خیانت را ببخش. آیا می توان خیانت را "فهمید و بخشید"؟

فهرست مطالب:

تصویری: خیانت را ببخش. آیا می توان خیانت را "فهمید و بخشید"؟

تصویری: خیانت را ببخش. آیا می توان خیانت را
تصویری: آیا پس از خیانت، می توان زندگی مشترک را ادامه داد؟ 2024, ممکن است
خیانت را ببخش. آیا می توان خیانت را "فهمید و بخشید"؟
خیانت را ببخش. آیا می توان خیانت را "فهمید و بخشید"؟
Anonim

خیانت را ببخش. متأسفانه تقریباً 70 درصد از همه زوج های متاهل ، در طول سابقه خانوادگی خود ، با خیانت به شوهر یا همسر خود روبرو هستند. حدود یک سوم این زوج ها در ماه های اول پس از کشف خیانت طلاق می گیرند. با این حال ، اکثر همسران یا بلافاصله به درک نیاز به حفظ خانواده می رسند ، یا مدتی از هم جدا می شوند (آنها حتی سعی می کنند با سایر شرکا زندگی کنند) ، اما سپس همچنان سعی می کنند جام شکسته ازدواج خود را بچسبانند. و در اینجا یک پدیده جالب و تراژیک در ماهیت آن پدید می آید:

تقریباً یک سوم آن زوج های متاهل پس از افشای خیانت در آنجا بودند

هر دو شریک می خواهند ازدواج را حفظ کنند ، آنها هنوز فرو می ریزند ،

فقط به خاطر شریکی که "بخشش" خود را اعلام کرد

در واقع ، او نه در اندیشه و نه در رفتار خود نمی بخشید

این چگونه بیان می شود؟ در حقیقت این که با یک رویکرد خارجی برای نزدیک شدن ، نیمی که تصمیم به "درک و بخشش" شریک تغییر یافته گرفت به طور دوره ای دچار خرابی و شکست می شود که در رسوایی های آشکار ، "سکوت" ، نکات توهین آمیز در مورد آنچه اتفاق افتاده ، یا پیشنهاد بیان می شود. "بار دیگر با آرامش در مورد آنچه اتفاق افتاده صحبت کنید و جزئیات مهم را روشن کنید …". پس از آن ، در پاسخ ، شریکی که پس از خیانت خود تصمیم گرفت در خانواده بماند ، نیز خراب می شود. انفجار احساسات منفی اتفاق می افتد و خانواده دوباره به سطحی از روابط برمی گردند که به نظر می رسد همه سعی می کردند از آن دور شوند.

من تقریباً هر روز با زنانی کار می کنم که می گویند: "شوهرم خیانت کرده است. وقتی فهمیدم ، هیستریک شدم ، وسایل او را بریدم ، آنها را از بالکن بیرون انداختم ، به مبارزه با او شتافتم ، او را از آپارتمان بیرون راندم ، و سپس به دنبال او دویدم و سعی کردم او را برگردانم. سپس او مغز خود را روشن کرد و متوجه شد که آنچه اتفاق افتاده است نیز تقصیر من است: من تمام توجهم را به کودک معطوف کردم ، از رابطه جنسی اجتناب کردم ، یک خانه دار بد بودم ، همه چیز را طبق توصیه مادر و دوستانم انجام دادم ، نه شوهرم ، هدر دادن پول و غیره پس از آن ، او شروع به رفتار مناسب تر کرد. آرام شدیم و توافق کردیم که دور هم جمع شویم. شوهر برگشت. به نظر می رسد آنها شروع به زندگی بهتر کردند. حالا من یک پری واقعی هستم! من لاغرتر هستم ، خوب آشپزی می کنم ، کمد لباسم را به روز کردم ، در رابطه جنسی فعال هستم ، حتی با مادر زننده و دوستان عجیب او ارتباط برقرار می کنم. اما هفته ای یک یا دو بار ، چیزی به من ضربه می زند ، بلافاصله منفجر می شوم یا گریه می کنم. به خصوص اگر کمی دیرتر از محل کار به خانه بیاید ، یا فردی عصرها با او تماس بگیرد ، یا به دلایلی برای مدت طولانی ابتکار عمل جنسی را انجام ندهد … شوهر با تعجب می پرسد چه اتفاقی افتاده است ، زیرا همه چیز خوب است با ما ، و من دوباره به او حمله می کنم و او به جای در آغوش گرفتن و دلداری دادن من ، وسایلش را بسته بندی می کند و دوباره می رود. یا خودش تا یک هفته بعد با من صحبت نمی کند. و اکنون ، شش ماه پس از خیانت ، او دوباره مرا به خاطر معشوقه اش رها کرد و گفت من تمام مغز او را خورده ام و زندگی با من غیرممکن است !!! من همه چیز را می فهمم ، اما آیا هفته ای یا یک ماه یک بار بدقولی است؟! نمی تونی منو ببخشی؟! از این گذشته ، من او را بسیار بیشتر بخشیدم - خیانت! پس چرا نمی توانی مرا ببخشی؟!"

در مورد همین ، من مرتباً از مردان می شنوم. "همسرم خیانت کرده است. شوکه شدم! تقاضای طلاق دادن. سپس به فکر بچه ها افتاد. سپس دید که خود او اغلب اشتباه می کند: به همسر خود توجه کافی نکرد ، کمی بوسید و بغل کرد ، به کارهای او در محل کار یا موفقیت در تربیت فرزند علاقه ای نداشت ، هدیه نمی داد ، آن را نشان نمی داد بیرون ، کارهای خانه را به موقع انجام نداد (و غیره). به نظر می رسد بخشیده شده است. او نیز تصمیم گرفت که بماند. آنها شروع به زندگی جالب تر و سرگرم کننده تر کردند ، به بیرون رفتند و بیشتر صحبت کردند. من همه یک ماچوی بسیار باشکوه هستم ، با گل و شامپاین. اما گاهی اوقات خود زبان تلاش می کند چیزی بپرسد ، مانند: "و با چه کسی در رختخواب احساس بهتری داشتید ، با او یا با من؟" یا: "آیا شما حتی با او کاندوم می پوشید یا از خود محافظت نمی کردید؟"یا: "آیا همه هدایای او را دور ریخته اید ، یا چیزی را مخفیانه نگهداری می کنید؟" پس از آن ، یک رسوایی و فلج کامل زندگی خانوادگی: بدون ارتباط ، بدون رابطه جنسی ، بدون اوقات فراغت … آیا ممکن است پس از آشتی ، من نتوانم در مورد جزئیات خیانت همسرش س askال کنم؟ آیا من حق ندارم چیز دیگری را بیابم و کل معمای آنچه اتفاق افتاده را در سرم بگذارم؟ از این گذشته ، همه چیز برای من واقعاً جالب است. آیا او این را نمی فهمد؟ آیا او نمی تواند مرا درک کند؟"

در چنین مواردی ، من با صبر و حوصله توضیح می دهم که الگوی زندگی پس از تقلب ساده است. اگر شوهر یا همسری که خیانت می کند واقعاً افرادی مشکل دار هستند (انگل ها ، معتادان به الکل ، معتادان به مواد مخدر ، معتادان به قمار ، دوباره خیانت می کنند ، مستعد خشونت خانگی ، والدین نفرت انگیز و غیره) ، منطقی است که آنها را نبخشیم ، اما طلاق یکبار برای همیشه

اما اگر نیمه تغییر یافته شما همیشه در خانواده رفتار مثبتی می کرد (اعتیاد بدی نداشت ، کار می کرد ، تمام پول را به خانواده منتقل می کرد ، کودک را دوست دارد ، در صمیمیت فعال است ، در خانه خوب است و غیره) ، این بدان معناست که شوهر شما (یا همسر شما) به طور خاص با شما راحت نبود.و بنابراین ، با تصمیم گیری خیانت را ببخش و در مورد نگهداری خانواده با این شخص ، که هنوز هم شایستگی هایش به وضوح بیشتر از عیب های او است و آنچه اتفاق افتاده است ، درک چند نکته مهم است.

اولا:

آن خانواده نیمی که تصمیم گرفتید خیانت را ببخشید ،

پس از آشتی ، نباید زوال ببینم ،

و نگرش خود را نسبت به خود بهبود بخشید

من تأکید می کنم: حتی حفظ آنچه قبل از کشف واقعیت خیانت بود ، نیست ، بلکه بهبود است! اگر فقط به خاطر وضعیتی که قبلاً در خانواده بود ، شریک زندگی شما به دنبال آرامش از شخص دیگری رفت.

ثانیاً:

هر فرد بخشیده شده لزوما از آن می ترسد

که هر کس او را ببخشد در واقع بدی را در خود نگه می دارد

و در اولین فرصت می خواهد تنبیه کند و انتقام بگیرد

این استرس روان پنهان داخلی به مدت طولانی ، حداقل سه ماه یا حتی یک سال طول می کشد. در آن زمان ، کسی که بخشیده شد فکر می کند: "بله ، شما من را بخشیدید ، قول دادید که از آنچه اتفاق افتاده نتیجه گیری کنید و به خوبی ارتباط برقرار کنید ، اما بر اساس تجربه زندگی گذشته ما ، بنا به دلایلی به نظرم می رسد که هیچ چیز درست نمی شود برای تو! شما مدتی با دختر خوب سفید رنگ و کرکی (شوهر دوست داشتنی) بازی خواهید کرد ، اما برای مدت طولانی کافی نخواهید بود! و سپس همه چیز به حالت عادی برمی گردد و من در نقش "همیشه مجرم (آه) و توجیه کننده (یسیا) خواهم بود! من واقعاً نمی خواهم در این نقش باشم. علاوه بر این ، در حال حاضر می دانم که می توانم شخص دیگری در تقاضا باشم! بنابراین ، اگر به طور ناگهانی دست از کار بردارید و رسوایی کنید ، این بدان معناست که شما همان (ها) هستید! و بنابراین - من و شما هنوز نمی توانیم با هم کنار بیاییم!"

یعنی وقتی شما ، پس از یک هفته یا یک ماه از رفاه نسبی خانواده و رفتار خوب خود ، ناگهان وارد نوک دم می شوید و قرار بازجویی ، آزار و اذیت و یا بی سر و صدا غمگین می شوید ، به طور خودکار بدترین ترس از "نیمه" خود را تأیید می کنید.: هنوز زندگی با شما غیرممکن است و باور اینکه تغییر کرده اید بی فایده است! و مهم نیست که این یک بار اتفاق می افتد! در صورت استرس شدید ، روان انسان فقط یک بار یک رفلکس مشروط ایجاد می کند! و او یک چیز می گوید: "کسی را که در مورد بخشش صحبت می کند و نذر می کند بهتر است باور نکنید ، بلکه از او فرار کنید تا دوباره شروع شود!"

کسی که بخشیده شده است - به کسی که می بخشد اعتماد می کند

اما او نمی خواهد در صورت فریب دوباره ریسک کند

وقتی می شنوم از " بخشیده شد"، اما این کلمات هنوز از درون با خشم همسران همراه است که" من اکنون یک پری خوب هستم و یک هیستری در هفته / ماه برای من قابل بخشش است ، پس چرا شوهر بخشیده شده به من لبخند نمی زند و مرا به رختخواب می کشد. ؟ "، من همیشه می پرسم:" حالا تصور کنید این پری مهربان و خندان اسلحه بزرگی در دست دارد! حتی اگر برای خودش نامرئی باشد. و این ایده او را بسیار خراب می کند! و به نوعی ترسناک است که با بوسه و صمیمیت به سراغ او بروید: اگر او شلیک کند؟ ".

وقتی می شنوم از " بخشیده شد"، اما سخنان شوهران هنوز عصبانی است که" هر روز من همسر متقلب خود را سر کار می آورم و آخر هفته به او گل می دهم ، و او ، می بینید ، نمی تواند به من بگوید که او در چه فکری بود ، کی با او قرار ملاقات گذاشتید مرد دیگری برای اولین بار و ناراحت می شود اگر من او را فریاد بزنم؟ "تفنگ را بیرون می آورد و شروع به تیراندازی می کند. در اینجا گل هایی برای شما آورده شده است: می توانید آنها را به همسرتان هدیه دهید ، اما اگر بعد از آن شروع به خرد کردن اخلاقی او کردید ، هیچ گل ، عطر و تعریف و تمجیدی به شما کمک نمی کند که دوباره به ارتباطات خود روح بدهید.

به طور کلی ، بسیاری از زنان و شوهران "بخشیده شده" نمی فهمند که "بخشش" آنها به هیچ وجه اغماض نیست و حق صدمه زدن به کسی را که ادعا شده است "بخشیده شده" نیست! چنین رفتاری همیشه عقب نشینی از آشتی به دست آمده است! این یک جنگ جدید در خانواده است

در صورتی که قول داده اید از شریک بخواهید شما را بخاطر خرابی ببخشد ، بی فایده و نادرست است - در اصل اینطور نیست! یک چنین شکست شما کافی است تا دیگر باور نکنید. حتی اگر یک یا دو ماه پری یا ماچو بوده اید. من به عنوان یک روانشناس حرفه ای این را می گویم:

وقتی در دست دیگر تازیانه ای دارید ، فریب دادن شما با هویج دشوار است.

بنابراین ، اگر شما یک پری هستید که خواهان صلح در خانواده هستید - اسلحه خود را تحویل دهید! اگر واقعاً جنتلمن هستید و بخشیده شده اید - دسته گل را به صورت همسرتان نزنید! در غیر این صورت ، نه تصویر یک پری و نه یک ماچو به شما کمک نمی کند. یک پیاز از یک پری به نظر می رسد و یک ریش آبی از یک زن ستیز تلخ از یک ماچو.

صادقانه می خواهم ببخشم - اول از همه از خودتان مطالبه کنید!

سوم.اگر می خواهید خانواده خود را پس از خیانت و آشتی نجات دهید ، به یاد داشته باشید:

بخشش و آشتی واقعی همیشه وجود دارد

سکوت بخشیده شدگان و قدردانی بخشیده شدگان

اگر شوهر متقلب بخشیده شده یا همسر بی وفا هنوز چیزی نفهمیده یا انتخاب نهایی را انجام نداده است ، دوباره حسادت ایجاد کنید یا خودخواهانه یا بی ادبانه رفتار کنید - غرور خود را به خاطر بسپارید و آنها را در گردن تعقیب کنید ، از آنها جدا شوید! اگر آنها به درستی رفتار کردند و صادقانه از سخاوت شما تشکر کردند ، در مورد آنچه اتفاق افتاده سکوت کنید و دوباره سکوت کنید! مهم نیست چقدر در روح شما دردناک است! بدانید:

درد ناشی از خیانت همسر / و بعد از آشتی خانواده شما

در هر صورت ، کمتر از درد از دست دادن احتمالی خانواده

شما می توانید رنج ببرید و با صدای بلند قسم بخورید ، می توانید احساسات خود را تخلیه کنید ، اما فقط در تنهایی و نه در حضور کسی که با او کنار آمده اید!

و چهارم: همه حقیقت باستانی را می دانند: "زمان شفا می دهد!" اما اضافه می کنم:

زمان همه را شفا نمی دهد ، بلکه فقط کسانی را درمان می کند که می خواهند نه تنها تحت درمان قرار گیرند ،

یعنی درمان شود! و برای این آماده هستم که چیزی را فدا کنم

از جمله ، رفتن به برخی از مشکلات موقت ، تحمل تجربیات مختلف داخلی. بهتر است بر آنها غلبه کنید! بیشتر به شما می گویم:

نه تنها در درمان ، بلکه در هر مشاغل ، نه تنها باید به آن تکیه کرد

و نه برای مدتی ، بلکه برای خودش ، اراده و دلیلش

از این رو، تصمیم اصولی برای حفظ خانواده پس از خیانت به شریک زندگی ، پذیرفتن اشتباهات خود و مشاهده پشیمانی شریک زندگی و تمایل او برای شروع زندگی متفاوت در خانواده ، نیازی نیست که فقط به زمان تکیه کنید ، جریان را پیش ببرید و ساده لوحانه امیدوار باشید که برای یکبار بخشیده می شوید. اختلال در رفتار ، اگر قبلا رفتار مثبتی داشته اید. همانطور که می دانید ، یک مگس در پماد یک بشکه کامل عسل را خراب می کند! یک رسوایی در حین آشتی همسران به این معنی است که این آشتی هرگز رخ نداده است!

بنابراین من از همه آن زنان و شوهران بسیار می خواهم که پس از سنجش همه جوانب مثبت و منفی ، با این وجود تصمیم گرفتند خیانت را ببخش و ازدواج خود را نجات دهید ، یاد بگیرید که حسادت و عصبانیت ، کینه و مالیخولیای خود را مهار کنید. اگر می توانید یک پری بدون اسلحه و یک جنتلمن بدون بی ادبی و فشار باشید ، می توانید به روشنی به نیمه خود ثابت کنید که برای شما منطقی است که باور کنید و منطقی است که با شما در مسیری که زندگی نامیده می شود ، پیش بروید. فهمیدن:

شما می توانید خیانت و بسیاری دیگر را ببخشید

اما فریب یک ادعای بخشنده همیشه قابل بخشش نیست

من به عنوان یک روانشناس خانواده از یک شانس دوم دفاع می کنم ، برای خیانت را ببخش برای آن دسته از زوج هایی که شوهر یا همسر خیانتکار به طور کلی افراد شایسته ای هستند ، هر دو شریک برای خود نتیجه گیری درستی کرده اند و صادقانه آرزو دارند که با هم باشند. و توجه را به معنای پنهان حکمت عامیانه معروف جلب می کنم: "برای یکی کتک خورده - دو بی شکست!" به کلمه "شکسته!" فکر کنید. دقیقاً "کتک خورده" - یعنی یکبار مجازات شده و به طور سیستماتیک "کتک خورده" نیست. گردان مورد علاقه من ولادیمیر ویسوتسکی به درستی خوانده است: "دوبار شلیک کنید - مقررات دستور نمی دهد!"

به طور کلی ، آنها بعد از دعوا مشت خود را تکان نمی دهند. اگر صلح باید در خانواده شما حکمفرما شود - بگذارید آنجا واقعاً حاکم شود! فقط در این صورت زمان از شما شروع می شود ، شریک درونی شما ذوب می شود ، قادر خواهد بود بسیار صادقانه رفتار کند و شما می توانید سود روانی و آسایش روحی خود را دریافت کنید. بگذارید پری ها سلاح های خود را تسلیم کنند و شوهران مانند مردان رفتار کنند!

با جمع بندی همه موارد فوق ، موارد زیر را می گویم:

  • - شما واقعاً می توانید خیانت شوهر یا زنی را که فقط به او خیانت کرده است ببخشید:
  • - درک اشتباهات رفتاری خود در خانواده ؛
  • - دریافت شناخت ، توبه و توبه از شریک تغییر یافته ؛
  • - تصمیم بدون ابهام برای حفظ ازدواج ؛
  • - ایجاد تغییرات لازم در ساختار خانواده و ارتباطات جفتی ، از بین بردن همه پیش نیازهای خیانت های جدید.
  • - به طور کامل هرگونه صحبت در مورد خیانت ، هرگونه یادآوری و اشاره در مورد این رویداد غم انگیز را حذف کنید.
  • - حداقل شش ماه - یک سال در این رژیم زندگی کرده باشد.

فقط در این صورت اعتماد متقابل در زن و شوهر باز می گردد. یعنی آن - تقلب را ببخشید اساس اصلی است

بخشش تنها با اعتماد شدن به واقعیت تبدیل می شود

اعتماد بین مردم بدون احترام متقابل غیرممکن است من.

تنها با بازگشت احترام و اعتماد متقابل به خانواده ، می توانید ببخشید و انتظار دارید آنها نیز شما را ببخشند. آنچه از صمیم قلب برای شما آرزو می کنم.

توصیه شده: