علاقه به خشونت و تجاوزگران از کجا ناشی می شود؟ بازتاب های من

تصویری: علاقه به خشونت و تجاوزگران از کجا ناشی می شود؟ بازتاب های من

تصویری: علاقه به خشونت و تجاوزگران از کجا ناشی می شود؟ بازتاب های من
تصویری: اقداماتی که باید پس از تجاوز جنسی انجام شوند تا به درمان آسیب های روانی فرد کمک کنند | با حضور متخصص 2024, آوریل
علاقه به خشونت و تجاوزگران از کجا ناشی می شود؟ بازتاب های من
علاقه به خشونت و تجاوزگران از کجا ناشی می شود؟ بازتاب های من
Anonim

فیلم های زیادی درباره تروریست ها ، سادیست هایی که مردم بی گناه را می کشند ، تجاوز می کنند ، غارت می کنند روی پرده ها پخش شده است. از بین کسانی که به خاطر آوردم و آنها را تماشا کردم ، بین "Kinopoisk" رتبه تماشایی بالایی دارند ، به این معنی که علاقه به چنین فیلم هایی بسیار زیاد است (به عنوان مثال ، "اپیدمی" - رتبه 7.2 ، "بانوی خونین" - رتبه 7.1).

آیا می توان به طور قطع گفت که این فیلم ها انگیزه ای برای افرادی است که دارای روان نامتعادل برای ارتکاب جنایت هستند؟ به نظر من بله و خیر. اجازه دهید دلیل آن را توضیح دهم.

مجموعه "بانوی خونین" نشان می دهد که چگونه بیماری مالک زمین داریا سالتیکووا پیشرفت کرد و منجر به ارتکاب جنایات وحشتناک شد. به طور قطعی مشخص نیست که او چه رنجی کشیده است. این می تواند روان پریشی صرع ، اسکیزوفرنی باشد … نشان داده شد که این آسیب شناسی دارای ویژگی ارثی است و از مادرش به او منتقل می شود ، در حالی که در کودکی او قلدری دهقانان را مشاهده می کرد.

محرک هایی که باعث بروز خشم و قتل عام شد ، در ابتدا شرایط ظلم و ستم نسبت به دیگران بود (خیانت به شوهر و تعرض او ، خیانت به معشوقش ؛ سپس ، وقتی حملات پارانویا شروع به پیشرفت کرد ، مردم را به دلیل شایعه پراکنی مجازات کرد. در مورد خودش ، برای عدم تسلیم ، احساس تهدید از طرف دیگران ، و فقط برای سرگرمی). همانطور که می دانید ، اگر خشونت متوقف نشود ، سادیست به تدریج تحمل آن را ایجاد می کند و احساس می کند که باید مرتکب جنایات بیشتر و شدیدتری شود.

Image
Image

این مجموعه دنیای داخلی داریا سالتیکووا را نشان می دهد: احساس عمیق او در مورد نقص خود ، زیرا از همان دوران کودکی او بیمار شناخته شده و به صومعه فرستاده شد ، این احساس که جهان نسبت به او بی انصافی است ، ناامیدی در دین ، زندگی ثابت از ترس انتظار برای تهدید قریب الوقوع … این بیماری باعث دید او نسبت به مردم و نگرش او نسبت به مردم شد.

اما حتی در بیماری ، به نظر من ، شخص می تواند انتخاب کند که طرف خیر و خلقت را بگیرد یا طرف شر و نابودی. بی عدالتی نسبت به خود را نمی توان با ظلم و ستم جبران کرد ، زیرا ارتکاب قصاص های ظالمانه زخمی پاک نشدنی در روح فرد می گذارد و او را به عذاب ابدی محکوم می کند.

از یک سو ، تماشای فیلم های خشونت آمیز برای افراد دارای پرخاشگری سرکوب شده ، که اغلب در زندگی تحقیر می شوند ، و همچنین راهی برای غلبه بر ترس خود از یک متجاوز به عنوان راهی برای تعالی عمل می کند. با یک هیولا ، فردی که دارای روانی سالم است ، ترس خود را مهار می کند. این دفاع روانی توسط آنا فروید به عنوان یک دختر توصیف شد ، برای غلبه بر ترس از ارواح ، تصور می کرد که خودش یک شبح است.

زیگموند فروید در F. M. ویژگی های جامعه شناسی پنهان داستایوفسکی ، تجزیه و تحلیل آثار کلاسیک ، چگونه او به وضوح گناهان و ناراحتی های روحی بعدی شخصیت های خود را توصیف کرد. طبق ادعای فروید ، اثر ادبی نویسنده راهی برای تصحیح تمایلات سایه ای او بود.

Image
Image

اگر درباره افرادی با روان ناپایدار صحبت کنیم که قادر به نگه داشتن انگیزه های خود نیستند ، این خطر وجود دارد که آنها بتوانند مستقیماً به پرخاشگری خود واکنش نشان دهند ، زیرا رفتار آنها تحت سلطه مکانیسم های دفاعی "ابتدایی" است که تجزیه و تحلیل اولیه انگیزه ها و کنترل خودآگاهانه آنها را حذف می کند.

برای چنین افرادی ، هر فیلمی که ظلم را نشان دهد می تواند محرکی برای ارتکاب جنایت یا راهنمایی در مورد نحوه ارتکاب آن باشد. آیا این بدان معناست که باید سانسور بر همه فیلم هایی که بی رحمی نشان می دهند ، همه کتابهایی با سادومازوخیسم و اروتیسم ، و همه سایتهای مربوطه اعمال شود؟ چقدر واقع بینانه و مفید است؟ جواب قطعی ندارم

چرا فیلم های زیادی درباره تجاوزگران وجود دارد؟ شاید این "عینک ها" به عنوان جانشین تنظیم خود عاطفی مانند پرخوری یا الکل عمل کنند.

دلیل علاقه به چنین فیلم هایی در اضطراب اساسی ناشی از این احساس است که مردم احساس امنیت خود را از دست داده اند.

مجموعه اپیدمی نشان می دهد که چگونه کشور به دلیل گسترش گسترده یک بیماری کشنده ناشناخته ، که منجر به بروز غارت شد ، دچار وحشت شد. این نوعی جستجوی وحشتناک است ، جایی که هر دقیقه بین خیر و شر ، غرایز حیوانی و خودآگاهی انسان رویارویی می شود.

شاید با تماشای چنین فیلم هایی ، شخص بر ترس ها و عدم قطعیت خود تسلط پیدا کند ، هورمون آدرنالین. به نظر می رسد وقتی من در یک وضعیت ترسناک زندگی کرده ام ، دیگر آنقدرها هم وحشتناک به نظر نمی رسد + به دلیل افزایش آدرنالین ، بخشی از تنش برطرف می شود.

اما من معتقدم در چنین فیلم هایی باید مبنای اخلاقی و اخلاقی وجود داشته باشد. خشونت نباید جذاب و خوشایند به نظر برسد. تصویر متجاوز نیازی به داشتن کاریزمای بدبینانه و قدرت مطلق ندارد.

هر یک از ما یک گرگ را انتخاب می کنیم - سیاه یا سفید ، و برای تغذیه نکردن یک سیاه ، ابتدا باید او را بشناسید ، مطالعه کنید و سپس او را رام کنید.

راه حل مشکل رشد پرخاشگری ، به نظر من ، در پیشگیری و روان درمانی است و شما باید از نیمکت مدرسه شروع کنید ، زیرا ماهی از سر می پوسد

توصیه شده: