تولد آمازون

تصویری: تولد آمازون

تصویری: تولد آمازون
تصویری: راهنمایی فروشات در آمازون برای افغان‌ها قسمت اول how to become amazon seller in Afghanistan part 1 2024, ممکن است
تولد آمازون
تولد آمازون
Anonim

روز بخیر ، خواننده عزیز!

آیا تا به حال با یک آمازون واقعی آشنا شده اید؟ احتمالا بله. اما اکنون آنها ماهرانه خود را پنهان می کنند ، زره خود را پنهان می کنند ، شایستگی های نظامی را پنهان می کنند. من در مورد آنها به شما می گویم!

قبیله ای باستانی را تصور کنید. اینها افرادی هستند که در ارتباط نزدیک با نیروهای طبیعت زندگی می کنند. خورشید خود آنها را تغذیه و افزایش می دهد. آنها از انرژی مقدس زندگی استفاده می کنند. توسط کاهن بزرگ ، جادوگر اداره می شود. او به زنان دیگر - آمازون ها می آموزد که قدرت خود را کنترل کنند ، از انرژی زندگی استفاده کنند. آنها مردان را به عنوان شوهر می گیرند ، فرزندان به دنیا می آورند و مراسم آغازین را انجام می دهند. آنها مانند زنان وحشی از فرزندان و خانه های خود محافظت می کنند. آنها آتش و آب می گیرند ، استعداد شفا را دارند. در این مورد گیاهان و قدرت درونی آنها به آنها کمک می کند.

اما هر دختری هنوز باید آمازون شود. او در حال آموزش ، فداکاری است. آیا می خواهید داستان او را بدانید؟ من به شما می گویم ، نگاه کنید!

دختری در خانواده آمازون متولد شد. دختر اولین فرزند است. به همین دلیل ، همه در اطراف می دانند - این یک آمازون قوی خواهد بود! او یک شفا دهنده یا یک کشیش خواهد بود. او یک ماموریت بزرگ در این زمین دارد. والدین او را آماده می کنند.

او ابتدا یاد می گیرد که حال و هوای عزیزانش را به تصویر بکشد. او یاد می گیرد که مزاحم و محجوب نباشد. صبر از بدو تولد در او آموزش دیده است - یکی از ویژگیهای اصلی آمازون. او یاد می گیرد که احساسات و نیازهای خود را محدود کند و نیروی درونی خود را متمرکز کند. از کودکی یاد می گیرد که به تنهایی کنار بیاید ، در همه چیز قوی باشد ، یاد می گیرد که نیازی ندارد. سپس به او مسئولیت دیگران داده می شود: او مسئولیت هایی در خانه دارد ، او مسئول رفاه کودکان خردسال است. به او آموزش داده می شود که از پدر-مرد پیروی کند: به این ترتیب او شیطنت نمی کند و زنده و سالم باقی می ماند ، زیرا مادر آمازون به فرزندان نیاز دارد. خود مادر همیشه مشغول شکار و زندگی است. دختر آمازون یاد می گیرد که تا آنجا که ممکن است مسئولیت ها و امور را به عهده بگیرد ، زیرا موظف است بدهی والدین خود را برطرف کند. به هر حال ، او ابتدا متولد شد ، برای ماموریت بزرگ آماده شد. بنابراین ، او بی نهایت موظف است که قربانی مادر آمازون شود: در قالب زمان ، قدرت و خودش.

در سن 13 سالگی ، دختر برای اولین مراسم آغاز آماده می شود. در این زمان ، او باید بتواند بدن خود را کنترل کند: احساس گرسنگی ، سرما ، نیاز و درد نکند. به هر حال ، او قرار است آمازون بزرگ شود. در صورت لزوم ، او می تواند مادر را در خانه هنگامی که در شکار است جایگزین کند. او نحوه برخورد با پدر و برادران مرد را آموخت. این ساده ترین کار برای او است: آنها فقط باید به موقع تغذیه شوند ، آبیاری شوند و تحت نظر قرار گیرند تا خواب کافی داشته باشند. و همچنین لازم است که دروازه را به موقع ببندید تا مرد-مرد بداند که بیرون رفتن غیرممکن است و دیگر آمازون ها او را دور نبرند.

مراسم معارفه طی چند روز یا چند هفته انجام می شود. این دختر ، به طور معمول ، تمام کارهای مادر آمازون را بر عهده می گیرد. در عین حال ، آنها مطمئن می شوند که دختر می تواند به طرز ماهرانه ای انرژی درونی خود را مدیریت کند: او باید هر آنچه را که از او خواسته می شود در سکوت انجام دهد. در دوران شروع ، دختر ممنوع است که در مورد خود چیزی بگوید: درخواست غذا ، کمک و سایر چیزهای کوچک که مانع رشد معنوی می شود. با گذراندن این مرحله ، او تبدیل به یک مبتدی می شود. اما هنوز چندین سال باقی مانده است تا او به مقام آمازون واقعی برسد.

دختر همچنان یاد می گیرد که همه چیز باشد و هیچکس.

در دوران تحصیل ، دختر همچنین یاد می گیرد که چگونه یک مرد را درمان کند. او یاد می گیرد که همسرش را جایگزین او کند - او می آموزد که سایه ای از مادر آمازونی خود باشد. او با او صحبت می کند ، از او حمایت می کند و مهارت های شفابخشی معنوی را تقویت می کند. او آرامش و آرامش خانه را برای او فراهم می کند. در این دوره مهم ، مادر آمازون باید زره خود را جلوی دخترش بگذارد ، تا بتواند غذا را برای پدر و سپس برای مردش تهیه کند. یک مادر آمازونی مشغول شکار و بچه های کوچکتر است و دخترش در حال ایجاد رابطه با یک پدر مرد است. او زره و سلاح هایی را که از مادر دریافت کرده است امتحان می کند. پدرش او را از این بابت تحسین می کند و از او حمایت می کند: او هر روز کمتر به غار به مادر آمازون می آید.در حالی که مادر غیرمسلح است ، به او اجازه نمی دهد به او نزدیک شود. او تمام وقت به دخترش می دهد.

پس از یک آموزش طولانی ، مسابقه ای برگزار می شود که در آن دختر موظف است مادر آمازون را شکست دهد. مادر با جان و دل می جنگد ، دیگر نمی خواهد زره خود را حمل کند ، دخترش را دوست دارد و می خواهد او آمازون بزرگ شود. دختر با مرگ مبارزه می کند. و دختر برنده می شود. مادر شمشیر خود را به او می دهد. حالا ممکن است او برای مردش شکار نکند ، او بچه های کوچکتر تربیت می کند. اما دختر احساس قدرت مطلق و پیروزی بر مادر بزرگ دارد. در حال حاضر مردی مهربان و دوست داشتنی از آن اوست ، او شایسته او در یک دوئل صادقانه (تقریبا) است.

خانواده هایی هستند که مادر و پدر دوست خود را دوست دارند. گاهی اوقات اتفاق می افتد که آمازون مردی را انتخاب می کند و او با مردی قوی روبرو می شود. سپس ، با گذشت زمان ، او به سادگی به یک زن تبدیل می شود و زره خود را به معبد می بخشد ، و احساس قدرت مطلق و قدرت را فدا می کند و آن را به کشیش های بزرگ واگذار می کند. چنین مادرانی دخترهای معمولی دارند. آنها همچنین در قبیله زندگی می کنند. اما زندگی آنها ساده است و زندگی خسته کننده است. آنها شاهکار نمی کنند. و بسیاری از آنها به نقاط دیگر نقل مکان می کنند.

یک مرد متواضع و یک مادر بزرگ ، یک آمازون واقعی بزرگ می شود!

بعد از اینکه مرد مادر را به دست آورد ، می تواند به دنبال مرد خود باشد. او همان ساکت یا بدخلق ، لاغر یا چاق را می یابد … اما او قطعاً باید منتظر بماند تا خودش انتخاب کند. اغلب شما مجبورید برای یک مرد کوچک با دیگر دختران آمازون بجنگید. برنده مرد را برای خودش می گیرد. و سپس همه چیز آشنا است: او ابتدا توانایی های خود را بر روی او توسعه می دهد. او محافظ ، نان آور و شفا دهنده او می شود. سپس فرزندانی به دنیا می آورد و قدرت او افزایش می یابد. او می تواند یک خرس کامل را برای خانواده خود بکشد. مردی در چنین خانواده ای همیشه تغذیه مناسب و سالمی دارد. اگر ناگهان از نظر جسمی یا روحی بیمار شود ، کاهنان بزرگ به آمازون کمک می کنند تا علت را پیدا کند. آمازون معمولاً مجازات روزه و پاکسازی را می پذیرد. این به او کمک می کند مرد خود را شفا دهد.

هنگامی که او صاحب یک دختر می شود ، مادر آمازونی می شود و سنت خویشاوندان خود را ادامه می دهد. قوی ، شجاع ، مقاوم ، قوی و در عین حال نرم و سخاوتمند … گاهی اوقات از اینکه احساس بدی و خستگی می کنند شکایت می کنند. باور کنید یا نه ، این تنها بخشی از لباس مبدل است - اینگونه است که آمازون زره خود را پنهان می کند. اشک هایش را پاک می کند ، مشت های محکمش را پنهان می کند. او با نشان دادن رنج خود ، ماهیچه های سخت خود را پنهان می کند. او زیر بار عذاب ، موقعیت غرورآفرین و باشکوه خود را پنهان می کند. یک چیز به او خیانت می کند - او هرگز کمک نمی خواهد و قبول نمی کند ، زیرا او یک آمازون بزرگ افتخار است!

توصیه شده: