10 تمرین برای تقویت همدلی

فهرست مطالب:

تصویری: 10 تمرین برای تقویت همدلی

تصویری: 10 تمرین برای تقویت همدلی
تصویری: هوش هیجانی یا EQ چیست ؟10 تکنیک عالی قدرتمند برای تقویت هوش هیجانی یا EQ شما . 2024, ممکن است
10 تمرین برای تقویت همدلی
10 تمرین برای تقویت همدلی
Anonim

همدلی یک همدلی آگاهانه با وضعیت عاطفی فعلی شخص دیگر است. این بدان معناست که شما احساسات و عواطف افراد دیگر را تشخیص می دهید ، می دانید چگونه آنها را آرام کنید و به آنها کمک کنید تا از شرایط سخت روانی و احساسی خارج شوند.

فواید همدلی

  • همدلی مردم را دور هم جمع می کند. وقتی با فردی با همدلی رفتار می شود ، متقابلاً متقابلاً تمایل پیدا می کند. اگر همدل هستید ، مردم به سمت شما کشیده می شوند: می توانید یک رهبر بزرگ باشید.
  • همدلی شفا می دهد. احساسات منفی روان و سلامت جسمی فرد را از بین می برد ، در حالی که نشان دادن همدلی به التیام زخم ها کمک می کند.
  • همدلی باعث ایجاد اعتماد می شود. هر کس ، حتی بی اعتماد ترین فرد ، به مرور شروع به اعتماد به شما می کند ، اگر علاقه شدید به او داشته باشید و احساس او را درک کنید.
  • همدلی با انتقاد ناسازگار است. اکثر مردم دائماً از عزیزان خود انتقاد می کنند ، بدون اینکه به این فکر کنند که چگونه به غرور آنها آسیب می رساند. با ایجاد همدلی ، متوجه می شوید که چه چیزی باید گفته شود و چه چیزی نه.

اکثر مشاغل مدرن نیاز به همدلی قوی دارند. اما حتی اگر برنامه نویس یا سازنده باشید ، باز هم می خواهید نحوه ایجاد روابط خوب با دیگران را بیاموزید. آیا می توانید همدلی را بیاموزید؟

روانشناس دانیل کیران ده تمرین همدلی را برای کودکان و بزرگسالان ارائه می دهد. برخی از وظایف به کمک دیگران نیاز دارند ، در حالی که برخی دیگر را خودتان می توانید انجام دهید.

1. ایجاد واژگان احساسی خود

توضیحات: رهبر تمرین را معرفی می کند و می گوید ایجاد یک واژگان برای احساسات و احساسات مختلف به ایجاد جملات موثر برای بیان احساسات کمک می کند. شما می توانید لیست گسترده ای از احساسات را در اینترنت پیدا کنید - روانشناسان از 200 تا 500 حالت احساسی را شمارش می کنند.

احساسات را می توان به صورت مثبت ، دردناک (منفی) و خنثی طبقه بندی کرد. شادی ، هیجان ، آرامش ، آرامش ، امید را می توان مثبت در نظر گرفت. منفی - ترس ، عصبانیت ، گناه ، غم ، پوچی ، عزت نفس پایین ، ناامیدی. خنثی - تعجب ، کنجکاوی ، علاقه.

به نوبه خود ، احساسات دردناک را می توان به سنگین و سبک تقسیم کرد. سنگین می تواند عصبانیت ، سرخوردگی ، عصبانیت باشد ، در حالی که نور غم ، گناه ، پوچی ، عزت نفس پایین است.

اگر خودتان تمرین می کنید ، یک تکه کاغذ بردارید و تمام احساسات و احساساتی را که در طول روز تجربه می کنید بنویسید. برای انجام این کار ، ابتدا دقیقاً مشخص کنید که چه نوع فعالیتی را انجام می دهید. به عنوان مثال: من از خواب بیدار شدم ، خودم را مرتب کردم ، تمریناتم را انجام دادم ، لباس پوشیدم ، بوی قهوه را شنیدم ، سر کار رفتم ، مشاجره مردم را شنیدم ، صدای خنده مردم را شنیدم ، وارد اتاق شدم ، پشت میز نشستم ، به حرف معلم گوش دادم ، تکمیل کردم کار ، ناهار خوردن ، والدین را دید ، با دوستان بازی کرد ، شام خورد ، به رختخواب رفت. همانطور که می بینید ، حتی فعالیت های کوچک نیز اهمیت دارند. واقعیت این است که هرگونه تغییر در فعالیت به طریقی احساسات ، خلق و خوی شما را تغییر می دهد. به همه چیزهایی که در طول روز احساس می کنید توجه کنید و سعی کنید احساس خود را دقیقاً تعریف کنید.

نتایج تمرین:

  1. چه چیزهای جدیدی در مورد احساسات و احساسات خود آموخته اید؟
  2. آیا می دانید آگاهی از احساساتی که در آن لحظه احساس می کنید چیست؟
  3. آگاهی از احساسات شما چگونه بر درک شما از احساسات و احساسات دیگران تأثیر گذاشته است؟
  4. در مورد رابطه بین احساسات خاص و فعالیتهای خاص چه نتیجه ای می توان گرفت؟ چرا در یک موقعیت احساسات مثبت و در موقعیت دیگر احساسات منفی را تجربه می کنید؟

2. شناخت احساسات و افکار

توضیحات: در این تمرین ، شما یک جمله را کامل می کنید که با کلمات "من احساس می کنم …" و به دنبال آن یک احساس شروع می شود. به یاد داشته باشید ، می توانید لیستی از احساسات را در اینترنت پیدا کنید. بهترین انتخاب شما این است که احساسات را بنویسید و در صورت مواجهه با احساسات جدید به صورت دوره ای دوباره پر کنید.

مثال ها:

  • وقتی دوستم را می بینم احساس خوشبختی می کنم.
  • وقتی نقاشی می کنم خوشحال می شوم.
  • وقتی متوجه می شوم که پاییز در راه است ، ناراحت می شوم.

به یاد داشته باشید که فکر ، برخلاف احساسات ، با عبارت "من احساس می کنم" در زمینه "من فکر می کنم" ، "من معتقدم" بیان می شود. به عنوان مثال ، وقتی می گویید "فکر می کنم گیتار زدن جالب است" ، این نظر شماست ، فکر شماست ، اما نه احساسات.

نتایج تمرین:

تفاوت بین اندیشه و احساس چیست؟

اندیشه ایده و نظر است ، احساس احساس است.

3. ایجاد پیشنهادات

توضیحات: وظیفه شما ایجاد یک جمله ، داشتن الگو و جایگزینی لیست آماده احساسات شما است. الگوی تمرین تیمی و فردی:

"احساس می کنید _ چون _. من درست می گویم؟"

"من احساس می کنم _ چون _."

به یاد داشته باشید که می توانید کاملاً هر احساسی را جایگزین کنید: عصبانیت ، عصبانیت ، شادی ، افسردگی ، پوچی ، سردرگمی.

مثالها: در اینجا دو مثال از موقعیت هایی وجود دارد که در آن فرد از نظر همدلی جمله صحیح را ایجاد می کند.

جیل صورتش را اخم کرد و گفت دوستش فقط بلند شد و رفت

پاسخ همدلانه: "جیل ، از اینکه دوستت رفت ناراحت شدی؟ من درست می گویم؟".

پدرم خیلی خسته به خانه آمد و گفت تازه کارش را از دست داده است

پاسخ همدلانه: "بابا ، آیا نگران از دست دادن شغل خود هستید؟ من درست می گویم؟"

این مثالها آنقدر ساده هستند که ممکن است خیلی بدیهی به نظر برسند. با این حال ، اگر زندگی خود را با دقت تجزیه و تحلیل کنید ، ممکن است متوجه شوید که غالباً احساسات و احساسات دیگران را نادیده گرفته اید و درگیر مشکلات خود شده اید.

مثالهای کاربردی: برای هر یک از موارد زیر ، یک پاسخ همدلانه ارائه دهید.

  1. برادرت با گریه به خانه آمد و گفت که در مدرسه نام مستعار توهین آمیز به او داده اند.
  2. همکلاسی شما ، که امروز نام مستعار توهین آمیز به او داده شد ، آرام و سرش پایین نشسته است.
  3. دوست شما گفت نمی خواهد به خانه برود چون در امتحان مردود شد.
  4. دوست شما گفت نمی تواند شما را به محل خود دعوت کند زیرا مادرش بیمار است.
  5. کارمند شما تنها روی میز شام نشسته است ، نهار خود را نمی خورد و یا صحبت می کند.

نتایج تمرین:

  • هنگام ایجاد جملاتی که همدلی را نشان می دهند ، چه س questionsالات و چالش هایی دارید؟
  • چرا اینقدر مهم است که بررسی کنید آیا احساسات شخص را درست تفسیر کرده اید؟

4. تنظیم مجدد نقشها

توضیحات: همدلی زمانی خود را نشان می دهد که خود را به عنوان شخص دیگری تصور کنید. می توانید این تمرین را به صورت گروهی یا جداگانه انجام دهید ، اما سپس باید تمرین خود را تحت فشار قرار دهید. همه دوستان و بستگان خود را به خاطر بسپارید ، لیستی از این افراد تهیه کنید. سپس به نوبت به این نقش ها عادت کنید.

به سوالات پاسخ دهید:

  1. اسم شما چیست؟
  2. سن شما چقدر است؟
  3. کتاب های مورد علاقه شما چیست؟
  4. تعطیلات کجا رفتید؟
  5. چه چیزی را بیشتر دوست دارید؟
  6. چه چیزی بیشتر از همه شما را ناراحت می کند؟
  7. چه چیزی شما را هیجان زده می کند؟
  8. در چه شرایطی احساس نوستالژی می کنید؟
  9. از چی میترسی؟
  10. شما بیشتر به چه یا چه کسانی امیدوار هستید؟

ماهیت تمرین این است که دیگر به مشکلات خود فکر نکنید و به احساسات طرف مقابل و دلیل آن فکر کنید. می توانید لیست خود را تهیه کنید یا حتی می توانید سفری خیالی را آغاز کنید.

نتایج تمرین:

  • از فرد مورد نظر بپرسید که آیا حدس های شما در مورد او درست است. کجا حق دارید و کجا غلط؟
  • چه احساسی دارید که به عنوان افراد مختلف رفتار می کنید؟

5. تقلید

توضیحات: این تمرین به صورت جفت انجام می شود. نفر اول (سخنران) از خاطرات خوش یا هیجان در مورد یک رویداد آینده صحبت می کند. شخص دوم (تکثیر کننده) ، همانطور که گفته شد ، احساس واقعی اوست ، که گوینده آن را تجربه می کند. ماهیت تمرین این است که دستگاه کپی کننده ، با دانستن این که گوینده چه احساسی را تجربه می کند ، شروع به تشخیص هوشیارانه احساسات دیگران می کند.

مثال:

سخنران: "من می خواهم هفته آینده به دیدار والدینم بروم."

کپی کننده: "و من از این بابت احساس خوشبختی می کنم."

سخنران: "مادرم بهترین پایهای دنیا را می سازد."

کپی: "وقتی آنها را می خورم دوست دارم."

وقتی گوینده پیشاپیش اطلاع ندهد که آیا از گفته های خود خوشش می آید یا نه ، کار می تواند پیچیده باشد.بنابراین ، دستگاه تکثیر کننده باید حدس بزند.

نتایج تمرین:

بعد از اینکه دو نفر جای خود را عوض کردند و دوباره تمرین را پشت سر گذاشتند ، سوالات زیر را از خود بپرسید:

  1. گوینده بودن و شنیدن صدای دوبله درباره حدس های او چگونه است؟
  2. دوبله شدن و حدس زدن احساسات واقعی گوینده چگونه است؟
  3. سخت ترین قسمت چه بود؟
  4. تشخیص چه احساساتی سخت ترین بود؟ کدوم راحت ترن؟
  5. این تمرین چگونه به من در شناخت شخص کمک کرده است؟

6. گوش دادن همدلانه

توضیحات: تمرین دیگری که برای آن به شریک نیاز دارید. ماهیت اصلی آن این است که به شخص در مورد آنچه برای او مهم است گوش دهید و جمله ای بسازید که آنچه را که در همان زمان احساس می کند به طور دقیق منتقل کند. به یاد داشته باشید که همدلی به این معنی است که افکار و احساسات خود را کنار بگذارید و سپس به احساسات و تفکر طرف مقابل توجه کنید.

در مورد چیزی صمیمی و برای شما اهمیت زیادی قائل شوید. در مورد آن صحبت کنید ، سعی کنید تا آنجا که ممکن است وضعیت را با جزئیات بیشتر توصیف کنید ، بدون اینکه هیچ سرنخی ارائه دهید. مکث هایی را انجام دهید که طی آن شریک زندگی شما به شما بگوید در مورد چه چیزی فکر می کردید و در گذشته و حال چه احساسی داشتید. تمرین را تکرار کنید ، نقش ها را معکوس کنید. به خاطر داشته باشید که بهتر است در فرض خود اشتباه کنید تا اینکه اصلاً آن را با صدای بلند صدا نزنید. همچنین ، اگر احساسی که فرد احساس می کند را اغراق کنید اشکالی ندارد - برای مثال ، تحریک را عصبانیت و عصبانیت را خشم نامید. شما یاد می گیرید و تنها با آزمایش و خطا می توانید به موفقیت جدی برسید.

نتایج تمرین:

  1. شنونده بودن چه حسی دارد؟ سخت ترین قسمت چه بود؟
  2. قصه گو بودن چه حسی دارد؟
  3. وقتی فرد در مورد احساس شما حدس زد ، چه احساسی داشتید؟

7. تبدیل شدن به فردی متفاوت

توضیحات: برای تکمیل این تمرین از دو دوست نزدیک کمک بگیرید. موارد زیر را انجام دهید:

  1. بین سه بازیگر دیالوگ بنویسید. به عنوان مثال: قربانی ، قلدر ، تماشاچی یا خریدار انتخابی ، فروشنده آسیب دیده و تماشاچی. شما می توانید گزینه های خود را ارائه دهید.
  2. هر سناریو سه بار بازی می شود و با هر اجرا افراد نقش ها را تغییر می دهند. بنابراین ، شما نقش قربانی ، قلدر و ناظر را بازی می کنید.
  3. پس از اتمام تمرین ، همه شرکت کنندگان برداشتهای خود را از افکار ، احساسات و احساسات خود به اشتراک می گذارند.

نتایج تمرین:

  1. به عنوان قربانی چه احساساتی را تجربه کردید؟
  2. به عنوان قلدر چه احساساتی را تجربه کردید؟
  3. شما به عنوان ناظر چه احساساتی را تجربه کردید؟
  4. در پایان تمرین چه تصمیماتی گرفتید؟

8. درک تاریخ

توضیحات: این تمرین به شما یاد می دهد که داستان شخص دیگری را درک کنید.

  1. از دوست نزدیک خود بخواهید در مورد کسی که از آن می ترسد یا نمی خواهد به هر دلیلی با او ارتباط برقرار کند فکر کند (یا بنویسد).
  2. از شخص بخواهید به این فکر کند که چرا شخص ناخوشایند اینگونه رفتار می کند و دلایل آن را بنویسید.
  3. از او بخواهید احساسات شخص ناخوشایند را در حال حاضر به اشتراک بگذارد.

مثلا:

  1. من نمی خواهم با جان دوست شوم زیرا او به ندرت با من صحبت می کند.
  2. متوجه شدم که جان فردی بدبخت و تنهاست. و همچنین اینکه مادرش قادر به پرداخت اجاره بها نیست.
  3. اکنون که متوجه شدم این ممکن است درست باشد ، می خواهم با او دوست شوم ، زیرا سکوت و تاریکی او در مورد نگرش او نسبت به من صحبت نمی کند ، بلکه در مورد احساسات او است که ناشی از مشکلات داخلی است.

نتایج تمرین:

  1. آیا این تمرین نگرش شما را نسبت به فردی که از او می ترسید یا نمی خواهید با او برخورد کنید تغییر داد؟
  2. به این فکر کنید که درک داستان زندگی یک فرد چگونه بر ادراک شما تأثیر می گذارد.

9. تصور احساسات شخصیت های تاریخی

توضیحات: پنج شخصیت تاریخی را لیست کنید. سپس احساساتی را که فرد در طول (یا بخشی از) زندگی خود تجربه کرده است ، ذکر کنید.

مثال: آبراهام لینکلن دید که مردم در بازار فروخته می شوند ، و در آن لحظه احساس غم کرد که خانواده ای برای خود ندارد ، عصبانی است که مردم به عنوان حیوانات قاچاق می شوند ، و درماندگی که او نمی تواند کاری انجام دهد آی تی.

نتایج تمرین:

  1. آیا درک خود را از اقدامات و انگیزه های شخصیت های تاریخی بهبود بخشیده اید؟
  2. این افراد در حال حاضر چه احساسی را در شما ایجاد می کنند؟

10. همدلی و عصبانیت

توضیحات: این تمرین به شما کمک می کند تا از طریق همدلی با خشم دیگران برخورد کنید. موقعیتی را ایجاد کنید (یا زنده کنید) که در آن از شخص دیگری بسیار عصبانی بوده اید و سپس یک جمله همدلانه ایجاد کنید.

مثال:

فرد مزاحم: "شما هرگز آنچه را که من می خواهم انجام نمی دهید!"

شنونده همدل: "شما عصبانی می شوید که من کار خود را انجام ندادم و مجبور شدید برای من کار کنید. من درست می گویم؟".

نتایج تمرین:

  1. وقتی با عبارتی آزاردهنده برخورد کردید چه احساسی داشتید؟
  2. وقتی با یک واکنش همدلانه برخورد کردید چه احساسی داشتید؟
  3. فکر می کنید یک فرد تحریک شده با شنیدن پاسخ همدلانه چه احساسی خواهد داشت؟
  4. آیا موافقید که خصومت (هر چند نه بلافاصله) با پاسخ های همدلانه از بین می رود؟

توصیه شده: