پرخاشگری منفعل. این چیست و چگونه زندگی ما را خراب می کند

2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44

سامورایی بدون شمشیر مانند سامورایی با شمشیر است. فقط بدون شمشیر (شوخی

پرخاشگری منفعل چیست؟ تقریباً همه آن را در زندگی ملاقات کرده اند (و برخی مرتباً آن را روی دیگران می اندازند). با این حال ، این پدیده خود در فرهنگ ما بسیار بسیار نادر مورد بحث قرار می گیرد. بیشتر اوقات می توانید چیزی مانند: "او بد مزاج است" یا "او یک خون آشام انرژی است" را بشنوید: به نظر می رسد که او هیچ اشتباهی نمی کند ، اما پس از برقراری ارتباط با او احساس بدی دارید. " مردم معمولاً نمی دانند که هیچ چیز باطنی ربطی به آن ندارد و هیچ خون آشامی مقصر نیست. فقط این که شخصی که با او خیلی سخت است در واقع به طور مرتب با شما منفعل و پرخاشگر است

رفتار پرخاشگرانه منفعل پرخاشگری است که به شکل اجتماعی قابل قبول بیان می شود ، در حالی که متجاوز در ظاهر از هنجارهای اجتماعی فراتر نمی رود.

(هنگامی که من به دنبال مطالبی برای مقاله بودم ، ناگهان متوجه شدم که دقیقا در کجا می توانید بسیاری از واکنش های منفعلانه و پرخاشگرانه را بیابید: در انجمن هایی که عروس ها از مادر شوهرشان شکایت می کنند. و تعدادی مثال تایپ کردم در اجتماع LiveJournal "مادرشوهر"). بنابراین نمونه ها:

• برای کریسمس ، مادر شوهرم یک جعبه با یک کوزه مربا به من داد. وقتی هدیه را باز کردم ، او گفت مربا برای همه مهمانان است ، نه فقط برای من ، و او به جعبه نیاز دارد.
• در طول جلسه عکس عروسی ، مادر شوهر با درخواست گرفتن عکس خانوادگی-چهار نفر از ما و بدون من-به عکاس مراجعه کرد. من آماده بودم فقط این مرد طاس کوچک را ببوسم که او گفت: "متأسفم ، خانم ، اما خانواده شما در حال حاضر نه تنها شامل چهار نفر هستند. عروس باید در هر عکس حضور داشته باشد!"
• مادرشوهرم یکبار کتاب مقدس ، گردنبندی با صلیب و کتاب آشپزی با عنوان نحوه پختن گوشت خوک را برای تولدم به من داد. روی کارت (با عیسی) نوشته شده بود که او امیدوار بود من نظرم را عوض کنم و بتواند مرا نجات دهد. آیا من اشاره کردم که یهودی هستم؟ من تمام 7 سال ازدواجمان به او می گفتم که قصد تغییر دین ندارم. شوهرش به او می گوید دیگر نگران هدایا نباش اگر نمی تواند به دین توجه کند. او افزود که من را دوست دارد و در نظر دارد که به یهودیت روی آورد! او برنامه ای برای چنین چیزی ندارد ، اما می خواست در بینی او را بکوبد.
• هر کریسمس مادر شوهرم شمعدانی شکسته به من می دهد. وقتی جعبه را باز می کنم ، متوجه می شویم که شیشه شکسته است. مادر شوهر هربار وانمود می کند که تعجب کرده و جعبه را می گیرد تا به مغازه برده و معاوضه کند. سال بعد همان هدیه را دریافت می کنم.
• مادر شوهر عاشق هدیه دادن است تا بین نوه ها بین خود دعوا کند. سال گذشته [35] او به بچه ها 35 دلار داد و گفت که هر دو بزرگتر باید هرکدام 12 بگیرند و کوچکترین - 11. هر سه به او نگاه می کردند که انگار دیوانه است ، و ما ، البته ، به او اجازه ندادیم رخ دادن.
• خانواده شوهر سابق من کریسمس هدایایی را رد و بدل کردند. ما یک زوج جوان با دو فرزند کوچک بودیم و برای خرید هدیه برای همه تلاش کردیم. در عوض ، آنها چیزهای بسیار عجیبی دریافت کردند و همیشه یک هدیه برای خانواده. به عنوان مثال ، یک قوطی آب نبات M&M برای همه. این باعث ناراحتی کودکان شد ، زیرا همه بچه ها هدیه خود را دریافت کردند و ما یک شیشه شیرینی برای خانواده دریافت کردیم. یکبار هر نوه هدیه ای واقعا خوب دریافت کرد و ما کتابی به ارزش 89 سنت دریافت کردیم. این آخرین باری بود که به آنجا رفتیم.
• نامادری شوهرم در حالی که دور بودیم به ما آمد و گلهای گلدانی را که روی ایوان من ایستاده بود ، دزدید. سپس او گفت که این کار را کرد زیرا ما هیچ چیزی به آنها در سالگرد ازدواجشان ندادیم. من هرگز این گلها را پس نگرفتم. به هر حال ، او هرگز برای سالگرد ما چیزی به ما نداد.

حتی انتخاب نمونه های خاص از بین داستانهای مختلف دشوار بود: با توجه به شکایات زنان ، مادر شوهرها در مسمومیت زندگی عروس های خود بسیار باهوش هستند.آنها در امور یک خانواده جوان دخالت می کنند ("برای شما آرزوی سلامتی می کنم!") ، در آستانه توهین هدیه می دهند (و وانمود می کنند که منظور آنها چنین چیزی نبوده است) ، اقدامات خاصی را از پسر و دخترشان اخاذی می کنند- قانون (قدردانی از یک چاقوی ارزان قیمت یا مطمئن باشید ، همیشه در آنجا به تعطیلات رفته و همانطور که پدرشوهر می گوید)…. خوب ، کلاسیک: برای نفوذ به اتاق جوانان در هر فرصتی ، حتی در نیمه شب ("من چیزهایی در آنجا دارم ، در کمد" یا "من فقط پتو را روی آنها راست می کنم - آنها مانند خواب می خوابند" کبوتر! ") در عین حال ، قابل توجه است که عروس ها (و حتی پسران) از مداخلات ، توصیه ها و هدایای ناخواسته ، اخلاقیات و نوازش ها چندان خوشحال نیستند. از آنجا که مردم کاملاً احساس می کنند که با آنها رفتار خشونت آمیزی صورت گرفته است ، جامعه ای ناخوانده به آنها تحمیل شده است ، آنها وارد مرزهای شخصی شده اند.

آیا پرخاشگری در این موارد نشان داده شد؟ بی شک. عروسهای عروس در همه داستانهای ذکر شده خشمگین بودند ، اگرچه آنها واکنش های متفاوتی نشان دادند (همه شروع به رسوایی نکردند).

آیا تجاوز به صراحت بیان شده است؟ خیر این اصل تجاوز منفعل است: چنین متجاوزی هرگز از مرزهای مورد قبول اجتماعی عبور نمی کند. به هر حال ، مرسوم است که به اقوام هدیه دهیم؟ خوب ، مادر شوهر آن را کاملاً اجتماعی خواهد کرد. آه ، هدیه ناموفق ظاهر شد - خوب ، همه هدایا موفق نیستند. اما از قلب پاک ، همراه با "نصیحت مادر". (در واقع ، ناخوانده - اما از نظر اجتماعی نیز قابل قبول است ؛ به هر حال ، این امر معمول است که یک زن مسن به یک جوان بی تجربه و جوان توصیه های خوبی کند).

یعنی ، با توجه به این که هنجارهای اجتماعی به شدت نقض نشده است ، عیب جویی از یک متجاوز منفعل دشوار است. اما قربانی ، قربانی کاملاً می داند که چگونه با او رفتار شد! قربانی خوشحال نیست و متقاعد کردن او خیلی آسان نیست: "مهم نیست ، اشکالی ندارد". او نسبت به خود احساس تجاوز کامل می کرد: او (یا فرزندانش) زیر دیگران قرار می گرفت ، با یک زن بالغ مانند یک احمق جوان رفتار می کرد ، یا هنگام توزیع ارزش های مادی ، به طور نمایشی از موقعیت خود محروم می شد. این همان چیزی است که وجود دارد - پرخاشگری ، فقط به شکل منفعل بیان می شود.

چگونه می توان پرخاشگری منفعل را شناخت؟

اوه ، وقتی شخصی به شما تجاوز منفعلانه نشان می دهد ، بلافاصله متوجه آن می شوید. ممکن است قبلاً این اصطلاح را ندانسته باشید ، اما یک تزریق دردناک را احساس خواهید کرد. متجاوز منفعل معمولاً بی ادب نیست ، وارد رویارویی آشکار نمی شود. او صدای خود را بلند نمی کند و خود را رسوا نمی کند - اما موقعیت های درگیری اغلب در اطراف او شعله ور می شود. به دلایلی ، بسیاری از مردم فقط می خواهند بی ادب باشند ، بر سر این فرد بی گناه فریاد بزنند. و حتی پس از یک ارتباط کوتاه مدت با چنین افرادی ، می خواهید روح خود را از بین ببرید - این بسیار ناخوشایند و دشوار می شود ، روحیه بسیار خراب می شود.

چنین افرادی غالباً خود را می دانند که بسیاری از "بدخواهان" یا افراد بد و بدخواه در اطراف آنها هستند. یک استراتژی منفعلانه و پرخاشگرانه این است که خود آزاری را تحمل کرده و سپس از شخصی که مایل به گوش دادن است شکایت کرد (و کسی که "پس نمی فرستد").

منفعل پرخاشگر چیزی نمی خواهند - آنها شکایت و سرزنش می کنند. آنها نمی پرسند - آنها به طور تصادفی راهنمایی می کنند (و به این ترتیب بعداً عیب نمی یابند). آنها هرگز در مشکلات خود مقصر نیستند - خوب ، حداقل خود آنها به آن اعتقاد ندارند. دیگران مقصر هستند ، سرنوشت بد ، سیستم آموزشی بد ، "همه چیز در این کشور به این ترتیب مرتب شده است" و غیره. (به هر حال: یکی از م effectiveثرترین روش های روان درمانی این است که به تدریج فردی را با رفتارهای منفعلانه و تهاجمی به درک نحوه رفتار خود در واکنشهای دیگران برساند. به دلایلی ، افراد عادی و عادی نیستند وقتی دوز پرخاشگری منفعل دریافت می کنند ، خوشحال می شوند. "با بهترین نیت ، آموزش مجدد" ، خوب است؟).

در اینجا لیستی کوتاه از پرخاشگری منفعل وجود دارد:

• به طور مستقیم در مورد خواسته ها و نیازهای آنها صحبت نکنید (اشاره کنید یا در سکوت انتظار داشته باشید که دیگران آنها را بدون کلمات درک کنند). آنها هرگز به صراحت نمی گویند چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند - شما همیشه باید حدس بزنید. آنها در مورد چنین افرادی می گویند: "شما نمی توانید او را راضی کنید"؛
• آنها ابتدا رسوایی را شروع نمی کنند ، اگرچه اغلب آن را تحریک می کنند.
• در موارد بسیار دشوار ، آنها حتی می توانند "جنگ چریکی" را علیه فردی که دارای اراده بد است برانگیزند - شایعات ، توطئه علیه "مجرم" مشکوک.
• غالباً آنها تعهدات را نقض می کنند: آنها قول می دهند ، و سپس به خرابکاری ، شرکتی استادانه عمل نمی کنند. نکته این است که فرد منفعل پرخاشگر در ابتدا مخالف بود و نمی خواست آنچه را که با او توافق شده بود انجام دهد ، اما نمی توانست "نه" بگوید. بنابراین او گفت بله و به سادگی کاری نکرد. و او قصد نداشت فوراً؛
• آنها اغلب دیر می کنند: این نیز نوعی مقاومت منفعل است ، هنگامی که باید به جایی بروید که نمی خواهید.
• این وعده اغلب به بهانه های مختلف برای مدت طولانی به تعویق می افتد. آنها با بی میلی ، ضعیف و در آخرین لحظه اجرا می شوند. به هر حال ، امروزه به تعویق انداختن مد روز نیز می تواند نوعی پرخاشگری منفعل باشد.
• اغلب غیرمولد هستند ، آنها از به اصطلاح استفاده می کنند. "اعتصاب ایتالیایی" - یعنی به نظر می رسد آنها این کار را انجام می دهند ، اما هنوز هیچ نتیجه ای وجود ندارد. این یک راه دیگر برای گفتن غیر مستقیم است: "من این را دوست ندارم ، نمی خواهم این کار را انجام دهم!" ، در حالی که وارد درگیری آشکار نمی شوم.
• به هر حال ، افراد پرخاشگر منفعل اغلب به عنوان افراد غیرقابل اعتماد شهرت دارند که نمی توان به آنها اعتماد کرد - دقیقاً به دلیل ویژگی های فوق.
• آنها غیبت می کنند ، از دیگران (پشت چشم) شکایت می کنند ، ناراحت می شوند. غالباً آنها از این که دیگران بد رفتار می کنند ، ناراضی و ناراضی هستند ، جهان بی انصافی است ، دولت اشتباه است ، روسا احمق هستند ، در محل کار به شدت وحشتناک هستند و قدر نمی دانند و غیره. آنها علت مشکلات خود را در خارج می بینند ، به هیچ وجه با اعمال خود همراه نیستند. آنها دیگران را به دلیل خواسته های نامعقول ، به دلیل بی انصافی مقامات در قبال آنها ، به دلیل این واقعیت که تلاش های آنها مورد قدردانی قرار نمی گیرد ، سرزنش می کنند (آنها به ویژه پشت سر خود می پسندند که مقامات هر درجه ای را متهم و تحقیر می کنند).
• انتقادی و طعنه آمیز. آنها در توانایی "فرود آوردن" شخصی با یک کلمه سمی و بی ارزش ساختن دستاوردها یا نیات خوب او به اوج بالایی می رسند. آنها به طور فعال انتقاد می کنند و عملاً تحسین نمی کنند - زیرا این امر به دیگران اجازه می دهد با اطلاع از آنچه شخص منفعل پرخاشگر دوست دارد یا دوست ندارد "قدرت پیدا کند".
• آنها به طرز ماهرانه ای از بحث مستقیم مشکلات اجتناب می کنند. آنها با سکوت "مجازات" می کنند. آنها سرسختانه توضیح نمی دهند که از چه چیزی آزرده شده اند ، اما به صورت غیر شفاهی روشن می کنند که این جرم قوی است و جبران آن آسان نخواهد بود. آنها طرف مقابل را برای ابراز نارضایتی و اولین گام ها در درگیری تحریک می کنند (درگیری هنوز در حال شعله ور شدن است ، اما از نظر فنی آن را منفعل-تهاجمی آغاز نکرده است ، به این معنی که او مقصر نیست ، بلکه حریف است) ؛
• در طول مشاجرات آشکار ، فرد منفعل-پرخاشگر شخصی می شود ، پیر را به یاد می آورد ، می داند که حریف را در چه چیزی مقصر می داند و سعی می کند تا سرزنش را بر دوش دیگران بگذارد.
• تحت پوشش مراقبت ، آنها طوری رفتار می کنند که گویی طرف مقابل ناتوان ، احمق ، حقیر و غیره است. (یک مثال کلاسیک زمانی است که عروس خانم نظافت آپارتمان را به پایان می رساند و متوجه می شود که مادر شوهر با پارچه ای می خزد و کف تازه شسته شده را پاک می کند. به سوالات شگفت زده زن جوان ، مادرشوهر با دقت می گوید: "اوه ، عزیزم ، مهم نیست ، فقط ما رسم داریم خانه تمیز است."
• به طور طبیعی ، پس از چنین تجلی تجاوز منفعل ، عروس بی سر و صدا عصبانی می شود ، اما بی ادبی با لحن مودبانه و "مراقبت" ظاهری پذیرفته نیست-خوب ، این بدان معناست که رسوایی رخ خواهد داد در خانواده جوان عصر).