سبک شخصی منفعلانه-تهاجمی

فهرست مطالب:

تصویری: سبک شخصی منفعلانه-تهاجمی

تصویری: سبک شخصی منفعلانه-تهاجمی
تصویری: برترین سلاحهای تهاجمی جهان و مقایسه آن با جدیدترین سلاح ایرانی | best assault rifles in the world 2024, ممکن است
سبک شخصی منفعلانه-تهاجمی
سبک شخصی منفعلانه-تهاجمی
Anonim

مشخصه ترین ویژگی یک شخصیت منفعل-پرخاشگر ، مقاومت در برابر خواسته های بیرونی است که در خرابکاری و رفتار مخالفان ظاهر می شود. گزینه های رفتاری شامل فراموش کردن تعهدات ، عملکرد ضعیف ، تعلل و غیره است. این افراد اغلب در صورت مواجهه با نیاز به رعایت استانداردهای تعیین شده توسط افراد دیگر اعتراض می کنند.

چنین افرادی از اعتقاد به این که برخورد مستقیم خطرناک است اجتناب می کنند. وقتی دیگران از این افراد درخواست می کنند که مایل به رعایت آنها نیستند ، ترکیبی از کینه و عدم اعتماد به نفس باعث می شود که آنها به شیوه ای منفعلانه و تهاجمی واکنش نشان دهند.

افرادی که در قدرت هستند مستعد بی عدالتی هستند. بر این اساس ، یک فرد منفعل پرخاشگر دیگران را مسئول مشکلات آنها می داند و نمی تواند بفهمد که با رفتار خود مشکلاتی را برای خود ایجاد می کند. افراد پرخاشگر منفعل بیشتر رویدادها را تفسیر منفی می کنند ؛ افکار آنها نشان دهنده منفی گرایی و تمایل به پیروی از راه کمترین مقاومت است.

در یک مقاومت باز ، این افراد قادر به عمل نیستند ، نمی توانند از حقوق خود دفاع کنند ، اما هنگام تسلیم شدن در برابر خواسته های دیگران به شدت عصبانی می شوند. دائماً از نظر داخلی نمی خواهند وظایف خود را انجام دهند ، آنها فقط قادر به مقاومت غیرفعال هستند ، زیرا از درگیری آشکار می ترسند.

هنگامی که با پیامدهای منفی پیش فرض مواجه می شوند ، از افرادی که قدرت صدور دستورالعمل و درخواست رعایت قوانین را دارند ، ناامید می شوند ، به جای این که بدانند رفتار خود آنها چگونه بر پیامدهای منفی آن تأثیر می گذارد. این نارضایتی گاهی اوقات می تواند خود را در طغیان عصبانیت نشان دهد ، اما بیشتر اوقات از روشهای منفعلانه انتقام استفاده می شود.

اعتقادات معمول در سبک شخصیت منفعل به شرح زیر است

1. من خودکفا هستم ، اما به دیگران نیاز دارم که به من در رسیدن به اهدافم کمک کنند.

2. تنها راه حفظ عزت نفس این است که به طور غیرمستقیم خود را تأیید کنید ، مانند عدم پیروی از دستورالعمل ها.

3. من عاشق وابستگی به مردم هستم ، اما نمی خواهم دستکاری شوم.

4- افراد قدرتمند معمولاً وسواسی ، مطالبه گر ، مزاحم هستند و تمایل به فرماندهی دارند.

5. من باید در برابر تسلط مقامات مقاومت کنم ، اما در عین حال به دنبال تأیید و پذیرش آنها باشم.

6- غیرقابل تحمل است که تحت کنترل یا تحت سلطه دیگران باشد.

7. من باید همه کارها را به روش خودم انجام دهم.

8. تعیین ضرب الاجل ، برآوردن شرایط و سازگاری تهدیدهای مستقیم برای غرور و خودکفایی من است.

9. اگر از قوانین اطاعت کنم ، همانطور که مردم انتظار دارند ، آزادی عمل من محدود می شود.

10- بهتر است عصبانیت خود را مستقیماً نشان ندهید ، بلکه با نافرمانی نارضایتی خود را نشان دهید.

11. من خودم می دانم که به چه چیزی نیاز دارم و چه چیزی برای من خوب است و دیگران نباید به من بگویند چه کار کنم.

12. قوانین دلخواه هستند و مرا محدود می کنند.

13. سایر افراد اغلب بیش از حد مطالبه گر هستند.

14. اگر فکر می کنم مردم بیش از حد قدرتمند هستند ، من حق دارم که خواسته های آنها را نادیده بگیرم.

بگذارید برای شما مثالی بزنم. اسکندر ، 38 ساله ، در خانه و محل کار ، و همچنین در رابطه با یک درمانگر ، یک مدل رفتار منفعلانه-تهاجمی را نشان می دهد. در کودکی ، او تحت مراقبت و کنترل یک مادر زورگو بود. پدر ، که در مورد او نمی توان چیزی قابل فهم گفت ، احتمالاً یک شخصیت نامشخص بود (به احتمال زیاد او یک الکلی آرام بود) که نمی توانست پسر را از یک مادر وسواسی خلاص کند. در محل کار و خانه ، اسکندر ، با موافقت با رئیس / همسر خود ، به نوعی اطاعت می کند و با پذیرفتن تعهدات ، خود را محکوم به شکست حتی بیشتر می کند. او سعی می کند احساس درونی بی تحرکی را پنهان کند و به ترفندهای مختلف محافظتی متوسل شود: وعده های خود را فراموش می کند ، زمان را هدر می دهد ، از کلمات خود سر باز می زند.

با اصرار درمانگر ، اسکندر شروع به نگه داشتن یک دفتر خاطرات می کند که در آن باید تمام افکار / احساسات / تصاویری را که پس از موافقت با این یا آن نیاز به ذهنش خطور می کند ، بنویسد. پس از چندین جلسه ، درمانگر از مراجعه کننده می خواهد که یادداشت های خود را به اشتراک بگذارد. به نظر می رسد که برای تمام مدت اسکندر یک رکورد ثبت نکرده است. مطالعه اینکه چرا اسکندر وظایف خود را انجام نداد به بن بست می رسد ، زیرا اسکندر برای افراد دیگر وارد ناامیدکننده ترین حالت پرخاشگری منفعل می شود ، خود را می بندد ، سکوت می کند ، چشم ها را برمی گرداند. یک هفته بعد ، مشتری دفتر خاطرات خود را به نحوی کامل می کند. درمانگر شروع به تفسیر رفتار اسکندر می کند و پویایی رفتار منفعلانه و تهاجمی او را توضیح می دهد. برای یک مشتری دشوار است که به خودش اعتراف کند که از تمام این زرادخانه ابزار استفاده می کند. در پایان جلسه ، درمانگر از بیمار س questionالی می پرسد: "آیا می خواهید چیزی بگویید ، بپرسید؟" که مشتری به آن پاسخ منفی می دهد. سپس درمانگر سوال زیر را می پرسد: "شما آنقدر ناراضی به نظر می رسید که به ذهن من خطور می کند ، آیا آماده ادامه کار ما هستید؟" مشتری پاسخ می دهد: "بله ، البته." یک هفته بعد ، در زمان مقرر ، مشتری ظاهر نمی شود.

هنگامی که یک زن و شوهر جوان برای مشاوره به من مراجعه کردند ، همسر از رفتار همسرش عصبانی بود ، که گاه و بیگاه وعده های خود را "فراموش" می کرد ، تحقق آنها را به بعد موکول می کرد ، در نهایت ، همه چیز در نهایت به انجام نادرست دو یا دو ختم می شد. وعده یا اصلا هیچ کار طولانی مدت با یک زن و شوهر و به طور جداگانه با یک همسر نتیجه ای به همراه داشت ، اما این امر مستلزم تلاش هایی از طرف زن بود که به سختی به او داده شد ، زیرا پرخاشگری منفعل اغلب او را مجبور می کرد تا در جلسات دیر به تاخیر بیاندازد ، در بحثها خرابکاری کند ، تکالیف را انجام ندهید ، به نیاز به درمان اعتقاد ندارید. در کار با چنین مشتریانی ، حمایت ویژه ، ایجاد روابط حتی ، مشارکت بزرگسالان (غیر والدین) و درک همدلانه (تشخیصی و درمانی) ضروری است.

به گفته V. Reich ، وقتی موانع منفعلانه و تهاجمی برای افراد دیگر با ناامیدی عمیق در عشق توضیح داده شود. شخصی که برای انتقام و عذاب وادار کردن والدین ، خشم کودکانه ای را انجام می دهد ، در واقع ، "عصبانی و عصبانی بودن ، عشق می طلبد".

با رهایی از انفعال و فرار ، چنین افرادی به قدرت خلاقیت خود اعتماد می کنند و اقدامات عمدی و مسئولانه انجام می دهند. هوش آنها که از خلاقیت استفاده می کنند تا تهاجمی ، زندگی آنها را رنگارنگ تر و جالب تر می کند. با رهایی از چرخه دائمی انقباضات و حیله ها که احساس شکست آنها را تحت فشار قرار می دهد ، آنها شروع به استفاده از قدرت خود برای منافع خود می کنند و همچنین به دیگران در کسب اعتماد به نفس کمک می کنند. افرادی که فعالیتها و روابط خود را با انرژی زنده و ارتعاشی پر می کنند ، افرادی با ساختار شخصیتی منفعل و پرخاشگر ، خود زندگی را پر از قدرت و جادو می کنند.

توصیه شده: