بحران روانشناسان ، یا "وقتی مشتری همیشه حق دارد"

تصویری: بحران روانشناسان ، یا "وقتی مشتری همیشه حق دارد"

تصویری: بحران روانشناسان ، یا
تصویری: خود ارضایی در نوجوانان 2024, ممکن است
بحران روانشناسان ، یا "وقتی مشتری همیشه حق دارد"
بحران روانشناسان ، یا "وقتی مشتری همیشه حق دارد"
Anonim

از نویسنده: … من فقط مقاله دیگری را در مورد سهل انگاری برخی از روانشناسان خواندم: "5 نشانه که باید از دفتر روانشناس خارج شوید."

1) روانشناس به شما ارزیابی می کند

(نباید با تشخیص اشتباه گرفته شود. روان درمانگر با تشخیص شروع می کند)

2) روانشناس به شما توصیه می کند.

نه! سپس این یک مربی ، معلم یا مشاور است ، نه یک روانشناس.

3) او ، یک روانشناس ، از روشهای عجیب و غریب ، حتی تحقیرآمیز استفاده می کند.

و تصمیم گرفت از روان درمانگران حرفه ای دفاع کند.

اجازه دهید توضیح دهم: روانشناسان تحت آموزش و پرورش آموزش ندیده اند تا بر روان یک مراجعه کننده تأثیر بگذارند ،

روان درمانگران ، با تعریف ، روشهای تأثیرگذاری بر روان مراجعه کننده را برای اهداف تفریحی ، از جمله روان درمانی تحریک آمیز و دستکاری مطالعه و تسلط دارند.

برخی معتقدند که فرهنگ روانشناسی (روان درمانی) در روسیه در سطح بسیار پایینی قرار دارد و در درجه اول توسط متخصصان ، به ویژه سطح پایین مهارت آنها شکل می گیرد.

من از شما می خواهم که روانشناسان و روانپزشکان را با هم اشتباه نگیرید - اینها تخصص های متفاوتی هستند ، اگرچه از نظر نام بسیار نزدیک هستند.

• روانشناسان - فرصتی برای صحبت کردن و مشاهده خود از بیرون بدهید ، آنها مانند "آینه" هستند ، هرچه آینه صاف تر باشد ، "بازتاب" بهتر است

• رواندرمانگران - روشهای تأثیرگذاری بر روان مشتری را برای اهداف بهداشتی و فقط به صورت داوطلبانه ، به درخواست مشتری مطالعه و با موفقیت به کار ببرید.

نه تنها "آینه" ، بلکه "ابزار تحول م effectiveثر"

اما اجازه دهید آن را بفهمیم ، من یک مثال برای شما می زنم. در عمل ، من از 3 روش اصلی استفاده می کنم:

• رویکرد تحلیلی (روانکاوی)

• رویکرد شناختی-رفتاری (رفتارگرایی)

• روش هیپنورس (هیپنوتیزم درمانی)

امیدوارم کارشناسان مرا درک کرده باشند:

• هیپنوتیزم درمانی - سریع ، اما نه به مدت طولانی. (1-2 جلسه در هفته از نتیجه)

• CBT - تغییر الگوهای رفتاری (2-3 ماه درمان منظم)

• - در سطح تغییر شخصیت (برای مدت طولانی ، از 1 سال یا بیشتر ، اما به طور قابل اعتماد).

در ابتدا ، مشتری می خواهد سریع عمل کند:

- دکتر ، من را هیپنوتیزم کنید تا من کف بزنم - و خوشحال شوید!

درخواست وجود دارد - انفجار - و این کار انجام شد ، 30 دقیقه خلسه ، و مشتری خوشحال است سر پاشنه پا … به مدت 2 روز.

مشتری دوباره می آید:

- قرص تموم شد.

من صحبت می کنم:

- حالا بیایید عادات خود را تغییر دهیم؟!

- بیا!

2-3 ماه - تغییر کرد. ساخته نشده است چرا؟ ما به تحلیل شخصیت در سطح "روان درمانی عمیق" نیاز داریم.

ما شروع به مشارکت در روانکاوی می کنیم.

مشتری از قبل مطمئن است که روشها کار می کند و با حوصله و زحمت بر روی خودش کار می کند. اورااا !!! موفقیت !!! همه خوشحالند!!!

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •

مشکلات زمانی شروع می شوند که مشتری بلافاصله به (و مشتقات آن: Transact ، Gestalt و سایر روشهای طولانی مدت) روی می آورد.

اولین مشکل او چیست: GREED.

در حال حاضر کل 2 هفته در حال کار است - اما هیچ نتیجه ای وجود ندارد.

و نتیجه "درمان عمیق" در 2 هفته چیست؟

بله خیر!

تغییر شخصیت - حداقل 1 سال … حداقل !!!

خوب ، مگر اینکه ، البته ، متخصص شارلاتان نباشد.

بنابراین مشتری شروع به تصور می کند که یک متخصص او را برای پول تقلب می کند (به عنوان یک قاعده ، وضعیت نارضایتی از یک متخصص تازه بعد از 2-3 هفته تمرین شروع می شود - من این را "حالتهای شیطانی" می نامم ، که از شیوه های شرقی گرفته شده است).

البته مشتری چه می کند؟

به جای اشاره به تاثیر مثبت تحولات آغاز شده ، شروع به چرخش بر روی درد این روند می کند.

و در نتیجه به متخصص دیگری مراجعه می کند.

دموکراسی هم همین است. - این داوطلبانه است

مشتری به متخصص دیگری مراجعه می کند.

آیا او به متخصص دیگری می گوید که از پول خرج شده متأسف است که به دلیل سختی روحی او خرج شده است؟ البته که نه!

اول از همه ، چگونه می توانید خصوصیات خود را که در درمان اختلال ایجاد می کند توجیه کنید؟

درست است! ساده ترین راه این است که به متخصص سابق تهمت بزنید….

- این اوون است ، نوعی هک ، او پول را از من بیرون کشید ، اما از من انتقاد کرد و توصیه هایی کرد و ساختار نداشت ، و دیگر چه چیزهایی وجود دارد …..؟

(مقالاتی با موضوع بی کفایتی روانشناسان در حال حاضر یک سکه هستند ، بهتر است روشها و تجربه روان درمانی آنها را توصیف کنید تا انتقاد از همکاران)

… و من باید از خود مشتری می پرسیدم که از متخصص قبلی POSITIVE چه آموخته است؟!

ایده ای برای یک متخصص!

(امروزه مشاوره دادن شیک نیست ، به نظر می رسد غیرحرفه ای است ، بنابراین - "ایده ای را مطرح می کنم")

اگر مشتری هیچ چیز مثبتی از یک متخصص سابق دریافت نکرده است … پس چرا چیزی مثبت از شما دریافت می کند.

و از کجا فکر کردید که بعد از آن او به انجمن روانشناسان تهمت علیه شما نخواهد نوشت

و در اینجا مهمترین سوال فعالیت های حرفه ای مطرح می شود:

چه چیزی م theثر بودن فعالیت هر حرفه ای را تعیین می کند؟

اجازه دهید من راز اصلی همه متخصصان پولی را به طور عمومی باز کنم. مطلقاً همه: روانشناسان ، لوله کش ها ، روسپی ها ، وزرای امور مختلف ، افسران پلیس ، باغبان و غیره.

فعالیت حرفه ای هر حرفه با مقدار پول به دست آمده تعیین می شود.

به من بگویید که چنین نیست ، و من بلافاصله صد نفر را برای خدمات رایگان شما برای شما ارسال می کنم.

در سرمایه داری (و ما تحت سرمایه داری زندگی می کنیم) ، کارآیی با سود دریافتی تعیین می شود.

اما در روانشناسی (روان درمانی) - همه اینها بسیار پیچیده است.

• نتیجه روان درمانی نه تنها به متخصص ، بلکه به خود مراجعه کننده نیز بستگی دارد (در مقابل ، به عنوان مثال ، از پزشکان ، که اگر گوش های او قطع شود ، اثبات نتیجه وجود گوش های بریده شده است)

• انجام مشاوره بیشتر از یک متخصص برای کمتر سودآورتر است

(10 جلسه 10 برابر سودآورتر از 1 مشاوره است)

• ایگو کاذب ذاتاً غیر منطقی است.

اگر نفوذ ایگو کاذب نبود ، آن وقت شخص کاملاً خوشحال بود ، از نظر روحی متوجه شده بود ، به طور کلی ، او مشکلات روانی نخواهد داشت. سبزیجات - در یک کلمه) و مفهوم استحکام روان در غیاب همین روان در شخصیت به طور کلی وجود نخواهد داشت.

کدام سودآورتر است: نتیجه یا روند؟

• نتیجه نوعی منطقی تر ، منطقی تر است

• این روند سودآورتر است (برای متخصص. مشاوره بیشتر - درآمد بیشتر).

تفاوت اکنون واضح تر است:

درمان مبتنی بر فرآیند (PROCESS در اولویت ، نه نتیجه) ،

و درمان مبتنی بر نتیجه

(PROCESS سودآورتر است ، نکته اصلی این است که به درستی ارتباط مشتری را استدلال کنید. به "روشهای دستکاری" مراجعه کنید.

معیار دیگر برای اثربخشی یک حرفه ای ، توانایی متقاعد کردن در مورد اهمیت محصول یا خدمات پیشنهادی است. ناگفته نماند که انتقاد از متخصص "قدیمی" ، با حمایت از بازی دستکاری کننده مشتری بسیار مفید است. به اصطلاح "تنظیم شده" … من گزارش را با مشتری نصب کردم.

چه کسی به نتیجه نیاز دارد؟

… به مشتری؟ - من شک دارم (در بیشتر موارد)

اکثر شخصیتهای زیر شخصیتی وی با درمان موفقیت آمیز مخالف خواهد بود.

بله ، و سفتی کند می شود ، کسی که می خواهد مرداب خود را تغییر دهد ، خوب ، خوب ، خوب !!!

حتی در تصویر ، نسبت یک به دو … 33.3٪ + گل با خورشید!

… برای متخصص ؟؟

…. در موارد بسیار نادر - اگر او علاقه ای به پول ندارد.

اگر من اعلام کنم که من مستقیماً به جنبه مالی فعالیت حرفه ای خود علاقه ندارم ، به شدت به من اعتقاد خواهید داشت ؟؟؟

در بهترین حالت ، شما خواهید گفت که من عجیب هستم.

با این حال ، اکثر روان درمانگران حرفه ای واقعاً بر نتیجه متمرکز هستند (نه روند)!

چرا!؟

بله ، به دلیل اولویت های شخصی.

رها کردن یک مشتری سهل انگار سودمندتر از آسیب رساندن به روان خود است

هر حرفه ای می داند که پرداخت هزاران دلار در روز آسان تر از "زمین زدن" است.

حکمت عامیانه (حکایت):

بازرس به نوار می آید ، 100 گرم سفارش می دهد. ودکا.

متصدی بار می ریزد.

بازرس بلافاصله در یک فنجان اندازه گیری - 90 گرم می ریزد. متصدی بار جریمه می شود.

یک هفته بعد ، همان چکر در همان نوار از همان متصدی بار دیگر 100 گرم سفارش می دهد. ودکا. اندازه گیری - دوباره 90 گرم! باز هم جریمه

بعد از یک هفته دیگر تاریخ تکرار می شود. بازرس شکست می خورد:

- این سومین باری است که من به شما می آیم ، شما از قبل من را از نظر می شناسید ، من هر بار به شما جریمه می کنم ، اما شما هنوز 90 گرم می ریزید!

متصدی بار:

- بله ، پرداخت جریمه به شما آسان تر از این است که دست شما را زمین بزنم!

نظر روان درمانگر:

"بله ، برای من آسان تر است آنچه را که می خواهید به شما بدهم تا اینکه روان ساخته شده شما را در طول این سالها (و نظارت طولانی مدت) آسیب ببینم."

• می خواهید صحبت کنید؟ - WellCome ، … 2000 مالش در ساعت

• می خواهید تغییر دهید: موفق ، کارآمد و شاد باشید.

من با خوشحالی با شما همکاری می کنم !!!

انتخاب باشماست!!!

فراموش نکنید که درخواست و اهداف روان درمانی را فقط در اولین جلسه تنظیم تنظیم کنید.

(هر دو نگرانی: هم مشتری و هم درمانگر

هنوز می توانید مدت زیادی در مورد شایستگی متخصصان ، در مورد سهل انگاری مشتریان (سختی روان ، مقاومت) صحبت کنید.

اما بیایید به نحوی خلاصه کنیم:

"در جایی که ساخت و ساز در حال انجام است یا جرثقیل به حالت تعلیق درآمده ، ایستاده و پرش نكنید ، نخوانید ، نرقصید."

…….. من از پیشنهاد داخلی بسیار عفو کرده ام ، فکر می کنم هیپنولوژیست ها آن را درک کنند

توصیه شده: