2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ثروتمندترین افراد جهان به دنبال برقراری ارتباط هستند و بقیه به دنبال کار هستند."
رابرت کیوساکی
شما پایهای شگفت انگیز می پزید یا اسباب بازی های سرگرم کننده می سازید ، یا شاید شما یک آرایشگر یا مربی بدنسازی عالی هستید. چند نفر از مهارت ها و توانایی های شما ، حرفه ای بودن شما مطلع هستند؟
آیا تا به حال در مورد آن فکر کرده اید؟ هنگام ملاقات با دوستان خود در مورد خود چه می گویید؟
در دنیای پویای مدرن فناوری های رایانه ای جدید ، شبکه های اجتماعی ، تلفن های هوشمند ، حکمت تجاری قدیمی هنوز اهمیت دارد: "اتصالات همه چیز هستند!".
ما در مسائل مختلف به اقوام و دوستان خود مراجعه می کنیم ، خواه دستور العمل مربا ، دندانپزشک خوب ، آژانس مسافرتی معتبر ، مغازه ای با خدمات خوب … این برای همه معمول است.
یک علم کلی در مورد شبکه "صحیح" وجود دارد که به آن شبکه می گویند. این کلمه جدید ، که اخیراً در فرهنگ لغت ما ظاهر شده است ، هنوز هم به نظر بسیاری چیز پیچیده و مرموز است. در واقع ، همه چیز بسیار ساده است - "شبکه سازی" - (از کار شبکه انگلیسی - کار) علم توانایی برقراری و حفظ ارتباطات اجتماعی ، شخصی و تجاری است.
این جنبش علمی در دهه 70 قرن 20 در آمریکا ایجاد شد. این کار با به اصطلاح "نظریه 6 دست دادن" آغاز شد که توسط روانشناسان استنلی میلر و جفری تراورز ارائه شد. بر اساس ایده آنها ، هر فرد روی زمین دیگری را از طریق 6 آشنا می شناسد.
امروزه موفقیت نه تنها به آنچه می دانید بستگی دارد ، بلکه به افرادی که شما را می شناسند نیز بستگی دارد. ما در زندگی روزمره خود با افراد بسیار متفاوتی ملاقات می کنیم. و ، به عنوان یک قاعده ، برای این ارتباط لازم نیست مهارت ارتباطی خاصی داشته باشید. ارتباط ساده با افرادی که به شما علاقه مند هستند و برای شما جالب هستند می تواند کاملاً موفق باشد. این جوهر شبکه های مثبت است که شامل رابطه یک فرد با شخص دیگر است.
هنگام ایجاد روابط ، رعایت اصل تعادل مبادله "گرفتن و دادن" بسیار مهم است. شما همیشه باید آماده باشید که نه تنها درخواست کمک کنید ، بلکه بتوانید از هر یک از اعضای شبکه خود نیز پشتیبانی کنید. اگر آمادگی "بخشیدن" را ندارید ، در هر رابطه خود را به تنهایی محکوم می کنید.
اصل دیگری که باید به آن توجه شود ، گرمای روابط انسانی است. اتصالات در شبکه باید حفظ شوند و این ساختار را پر از زندگی کنند. ملاقات با یک فنجان قهوه ، پیاده روی در پارک یا مرکز خرید ، اگر این امکان پذیر نیست ، یک تماس یا کارت تبریک همه راههای کاملاً مناسبی برای یادآوری خودتان است.
مردم ترجیح می دهند با کسانی که به آنها اعتماد دارند برخورد کنند ، و همانطور که می دانید آشنایان بیشتر از وسوسه انگیزترین تبلیغات اعتماد می کنند. اگر می خواهید به شما اعتماد کنند ، شروع به ایجاد شبکه اجتماعی خود کنید. این به هیچ وجه به این معنی نیست که برای آشنایی متوالی با همه باید عجله کنید. برای شروع توجه داشته باشید که این شما هستید که به دیگران درباره خود می گویید ، چگونه خود را نشان می دهید ، از چه ویژگی ها ، مهارت هایی صحبت می کنید. این اطلاعات است که بیشتر از طریق دهان به دهان منتشر می شود.
وظیفه عملی: شما باید خود را به عنوان یک متخصص خوب معرفی کنید
- مهارتها و ویژگیهایی را که می خواهید به اشتراک بگذارید فهرست کنید.
- به متنی فکر کنید که می تواند فریبنده ، غافلگیر کننده ، الهام بخش و غیره باشد. همکار
- به طور محرمانه درباره دوستان خود صحبت کنید.
شما هرگز از قبل نمی دانید که این اطلاعات کجا می تواند "شلیک" شود.
کجا باید "افراد مناسب" را جستجو کرد. همه جا و همه جا! ابتدا همه اقوام ، دوستان ، آشنایان خود را بر اساس گروه رتبه بندی کنید:
- مخاطبین سفارش اول اینها افرادی هستند که به شما بسیار نزدیک هستند و با آنها ارتباط نزدیک دارید و به مخاطبین آنها دسترسی دارید.
- مخاطبین مرتبه دوم ، بگذارید آنها را "دوستان دوستان" بنامیم. اینها افرادی هستند که شما آنها را شخصاً می شناسید ، اما به ندرت با آنها ارتباط برقرار می کنید ، و همچنین دوستان دوستان درجه یک هستند.
- مخاطبین سفارشات سوم و چهارم.اینها افرادی هستند که شما آنها را می شناسید ، اما مدت طولانی با آنها ارتباط برقرار نکرده اید ، همچنین دوستان مخاطبین درجه دوم ، آشنایان معمولی ، همکاران کاری که فقط آنها را با نام می شناسید …
همه کسانی را که به خاطر دارید در جدول بنویسید
مخاطبین سفارش اول
مخاطبین مرتبه دوم
مخاطبین مرتبه سوم
همه چیز با مخاطبین درجه 1 روشن است ، شما دائماً با این افراد ارتباط برقرار می کنید. مخاطبین مرتبه دوم را تجزیه و تحلیل کنید ، مطمئناً افرادی وجود خواهند داشت که در حال حاضر از لحاظ نظری برای شما مفید خواهند بود. با آنهاست که باید از طریق ارائه یا توصیه افراد از مخاطبین درجه اول ، یک آشنایی شخصی ایجاد کنید. بنابراین این افراد به مخاطبین درجه یک منتقل می شوند و شبکه شما گسترش می یابد. همین امر در مورد مخاطبین مرتبه دوم و سوم نیز صدق می کند.
ایجاد ارتباطات یک فرایند طولانی و خلاق است که به صبر و پشتکار نیاز دارد.
مکانهای آشنایان خوب می تواند جشنواره ها ، رویدادهای شرکتی ، مکانهای تفریحی ، سینما و باشگاه های رقص باشد. اگرچه کمیت نقش مهمی دارد ، اما کیفیت مهمتر است!
بار دیگر می خواهم توجه شما را به این واقعیت جلب کنم که وظیفه شما این نیست که 3000 دوست در شبکه اجتماعی خود داشته باشید و شما به یاد نمی آورید که این افراد چه کسانی هستند و نام آنها چیست ، بلکه ایجاد ارتباطات ماهرانه با مهارت است. برای انجام این کار ، باید بتوانید خود را به درستی معرفی کنید ، کارت های ویزیت را به زیبایی تبادل کنید و یک مکالمه محجوب را آغاز کنید. بنابراین ، اگر با فردی آشنا شدید ، برای ایجاد رابطه وقت بگذارید و تنها در این صورت تلاش های شما به ثمر می نشیند.
به خود و مردم توجه کنید ، ارتباط برقرار کنید ، احساسات ، دستور العمل ها ، تجربیات ، سرگرمی ها را به اشتراک بگذارید … نتیجه دیر نمی آید! شبکه را در عمل اعمال کنید ، خود را بهبود بخشید ، برای شما آرزوی موفقیت و رفاه می کنم!
توصیه شده:
آیا هر بدبختی تصادفی نیست؟
مردی درباره زنی که می شناسد به من می گوید. او در تصادف اتومبیل بود. یک شبه زندگی او متلاشی شد. او تقریباً مدام درد می کند ، پاهایش فلج شده اند و مجبور شد با امیدهای زیادی از او جدا شود. او می گوید که او چقدر احمق و احمق بود قبل از این که این بدبختی برایش اتفاق بیفتد.
فیلم جالب. چگونه یک تکنیک روانشناسی به طور تصادفی متولد شد
چندی پیش من خودم را در یک کلاس استاد رایگان در یک مدرسه فیلم خصوصی دیدم. حدود سی نفر در سنین و جنس های مختلف بودند. آنها تقریباً دو ساعت منتظر استاد ماندند ، سپس یک خانم کارگردان جوان مصمم ظاهر شد ، اعلام کرد که سینما یک فرایند جمعی است و از ما دعوت کرد تا خود را معرفی کنیم ، درباره خودمان بگوییم و اینکه چگونه به اینجا رسیدیم.
معجزه درمانی یا تصادفی جادویی؟ شواهد شگفت انگیز
این نظریه که سرنوشت انسان (در بیشتر موارد) توسط برنامه های داخلی ما شکل می گیرد (ترویج ، طرح ریزی می شود) بعید است در زمان ما کسی را شگفت زده کند ، درست است؟ به همین دلیل است (از جمله) که مردم به ما ، روانشناسان ، مراجعه می کنند: چه چیزی باعث می شود آنها در حل مشکلات مشابه سناریوی منفی مشابهی داشته باشند یا "
جلسه تصادفی نیست
هفته جدید با یک صبح خاکستری خارج از پنجره آغاز شد. شهر به آرامی بیدار می شد تا حرکت پویای خود را آغاز کند. زمستان برف زیادی به ما نمی داد و بنابراین پیاده روها تمیز بود. تنها اتومبیل های بخت برگشته ای که به طرز ناخوشایندی در حیاط در فضاهای نامعلوم نزدیک حاشیه پارک شده بودند.
روانشناسی و ورزش ، و یا اینکه تصادفات تصادفی نیستند (یادداشت های یک روانشناس)
یک روز عصر ، در پایان روز کاری ، دانش آموز کلاس یازدهم به دفتر من آمد ، در حالی که من در یک مدرسه خصوصی عمومی به عنوان روانشناس مشغول به کار بودم. با پذیرش دعوت من برای گذراندن ، بازدید کننده من ، بگذارید او را آندری صدا کنیم ، روبرویم نشست و گفتگویی را آغاز کرد ، اصل آن این بود که فردا در یک مسابقه کیوکوشینکای شرکت می کرد و آیا این مسابقات را برنده بود یا نه ، بستگی به این دارد که روز دوشنبه به مدرسه بیاید (آیا لباس سفید خواهد بود یا مشکی را بر تن خواهد کرد).