انگیزه برای خودآموزی. اشتباهات اصلی والدین قسمت 2

تصویری: انگیزه برای خودآموزی. اشتباهات اصلی والدین قسمت 2

تصویری: انگیزه برای خودآموزی. اشتباهات اصلی والدین قسمت 2
تصویری: Halil İbrahim Ceyhan explicó quiénes son las personas que admira / Entrevista segunda parte 2024, ممکن است
انگیزه برای خودآموزی. اشتباهات اصلی والدین قسمت 2
انگیزه برای خودآموزی. اشتباهات اصلی والدین قسمت 2
Anonim

در قسمت اول این مقاله ، تفاوت بین انگیزش بیرونی و درونی را بررسی کردیم. برخی از کودکان با موفقیت از راه دور با آموزش های از راه دور سازگار می شوند ، در حالی که برخی دیگر احساس سردرگمی و درماندگی می کنند.

چرا این اتفاق می افتد؟ اغلب خود بزرگسالان ، به ویژه والدین ، مقصر هستند.

البته ، فقط شما خودتان می توانید نحوه تربیت صحیح فرزند خود را انتخاب کنید ، اما این و انتخاب شما است که او و زندگی شما به آن بستگی دارد. همه والدین نمی دانند که در روند ایجاد انگیزه در فرزندان خود چه اشتباهاتی می کنند. اکنون می خواهم همه چیز را در نظر نگیرم ، بلکه مهمترین مواردی را که در تمرین خود ملاقات می کنم در نظر بگیرم.

تضعیف اقتدار معلمان. در سن 12-14 سالگی ، یک بزرگسال و مرجع مهم برای یک کودک معلم او است. برای معلم احترام قائل شوید ، حتی اگر از چیزی راضی نیستید ، به هیچ وجه چهره خود را نشان ندهید. با یک معلم بدون فرزند صحبت کنید. موافقت کنید که "ماریا ایوانوونا" بهتر می داند چگونه این یا آن کار را انجام دهد. سپس کودک تناقضات داخلی نخواهد داشت: چگونه مشکل را حل کنیم؟ همانطور که مادرم گفت یا در مدرسه توضیح داده شد. به نظر من ، برخی از والدین مفهوم "تربیت در خانواده" را برای مفهوم "مدرسه" تغییر داده اند. مشکلات زیادی در این مورد وجود دارد. والدین ، فرزندان خود را برای آموزش به مدرسه می فرستند ، همچنین منتظر تربیت هستند و مسئولیت خود را کاملاً از بین می برند. و اگر در خانواده مرسوم است که از معلمان انتقاد ، بحث و تمسخر شود ، در این صورت تغییر یا تأثیرگذاری بر عادات و رفتار کودک تقریباً غیرممکن است. اگر کودکی به معلم خود احترام نگذارد ، دانش را از او نمی پذیرد. اینجا می توانیم درباره چه انگیزه ای برای مطالعه صحبت کنیم؟

دست کم گرفتن عزت نفس کودک خود ، برنامه ریزی برای شکست. این امر زمانی اتفاق می افتد که به فرزند خود بگویید هیچ چیز خوبی از او به دست نخواهد آمد ، اگر او خوب درس نخواند سرایدار می شود. پیام شما این است که شما به آن اعتقاد ندارید! مقایسه با سایر کودکان بسیار خطرناک است ، به ویژه هنگامی که در مورد فرزند خود با کسی صحبت می کنید. به عنوان مثال ، هنگام ملاقات با یک دوست یا همسایه ، با تلفن تماس بگیرید. وقتی او از موفقیت های دخترش می گوید که او در المپیک برنده شده است ، شما بی دقتی به آن پاسخ می دهید: "اوه ، قنادی من فقط تلفن است!"

در این لحظه ، شما به طور علنی به موفقیت فرزند خود پایان می دهید. در این حالت ، کودک به سادگی تلاش خود را متوقف می کند و تسلیم می شود. باور کنید ، من الان از کلمات کتاب های درسی استفاده نمی کنم. افراد بزرگسال و افراد موفق به مشاوره های من می آیند. اما به محض صحبت از دوران کودکی و والدین آنها ، همیشه رنجش و اشک "crodolives" از خاطرات وجود دارد که والدین به آنها اعتقاد نداشتند. و خوب است اگر کودک استراتژی بقا را برعکس انتخاب کند / علیرغم اینکه به والدین ثابت کنم که می توانم کارهای بیشتری انجام دهم. اما بیشتر اوقات ، آنها با برچسب های متوسط ، گنگ ، بازنده موافق هستند و تمام عمر با آنها زندگی می کنند!

