چگونه می توان دیگران را از طریق رفتارهای فداکارانه کنترل کرد

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه می توان دیگران را از طریق رفتارهای فداکارانه کنترل کرد

تصویری: چگونه می توان دیگران را از طریق رفتارهای فداکارانه کنترل کرد
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, ممکن است
چگونه می توان دیگران را از طریق رفتارهای فداکارانه کنترل کرد
چگونه می توان دیگران را از طریق رفتارهای فداکارانه کنترل کرد
Anonim

خود را فدا کنید ، وقت خود ، نیروی خود را ، انتظار داشته باشید که مورد قدردانی قرار بگیرید. قربانی کردن در ازای قربانی کردن. "یک دور خوب لیاقت دور دیگری را هم دارد".

این یک روش بسیار محبوب برای برقراری رابطه است. آنقدر "طبیعی" است که ممکن است به هیچ وجه درک نشود. این "به طور پیش فرض ساخته شده است" ، "در تنظیمات کارخانه تنظیم شده است".

برای درک اینکه چیزی اشتباه است ، باید خیلی تلاش کنید. یا با شخصی ملاقات کنید که این روش با او کار نمی کند یا به درمان مراجعه نمی کند.

می توانید از فرصت استفاده کنید و تحقیق کنید - آیا از این روش استفاده می کنید؟

علائم رفتار قربانی:

من کاری را بیش از پیش انجام می دهم ، خودم را فدا می کنم ، وقتم را.

من انتظار دارم که دیگری "احمق نیست" ، "وجدان دارد" ، "او یک فرد معمولی است" ، "او مرا دوست دارد" ، "ما عموما دوست هستیم" و در زمان مناسب به من جبران خواهد کرد مهربانی برای همیشه ، به یاد داشته باشید ، چقدر برای او انجام دادم.

حتی اگر به نظر شما می آید که "کار خوبی انجام می دهید و آن را به آب می اندازید" ، خود را تملق نکنید ، فقط متوجه طرف دیگر سکه نمی شوید.

در آن لحظه ، وقتی شخصی که به او "کارهای خوب زیادی" کرده اید ، چشمانی گرد کرده و درخواست کمک شما را نمی شنود ، بسیار شگفت زده خواهید شد. (این را به آرامی بیان می کنیم). به احتمال زیاد برای شما این یک توهین خون غیرقابل تحمل خواهد بود. کسی چنین "دوستان برگشته" را برای همیشه از زندگی خود پاک می کند.

هر قربانی نیاز به غرامت دارد.

بنابراین - من کاری را "بیش از حد" انجام می دهم. فراتر از قدرت آنها ، فراتر از توانایی های آنها. من نیازهای خود را ، خواسته هایم را فدا می کنم ، چیزی را که برایم مهم است فدا می کنم ، چیزی را رها می کنم. به خاطر شخص دیگری ، راحت باشید ، آنطور که او می خواهد باشد ، به او کمک کنید.

من در مقابل تماشاچیان جلوی پنجره می نشینم ، جرات نمی کنم آن را باز کنم ، معمولاً راحتی خود را فدای راحتی دیگران می کنم.

س Anotherال دیگر این است که به احتمال زیاد همه در حال خفگی هستند و ممکن است با اختصاص 5 دقیقه برای پخش موافقت شود ، اما این باید در مورد نیازهای شما بیان شود …

من به عنوان یک حزبی در مورد آنچه واقعاً به آن نیاز دارم سکوت می کنم.

"در واقع ، افراد عادی باید خودشان حدس بزنند!" آنها باید ببینند من چقدر بد هستم و خودشان پیشنهاد کمک می دهند.

شما باید بتوانید درخواست من را بشنوید ، و مستقیماً از من تقاضا کنید.

من به هر طریق ممکن اشاره خواهم کرد ، خواهم گفت که من چنین مشکلی دارم ، و من در حال حاضر سرم را شکسته ام ، نمی دانم چگونه آن را حل کنم.

و من رنج می برم ، و رنج می برم ، و نمی دانم چه کسی مرا نجات خواهد داد …

اگر چیزی را مستقیماً بگویم ، پس به هر حال ، به طور اتفاقی.

"اوه ، چه تفاوت! به هر حال هیچ کس صدای من را نمی شنود!"

راه مورد علاقه این است که از طریق کینه بپرسید. به جای درخواست ، ترجیح می دهم به خاطر انجام ندادن آن ، از دیگران توهین کنم. و منتظر بمانید تا از روی گناه این کار را انجام دهد. و من سعی خواهم کرد - همه چیز را به یاد خواهم آورد ، "فاکتور صادر می کنم"!

به هر حال ، می توانید منتظر بمانید ، بایستید ، بایستید ، ناراحت شوید و بروید. بنابراین در گرسنگی وحشتناک از گرسنگی بمیرید.

"هیچ کس را از هیچ کس نبخش ، آنها خودشان پیشنهاد می دهند و می دهند!"

همان سطح دستکاری.

به هر حال ، آنها ممکن است … به طور کامل ندهند.

پرسیدن سخت است. اگر به زندگی متفاوت عادت کرده اید عملاً غیرممکن است. وقتی تمام عمر برای Winduus کار کرده اید ، تلاش برای کار بر روی Mac است.

چطور است ، پروردگار؟! خوب ، این غیر ممکن است …

این لازم است …

نیازمندی خود را بشناسید

من دیگر پرنده ای قوی و مغرور نیستم. من در حال حاضر به کمک احتیاج دارم.

من قادر مطلق یا قادر مطلق نیستم. من همه چیز را تحت کنترل ندارم.

این برای از بین بردن اسطوره درباره خود است ، در درجه اول در چشم خود شما. با ایده قدرت مطلق خود خداحافظی کنید.

با این نیاز به مردم بیایید.

بدتر. اگه بفرستن چی؟ آنها می توانند و ارسال کنند. با انتخاب بین علایق خود و شما ، یک فرد سالم شخص خود را انتخاب می کند.

اما در اینجا شما باید مذاکره کنید. و اگر واقعاً نیاز دارید پشتکار داشته باشید.

سعی کنید مذاکره کنید.

"خوب ، اجازه دهید یک کامپیوتر جدید برای من نخرید ، اما ما پول را برای آنچه شما برای ماشین نیاز دارید اضافه می کنیم. اما دفعه بعد برای من کامپیوتر می خریم. " و مهم است که مشخص شود که دفعه بعدی کی خواهد بود.

"آیا می توانی در این مورد کمکم کنی؟ من در این زمان این کار را برای شما انجام می دهم."

رفتار فداکارانه دستکاری شدید در نزدیکان است

غریبه ها نمی توانند خرید کنند. اما خجالت کشیدن و فریب دادن عزیزان بسیار آسان تر است. برای آنها سخت است. از این گذشته ، آنها مجبور می شوند در زیر یوغ شرم و گناه کاری را که دوست ندارند انجام دهند.

در همان زمان ، در یک نقطه ، کسل کننده رخ می دهد. عزیزان در حال حاضر حتی در برابر شدیدترین رنج شما واکنش نشان نمی دهند. آنها آنها را در ارزش واقعی نمی دانند. "مامان فقط به چیزی از ما نیاز دارد."

دوستان رویگردان می شوند ، حتی می بینند که واقعاً به کمک نیاز است. هیچ کس منابع کافی برای کمک برای همیشه ندارد. به ویژه هنگامی که قالب این کمک مشخص نشده است. "شما پول قرض می دهید ، اما معلوم است که رایگان است."

در پایان ، قربانی احساس می کند که توسط همه رها شده و بی ارزش شده است. در شدیدترین تخلف برای کل جهان. و با خشم بر این افراد ناسپاسی که خوبی ها را به خاطر نمی آورند.

یادگیری متفاوت زیستن دشوار است ، اما ممکن است.

اما برای این شما باید تلاش کنید ، تلاش کنید.

قربانی همیشه معتقد است که این شخص "او" نیست ، بلکه "او" است - آنها توهین کرده ، مورد تجاوز قرار گرفته اند ، مورد استفاده قرار گرفته اند.

ایروبیک این است که به لحظه ای که شخصا تصمیم می گیرم توجه کنم

"من در این لحظه تصمیم گرفتم - من از خرید لپ تاپ خودداری می کنم (در واقع ، من مطمئن نیستم که دقیقاً این لپ تاپ به چه چیزی نیاز دارم) ، ما آنچه را که برای ماشین او لازم است می خرید. در واقع ، زمان آن فرا رسیده است ، در غیر این صورت هرگز نمی دانید ، جاده هنوز …"

و در اینجا مهم است که توجه داشته باشم که چقدر هوشمندانه این تصمیم را به عنوان فداکاری از جانب خودم رد کردم. آنقدر ترسناک که خودش به او اعتقاد داشت. وقتی شوهرم از عمل من قدردانی نکرد ، بسیار آزرده شدم. او همچنین شروع به انتقام از خزنده ایمو کرد.

روابط همیشه توسط هر دو نفر ایجاد می شود. همه در این واقعیت که رابطه به این طریق توسعه یافته است ، مشارکت دارند.

و در هر مرحله انتخابی وجود دارد که من انجام می دهم و او انجام می دهد. اگر او انتخاب های خود را درک می کند ، خوب است یاد بگیرید که به انتخاب ها و تصمیمات او توجه کنید.

به این می گویند پس گرفتن مسئولیت. یکی که همیشه داشتید ، اما آن را نگرفتید. مسئولیت انتخاب ها ، تصمیمات و نحوه ارتباط خود را بر عهده بگیرید.

این تنها راه تغییر چیزی است.

توصیه شده: