2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
- در شرایطی که همه دانش آموزان کلاس اول کلاس دارای رایانه لوحی با اینترنت هستند و کودک همان را درخواست می کند ، چه باید کرد؟ چگونه می توان کودک را به طور کلی در مورد همه ابزارها و تلفن ها تربیت کرد؟
- البته لازم است در آموزش خانواده تلاش زیادی شود تا کودک تا حدی محافظت شود. حتی یک فرد بزرگسال (من هم همینطور!) گاهی اوقات از اینکه مدل گوشی من آخرین نیست و از گزینه های کمتری برخوردار است پشیمان می شود. و این توهین آمیز است.
من فکر می کنم که والدین باید این موضوع را در مکالمات کلی تر با فرزندان خود قرار دهند. تلفن ها و تبلت ها بخشی از یک س broadال وسیع تر است که آنها را نگران می کند: چگونه در مقابل دیگران نگاه کنم؟ "مقایسه خود با کسی" و "حسادت به کسی" به چه معناست؟ وقتی کسی به خود می بالد چگونه واکنش نشان دهیم: پدر من چنین ماشینی دارد ، من چنین وسیله ای دارم.
چنین مواردی باید از قبل مورد بحث قرار گیرد. در اینجا کودک اشک می ریزد و شما به او می گویید: "بس کن ، این چیز اصلی نیست. ارزش اصلی دانش شما ، پیشرفت معنوی شما است. " دیگر دیر شده است! این مثل این است که به یک دختر 15-17 ساله بگویید که دختری که عاشقش شده به او نمی خورد ، او یک بد اخلاق و اغوا کننده است. دیر
من خواندم که چگونه یک روانشناس فوق العاده کودک بازی درمانی را با یک دختر انجام می دهد. روانشناس بسیار قبول دارد ، گرم ، کودک شروع به اعتماد به او می کند و می گوید: "وقتی بزرگ شدم ، با شما ازدواج می کنم." این دختر پنج ساله است ، اما او در حال حاضر یک تصویر انسانی از شخصی که با او ازدواج می کند ایجاد می کند ، اگرچه او با جنسیت ساده لوحانه اشتباه گرفته است. دومی به ویژه تأثیرگذار است ، زیرا نشان می دهد که انسان برای او اهمیت بیشتری دارد.
شما باید به فرزند خود بگویید: "شما توسط یک ابزار تقویت نمی شوید ، به خاطر آن جالب تر نمی شوید. یک پوسته است. و شما زنده ، واقعی هستید ، حتی اگر "پوسته" شما بدتر باشد ، اما بگذارید زنده ها را مقایسه کنیم! بیایید در مورد این پسر که گجت جدیدی دارد صحبت کنیم ، چرا این احساس را دارد که او اکنون قوی تر است و شما ضعیف تر؟ آیا در این مورد مطمئن هستید؟ بیایید اقدامات شما را مقایسه کنیم ، شاید او واقعاً در چیزی قوی تر باشد ، اما به هیچ وجه به این دلیل که یک ابزار دارد. اما اگر او فقط به او افتخار می کند ، از چنین پشتوانه ای برخوردار است."
الکسی روداکوف (شوهر جولیا گیپنرایتر ، ریاضیدان):
- به نظر والدین زندگی کودک ساده و بدون ابر است. ارزش خرید گوشی گران قیمت تری را دارد و او خوشحال خواهد شد. در واقع باید به کودک آموخت که در برابر دنیای سخت مقاومت کند. مشکلات زیادی در دنیای کودکان وجود دارد: آنها گجت ندارند ، از وسایل هوشمند خوششان نمی آید و درگیری های کافی وجود دارد.
شما باید یاد بگیرید که با شاخ مقاومت کنید ، موقعیت خود را داشته باشید. زود شروع می شود. اگر فکر می کنید جهان خیلی نرم است ، در اینجا چند ابزار دیگر وجود دارد و شما مستقیماً خوشحال خواهید شد - این وحشتناک است ، این یک شکست است. پول خوشبختی نمی دهد ، ابزارها شادی نمی دهند.
- اگر من معلم ، معلم کلاس هشتم یا نهم بودم ، می گفتم: "بچه ها ، هرکدام از شما تلفن دارید - کسی مدرن است ، کسی قوطی قلع دارد ، ظرف صابون دارد. بیایید یک آزمایش انجام دهیم. " و از شما می خواهم بنویسید:
- قوی ترین در کلاس کیست؟
- چه کسی بیشتر مورد احترام است؟
- مهربان ترین کیست؟
- باهوش ترین کیست؟
- صبورترین کیست؟
- بیشتر به کی اعتماد می کردی؟
- پیگیرترین کیست؟
- چه کسی مستقل از همه فکر می کند؟
فقط خواص مثبت ، هیچ ویژگی منفی! و در مقابل هر مورد سه تا پنج نام بنویسید. و سپس بپرسید که چه کسانی گوشی های بهتر و چه کسانی بدتر دارند. و مقایسه کنید
در اینجا لیستی از کلاس وجود دارد ، اما برعکس - مهربان ، باهوش ، قوی. برخی به جایی نرسیدند و من می گفتم: "این به این دلیل نیست که شما این ویژگی ها را ندارید ، بلکه به این دلیل است که بهترین ویژگی های خود را نشان نمی دهید ، به عنوان مثال ، مهربانی ، بچه ها هنوز آن را نمی بینند". - این را باید گفت
لازم است با یک روانشناس مشورت کنید ، در مورد چنین آزمایشی فکر کنید ، شاید پس از آن برخی از بچه ها از اشتیاق خود برای یک آیفون درمان شوند
الکسی روداکوف:
- این ویژگیها باید به دست آید - و در نهایت استقلال ، و تاب آوری ، و سرسختی.
- ما باید این ویژگی ها را بیان کرده و به آگاهی کودکان برسانیم.محدودیت علایق در فنون و وسایل ارتباطی وجود دارد ، اما در حقیقت آنها مجبورند زندگی گسترده تری داشته باشند. کودکان همزمان با پیشرفت فناوری غنی و فقیر می شوند. بنابراین ، وظیفه انسان دوستان - نویسندگان ، هنرمندان ، نمایشنامه نویسان ، روانشناسان ، معلمان و والدین - این است که جهان ، آگاهی ، حوزه های زندگی خود را گسترش دهند!
الکسی روداکوف:
- خطر دیگری وجود دارد. کودک باید رفتار با جهان را بیاموزد ، اما گاهی اوقات برای او بسیار دشوار است ، ممکن است در موقعیت رانندگی قرار گیرد. معلمان او را نیش می زنند ، همسالان به او حمله می کنند ، و سپس ، البته ، او باید محافظت شود.
- چگونه محافظت کنیم؟
کودک نباید از مشکلات محافظت شود. جهان یک چیز پیچیده است ، او ممکن است در شرایط بسیار سختی قرار گیرد ، سپس باید آماده درخواست کمک باشد. اگر این کانال با کنترل ، انتقاد ، رفتار خشن ، ترس از این که توسط والدینش مورد سرزنش و محکوم قرار گیرد از بین برود ، ممکن است کودک واقعاً در خطر باشد. نکته اصلی این است که تماس بگیرید. و اگر تماس کودک قطع شده باشد ، بد است. مخصوصاً در مورد نوجوانان. اعتماد باید وجود داشته باشد.
- و اگر تماس از بین رفت ، آیا می توان آن را به نحوی بازیابی کرد؟
- البته! پس از همه ، کودک نیز به دنبال درک متقابل است. در صورت عدم تماس با والدین ، او سعی می کند با یکی از اقوام خود ارتباط برقرار کند ، اگر نه با بستگان ، معلم را انتخاب می کند. کودکان به دنبال تماس هستند ، همه بدنبال آن هستند. منظورت از دست رفته چیست و بس؟ البته اگر از دست بدهد احساس بدی دارد ، اما باید تلاش کند تا بهبود یابد. اما چطور؟
- در مورد رشد اولیه کودکی چه احساسی دارید؟ امروزه بسیاری از مادران سعی می کنند تا جای ممکن وقت نوزاد را پر کرده و فعالیت های جدید و جدیدی را ارائه دهند. اگر این کار را نکنید ، احساس می کنید خیلی چیزها را از دست داده اید. آیا باید تمام وقت یک کودک کوچک را با پیشرفت و فعالیت پر کنم؟
- مادری که سعی می کند تا آنجا که ممکن است کودک را اشغال کند ، به نیروهای خود به خودی رشد او اعتقاد ندارد. البته کودک به غذای فکری و اطلاعات بیرونی نیاز دارد. شما نیاز به آشنایی با جغرافیا ، با مواد ، با نقاشی ، رنگ دارید. اما او تخیل ، علاقه ، توانایی و میل به انجام آنچه می خواهد دارد - همه اینها چیزهای بسیار مهمی هستند ، آنها در تعیین سرنوشت خود گنجانده شده است. "من به آن نیاز دارم" بیان کننده احساس شماست.
هنگامی که مادر به شدت کودک را مشغول فعالیت های مختلف می کند ، او را به سیم می کشد ، مانند شخصیتی در تئاتر عروسکی: "حالا شما این کار را خواهید کرد ، و سپس این و این!" او هنوز وقت نکرده است تا بفهمد چه چیزی برایش جالب است ، اما انرژی مادرش در آگاهی او فرو رفته است ، آنها به او خواهند گفت - و او دقیقاً همان چیزی را که می گویند انجام می دهد. فرایند ذهنی و مهارت های ذهنی که در طول مطالعات مستقل توسعه می یابد ، بدون ذکر خلاقیت ، تخیل ، باید از درون رشد کند و نه بر اساس طرح های خارجی.
کلاسهای توسعه اولیه به دو گروه تقسیم می شوند: آگاهی دادن به کودک (هنوز چنین ماده ای وجود دارد و چنین کشورهایی نیز وجود دارد ، و همچنین چنین کلماتی) و سرگرمی ، بازی. مهم است که چگونه مادر به او اجازه می دهد مستقل باشد - در هر شغلی ، این را باید به خاطر داشت.
چگونه مادر کلاس ها را ترتیب می دهد؟ آیا او از کودک سوال می پرسد؟ می گوید: "نگاه کنید ، مشاهده کنید"؟ یا فقط: "این کار را بکن ، این کار را انجام بده." به طور مداوم چکشاندن زمان کودک راهی برای انفعال آموخته شده او است. در نتیجه ، کودک نمی تواند خود را مشغول کند ، او به شخص دیگری نیاز دارد تا برای او کلاس هایی ارائه دهد ، دستورالعمل هایی را ارائه دهد. او همچنان انتظار دارد که چهره خارجی در قالب یک مادر تصمیم بگیرد و کارهای زیادی برای او انجام دهد.
Deus ex machina
الکسی روداکوف:
- همیشه می شنوم که می شنوم کودک قبل از مدرسه به این ، این و این و این نیاز دارد. لیست مدرسه کوچک است ، هرچند کوچک. و کودک هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارد. به عنوان مثال ، تسلط بر بدن خود. این یک وظیفه عظیم است که شامل دهها چیز مختلف است - چگونه وارد این کار شویم و چگونه از آن عبور کنیم …
- چگونه می توان از حصار بالا رفت ، روی تخته باریک دوید؟ اگر آنها را اشتباه قرار دهید ، چگونه می افتند. و چگونه لازم است تا سقوط نکنیم؟ این تسلط بر قوانین فیزیکی است. و حتی تماشای اینکه مادر چگونه به پدر فحش می دهد نیز بسیار مهم است.
- و اگر به جای آنها بنشینند ، کتابی را برای او باز کرده و به زور خواندن را به او آموزش می دهند ، او می تواند بسیاری از چیزها را از دست بدهد.
- بنابراین پاسخ این است: هیچ تعصبی وجود ندارد. بدون تعصب توسعه دهید.
طبیعت پلاستیکی است و مادر باید با کودک پلاستیکی باشد نه محکم. این یک کلمه بسیار خوب برای مادر است - پلاستیک!
توصیه شده:
جولیا گیپنرایتر در مورد علل احساسات منفی
بیایید در مورد احساسات ناخوشایند صحبت کنیم - عصبانیت ، عصبانیت ، پرخاشگری. این احساسات را می توان مخرب نامید ، زیرا آنها خود شخص (روان ، سلامتی) و رابطه او با افراد دیگر را از بین می برند. آنها علل ثابت درگیری ها ، گاهی ویرانی های مادی و حتی جنگ ها هستند.
جولیا گیپنرایتر: برای یک کودک زندگی نکنید
چگونه کودکان را از ترس رها کنیم؟ از چه اشتباهاتی باید اجتناب کرد؟ چگونه خودتان از ترس بیش از حد برای فرزندان خود دست بردارید؟ - تا چه حد باید چیزهای وحشتناک ، خشن یا حتی ظالمانه را وارد شعور کودک کنیم؟ - فکر نمی کنم به ذهن کسی برسد که یک کودک را همیشه در فیلم های ترسناک نگه دارد.
جولیا گیپنرایتر: ما آنچه را که کودک به آن نیاز دارد نمی دهیم
منبع: یولیا بوریسوونا گیپنرایتر شخصی است که میلیون ها والدین در کشور ما او را می شناسند و دوست دارند. او اولین نفری بود که در روسیه یک ایده بدیع را با صدای بلند و جسورانه بیان کرد: "کودک حق احساسات دارد". بیش از 200 نفر به این ملاقات با روانشناس و نویسنده معروف ، که توسط پروژه سنت های دوران کودکی برگزار شد ، آمدند.
جولیا گیپنرایتر: وقتی با کودکی صحبت می کنید ، ساکت باشید
مقاومت در برابر جذابیت ، آرامش و خردمندی یک زن 83 ساله ، محبوب ترین روانشناس روسی مدرن یولیا بوریسوونا گیپنیتر ، و والدینی که برای گفتگو به یولیا بوریسوونا می روند ، بلافاصله خود به خود بچه تبدیل می شود. با هر یک از شنوندگان ، او دیالوگ هایی را اجرا می کرد ، والدین را در کودکی تصور می کرد و خودش را به عنوان والدین ، و بالعکس.
قوانین زندگی. جولیا گیپنرایتر
ارزشهایی که امروزه ترویج می شود و بسیاری به دنبال آن هستند - پول ، شغل و رفاه مادی - در مقایسه با آنچه که شخص است بسیار ناچیز است . هنگامی که کودک می تواند مورد حمله قرار گیرد ، چنین شرایطی وجود ندارد . بله ، شناخته شده است که پوشکین فرزندان خود را مورد آزار و اذیت قرار داده است ، اما پس از آن این یک امر عادی تلقی شد.