مثلث عشقی. موردی از تمرین تفاسیر

تصویری: مثلث عشقی. موردی از تمرین تفاسیر

تصویری: مثلث عشقی. موردی از تمرین تفاسیر
تصویری: کی پاپ_کره ای || مثلث عشقی تشکیل دادن 2024, ممکن است
مثلث عشقی. موردی از تمرین تفاسیر
مثلث عشقی. موردی از تمرین تفاسیر
Anonim

وضعیت مثلث عشق در زندگی افراد غیر معمول نیست. از بیرون ، همه چیز ساده به نظر می رسد ، اما بیرون آمدن یا عدم ورود به چنین رابطه ای اغلب کار دشواری است.

من قهرمانان ما را نام می برم: یک زن و شوهر متاهل وادیم و تاتیانا و معشوقه وادیم ، سوتلانا.

وادیم و تاتیانا 2 سال است که با هم زندگی می کنند ، فرزندی وجود ندارد (در آینده ای فوق العاده برای آنها برنامه ریزی شده است).

وادیم ، 32 ساله ، کارآفرین موفق ، مردی جالب با دو تحصیلات عالی و دانش 4 زبان خارجی ، حرفه ای (در یک کلام ، خودشیفته).

در گذشته او ازدواج کرده بود ، طلاق گرفت ، یک دختر 5 ساله از ازدواج ، با همسر سابق خود در شهر دیگری زندگی می کند.

تاتیانا ، 29 ساله ، بدون فرزند ، ازدواج کرده بود ، طلاق گرفته بود. او به عنوان مدیر در یک شرکت بزرگ کار می کند ، درآمد پایدار خوبی دارد ، یک بسته اجتماعی دارد ، رویای ازدواج رسمی با وادیم و فرزندان را دارد ، غذاهای خوشمزه می پزد ، به شوهرش روح نمی دهد (آنها می گویند "دختر بابونه"))

سوتلانا ، 34 ساله ، زیبا ، خوش اندام و باهوش ، متاهل ، مطلقه ، دارای یک پسر به مدت 7 سال است. او به عنوان یک پزشک عمومی کار می کند ، رویای دیدار با یک مرد شایسته برای ایجاد یک خانواده را دارد ، و او اینجا است! وادیم! اولین جلوه جذابیت ، عشق ، ماه عسل و موارد دیگر. سوتلانا به سرعت می فهمد که وادیم رایگان نیست ، که البته از این بابت خوشحال نیست ، اما احساسات بر او غلبه می کنند …

وادیم وعده آینده ای فوق العاده ، عشق ، یک افسانه و همه اینها را می دهد ، اما برای این کار سوتلانا باید منتظر او بماند تا زمانی که خودش را درک می کند و تصمیم می گیرد تانیا را ترک کند. اما تصمیم به نحوی گرفته نشده است ، او برای تانیا متاسف است ، او به Sveta در مورد وابستگی تانیا به او ، عدم استقلال می گوید ، می گوید که او نمی خواهد یک بد اخلاق باشد و دوباره Sveta را وسوسه می کند که کمی بیشتر صبر کند و با او باشد در یک مثلث (خوب نیست ، به خاطر آینده ای فوق العاده- چرا که نه؟).

او قسم می خورد که هیچ رابطه صمیمی با همسرش ندارد و با تمام اقداماتش او را به جدایی می کشاند (ظاهراً برای خوابیدن روی نیمکت به اتاق دیگری نقل مکان کرده است). در ظاهر ، همه چیز فوق العاده است. وادیم تمام روزهای خود را با سوتا گذراند ، او را زن محبوب خود می نامد ، شب را می گذراند و نشان می دهد که همسرش را برای او و معشوق خود می گذارد ، مراقبت می کند ، غذا می خرد ، ماشین او را پر می کند ، پسرش را به مدرسه می برد و حتی موفق شد به آنجا برود مادرش را می شناسد! خوب ، چگونه می توانید عشق را باور نکنید؟! در مورد صمیمیت چه باید گفت ، چقدر احساسات! خوشبختی! اما فقط دوره هایی در زندگی سوتلانا وجود دارد که بخشی از این شادی واقعی نیست …

زیرا گاهی اوقات او بارها و بارها به همسرش می رود تا وظیفه زناشویی خود را انجام دهد … و سوتلانا تنها می ماند. او منتظر است. او شروع به وابستگی می کند (اگر او برسد ، معشوقش نمی آید …) او از پنجره به دروازه ای که با دیدن ماشینش باز کرد نگاه می کند … اما در واقع او منتظر "پدر" از او است دوران کودکی دور ، که می آید و عشق ، شادی ، معجزه … برای دختر کوچکش به ارمغان می آورد و از یک مادر بسیار سخت گیر محافظت می کند ، جز … و یک دختر باید دختر خوبی باشد و اطاعت کند. و سوتلانا اطاعت می کند ، او از موقعیت یک دختر کوچک یک چند ضلعی عشقی را تحمل می کند ، زیرا در غیر این صورت همه چیز فرو می ریزد و سپس هیچ کس نخواهد بود که شادی و مراقبت را به ارمغان بیاورد ، یک افسانه در زندگی بسازد … گاهی اوقات "زن بالغ "در Svetlana (که به هر حال ، خدا را شکر!) گنجانده شده است که به او می گوید:" Brrr ، چه مزخرف است؟ Axtis! چرا زن دیگری وجود دارد؟"

عزیز ، من نمی توانم این کار را انجام دهم ، لطفاً یک مرد بزرگسال باشید ، این مسئله را حل کنید ، من آماده هستم منتظر بمانم ، اما نه در یک مثلث ، بلکه تصمیم بگیرید - من برای همیشه مال شما هستم. اما وادیم نیازی به زن بزرگسال. او نمی داند با او چه کار کند او هنوز به یک مرد واقعی تبدیل نشده است. و گاهی اوقات بازی در نقش پدر با زنان و دختران مطیع یا نقش یک پسر کوچک آسان تر است مادری که از او مراقبت می کند ، درک می کند و او را می پذیرد ، بنابراین همه ، بلاتکلیف ، ضعیف ، با مدفوع … تغذیه ، خدمت و خواباندن او.

تقریباً همین وابستگی در تاتیانا شکل می گیرد (دختر پدر مطیع ، مادر بی قید و شرط مراقبت می کند ، اما نه یک زن بالغ که علاقه مند است شب شوهرش کجا می رود … عجیب نیست؟). غم انگیزتر. وضعیت ناامید کننده به نظر می رسد. اگر نقش خود را تغییر ندهید و همه در این داستان بزرگسال نشوند. ورود یا خروج از مثلث تنها در صورتی امکان پذیر است که موقعیت بالغ داشته باشید (شخصیت ، مرزها ، منطقه راحتی ، احترام به خود و شریک زندگی خود ، ایجاد روابط عاطفی عمیق).روابط بین بزرگسالان با در نظر گرفتن خواسته های هر یک از طرفین ، موقعیت های برابر را در بر می گیرد. در این مثلث ، همه موقعیت ها وابسته هستند. دختران باید اطاعت کنند ، و مادرها باید عشق بی قید و شرط به کودک نشان دهند و همه چیز را ببخشند (به هر حال ، ارتباطات طرفین). برای سوتلانا ، هیچ راهی وجود ندارد - وادیم را از همسر خود دور کند و زندگی با او را آغاز کند.

زیرا از این داستان می بینیم چه اتفاقی برای زنی می افتد که در آینده همسر وادیم می شود. ممکن است معشوقه جدیدی بیاید و او را شکست دهد. برای سوتلانا ، راه درست این است که در این مثلث شکست بخورید و یک زن بالغ باقی بمانید. تنها یا نه - حدس می زنم موضوع زمان باشد. زیرا برای یک زن بالغ هنوز چشم انداز ملاقات با یک مرد بالغ وجود دارد ، اما دیگر برای او نه دختر است و نه مادر. ما بیشتر با او در این مورد کار خواهیم کرد. این زن و شوهر چه خواهند داشت ، من نمی دانم. اما برای آنها سخت خواهد بود.

از آنجا که تنها مانده است ، تا زمانی که یک وادیم معمولی دیگر دوباره ظاهر نشود (و این به احتمال زیاد ، با توجه به موقعیت کودکانه او در ازدواج) ، این زوج جایی ندارند که تنش و پرخاشگری خود را جز در یکدیگر ادغام کنند. برای این کار ، وادیم Sveta را در زمان خود پیدا کرد تا از انرژی جدید تغذیه کند و سپس در حالت منبع (نوعی خون آشام) به خانه خود بازگردد.

معشوقه ها یک تثبیت کننده قوی برای یک خانواده ناکارآمد هستند. در پایان می خواهم بگویم: امیدوارم همه خوب باشند … اما من اینطور نخواهم شد. هرکسی در زندگی خود شیوه ای را که برای خود سازماندهی می کند خواهد داشت.

توصیه شده: