صداقت متقابل همسران به عنوان زیر بنای معنوی و اخلاقی خانواده

تصویری: صداقت متقابل همسران به عنوان زیر بنای معنوی و اخلاقی خانواده

تصویری: صداقت متقابل همسران به عنوان زیر بنای معنوی و اخلاقی خانواده
تصویری: ده دقیقه مهارت همسر داری (نکاتی که خوشبختی به همراه می اورد ) 2024, آوریل
صداقت متقابل همسران به عنوان زیر بنای معنوی و اخلاقی خانواده
صداقت متقابل همسران به عنوان زیر بنای معنوی و اخلاقی خانواده
Anonim

روسیه از نظر تعداد طلاق تقریباً یک ربع قرن پیشرو بوده است. طبق آمار اداره ثبت ، ما از 50 درصد به 70 درصد از زوج های متاهل از تعداد خانواده هایی که در یک سال خاص ثبت شده اند ، تقسیم شد. دلایل زیادی برای طلاق وجود دارد: همسران خانه شخصی ندارند ، درآمد کم ، وابستگی به والدین ، اعتیاد به الکل ، اعتیاد به قمار ، خشونت خانگی ، بی فرزندی ، ناسازگاری جنسی ، خیانت و موارد دیگر. اما ساده لوحانه و اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم همه این مشکلات در گذشته وجود نداشته است. در حقیقت ، خانواده ها ، به ویژه خانواده های جوان ، همیشه با مشکل روبرو بوده اند: از نظر مالی ، جسمی ، اخلاقی دشوار. علاوه بر این ، بدیهی است که در تعدادی از موقعیت ها قبلا حتی مشکل تر بود. با این حال ، واقعیت باقی می ماند: در دهه های گذشته ، قرن ها و حتی هزاره ها ، همسران با تحصیلات بسیار کمتر از امروز ، در شرایط بسیار راحت و اقتصادی زندگی می کردند ، با مشکلات مختلف بسیار بهتر کنار آمدند ، با موفقیت بر آنها غلبه کردند و خانواده های خود را حفظ کردند.

متناقض ، این درست است! این یک س reasonableال منطقی را مطرح می کند: چه چیزی به شوهران و همسران گذشته کمک کرد تا با موفقیت ترین مشکلات را برای خانواده های خود برطرف کنند؟ چه عوامل و شرایطی برای آنها موثر بوده است؟ منابع آنها ، کلید یک ازدواج شاد و مادام العمر چه بود؟ من به عنوان یک روانشناس خانواده با بیش از یک ربع قرن تمرین ، و همه چیز را با نام اصلی خود صدا می زنم ، معتقدم که حداقل هفت "کلید" ذخیره کننده وجود داشت:

1. به لطف یک دین واحد و یک فضای اجتماعی ، آموزشی و فرهنگی ، همسران دارای ارزشهای معنوی مشترک ، یک فرهنگ مشترک و بنابراین یک مبنای ذهنی بودند که زمینه مذاکره ای عالی ایجاد کرد ، به زن و شوهر کمک کرد نه تنها زبان مشترکی داشته باشید ، اما از همان ابتدا آن را داشته باشید. حتی در ابتدای رابطه ، آن را در طول زندگی حفظ کنید.

2- همسران همیشه اهداف بلند مدت مشترکی داشته اند. این امر در درجه اول به این دلیل بود که آنها به طور معمول در یک تولید مادی (کشاورزی ، دامداری ، صنایع دستی ، تجارت و غیره) مشارکت داشتند. و ثانیاً ، با نیاز به زایمان و پرورش هرچه بیشتر این کودکان ، که متعاقباً به تأمین والدین در دوران پیری و بیماری کمک می کند. (به هر حال ، حقوق بازنشستگی و تامین اجتماعی در آن زمان وجود نداشت). درک متقابل کامل در مورد این اهداف همان درک متقابل کامل را در مورد سایر مسائل خانوادگی و دیگر مسائل ایجاد کرد.

3. به عنوان "سلول جامعه" ، یک سلول اساسی اجتماعی ، خانواده تحت کنترل و سرپرستی مداوم ساختارهای اجتماعی بالاتر - قبیله پدری و (یا) مادری ، قبیله ، کلیسا ، ایالت و غیره بود. همه این ساختارها می توانند تغییراتی را در سازماندهی زندگی خانوادگی ایجاد کنند ، تحریم های مختلفی را برای همسران اعمال کنند و غیره. آنها همچنین در مراقبت از کودکان ، از بین بردن خطر گرسنگی و غیره کمک کردند. این امر باعث افزایش مسئولیت همسران در قبال رفتارهای خانوادگی آنها می شود ، زیرا آنها نیازی ندارند چهره خانواده خود را در مقابل جامعه از دست بدهند.

4. فقدان جایگزین خانواده ، هنگامی که مردان و زنان طیف وسیعی از شرکای جنسی احتمالی نداشتند ، انتخاب گسترده ای از همسران و شوهران وجود نداشت ، که این امر باعث می شد مردان و زنان برای "خطرات" موجود بسیار ارزش قائل شوند ، تا از این خطرات جلوگیری شود. که می تواند برگشت ناپذیر باشد

5. ثبات زیاد نظام های اجتماعی. از این رو ، واقعیت کوچک یافتن شریک خانواده در اقشار موفق اجتماعی و بی معنی بودن آشکار یافتن شریک در اقشار کم موفقیت اجتماعی (از نظر ثروت ، درآمد ، تحصیلات و غیره).بنابراین ، کاهش نیازهای اجتماعی و مادی ، کاهش منافع شخصی متقابل زن و شوهرها که از قشرهای تقریباً همگن جامعه هستند ، و بنابراین کاهش انتقادات متقابل در محور "اعتبار - چشم انداز".

این امر همچنین شامل کندتر شدن (در مقایسه با جامعه موبایل مدرن) رشد موفقیت های اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی اعضای خانواده (رشد موقعیت ، درآمد ، اقتدار ، نفوذ و غیره) است که به "نصف" آنها اجازه می دهد. برای سازگاری مثرتر تحت تغییرات جاری ، در آنها متناسب باشید ، آنها را جدا کنید. از "پارچه تا ثروت" ، یعنی از موقعیت پایین تر به مدیران و مالکان در یک روز رشد نکردند ، و بنابراین "سرگیجه از موفقیت" بدنام بوجود نیامد ، "سرخوشی مجاز" بوجود نیامد ، این اتفاق نیفتاد منجر به بیگانگی از اعضای خانواده شود.

6. سطح بالای کار بدنی ، خستگی جسمانی روزانه ، سختی های عمومی زندگی ، همسران را به سمت کاهش نیازهای ظاهری و فعالیت جنسی یکدیگر سوق می دهد. بنابراین ، حداقل طلاق ها و خیانت ها به دلیل این واقعیت است که فردی در یک زن و شوهر از اضافه وزن ، غفلت عمومی یا عدم تمایل جنسی شریک زندگی ناراضی است.

7. همسران ، زندگی و افکار آنها ، کاملاً "شفاف" برای یکدیگر بودند. زن و شوهر به خوبی منابع و میزان درآمد یکدیگر ، حلقه اجتماعی ، برنامه روزانه ، جلسات و ارتباط با افراد دیگر و غیره را به خوبی می دانستند. این صداقت و شفافیت مبنایی عالی برای درک متقابل کامل و اعتماد متقابل در خانواده ها بود ، احساس "نزدیکی" را ایجاد کرد ، که بلافاصله سطح درگیری بین همسران را کاهش داد ، و خوش بینی کلی آنها را در زندگی خانوادگی افزایش داد.

این هفت شرایط بود که "تقویت کننده" داخلی بود که مانند میله های فولادی در بتن ، ساختار خانواده را تقویت کرد و اطمینان داد که همسران با موفقیت از سخت ترین شرایط زندگی و برخوردهای شخصی در زوجین عبور می کنند.

البته ، ما نمی توانیم و نمی خواهیم زمان را به عقب برگردانیم. بسیاری از موارد فوق قبلاً به تاریخ تبدیل شده است. با این وجود ، داشتن یک ابزار اجتماعی با هفت دکمه تنظیم ، حتی در صورت خرابی یا "گیر کردن" دو یا سه مورد از آنها ، ممکن است از دکمه های موجود به شدت استفاده کنیم و در نتیجه کمبودهای اجتماعی و خانوادگی را جبران کنیم. و به طور کلی ، جامعه مدرن روسیه می تواند و باید ناپدید شدن دکمه های شماره "4" ، "5" و "6" در گذشته را با توجه بیشتر به دکمه های "1" ، "2" ، "3" و "جبران کند. 7 اینچ ، پتانسیل آن بسیار زیاد است.

در مورد دکمه شماره "1" - ایجاد یک فضای معنوی ، اخلاقی و فرهنگی واحد در کشور و خانواده ، به طوری که مردان و زنان از هر قشر ملی ، اجتماعی ، دارایی و آموزشی جامعه مدرن روسیه این فرصت را داشته باشند "به یک زبان" فقط به عنوان یک زبان ، بلکه روانی ، روانی ، به زبان برخی ارزشها صحبت کنید. با تلاش دولت ، کلیسا ، جامعه ، این نه تنها در اصل امکان پذیر است ، بلکه در مدت زمان نسبتاً کوتاهی نیز امکان پذیر است - در یک نسل ، در بیست تا سی سال ، اگر این کار در اسرع وقت آغاز شود.

در این مقاله ، من می خواهم به ویژه روی دکمه شماره "7" ، صداقت متقابل همسران به عنوان اساس معنوی و اخلاقی خانواده ، بپردازم. برای هیچ کس پوشیده نیست که رویارویی جهانی تمدن ها اتفاق می افتد و خواهد افتاد: غربی (آتلانتیک) ، روسی ، عربی ، ترکی ، چینی ، هندی ، ژاپنی ، آفریقایی و آمریکای جنوبی در حال ظهور ، و غیره. و این رویارویی نه تنها در حوزه های سیاسی ، نظامی ، اجتماعی و اقتصادی ، بلکه بیشتر و بیشتر در حوزه فرهنگ صورت می گیرد. به هر حال ، تخریب فرهنگ ، هویت فرهنگی آغاز نابودی قدرت اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و سپس نظامی تمدن دیگری است.رویارویی فرهنگی غالباً علیه ارزشهای خانوادگی است ، خانواده به عنوان واحد اجتماعی جامعه ای که مبارزه با آن در حال انجام است.

و در مورد دکمه شماره "7" ، به عنوان یک روانشناس خانواده ، متأسفانه متذکر می شوم که مدل به اصطلاح "فضای شخصی" اجباری همسران به شدت به جامعه روسیه ، مردان و زنان ما تحمیل می شود. بر اساس آن ، همسران نیازی به دانستن موارد زیر ندارند:

- تاریخ زندگی "نیمه" آنها ؛

- محل کار ، حرفه ، فعالیت فعلی آنها ؛

- منابع درآمد ، اندازه هزینه ها ؛

- برنامه روز آنها ؛

- دایره و ماهیت ارتباطات شخصی آنها ، ارتباط در شبکه های اجتماعی ، تلفن همراه و غیره ؛

گفته می شود که همسران حتی نباید تلفن همراه یا رایانه لوحی یکدیگر را بردارند ، نباید رمز عبور تلفن ، ایمیل یا حساب های شبکه اجتماعی خود را بدانند ، نباید علاقه مند باشند که چه کسی و چرا به عزیز خود هدیه ارزشمندی داده است و غیره.d.

در چارچوب این مدل ، حتی بدون بحث خاص در مورد عقد ازدواج یا به صورت شفاهی ، در هنگام ازدواج ، همسران حق دارند به طور مخفیانه اموال منقول یا غیرمنقول را برای خود یا بستگان یا دوستان خود بدست آورند ، آخر هفته ها و تعطیلات خود را جدا کنند (از جمله سفرهای خارج از کشور) ، برای هیچ چیز به یکدیگر گزارش ندهید.

ایده کلی این مدل از روابط "آزاد" به سبک غربی ساده است: زن و مرد تنها برای تولد و تربیت فرزندان معمولی و فقط تا حدی برای برقراری روابط صمیمی و خانواده مشترک خانواده ایجاد می کنند.. بقیه آنها می توانند و حتی باید از ارتباط با افراد دیگر دریافت کنند.

از اجرای این طرح چه چیزی خراب می شود؟ از نظر من ، اعتماد متقابل همسران در حال فروپاشی است. از این رو ، صداقت متقابل به طور خودکار رابطه زناشویی را ترک می کند. از این گذشته ، اگر بسیاری از مواردی که با یک معشوق موافق نیست به سختی او را خوشحال می کند ، حتی اگر باعث رسوایی و طرد شود ، می توانیم در مورد کدام صداقت صحبت کنیم؟ در حقیقت ، می توان با اطمینان گفت که بخش قابل توجهی از طلاق ها در روسیه ناشی از این واقعیت است که بسیاری از زنان و شوهران "با پای خود رای می دهند" علیه استفاده نمایشی "نیمی از خانواده" از اصول آزادی شخصی در خانواده و "فضای شخصی همسران در ازدواج". از این گذشته ، مردان و زنان ما که با ارزشهای سنتی روسیه تربیت شده اند ، هرگز نمی فهمند چگونه می توان در ازدواج با فردی زندگی کرد که طبق سیستم ارزیابی ما "زندگی دوگانه ای دارد" یا "خاکستری" است. منطقه "که برای شریک ازدواج او مات است. … تعجب آور نیست که بسیاری از بازی های "متقابل" در روابط رایگان ، خیانت و طلاق از این طریق ناشی می شود. چرا ، در واقع ، کودکان روسی ما رنج می برند.

در همین حال ، صداقت متقابل همسران در سیستم ارزشهای سنتی تمدن روسیه چیزی بیش از یکی از مهمترین پایه های معنوی و اخلاقی خانواده نبود. به اصطلاح "فضای شخصی" تحمیل شده توسط ارزشهای لیبرال غربی ، در واقع چیزی بیش از یک ابزار برای از بین بردن وحدت همسران نیست ، یک ابزار برای از بین بردن خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی. و "روابط آزاد" بین همسران یک مدل جهت مخالف است ، نه تنها برای یک خانواده خاص روسی ، بلکه برای هر خانواده ای در جهان.

بنابراین ، من موارد زیر را اساساً مهم می دانم:

- صداقت متقابل همسران به عنوان زیربنای معنوی و اخلاقی خانواده باید بدون توجه به تفاوت های اعترافی ، ملی و سایر معیارها به طور کلی در سیستم ارزش جامعه روسیه به عنوان یک استاندارد عمومی شناخته شود.

- در چارچوب دوره "مطالعات خانواده" برنامه ریزی شده برای اجرای سیستم آموزش متوسطه عمومی در روسیه در سالهای آینده ، مفهوم "فضای شخصی همسران" باید مورد انتقاد موجه قرار گیرد.

- باید مورد انتقاد مشابهی از زبان اعضای معتبر جامعه روسیه (سیاستمداران ، نمایندگان اعترافات مذهبی ، شخصیت های فرهنگی ، تجار ، ورزشکاران و غیره) قرار گیرد.

- تربیت جوانان روسی باید بر اساس ایجاد اعتماد متقابل بین همسران انجام شود ، که از نظر فنی تنها بر اساس شفافیت متقابل در زندگی همسران قابل دستیابی است.

تنها با قرار گرفتن در این موقعیت ، تنها با تقویت اهمیت دکمه شماره 7 در خانواده ، جامعه روسیه می تواند بر غلبه بر بحران طولانی مدت خانواده روسیه به عنوان یک نهاد اجتماعی ، بر حل (از جمله) مشکلات جمعیتی حساب کند. برگرفته از این ، در حفاظت واقعی از مادری و دوران کودکی. در واقع ، به طور کلی ، مبارزه برای اعتماد و شفافیت در روابط بین همسران در یک خانواده روسی یکی از جبهه های مبارزه بزرگ برای بقا و آینده روسیه ، تمدن عمیقاً متمایز ما روسیه است. و ما حق نداریم در این مبارزه شکست بخوریم

توصیه شده: