2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
کودکان کوچک روح آنها را می شنوند. آنها هنوز می شنوند. به همین دلیل است که آنها می توانند گریه کنند ، حتی زمانی که شخصاً از همه چیز راضی هستند. گریه به سادگی در پاسخ به ناهماهنگی خارجی. به ویژه در پاسخ به وضعیت مادر ، حتی زمانی که مادر شما در آنجا نیست.
من همیشه طرفدار این بودم که مادران فرزندان خود را با خود به پروژه های من ببرند. اگر فضای گروه هماهنگ باشد ، بچه ها با آرامش رفتار می کنند. تنش ایجاد می شود - آنها شروع به گریه می کنند. درست مانند پرندگان معدنچیان قدیمی.
من داستانی را به یاد می آورم که با ورود روحانی یکی از سنت های بودیسم مرتبط بود. بسیاری از مادران نوزادان خود را آورده اند تا فرزندان خود را به این سنت تبدیل کنند. قبل از ورود فرد ، کودکان آرام رفتار می کردند ، اما به محض ظاهر شدن بودایی ، همزمان شروع به گریه کردند.
برای توضیح وضعیتی که کودک در آن قرار می گیرد ، معمولاً از استعاره زیر استفاده می کنم: پلاستیکین در کیسه ای از سنگ. کیف هر سیستمی است که در آن کودک خود را پیدا می کند. سنگ ها بالغ هستند ، شخصیت های آنها قبلاً شکل گرفته است. کودک انعطاف پذیرترین است. به همین دلیل ، من اعتقاد عمیقی دارم که وقتی یک کودک کوچک بیمار است ، بزرگسالان باید شفا پیدا کنند. اما این مورد پذیرفته نیست.
درک این نکته که کودک به سادگی آنچه را که در اطرافش اتفاق می افتد منعکس می کند ، برای والدین یک چالش بزرگ است.
وسوسه این است که فکر کنید او دمدمی مزاج است.
ادامه شنیدن روح خود در دنیایی که انجام آن به هیچ وجه مرسوم نیست امتحان بزرگی برای کودک است.
وسوسه این است که باور کنید چیزی مهمتر از صدای آرام روح خود در این جهان وجود دارد.
بازی شروع شد. وسوسه از کلمه "kush". کوش به معنی سود است. شخص با وجود روح خود به دنبال سود است ، لذت زندگی خود را از دست می دهد. همانطور که در یک حکایت قدیمی در مورد خراب شدن تزئینات درخت کریسمس - به نظر می رسد همه چیز وجود دارد ، اما به دلایلی خوشایند نیست.
شکنجه کردن ، پرسیدن است. اگر نمی دانید چه کار کنید ، از روح خود بپرسید.
این یک آزمایش برای درک شخص دیگر است ، وسوسه ای است که به سادگی او را بد بدانیم.
چالش این است که چیزی به دلخواه خود پیدا کنید ، وسوسه ای که برای پول کار می کنید.
چالش این است که بدن خود را درک کنید ، وسوسه این است که قرص بخورید.
این یک آزمایش برای درک مشیت خداوند است ، یک وسوسه برای در نظر گرفتن این جهان که به طور ناعادلانه مرتب شده است.
چالش این است که آنچه را در روح خود دارید بیان کنید ، وسوسه پنهان کردن روح خود.
امتحان این است که فقط به آزمایشهایی بروید که روح انتخاب می کند ، وسوسه این است که به دنبال آزمایشهای بی معنی باشید.
انتخاب رایگان تخته بازی.
هرچه شخص جکپات بزرگتری دریافت کند ، بیشتر می فهمد که در واقع چیزی ندارد.
استاد آمریکایی روبرت رزنیک این را چنین بیان می کند: "دو راه برای بیان وجود دارد - معتبر و استراتژیک. معتبر - برای نشان دادن اینکه واقعاً چه کسی هستید. از نظر استراتژیک - به منظور به دست آوردن مزایا ، شخص دیگری را به تصویر بکشید. هرکسی که راه استراتژیک را دنبال کند ، دیر یا زود می فهمد که تمام مزایایی که نصیب او می شود در واقع او نیست ، بلکه یک تصویر است ، یک شبح است که خودش ایجاد کرده است."
بازی همان بازی است
جهان چه می تواند به دعاهای چنین شخصی پاسخ دهد؟ چگونه می تواند کمک کند؟! آیا این برای محروم کردن گدا از کسی است که دریافت کرده است. آیا شخصی از چنین پیشرفت رویدادهایی خوشحال خواهد شد؟
یک دانشجوی قدیمی من ، یک درمانگر Sudzhok ، گفت که اگر فردی بیمار به سراغ او بیاید که ثروت خود را به طور هماهنگ به دست نیاورده است ، می تواند او را شفا دهد. اما او پول خود را از دست می دهد.
من با عمویی در قطار بودم که هنگام نوشتن دو پایان نامه اش اعتراف کرد که خیانت کرده است. و در حال حاضر یک شاخه کامل از علم به مواد آن بی احترامی می کند. قطار قطاری است که در مورد چنین مواردی صحبت می کند. عنوان پروفسور اصلاً او را خوشحال نکرد و او در آستانه تصمیم به باز کردن فریب خود بود و تنها چیزی که او را متوقف کرد این بود که کل خانه کارت فرو ریخت ، پیروان او نیز جوایز خود را از دست خواهند داد.
اینگونه است که چالش به وجود می آید. هنگامی که انحرافات زیادی از سرنوشت آنها نسبت به سرنوشت بر هدیه خدا می افزاید.
به عنوان یک هدیه پر انرژی از جهان در فرصتی شگفت انگیز برای پرواز به ارتفاعی که روح به آرامی و به تدریج به آن منتهی شد.اما در این جهان ، مرسوم است که اعتراض را مجازاتی در نظر بگیریم و در نتیجه از هدیه امتناع کنیم.
اگرچه در آستانه یک چالش است - وقت آن است که به روح خود گوش دهید.
چالش همیشه نتیجه راک نیست. این چالش با هرگونه تغییر در سطوح بازی همراه است. شروع. در هر سطح بعدی ، پاداشهای انباشته قبلی مهم نیست. این یک آزمون بسیار دشوار برای کسانی است که با قوانین بازی کرده اند.
تنها پاداش یک رقص زیبا ، توانایی رقصیدن است.
پورا ویدا با تمام عشقم. ویاچسلاو گوسف.
توصیه شده:
او مرا صدا می زند
صدای دونده را مانند گرد و غبار زیر سایبان می شنوم … چشمهای پر از گرسنگی - طلا در نیم صورت … او مرا صدا می زند: "عزیزم ، بیا پایین ، من در سی و سه حلقه در آغوش خواهم گرفت! " میل ، "عروس دونده" آیا تا به حال با دخترهای متفکر با ظاهری غیر دنیایی آشنا شده اید؟ آنها ممکن است در نگاه اول نامحسوس باشند ، هیچ علاقه ای به شغل ، ازدواج ، یا سرگرمی و پاتوق های شیک نشان ندهند - اصلاً مشخص نیست که چه چیزی آنها را مورد علاقه خود قرار می دهد.
تمرین برای خود کار با صدا
در اینجا چند تمرین جالب برای کشف صدای خود آورده شده است. مهم است که به یاد داشته باشید که هرگونه آموزش نیاز به سیستماتیک و مشارکت دارد ، در غیر این صورت هیچ تغییری ایجاد نمی شود. hands دستان خود را روی شکم بگذارید ، موقعیتی را به خاطر بیاورید که بسیار عصبانی بودید.
بازی می کنم یا با من بازی می شود؟ (قسمت 1)
آیا تا به حال فکر کرده اید که ما چقدر بازی های روانی انجام می دهیم؟ و چرا ما این کار را می کنیم؟ بازی های روانشناختی به طور خودکار اتفاق می افتند ، آنها به ما اجازه می دهند از مشکلاتی که در ایجاد روابط صمیمی واقعی با آن روبرو هستیم اجتناب کنیم.
بازی و اسباب بازی
بسیاری از بزرگسالان معتقدند بازی فقط سرگرمی است که هیچ ارتباطی با فعالیت های جدی در زندگی بعدی کودک ندارد: مطالعه ، آماده سازی درس ، تسلط بر یک تخصص. اجازه دهید به یک سوال بسیار مهم پاسخ دهیم: چرا یک کودک به بازی نیاز دارد؟ 1. تکامل فرد در فعالیت او صورت می گیرد .
زندگی مانند یک بازی است ، بازی مانند زندگی است
بازی یک حالت زندگی است ، یک انتخاب ابدی است ، حدس زدن ، فرد یا زوج ، تابه یا گم شده . ما در کودکی بازی می کردیم و بدون اینکه بدانیم نیاز خود را به بازی به بزرگسالی کشاندیم. در حین انجام بازی های بزرگسالان ، ما سناریوهای دوران کودکی خود را اجرا می کنیم و ناخودآگاه سعی می کنیم آنچه را که برای کمال صداقت و رضایت بیشتر از آن کم داریم ، بدست آوریم.