2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
کلمه "ارزشها" می تواند یک مفهوم جذاب و قضاوت کننده مانند مدرسه یکشنبه داشته باشد. سپس با محدودیت ، مجازات و بدتر از آن با ارزیابی همراه است. ما در مورد ارزشهای "درست" (و در مورد ارزشهای غلط نیز) زیاد شنیده ایم ، اما این به چه معناست؟ و چه کسی تصمیم می گیرد که چه ارزش هایی ارزش داشتن را دارد؟
من پیشنهاد می کنم به ارزشها نه به عنوان قواعدی که باید ما را راهنمایی کند ، نگاه کنیم ، بلکه به عنوان ویژگیهای عملکرد معنادار که می توانیم در بسیاری از جنبه های زندگی خود به کار ببریم ، نگاه کنیم. ارزشها جهانی نیستند آنچه برای یک شخص "درست" است ممکن است برای دیگری نادرست باشد. اما شناسایی آنچه برای شما مهم است - یعنی شغل ، روابط ، نوع دوستی ، لذت طلبی - لیست انتخاب ها طولانی است - منبع ارزشمندی از تداوم را به شما می دهد. ارزشها نیروی روانی تاب آوری شما هستند.
در اینجا برخی دیگر از ویژگیهای ارزشها آورده شده است.
- آنها آزادانه انتخاب می شوند و بر سر شما پرتاب نمی شوند
- آنها متصل نمی شوند ، بلکه شما را راهنمایی می کنند.
- آنها فعال هستند نه ثابت
- آنها امکان نزدیک شدن به زندگی مورد نظر را فراهم می کنند
- آنها از مقایسه های اجتماعی رهایی می یابند.
- آنها از ادراک خود حمایت می کنند ، که برای سلامت روان بسیار مهم است.
مهمتر از همه ، ارزشها چیزی هستند که می توان از آنها استفاده کرد. آنها این امکان را ایجاد می کنند که در مسیر صحیح زندگی عزیز حرکت کنید ، هر کجا که شما را هدایت کند.
چند س toال که باید از خود بپرسید تا ارزش های خود را شروع کنید:
- عمیقا برای من چه اهمیتی دارد؟
- می خواهم چه نوع رابطه ای با زندگی ایجاد کنم؟
- محتوای زندگی من باید چگونه باشد؟
- من بیشتر چه احساسی دارم؟ چه نوع شرایطی برای من مهمتر است.
- اگر معجزه ای رخ می داد و هیجان و استرس از زندگی من ناپدید می شد ، زندگی من چگونه بود و برای چه چیز جدیدی تلاش می کردم؟
- آیا حوزه های خاصی وجود دارد که مردم برای مشاوره مناسب به من مراجعه کنند؟
- چه فعالیت هایی به من انگیزه می دهد؟
- آیا مواقعی وجود دارد که من احساس تنهایی کنم؟
پاسخ به این س questionsالات می تواند به شما کمک کند تا سنگ بنای زندگی خود را شناسایی کنید.
مسأله ارزشها درباره این نیست که "درست" یا "درست" نیست ، بلکه نحوه ارتباط آن با مسیر انتخابی شما در زندگی است. وقتی می دانید چه چیزی برای شما مهم است ، می توانید آنچه را که برای شما مهم نیست رها کنید.
به عنوان مثال ، والدین خوب بودن ارزش شماست و آن را به روش خود درک می کنید ، این بسیار مهمتر از گوش دادن به ایده های پذیرفته شده در مورد "والدین خوب" است. والدین متفاوتی در جهان وجود دارد و تنها نوع صحیح آن حتی در شهر و محیط شما وجود ندارد.
البته فرزندپروری تنها یک مثال است. این اصل را می توان تقریباً در همه جنبه های زندگی به کار برد. ابتدا باید با یک س startال شروع کرد: "وقتی به امروز فکر می کنم ، از بین همه کارهایی که انجام داده ام ، چه چیزی را برای خودم مفید می دانم؟" این در مورد کاری نیست که دوست داشتید یا دوست نداشتید در یک روز خاص انجام دهید ، بلکه مربوط به کاری است که برای شما در آن روز ارزشمند است.
اگر بعد از چند هفته متوجه شدید که در پاسخ به س nothingالی چیزی برای نوشتن ندارید ، از زاویه ای دیگر به مسئله نزدیک شوید. وقتی صبح از خواب بیدار می شوید ، از خود بپرسید: "اگر این آخرین روز من بود ، چه کاری انجام می دادم تا آن روز مهمترین روز من باشد؟" به عنوان مثال ، اگر برای رابطه خود با دختری ارزش قائل هستید ، اما عادت کرده اید که هنگام بازگشت از کار به او سلام نکند ، می توانید با یک آغوش گرم از او استقبال کنید. وقتی کار جدیدی انجام می دهید ، به این فکر کنید که آیا ارزش وقت گذرانی را دارد یا خیر و به زودی لیستی از اقدامات و فعالیت های مهم را برای خود خواهید داشت.
این مقاله به لطف کتاب "چابکی احساسی" نوشته سوزان دیوید ظاهر شد
توصیه شده:
ما فقط وقتی ارتباط خود را با دیگران قطع می کنیم تغییر می کنیم. هیچ تجربه ای در ارتباط با خود وجود ندارد
تماس حضوری به این دلیل بسیار ارزشمند است که در آن شخص به تجربه دسترسی پیدا می کند و برای جریان آزاد پدیده ها و برداشت های جدید باز است. با این حال ، جذب در او اتفاق نمی افتد. همانطور که قبلاً در کار قبلی اشاره کرده بودم] ، با تجزیه و تحلیل دیدگاه های فلسفی مارتین بوبر ، یک تجربه جدید توسط فردی به دست می آید که او تماس خود را ترک می کند.
چگونه با جریان اطلاعات منفی مقابله کنیم؟ واقعیتی که ما برای خود ایجاد می کنیم
توهم در دنیای ما چیست؟ واقعیت چیست؟ بسیاری از مردم در حال حاضر می خندند و گریه می کنند. کسی غمگین است ، یک نفر حوصله اش سر رفته است و یک نفر دیوانه وار خوشحال است. من فکر می کنم شکی نیست که این اتفاق در حال حاضر برای بسیاری از مردم در حال رخ دادن است.
چگونه می توان زندگی خود را زندگی کرد و نه یک زندگی دیگر یا درباره ارزشهای واقعی و اعمال شده
در جامعه ما ، الگوها و قواعدی به وضوح تعریف شده است که شما برای زندگی "نیاز" و رعایت آنها "نیاز" دارید. از کودکی به ما می گویند وقتی بزرگ شدیم باید چگونه باشیم ، آنها اغلب تصمیم می گیرند که باید چه کار کنیم ، در کدام دانشگاه وارد شویم ، چه نوع منتخبی را در کنار ما می بینند ، به طور کلی سنی پذیرفته شده است حق داشتن فرزندان و این نیز تا حدی وظیفه است - مشاغل ایجاد کنید ، خانواده و فرزندان داشته باشید.
چگونه از فرزند خود در شرایط استرس زا حمایت کنیم و به او در کسب تجربیات مفید کمک کنیم
والدین ، با تمام میل خود ، نمی توانند فرزندان خود را از همه استرس هایی که زندگی ایجاد می کند ، محافظت کنند. اما در قدرت آنها برای انجام "ضدعفونی" سریع زخم های عاطفی کودکان و بهبود زودهنگام آنها. و همچنین در صلاحیت مادران و پدران است که به کودکان بیاموزند که از موقعیتهای ناخوشایند تجربه ارزشمندی را بیاموزند.
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.