2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
فضای شخصی در خانواده. من قبلاً مطالب زیادی در مورد "فضای شخصی" ، "آزادی شخصی در خانواده" ، "پاسخگویی متقابل و شفافیت زندگی" ، "آزادی ارتباط با سایر افراد در ازدواج" نوشته ام. تز من بسیار ساده است: "خانواده یک ارگانیسم اجتماعی واحد است که بر اساس روابط متقابل وجود دارد - عشق ، احترام و مسئولیت. همسران باید هماهنگ ، شفاف و مطمئن زندگی کنند ، رفتار و دیدگاه خود را نسبت به زندگی هماهنگ و هماهنگ کنند تا به خانواده آسیب نرساند و حسادت و کینه متقابل را به حداقل برساند. ♦ اگر ما فضای شخصی را به عنوان فرصت هایی در نظر بگیریم: برای رفتن به هر کجا که می خواهید ؛ با هر کسی که می خواهید ارتباط برقرار کنید (از جمله مکاتبات در شبکه های اجتماعی) ؛ با هرکسی که می خواهید ملاقات کنید ؛ با هرکسی که می خواهید معاشقه کنید ؛ پول را در هر کجا و چقدر می خواهید خرج کنید ؛ زندگی در جایی که می خواهید (یعنی جداگانه) ، انجام فعالیت مورد نظر (حرفه ای ، خلاق ، تجاری ، جنایی و غیره) ؛ برای داشتن هرگونه اعتیاد دلخواه (مواد مخدر ، اعتیاد به قمار ، الکلیسم) ، قطعاً این یک خانواده نیست! برای چنین قالب زندگی بدون تعهدات متقابل ، بهتر است ازدواج نکنید ، بلکه فقط ملاقات کنید! ".
من بارها موضع خود را به تفصیل اثبات کرده ام. او اشاره کرد که فضای شخصی ، بر اساس منطق زندگی ، دیر یا زود منجر می شود:
♦ اول ، برای ایجاد همدردی با دیگران ، ظاهر این احساس که "این تنها کسی است که مرا درک می کند و من با او احساس خوبی دارم".
♦ سرقت وجوه از خانواده ، هزینه برای شخص دیگر و پروژه های او.
♦ ظهور بی اعتمادی و حسادت در خانواده ، وخامت روابط با نیمی از خانواده موجود.
♦ برای ظهور جذابیت صمیمی به شخص دیگر ، سپس خیانت.
♦ به زندگی دوگانه ، درگیری در خانواده ، در دراز مدت طلاق.
♦ به ضربات شدید روانی ، اگر شخصی که وابستگی به او بوجود آمده متقابلاً متقابل ، رها نکرده یا فریب نخورده است.
♦ فجایع کودکان ، اگر در خانواده ای بحران زده بودند.
تمرین زندگی به وضوح نشان می دهد:
"زندگی در حالت" فضای شخصی "برای زن یا شوهر -
این شرایط را برای بیگانگی ، درگیری ، خیانت و طلاق ایجاد می کند."
با این حال ، تا به امروز من به طور مرتب در انجمن های مختلف می خوانم که داشتن یک فضای شخصی چقدر فوق العاده است و این برای خانواده مطلقا خطرناک نیست. من به عنوان یک روانشناس با تقریباً سی سال تجربه ، این موقعیت را نه تنها ساده لوحانه ، بلکه خطرناک می دانم! بنابراین ، من می خواهم به آن زن و شوهرهایی کمک کنم که سعی می کنند "نیمی از خانواده" خود را در تلاش برای آزادی به موقع منصرف کنند ، اما نمی توانند استدلال ها ، مثالها و قیاسهای واضح و ساده ای برای گفتگو بیابند. اکنون می خواهم قیاس کنم که به وضوح خطر فضای شخصی در خانواده را نشان می دهد. من آن را شرکای تجاری می نامم.
بنابراین: خانواده واحد جامعه است ، یک سازمان است. از نظر ویژگی های ساختار آن ، نزدیکترین سازمان تجاری است که زن و شوهر در آن شریک هستند - بنیانگذاران یک شرکت مشترک (خانواده). آنها در حقوق و تعهدات خود برابرند: هر یک دارای 50٪ سهم و یک توافق اساسی (در دفتر ثبت) هستند که فقط با هم مشارکت می کنند ، بدون مشارکت اشخاص ثالث ، و در پروژه های دیگران شرکت نمی کنند.
بر این اساس ، در ابتدا هر دو مسئولیت بسیار بالایی برای وضعیت کنونی امور و آینده شرکت دارند. این تفاوت آنها با کارگران استخدام شده در ساختارهای تجاری یا سازمان های ایالتی / شهری متفاوت است. یک کارمند معمولی ، پس از پایان روز کاری ، از وضعیت موجود در سازمان سردرد نمی گیرد. برای او مهم است که از مسئولیت شخصی دوری کند و بقیه چیزها نسبت به او بی تفاوت است. یک تاجر مستقیماً به حفظ و توسعه پروژه خود علاقه مند است: او همیشه نگران تجارت خود است. او نه تنها در ساعات کار ، بلکه عصرها ، شبها ، آخر هفته ها و تعطیلات ، تعطیلات و بیمارستان نیز مسئول است. انگیزه او قوی ترین است.علاوه بر این ، مسئولیت اصلی او نه به دیگران بلکه به عهده خود او و شریک تجاری است که به او اعتماد کرده است (در این مورد ، خانواده).
اکنون تصور کنید که دو شریک تجاری برابر با غیرت تجارت خود را انجام نمی دهند. اولین مورد (شماره 1) تمام می شود و تمام تلاش خود را برای توسعه تجارت انجام می دهد. اما دوم (شماره 2) به طور دوره ای فرصت ترک کار و مشارکت (مخفیانه یا آشکار) در اجرای یک پروژه تجاری دیگر را پیدا می کند. علاوه بر این ، با یک شریک تجاری کاملاً متفاوت ؛ و حتی با استفاده از وجوه (تجهیزات ، پول ، سایر منابع و غیره) که در تجارت با شریک اول دریافت کرده اید ، که از طریق تلاش شریک شماره 1 بدست آمده است.
سوال این است:
- - آیا این رفتار شریک شماره 2 مانند شریک شماره 1 است؟
- - آیا شریک شماره 1 از شریک شماره 2 کینه خواهد داشت؟
- - آیا شریک شماره 1 همچنان به توسعه کسب و کار تا آنجا که ممکن است علاقمند است ، زیرا می داند که بخشی از سود به دست آمده به توسعه پروژه هایی می رسد که در آن سهمی ندارد. برای غنی سازی اشخاص ثالث بیگانه برای او؟
- - آیا رابطه بین شریک شماره 2 و شخص ثالث (شریک در مشاغل دیگر) به تدریج تقویت می شود ، به ویژه اگر همکاری موفقیت آمیز باشد ، یا (شاید حتی موقت) موفق تر از تجارت با شریک شماره 1 باشد؟
- - آیا شریک شماره 2 انگیزه زیادی برای توسعه تجارت با شریک شماره 1 و غلبه بر برخی از دوره های دشوار با او خواهد داشت؟ آیا او همچنان مدیر و مالک موثری در پروژه با شریک شماره 1 خواهد بود؟
- - آیا شریک شماره 1 وسوسه نمی شود به جز شریک شماره 2 خود ، شریک دیگری پیدا کند؟
به عنوان یک عمل روانشناسی شخصی ، خانوادگی و تجاری ، برای من واضح است: این رفتار شریک شماره 2 نه تنها برای اعتماد به زوج بلکه برای پروژه مشترک آنها خطرناک و مخرب است! اما به اصطلاح "فضای شخصی در ازدواج" و "آزادی شخصی در ازدواج" دقیقاً یکسان هستند! و بیشتر اوقات ، برای خانواده نیز ضرر دارد! از این گذشته ، "فضای شخصی" چیزی نیست جز ایجاد شرایط راحت ویژه به منظور شکستن دلبستگی موجود و جایگزینی آن با دلبستگی به شخص دیگر.
فضای شخصی ، در قالب آزادی فعالیت ، حرکت ،
ارتباطات ، درآمد و هزینه در صورت عدم گزارش -
این همیشه راهی برای روابط جدید با افراد جنس مخالف است.
جایی که ارتباط با اعضای جنس مخالف است
هیچ محدودیتی ندارد - برای همدردی ، عشق و رابطه جنسی ، فقط یک قدم.
در صورت وجود ازدواج فعلی ، این به معنی خیانت و طلاق است.
مهم است که توهم نداشته باشید و به وضوح درک کنید:
انتخاب راه و شیوه زندگی متفاوت -
همیشه ، در همان زمان ، انتخاب شریک زندگی دیگر!
که اغلب اوقات تبدیل به یک شریک جنسی می شود.
فضای شخصی تقریباً همیشه:
- - ورود به یک حلقه اجتماعی جدید ، که در آن ارزش های جدید زندگی تحمیل می شود. که ممکن است با ارزشهای شریک فعلی در تعارض باشد.
- - ظهور وابستگی روانی به یک فرد خاص از یک حلقه جدید ارتباطی. پس از آن ، وابستگی به تلفن همراه شروع می شود ، با آن به توالت فرار می کنید و واقعیت مکاتبات را از شوهر / همسر پنهان می کنید.
- - تحریک با شریک (زن / شوهر) که سعی می کند روند تخریب خانواده را متوقف کند.
- - درگیری ها به دلایل مختلف ، که تحت آن کاهش احترام متقابل و جذابیت جنسی پنهان می شود.
- - ظهور بیگانگی کامل و تمایل به زندگی جدا از هم ، به این بهانه که شما نیاز به "درک خود" ، "تنها بودن" ، "استراحت از یکدیگر" ، "یافتن اهداف و معانی جدید" دارید.
- - در طول دور بودن ، توسعه فعال روابط جایگزین ، پس از آن - طلاق ، فروپاشی همه چیز به دست آمده ، اشک کودکان ، شادی افراد حسود.
عملکرد من در کار به عنوان روانشناس خانواده موارد زیر را نشان می دهد:
4 گزینه برای توسعه رویدادها در خانواده هایی با "فضای شخصی":
انتخاب 1.اگر یکی از همسران (شریک شماره 2) که برای خود "فضای شخصی" می خواهد ، همان استاندارد رفتاری را به شریک شماره 1 ارائه دهد ، و او این پیشنهاد را بپذیرد ، به سادگی یک مسابقه در خانواده آغاز می شود - هرکسی که سقوط کند در عشق با شخص سوم تغییر خواهد کرد و خانواده های آنها را ترک خواهد کرد.
گزینه 2 اگر پیشنهاد شریک شماره 2 توسط شریک صحیح شماره 1 پذیرفته نشود ، اما در عین حال شریک شماره 1 با هیچ چیزی مخالفت نکند ، او به سادگی ناظر منفعل نحوه ازدواج خود خواهد بود. فرو می ریزد
گزینه 3 اگر پیشنهاد شریک شماره 2 توسط شریک صحیح شماره 1 پذیرفته نشود و در همان زمان شریک شماره 1 با "فضای شخصی" شریک شماره 2 دست و پنجه نرم می کند ، ممکن است روابط آنها با یک درگیری سخت روبرو شود. طلاق به طور رسمی ، هر دلیلی وجود خواهد داشت ، اما همه چیز به دلیل آزادی است.
گزینه 4 اگر پیشنهاد شریک شماره 2 توسط شریک صحیح شماره 1 پذیرفته نشود و در عین حال شریک شماره 1 حتی در صورت بروز درگیری با "فضای شخصی" شریک شماره 2 مبارزه کند. هنوز هم امکان آشتی و امتناع شریک شماره 2 از رفتار خطی وجود دارد.
شما خودتان می توانید ببینید که مدل "فضای شخصی" چقدر خطرناک است و در شرایطی که یکی از زوجین به دنبال خروج از رژیم مشترک است ، شانس کمی برای حفظ ازدواج وجود دارد.
پاسخگویی و شفافیت زندگی (برنامه های روز ، حلقه اجتماعی ، هزینه و غیره). و من توضیح خواهم داد که چرا اینطور است. بگذارید به شما یادآوری کنم:
اصل "آزادی شخصی در خانواده" اینگونه به نظر می رسد: با من دخالت نکنید. تدریس نکنید ؛
نشان نمی دهد ؛ به تلفن هوشمند من دست نزنید ؛ نپرسید من کجا هستم و اهل کجا هستم ؛
به پول من دست نزن ؛ اذیتم نکن که آنطور که می خواهم زندگی کنم.
این طرح برای همه بسیار آشنا است: دقیقاً بر اساس آن ، با استفاده از "حق فضای شخصی" ، مردان و زنان 16 تا 18 ساله در درگیری ها ، حق زندگی خصوصی و صمیمی را از والدین خود سلب می کنند.
فضای شخصی در 16-18 سالگی ، این فرد در حال بزرگ شدن است.
فضای شخصی در سن 30-50 سالگی سقوط به دوران کودکی است.
پس از همه ، پس وقتی دختران و پسران بزرگسال سی ، چهل یا پنجاه ساله هستند ، اصل موضوع تغییر نمی کند:
حق "فضای شخصی" و "آزادی در خانواده" -
شرایط فنی برای انتخاب شریک دیگر برای رابطه جنسی
و / یا (معمولاً ، این به دلیل) یک تغییر اساسی در زندگی شما است.
کسانی که عقل و شجاعت این را دارند و هنوز عشق و احترام کافی برای شریک ازدواج فعلی خود وجود دارد ، می توانند آزمایشات خطرناک در ازدواج خود را به موقع رها کرده ، آن را حفظ کرده و حتی آن را بهبود بخشند. مردان و زنانی که در آنها خرد ، شجاعت ، عشق و احترام کافی نبود ، با درگیری ، خیانت ، طلاق روبرو خواهند شد. و همچنین مجموعه ای از خطرات هنگام ایجاد خانواده جدید ، فشارهای روانی کودکان و حلقه نزدیک بستگان و دوستان ، خنده طعنه آمیز بدخواهان و افراد حسود پشت سر آنها. زندگی همینه.
در واقع ، این همه. اجازه دهید کسانی که با میل شوهران یا همسران خود به "فضای شخصی" روبرو هستند از این مقاله برای بحث استدلال کنند. و کسانی که برای فضای شخصی خود می جنگند ، بگذارید در مورد انگیزه های درونی رفتار خود فکر کنند.
اگر کسانی که برای آزادی شخصی در ازدواج تلاش می کنند ، کسی را که سعی می کند آنها را متوقف کند ، "مستبدان خانگی" می نامند (و تقریباً همیشه آنها را چنین می نامند) ، بگذارید دوران کودکی خود یا تجربه فرزندپروری خود را به یاد آورند.
کودکان همیشه از آنچه والدین مانع آن می شوند ناراضی هستند
آزادی شخصی آنها و اجازه نمی دهد که آنها طبق قوانین خود زندگی کنند.
اما فقط به دلیل این استاندارد رفتار والدین
فرزندان ما فرصتی برای زندگی در بزرگسالی پیدا می کنند ،
خودتان پدر و مادر شوید و به مادران و پدران خود بگویید
خیلی ممنونم!" به خاطر "استبداد والدین" آنها.
این در خانواده ها است ، همه چیز یکسان است. وقتی زن یا شوهر سعی می کنند با همسر جان خود استدلال کنند و به موقع "آزادی شخصی" را بخواهند ، این بدان معناست که آنها به سادگی می خواهند اجازه ندهند که او از واقعیت زندگی که میلیون ها سرنوشت قبلاً شکسته شده است ، مطلع شود. سعی کنید اجازه ندهید اشتباهاتی که دیگران مرتکب می شوند. بچه ها این را نمی فهمند.بزرگسالان باهوش هنوز می توانند این را درک کنند و تمایلات جنسی خود را ، که مانند گربه ها و گربه های مارسی به هم ریخته است ، به هنجارهای رفتار صحیح خانواده بازگردانند. نه به اندازه یک نوشیدنی گازدار ، بلکه به اندازه روغن ماهی مفید است.
در واقع ، این همه. امیدوارم برای شما مفید بوده باشد. فقط باید اضافه کرد که وقتی زن یا شوهر شروع به اعلام "فضای شخصی" می کنند ، زمان آن فرا رسیده است که به طور مستقل اشتباهات در ساختار خانواده و مدل روابط را پیدا کرده و آنها را حذف کنیم.
توصیه شده:
"فضای سالم" در یک خانواده چیست؟
"فضای سالم" در یک خانواده چیست؟ تعریف "فضای سالم" در یک خانواده یک پرسش فلسفی و چندوجهی است. ما آن را از دو منظر در نظر خواهیم گرفت: خانواده "بالغ" و خانواده "مشروط سالم" (ناکارآمد). روانشناسان مفهوم خانواده "
سبک های شخصی در نوجوانان سبک شخصی شیزوئید
معمولی ترین ویژگی های روانشناسی اسکیزوئیدها منزوی شدن از دیگران ، انزوا ، نیاز کم به ارتباطات است. نظرات متفاوتی در ادبیات وجود دارد مبنی بر اینکه آیا روانشناسی اسکیزوئیدیسم را به عنوان تضاد (بین نیاز به صمیمیت و نیاز به فاصله) یا به عنوان نقص (تاخیر در رشد که مانع دستیابی به ارتباطات بین فردی می شود) در نظر گرفت.
حباب فضای شخصی
ورزش سوارکاری باعث می شود شما به شکلی جدید به نظر برسید. آنها دو اسب را در کنار یکدیگر بستند. به نظر می رسد که چه فرقی می کند. اما در گله اسب همه چیز ساده نیست! یک نظم دقیق وجود دارد! هر اسب موقعیت خاص خود را دارد. رئیس گله وجود دارد و او دو معاون دارد ، معاونان نیز معاونان خود را دارند و تا انتهای لیست نیز بیشتر است.
فضای خانواده: تعریف و ساختار (قسمت 1)
خانواده محل نزدیکترین و مهمترین تعاملات بین افراد است. بنابراین ، خانواده بیشترین تأثیر را بر عملکرد اعضای خود دارد ، از جمله در شکل گیری شخصی و شکل گیری هویت هر یک. این توسط محقق A. Schutzenberger تأیید می شود ، که ثابت می کند در یک خانواده عملکردهای ذهنی یک عضو خانواده عملکردهای ذهنی یک عضو دیگر خانواده را تعیین می کند.
چه چیزی یک خانواده را تشکیل می دهد؟ سه نوع خانواده مدرن از روانشناس خانواده Zberovsky
چه چیزی یک خانواده را تشکیل می دهد؟ در عمل ، تنها سه توضیح برای ایجاد خانواده وجود دارد: - از آنجا که هر دو طرف یکدیگر را دوست دارند یا احساسات مثبت روشن و قوی دیگری را تجربه می کنند: محبت ، راحتی عاطفی ، جذابیت صمیمی ، حسادت ، تمایل به بچه دار شدن در کنار یکدیگر و غیره.