بار زیاد فعالیتها و بخشهای مختلف. والدین مدرن دوست دارند برنامه فرزندان خود را تا حد ممکن برنامه ریزی کنند تا بتوانند هر روز وقت خود را با مزایا بگذرانند. روان کودک ممکن است چنین باری را تحمل نکند ، بنابراین شما علاقه کاملی به کلاس ها نخواهید داشت. کودک به سادگی از بین می رود و رویای او تبدیل می شود: هیچ کاری انجام ندهد! در واقع ، با درگیر کردن کودک با این روش ، والدین اوقات فراغت خود را آزاد می کنند ، نمی خواهند به او توجه کنند ، درگیر مشکلات و سوالات او شوند ، بازی کنند ، ارتباط برقرار کنند ، وقت خود را با هم بگذرانند. برای آنها بسیار انرژی بر است. و من درک می کنم که چرا این اتفاق می افتد. والدین نمی خواهند خود را به آن لحظه از زندگی بازگردانند ، آنها هنوز زمانی را به یاد می آورند که خودشان درس می خواندند و تحت ظلم والدین و معلمان خود بودند. پس از همه ، اگر این را بپذیرید ، پس از اراده ، نه با اراده ، متوجه می شوید که فرزند شما طبق سناریوی مشابه خود زندگی می کند.دیدن این که در برخی از لحظات ما او را سرکوب می کنیم ، در حالی که خواسته او را نمی شنویم ، اما او را مجبور می کنیم که مثلاً در یک مدرسه موسیقی درس بخواند. هفت سال است که ما در پیانو نفرت ایجاد کرده ایم و او در زندگی با او مطابقت ندارد. به دنبال رهبری برخی از کلیشه های اجتماعی "کودک باید مشغول باشد" ، عزت نفس و انگیزه او برای یادگیری را از بین می بریم. من حتی در مورد این واقعیت صحبت نمی کنم که والدین فرزندان خود را به آن حلقه هایی می فرستند که هرگز خودشان نبوده اند. این در حال حاضر یک سبک کلاسیک است که والدین سعی می کنند مشکلات آموزش خود را از این طریق پر کنند.

ارزیابی عینی. کودکانی که بیش از حد مورد تمجید قرار گرفته اند ، یا کسانی که برایشان آسان است ، همیشه انگیزه ای برای مطالعه ندارند. غالباً این کودکان از راه حل های جدید دشوار اجتناب می کنند زیرا به از دست دادن یا کنار آمدن با مشکلات عادت ندارند. وقتی همه چیز خوب پیش برود ، کودک راحت است و کنار آمدن با کارهای جدید و واقعاً دشوار برای او دشوار است.

تحسین کنید ، اما بیش از حد از فرزند خود تعریف نکنید! این یک اشتباه بزرگ بزرگسالان است که هنگام ارزیابی کار یا نمرات در مدرسه ، فریاد می زنند: "شما بهترین من هستید! شما بهترین در کلاس هستید! " من موافقم که عشق والدین بدون قید و شرط است ، اما فرزند شما باید درک کند که اگر کسی بهتر از او نقاشی می کند ، باید زمان بیشتری را به این موضوع اختصاص دهید. اگر او واقعاً سریعتر از دوستش ووکا حساب می کند ، باید به او توضیح دهید که این یک پدیده موقتی است و دوست او به کمک و زمان بیشتری نیاز دارد. در این مورد ، کودک درک صحیحی از مشکلات ایجاد می کند. او درک می کند که اگر چیزی به نتیجه نرسید ، باید بیشتر کار کند و گریه نکند و تسلیم نشود ، و حتی بیشتر از این کسی را مسخره نکند.

اما همه چیز آنطور که به نظر می رسد بد و ناامید کننده نیست. شاید یکی از شما در حال حاضر خود را بشناسد ، به یاد داشته باشد که شما این کار را با فرزند خود انجام داده اید. و ممکن است به نظر شما برسد که وضعیت در حال حاضر ناامید کننده است. نه ، هیچ وقت برای تغییر دادن خود و در نتیجه فرزندتان دیر نیست. مهم است که فقط یک چیز را بیاموزید ، هیچ سخنرانی ، خواندن اخلاقی ، توسل به وجدان کمکی نمی کند ، فقط مثال شخصی شما و اقدامات مشخص کمک می کند.

من می خواهم تنها راههای م effectiveثری را ارائه دهم که قطعاً مثر خواهند بود. من می دانم که ترکیب کار ، کارهای خانه و همچنین کنترل مطالعات کودکان دشوار است. بنابراین ، من راه هایی را پیشنهاد می کنم که زمان و توجه زیادی را از شما نمی گیرد. تنها شرط آن منظم بودن ، سازماندهی خود شما و اجتناب از اشتباهات فوق است.

برنامه خود را سازماندهی کنید

بلند به نظر می رسد و همیشه امکان پذیر نیست. اما تهیه یک برنامه مطالعه بسیار مهم است. توصیه می شود این کار را به صورت مکتوب یا چاپی انجام دهید ، به گونه ای که کودک درک کند. اگر بتوانید با این کار همراه با فرزند خود خلاقیت ایجاد کنید بسیار خوب خواهد بود. فعالیتهای مدرسه را در برنامه قرار دهید ، زمان حضور در بخشها ، زمان انجام تکالیف مدرسه و البته "خوبیها" را مشخص کنید ، یعنی زمانی که کودک می تواند برای خود اختصاص دهد. ما گفتگوی خود را با این واقعیت آغاز کردیم که آموزش از راه دور توهم آزادی را ایجاد می کند و کودک به سادگی می تواند در طول روز گم شود. بازی کردن ، خواندن ، خیره شدن. وقتی چارچوبی مشخص و کنترل شما دارد ، به او کمک می کند تا به سازماندهی شده عادت کند. هنوز خود سازماندهی نشده است. هنگام کار ، می توانید یک دقیقه تماس بگیرید و به او یادآوری کنید که اکنون وقت کلاس است. بنابراین ، به او اطلاع می دهید که دور هستید ، اما با او هستید. سپس کمتر تماس بگیرید و به عنوان مثال ، عصر بپرسید و ببینید چگونه او چه کاری انجام داده است. و بنابراین ، به تدریج ، ما از سازمان یافته به خود سازماندهی شده می رسیم.

اوقات فراغت او را سازماندهی کنید.

برای کارتون و بازی وقت بگذارید. اگر از مخالفان اینترنت و تلویزیون هستید ، بگذارید او نقاشی بکشد ، بخواند ، صنایع دستی بسازد ، در حیاط قدم بزند ، اجازه دهید هیچ کاری انجام ندهد. سن کودک را در نظر بگیرید. برای درک صحیح نحوه پر کردن اوقات فراغت ، لازم است بفهمید که او واقعاً به چه چیزی علاقه دارد.فهرستی واضح از فعالیتهایی که می خواهید فرزندتان را درگیر آنها کنید تهیه کنید. یک گزینه عالی به اصطلاح "جلسات آزمایشی" است. کودک می تواند از چیزهایی مانند رقص ، ورزش ، آلات موسیقی ، علم ، باغبانی ایده بگیرد. شما متوجه خواهید شد که دقیقاً چه چیزی برای کودک جالب است ، که می تواند عمیق تر مورد مطالعه قرار گیرد. اما من تکرار می کنم که لازم است از علاقه کودک شروع کنید ، نه از آنچه شما فکر می کنید. او حیوانات را دوست دارد؟ آیا او عاشق فیلم های رزمی است؟ چرا؟ سعی کنید تا حد امکان واضح بدانید که ماهیت یک علاقه احتمالی چیست. در دوران کودکی خود را مورد انتقاد ، تمسخر و مقایسه قرار ندهید. اکنون زمان متفاوتی است ، علایق متفاوتی است و تقریباً هیچ کس نمی خواهد فضانورد شود.

من همه چیز دارم ، آماده پاسخگویی به سوالات شما هستم!

توصیه شده: