عملکرد ماهیچه ای روانی

تصویری: عملکرد ماهیچه ای روانی

تصویری: عملکرد ماهیچه ای روانی
تصویری: Skeletal muscle / ماهیچه اسکلتی 2024, ممکن است
عملکرد ماهیچه ای روانی
عملکرد ماهیچه ای روانی
Anonim

یک ایده استعاری از عملکردهای روانی ماهیچه های فردی نیز از مفهوم "دلبستگی" بدنی به برخی خصوصیات شخصی ناشی می شود. با عادی سازی وضعیت ماهیچه ها می توان مشکلات روانی را اصلاح کرد. می توان از تشخیص وضعیت ماهیچه های فردی برای تشخیص مشکلات روانی استفاده کرد.

در روانکاوی کلاسیک ، شاخص سلامت روانی فرد به عنوان قوت خودی تلقی می شود و هدف از درمان پرورش یک خود بالغ است. در قیاس با این ، در تجزیه و تحلیل بدنی ، مفهوم خود بدن معرفی می شود ، که عملکردهای آن عبارتند از:

  • فكر كردن؛
  • کنترل عاطفی ؛
  • موقعیت زندگی (باورها و کلیشه های رفتاری) ؛
  • تعادل "من" (تعادل روانی داخلی بین "من" و "دیگران" ، بین احساسات و ذهن) ؛
  • رویکرد / فاصله (تعادل خارجی در روابط با مردم) ؛
  • روابط با اطرافیان ؛
  • تمرکز (عزت نفس) ؛
  • زمین شناسی و آزمایش واقعیت ؛
  • شکل گیری مرزها (قاطعیت) ؛
  • بیان خود

خود جسمانی بالغ شرطی برای سازگاری روانی و اجتماعی-روانی است. بر اساس آن ، یکپارچگی ، وحدت یک شخص چه با خود و چه با سایر افراد ایجاد می شود ، که بازتابی از روابط جهانی است.

اصطلاح "بدنامیک" از ترکیب دو ریشه تشکیل شده است: بدن + تغییر (پویایی). بنابراین ، می توان آن را به عنوان تجزیه و تحلیل یا تجزیه و تحلیل رشد بدن "bodydynamic" رمزگشایی کرد. این روش بر اساس مفاهیم روانشناسی رشد مرتبط با سن ، آناتومی و فیزیولوژی مربوط به سن سیستم عصبی عضلانی است و پویایی رشد بدن کودک ، موازی آن با رشد شخصی را توصیف می کند. این روش توسط روان درمانگر دانمارکی لیزبت مارچر ، پیرو ویلهلم رایش ، بر اساس ایده های وی در مورد "پوسته ماهیچه" توسعه داده شد.

از ایده جسمانی بودن نفس ، "دلبستگی" جسمانی به برخی ویژگیهای شخصی ، یک ایده استعاری از عملکردهای روانی عضلات یا گروههای عضلانی فردی ، که زیربنای وحدت جسمی-روانی است ، نیز به دست می آید.

اگر این ایده درست تشخیص داده شود ، برعکس آن نیز صادق است: از طریق عادی شدن وضعیت ماهیچه ها ، مشکلات روانی را می توان اصلاح کرد (اصل بازخورد). می توان از تشخیص وضعیت ماهیچه های فردی برای تشخیص مشکلات روانی استفاده کرد.

مارچر به تشریح شکل گیری ساختار شخصیت در سطح بدن به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از رشد روانی - حرکتی ، و در سطح روانشناختی به عنوان دنباله ای از انتخاب های جایگزین که به طور طبیعی در زمان تکامل می یابد (جدول 2) که ساختار شخصیت را تشکیل می دهد ، پرداخت. ویژگیهای شخصی خاص مربوط به این انتخابهای عمومی ، در عضلات نقش بسته است (جدول 1 را ببینید).

جدول 1. عملکردهای روانی استعاری ماهیچه ها از نظر مارچر

تجزیه و تحلیل بدنی به ایده های ریخ در مورد ساختار شخصیت و "پوسته ماهیچه ای" افزوده شد. در روان درمانی بدن ، ساختار شخصیت در ابتدا به عنوان مجموعه ای از کلیشه های ناخودآگاه و غیر منطقی رفتار در شرایط استرس زا درک می شد - مجموعه ای که در هر فرد از سنین پایین شکل می گیرد (با بازتولید دوران کودکی) تجربه کنید که عناصر غیر منطقی مرتبط هستند).

در عین حال ، از بسیاری جهات خود به خود ، تحت تأثیر شرایط (اجازه دهید روشن کنیم: احتمالاً با تقلید از دیگران) ، توسعه می یابد. به گفته رایش ، مجموعه دفاع های روانی معمولی "پوسته شخصیت" است و بازتاب آنها در قالب مناطقی با افزایش تن عضلانی "پوسته ماهیچه" است.

در همان زمان ، به گفته L. Marcher ، در روند توسعه ، گروه های مختلف ماهیچه ای در زمان های مختلف "رسیده" می شوند.و رشد روانی - حرکتی به عنوان "بلوغ" متوالی ماهیچه های خاص (و تسلط بر حرکات مرتبط با آنها) ارائه می شود. منظور از "بلوغ" در اینجا رسیدن به چنین درجه ای از بلوغ دستگاه عصبی عضلانی است که باعث می شود فعالیت این ماهیچه به طور کامل در دسترس کنترل آگاهانه قرار گیرد.

انتقال ماهیچه به حالت "بالغ" با یک دوره سنی خاص همراه است و با یک بازه زمانی نسبتاً محدود محدود می شود. این دوره به اصطلاح بحرانی یا حساس توسعه است ، که همچنین با تجربه ای غیر قابل حذف در شرایط یادگیری اولیه (اثر) همراه است.

هنگامی که کودک با شرایط آسیب زا روبرو می شود ، دو مشکل بوجود می آید. اول ، نقض رشد روانی - حرکتی ، تاخیر جزئی آن در این مرحله سنی (آنالوگ بدنی تثبیت فروید). در ابتدا ، طراحی شده است تا نقش محافظتی ایفا کند ، اما بعداً "ترمز" توسعه بیشتر ، بر اساس عقده حقارت ، می شود. ثانیاً ، اثر در حال ظهور ، به عنوان یک قاعده ، شامل صحنه های بیوگرافی است که با تجربیات آسیب زا اشباع شده است.

اگرچه این خاطرات سرکوب می شوند ، اما به دلیل این که چنین حفاظتی مطلق نیست ، نوعی "پاشنه آشیل" ایجاد می کنند ، جزایر افزایش آسیب پذیری روانی در ساختار شخصیت. احساسات حرکتی مرتبط با ماهیچه های "مشکل" تا حدی سرکوب شده و برای آگاهی غیرقابل دسترسی می شوند.

جدول 2. دوره بندی رشد روانی مرتبط با سن از نظر مارچر

بنابراین ، دو وظیفه برای روان درمانی بدن وجود دارد. وظیفه تاکتیکی شناسایی "بلوک" های عضلانی است. وظیفه راهبردی که بر اساس از بین بردن این "بلوک ها" انجام می شود ، توسعه منابع روحی و جسمی مفقود شده است. مرحله اولیه کار با بیمار یک روش تشخیص بدن است - تهیه یک "نقشه" عضلانی جداگانه. با این نقشه برداری ، حدود 200 ماهیچه مورد بررسی قرار می گیرند.

در عین حال ، بر خلاف درمان بدن سنتی ، نه تنها ویژگی استاتیک ، "مکانیکی" - تن ماهیچه (یعنی حالت ماهیچه در حالت استراحت) ، بلکه ویژگی دینامیکی حالت نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. ماهیچه. این به اصطلاح واکنش پذیری است ، یعنی پاسخ بازتابی عضله به تحریک مکانیکی دستی آن - لمس.

چنین پاسخ عضلانی را می توان با یک کانال بازخورد ، با سیگنالی از ناخودآگاه در مورد مقبولیت / غیرقابل قبول بودن این تماس بدنی مقایسه کرد. اگر تن عضلانی و واکنش پذیری با محدوده متوسط در مقیاس معمولی (محدوده طبیعی) مطابقت داشته باشد ، این ماهیچه در حالت منبع در نظر گرفته می شود. در غیر این صورت ، وضعیت او به عنوان انحراف از هنجار - به ترتیب هیپو یا بیش فعالی - در نظر گرفته می شود.

مقایسه با طرح رشد روانی حرکتی مرتبط با سن به ما این امکان را می دهد که فرض کنیم در چه سنی شرایط آسیب زایی رخ داده است که بر وضعیت عضلات تأثیر می گذارد. ترومای روانی که در طول یک دوره بحرانی مربوط به رشد سنی یا حتی در سنین پایین تر رنج می برد ، خود را در هیپوتونی (کم فعالی) عضله مربوطه نشان می دهد. اگر ضربه در سنین بالاتر رخ داده باشد ، فشار خون بالا (بیش فعالی) عضله نتیجه آن می شود.

بر خلاف رویکرد رایش ، تجزیه و تحلیل بدنی از حذف اجباری "پوسته ماهیچه" خودداری می کند تا بیمار را بی دفاع نگذارد. در عوض ، پیشنهاد می شود به بیمار آموزش داده شود که از وجود "پوسته" خود در شرایط مختلف زندگی آگاه باشد ، به عنوان راهی برای کنترل احساسات و دسترسی به منابع داخلی.

در نهایت ، همراه با بازگرداندن حالت منبع ماهیچه های مربوطه ، این امر منجر به تقویت یا "بیدار شدن" نفس جسمانی می شود ، هماهنگی عملکردهای آنها هدف اصلی کار روان درمانی است.

توصیه شده: