روانی دیرکرد چیست؟
1. اولین و مهمترین دلیل روانشناختی برای دیرکردن ، که نه تنها روانشناسان در مراجعان به آن توجه می کنند ، بلکه می توانید در دوستان و آشنایان خود نیز متوجه آن شوید ، اضطراب است. شخص آنقدر از لحاظ داخلی دچار تنش و اضطراب است که نمی خواهد و نمی تواند به موقع به جلسه بیاید و سپس ساکت بنشیند و منتظر بماند.