شش جبهه که در آن یک نوجوان زندگی خود را نشان می دهد

تصویری: شش جبهه که در آن یک نوجوان زندگی خود را نشان می دهد

تصویری: شش جبهه که در آن یک نوجوان زندگی خود را نشان می دهد
تصویری: 4 درسی که از جف بزوس برای موفقیت باید آموخت !؟ 2024, ممکن است
شش جبهه که در آن یک نوجوان زندگی خود را نشان می دهد
شش جبهه که در آن یک نوجوان زندگی خود را نشان می دهد
Anonim

روانشناسی نوجوانان

نوجوانی یا سنین 13 (گاهی 12) تا 19 سالگی ، زمان تغییر است. تغییرات سریع ، سریع و به ظاهر "در همه جبهه ها" اتفاق می افتد. این مقاله در مورد این جبهه ها ، در مورد جنبه های خاصی از نوجوانی خواهد بود. و همچنین در مورد چگونگی کمک به نوجوانانی که مشکلات خاصی را تجربه می کنند.

و اولین جبهه هورمونی است. آیا می توان رفتار انسان را تنها با در نظر گرفتن "ناپایدار هورمونی" یا "پایدار هورمونی" توضیح داد؟ نوجوان با تغییرات هورمونی روبرو است که علاوه بر تحولات بدنی ، بر احساسات و خلق و خو تأثیر می گذارد و باعث می شود که نوجوان پرخاشگرتر ، مضطرب تر یا مستعد تغییرات مکرر خلق و خو باشد. با این حال ، یک فرد فقط هورمون ها و احساسات ناشی از او نیست. شخصیت تا حد زیادی با چگونگی کنار آمدن با این احساسات ، سرکوب یا هدایت پرخاشگری خود به دیگران تعیین می شود ، آیا می تواند با غم و اندوه دوره ای کنار بیاید یا غیره. و این در مورد روانشناسی است.

جبهه دوم روانی است. در اینجا یک نوجوان با جستجوی شدید و پیچیده ای برای خود ، هویت خود ، یعنی ایده هایی در مورد خود ، پاسخ به س "ال "من کیستم" روبرو است. این یکی از چالش های روانی این عصر است. یک نوجوان سالم مسیر جدایی روانی از خانواده را دنبال می کند و خود را در جمع همسالان خود جستجو می کند. اغلب این جستجوی خود می تواند برای والدین نگران کننده باشد. با این حال ، این برای نوجوان ضروری است که خود را بشناسد ، جایگاه خود را در زندگی ، از طریق چنین آزمایش هایی که خود را تأیید می کند.

سومین جبهه خانواده نوجوان است. در این سن ، باید مکانی باشد که در برابر مرد جوان مقاومت کند بدون این که توسط گندهای او نابود شود. درعین حال ، خانواده نیز محدودیت های خاصی از مجاز را تعیین می کند ، قواعد رفتاری که نوجوان به آنها حمله می کند ، اما در عین حال برای مقاومت در برابر عدم قطعیت داخلی به آنها احتیاج دارد. با جدا شدن روانی و گذر از مرحله طوفان ، پسر یا دختر قادر به روابط جدید و بالغ تر با والدین و دیگران می شوند.

چهارم جهان بزرگ است. برای اولین بار ، جوانان قادر به درک مشکلات و درگیری های دنیای بزرگسالان هستند. آنها همچنین می توانند تجربیات جدیدی از دلبستگی ، جذب ، انتظار تأیید را داشته باشند. یک نوجوان ، همانطور که در بالا نوشتم ، در حال آزمایش این جهان است ، اغلب و ناگزیر مرتکب اشتباه می شود. او به دنبال نمونه هایی برای شناسایی و کپی است ، او به دنبال این است که به چه کسی شباهت داشته باشد و به چه کسی شبیه نباشد. همه این جستجوها می تواند مشکلاتی را برای نوجوان و اطرافیان ایجاد کند.

پنجم جنسیت است. در مواجهه با چنین جذابیت جنسی شدید ، نوجوان گیج می شود. به ویژه اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که جنسیت هنوز در حال شکل گیری است و جایی برای تخیلات و تجربیات همجنس گرایانه و همجنس گرا وجود دارد. تا 20 سالگی ، شخصی آزمایش می کند و سعی می کند بفهمد چه چیزی مناسب اوست و چه چیزی مناسب نیست. مشکلات والدین و همسالان آنها اضافه می شوند که انتظار دارند نوجوان بالاخره تصمیم بگیرد و "انتخاب درست" را انجام دهد.

در نهایت ، جبهه ششم سلامت روان است. چندین اختلال روانی در دوران بلوغ شروع می شود ، از جمله افسردگی ، اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیت. اختلالات خوردن ، اختلالات اضطرابی و اعتیاد را فراموش نکنید. بسیاری از نوجوانان که علائم خاصی دارند و حتی برای کمک به والدین خود مراجعه می کنند ، از متخصص پشتیبانی نمی کنند. متعاقباً ، آنها هنوز مورد توجه متخصصان بهداشت روان قرار می گیرند ، اما علائم جدی تری دارند.

بلوغ یک چالش است. نحوه تکمیل آن ارتباط زیادی با زندگی یک فرد بزرگسال دارد. مشاوره به موقع رفاه و توانایی لذت بردن از رضایت کافی از زندگی را تضمین می کند.

توصیه شده: