کسی درون من همیشه می خواهد غذا بخورد. علل پرخوری ناخودآگاه

فهرست مطالب:

تصویری: کسی درون من همیشه می خواهد غذا بخورد. علل پرخوری ناخودآگاه

تصویری: کسی درون من همیشه می خواهد غذا بخورد. علل پرخوری ناخودآگاه
تصویری: دلایل و عوامل پرخوری عصبی و ۳ راهکار طلایی 2024, ممکن است
کسی درون من همیشه می خواهد غذا بخورد. علل پرخوری ناخودآگاه
کسی درون من همیشه می خواهد غذا بخورد. علل پرخوری ناخودآگاه
Anonim

دوستان من یکبار یک سری مقاله با موضوع پرخوری نوشتم و دلایل فیزیولوژیکی و روانی پرخوری را در نظر داشتم. پرخوری تکانشی ، اجباری و غیره

اکنون من در مورد دلایلی که در ناحیه ناخودآگاه ما نهفته است صحبت خواهم کرد. در ناحیه سایه ، اگر ساختار شخصیت را با توجه به K. G. یونگ. تفاوت در چیست؟ به نظر من دلایل "شناخته شده" طبقه بندی شده برای اضافه وزن ، مانند "حفظ بکارت" ، "تمایل به عدم جذابیت برای مردان" ، "تصرف مشکلات" و موارد دیگر ، به حوزه گروه تعلق دارد. ناخودآگاه ، یا وضعیت را کاملاً توضیح ندهید … علائم را شرح دهید ، اما علت اصلی را پشت صحنه بگذارید. شاید به همین دلیل است که حتی با درک سبک پرخوری (مثلاً اجباری) ، رهایی از این عادت "بد" بسیار دشوار است

"قوانین" کلی برای کاهش وزن به خوبی شناخته شده است. دقیق تر ، یک قانون. شما باید کالری بیشتری نسبت به میزان مصرفی خود مصرف کنید. ابتدایی. مشکل مانند دو لوله در استخر است. یک ، و یک "ب" بزرگ. کاهش حجم و کالری مواد غذایی چقدر سخت است! فقط افرادی که رژیم می گیرند از عذاب شدید گرسنگی و ترک به دلیل تغییر در سطح هورمونی آگاه هستند. دیگر نیازی به هماهنگی نیست ، بگذار من بخورم و بروم! آیا اینطور است؟

به همان اندازه شناخته شده است که تیز کاهش وزن از طریق کم آبی بدن و از بین رفتن بافت ماهیچه ای حاصل می شود. اما شبح یک شکل باریک و باریک آنقدر جذاب است که دختر فکر می کند حفظ وزن راحت تر از کاهش آن است. در اینجا ، برای به دست آوردن هماهنگی ، و در آنجا حداقل علف رشد نمی کند!

با از دست دادن ماهیچه هایی که کالری می سوزانند ، کاهش وزن در آینده بسیار مشکل خواهد شد. هنگامی که دستگاه چربی سوز را بر می دارید ، چگونه بعدا آن را پردازش می کنید؟ مبالغه آمیز ، با دریافت "چربی روی استخوان" ، چگونه آن را "می سوزانید"؟ با این حال سرعت اجرا برنده است. با اشتیاق شدید برای خلاص شدن از شر مشکل و به سرعت توجیه می شود.

وقتی همه چیز به چارچوبهای معمول لباسهای سایز بزرگ برمی گردد ، دختران با حسادت به بچه های یکساله باریک نگاه می کنند و شکایت می کنند که ماکارونی آنها احتمالاً به صورت طولی در معده قرار دارد ، در حالی که چیزهای فقیر در مقابل آن قرار دارند. و استخوان پهن است. و ژن ها.

با در نظر گرفتن "ژن" ها نه تنها در سطح فیزیولوژیکی اطلاعات رمزگذاری شده در آنها ، بلکه با در نظر گرفتن این که این اطلاعات می توانند روانشناختی باشند ، می توان دلایل کامل بودن خود را به تعدادی کشف کرد.

C. G. یونگ از یک مجموعه اجدادی صحبت می کند ، به این معنی که حافظه ژنتیکی این جنس در هر یک از ما وجود دارد. در حال حاضر چنین شواهدی توسط ژنتیکی که به تازگی به آستانه رمز و راز ژنوپ انسانی نزدیک شده است ، بدست می آید. از این گذشته ، بیشتر راز توسط ژن های "خواب" ، "خاموش" پنهان می شود. این یک واقعیت نیست که آنها شخصاً با ما "صحبت" می کنند

با این حال ، من به R. Bach اشاره می کنم: "آیا واقعاً فکر می کنید که کسی خارج از بدن شما نحوه زندگی را به شما نشان می دهد؟"

انجام یک شیرجه آگاهانه در قلمرو ناخودآگاه شما نیاز به شجاعت خاصی دارد. جایزه این کار ممکن است درک ساختار مجموعه اجدادی درباره روابط شخصی با غذا باشد. حتی یک درک ساده و آگاهی از نوعی تاریخ می تواند دلایل کامل بودن را روشن کند.

یک دلیل کاملاً رایج ، تمایل به ماندن در یک بدن کامل است ، به طوری که باعث تحریک مردان برای ایجاد آشنایی ، و نه "اغوا" آنها نشود. شخصاً ، این دلیل برای من دور از ذهن به نظر می رسد ، زیرا استانداردهای زیبایی در حال تغییر است و دختران Twiggy فقط صد سال پیش محبوب شدند. قبل از آن ، فرم های خمیده دارای احترام زیادی بودند. اجازه دهید روبنس را با ماتروهای پف کرده اش به یاد بیاوریم ، زنانی اسپانیایی که بالش ها را زیر لباس های خود قرار می دادند تا باردار به نظر برسند ، سارافان روسی که به بدن اجازه می دهد کل حجم دامن کرکی را از زیر بغل پر کند.

ارقام کامل زیبا در نظر گرفته شد. آنها به عنوان شواهدی از ثروت و سلامتی تصور می شدند.بله ، و در زمان ما ، من چندین خنده غلیظ را می شناسم ، که از وزن خود خجالت نمی کشند ، آنها با موفقیت ازدواج کرده اند ، و از چنین ظرافت و اعتماد به نفس برخوردارند که توسط عمه های لاغر کننده ابدی آنها مورد حسادت قرار می گیرند. "بهتر است بر روی امواج بچرخید تا روی سنگها ضربه بزنید" - این شعار آنهاست که توسط شوهرانشان به اشتراک گذاشته می شود. کامل بودن آنها آزاردهنده نیست. آنها با خود و جهان هماهنگ زندگی می کنند. اما اگر کامل بودن "در نظر شما نیست" چه؟

شاید همه چیز شما را کلافه کند. شما توسط افرادی بی ادعا عصبانی می شوید که مدعی وقت ، مراقبت و غیره شما هستند. شما آنقدر خسته هستید ، می چرخید ، احساس می کنید گاو نقدی یا گاو است ، که همه آن را روی تمام نوک سینه ها می کشند. گاو به قول یک طنزپرداز گفت: "اگر کشیده شده اید ، چیزی برای آن وجود دارد." تنها راه خروجی این است که عصرها یک چای با آب نبات بخورید…. و متوجه نشوید که چگونه نیمی از یخچال را با نیش مچاله کرده است.

وقت آن است که به مرزهای شخصیتی خود فکر کنید. از نظر روانشناسی ، شما نمی توانید آن را نگه دارید ، بنابراین بدن به شما کمک می کند. بیشتر و بیشتر می شود ، این بدن است که شما را با یک سپر نفوذ ناپذیر احاطه کرده است. هرچه بیشتر همه شما را "بدست آورند" ، دور کمر شما گسترده تر می شود. حفاظت. در اینجا نحوه کاهش وزن وجود دارد؟ او مورد نیاز است! تا زمانی که مرزهای روانی "قفل" شوند. اول ، باید یاد بگیرید که نه به آب نبات ، بلکه به کسانی که بدون اجازه شما زندگی شما را می کشند و حمله می کنند ، "نه" بگویید.

در اینجا تعدادی طرح از ناخودآگاه شخصی افرادی که در این سفر تلاش کرده اند آورده شده است. کسی در خواب ، و کسی در واقعیت. تجربه آنها می تواند برای کسی مفید باشد. من یکی از چنین تجربه هایی را در مقاله "چربی. نمای داخلی. " می گوید در بدن انسان ، هر توهینی با چربی "رشد می کند" ، گویی حفظ شده است. و به محض شروع فرآیند سوزاندن این چربی ، شکایات "بسته بندی" نشد و زمینه احساسی آنقدر منفی شد که راحت تر می توان همه چیز را همانطور که هست رها کرد. و در اینجا داستانهای دیگری برای توجه شما وجود دارد.

دختری که رژیم سختی داشت در خواب گرگ می دید. با چشمانی سوزان دندانهای برهنه و غرغر کردن. دختر هیچ گونه ارتباط معنوی با گرگ ها احساس نکرد ، فرار کرد. اما ، نه "با گرگ" ، به عنوان نویسنده کتاب معروف. او تا آخرین درجه وحشت داشت. از جیغ خودم بیدار شدم.

حیوانات رویایی معمولاً قلمرو غریزی شخصیت را تجسم می کنند. ارزش "گوش دادن" به آنچه آنها در خواب "می گویند" یا به شما می دهند. با این حال ، دختر تمام مدت ، با ترس حیوانات فرار می کرد. نتیجه گیری عمدی او عبارت بود از: گرسنگی گرگ. او همیشه گرسنگی گرگ را تجربه می کند. و او فقط می تواند در مورد غذا فکر کند ، حتی در خواب.

و بعداً در واقعیت ، او به یاد آورد که خویشاوند بزرگ-بزرگ … و قدیمی او ، که در کودکی درگذشت ، برای او یک افسانه نمی گفت ، بلکه یک داستان بود. در مورد گرسنگی در مورد چندین دوره گرسنگی که او پشت سر گذاشت. در مورد چگونگی سوار بر سورتمه از شهر به روستا ، از طریق جنگل ، آنها "خوب" را برای مبادله غذا حمل می کردند. و مانند گرگها در راه بازگشت آنها را در جنگل زمستانی تعقیب می کردند. با چشمانی سوزان با دندان های نیش. چقدر ترسناک بود.

دختر به یاد آورد که مادر بزرگش در مورد غذا چه احساسی داشت. با چه وحشتی ، آن را به عنوان گنج اصلی ، از دست گرگ ها پس گرفت. من در دوران دانشجویی خود را به یاد آوردم ، زمانی که "دانش آموزان گرسنه" بدون نگاه به گذشته جوهر و رژ خریدند ، غذاهای خوشمزه خود را انکار کردند ، به نان و مربا بسنده کردند. تشخیص داده شد که او اکنون چنین رفتار نمی کند ، برعکس ، این احساس "لرزش" در غذا ظاهر شد ، درست مانند ….. خوب ، می دانید. کار با مشکلی که به سطح درک برسد آسان تر است. عامل از. آیا موافق هستید؟

طرح دیگر. مردی که ریشه های خود را "از دست داده است". این چنین می شود ، او یک قبر خانوادگی نمی شناسد. همه اقوام یا زنده هستند و کسانی که زنده نیستند ، قبرها ناشناخته هستند. در غوطه ور شدن او ، تکه هایی از این مراسم را می بیند. در اینترنت می بینید که چگونه به نظر می رسد. به نظر می رسد که او پاسخ را پیدا کرده است ، زیرا در هند تا به امروز مراسم "تغذیه اجداد" وجود دارد. او قصد دارد به آنجا برود. در ماه فوریه. او در ماه ژانویه شروع به کاهش وزن کرد.

دختر زیاد می خورد ، برای استفاده در آینده ، و فقط وقتی کسی او را نمی بیند. وقتی تنهاست او نمی تواند سر میز جشن غذا بخورد ، او می گوید "یک تکه از گلویم پایین نمی رود ، من نمی خواهم". و احساس گرسنگی را تجربه نمی کند.او سرگرم می شود ، با مهمانان رفتار می کند ، اما وقتی آنها را می بینند…. اینجاست که پرخوری شروع می شود

وقتی شوهر در خانه است یا بچه ها ، آنها را تغذیه می کند. اما او فقط می تواند با آنها بنشیند و بعداً غذا بخورد. خودش. یکی به طوری که هیچ کس نمی تواند ببیند. هیچ رویا و غوطه وری در اینجا وجود نداشت. اگر در حافظه ژنتیکی بررسی شود ، یک علت احتمالی ممکن است بی اهمیت به نظر برسد. فرقه غذایی نیاکان ما ، که خوردن را صمیمی ترین امر می دانند. هیچ کس نباید فردی را ببیند که غذا می خورد. مخصوصاً اینکه رهبر قبیله چگونه است. عمل مقدس.

پرخوری دختر ممکن است زیرا دقیقاً نمی داند چه زمانی تنها خواهد بود. بیشتر اوقات ، تنهایی در شب زمانی رخ می دهد که خانواده در خواب هستند. بنابراین ، شب "به طور کامل" از بین می رود. که البته برای بدن مضر است.

همانطور که می بینید ، چندین راه برای ناخودآگاه شما وجود دارد. روش تخیل فعال برای همه نشان داده نمی شود و هنگام غوطه ور شدن اغلب رویارویی اخلاقی با شخصیت ها نادیده گرفته می شود. بنابراین ، توصیه هایی برای کسانی که می خواهند به حل رابطه خود با غذا و همچنین بدن نزدیک شوند ، آنها را ترغیب می کنند. برو مجسمه سازی خوب ، یا به رویاهایتان "گوش دهید".

ایرینا پانینای شما

با هم راهی برای امکانات پنهان شما پیدا خواهیم کرد!

توصیه شده: