چگونه می توان طلاق گرفت

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه می توان طلاق گرفت

تصویری: چگونه می توان طلاق گرفت
تصویری: چگونه و در چه شرایطی می توان طلاق غیابی گرفت؟ 2024, ممکن است
چگونه می توان طلاق گرفت
چگونه می توان طلاق گرفت
Anonim

آندری زلوتنیکوف برای BLOGS TSN

چهار مرحله وجود دارد که شما باید برای بازگشت به حالت عادی پس از جدایی انجام دهید - و این مرگ یک رابطه است - بدون آنها

سال 2018 یک سال رکورد طلاق در اوکراین بود - به گفته وزارت دادگستری ، 53860 ازدواج مطلقه در مقایسه با 33169 ازدواج در سال 2017. اما ، علیرغم گستردگی این پدیده ، هر فرد به روش خود جدا می شود و آن را به شیوه خود زندگی می کند.

اگر جدایی به طور ناگهانی برای یکی از شرکا اتفاق می افتد ، اغلب او (الف) این رویداد را بر اساس مراحل پذیرش مرگ (یا غم) مطابق مدل روانشناس آمریکایی الیزابت کوبلر راس زندگی می کند ، زیرا طلاق نیز مرگ است ، فقط یک رابطه

مراحل احتراق

این مراحل به خوبی شناخته شده است ، حتی دکتر هاوس از مجموعه تلویزیونی معروف با همین نام در یکی از قسمت ها به آنها اشاره می کند. نام آنها عبارتند از: انکار ، خشم ، چانه زنی ، افسردگی ، پذیرش. چهار مرحله اول تقریباً در یک دنباله زندگی می شود ، اما بازگشت هایی نیز وجود دارد. بعد از افسردگی ، مردم اغلب عصبانیت ، چانه زنی و انکار را دوباره زنده می کنند.

مشکل ، علاوه بر خود جدا شدن ، این است که بسیاری نمی توانند بفهمند چه بر سرشان می آید. بنابراین ، قبل از حرکت به توصیه ها ، بیایید با طرح های هر یک از مراحل آشنا شویم.

نفی. کسی در یک جفت "انگار" نمی داند که رابطه خوب نیست

زنگ خطر بیش از یک بار در سرم به صدا درآمد. در رابطه ما مشکلی وجود دارد. و بپرسید - هیچ قدرتی وجود ندارد. با ترس ناگهان شبهات تأیید می شود. و سپس خود را آرام می کنید - به نظر می رسید. و سپس کلمات به نظر می رسند - "ما باید صحبت کنیم". شما یخ می زنید و می شنوید: "تصمیم گرفتم بروم."

ساعتها و روزها شما به ستون نمک تبدیل می شوید. همه چیز در یک مه دیده می شود ، اما از راه دور شنیده می شود ، مانند یک پژواک در گیرنده تلفن. به نظر می رسید جهان سکون کرده است. زمان متوقف شد. یادت نمیاد دیروز چی شد شما می خواهید چیزی را احساس کنید ، اما نمی توانید.

این مرحله ای است که دفاع در روان ما ایجاد می شود. مانند زمانی است که ترافیک در آپارتمانی از بین می رود: شما بدون نور ، اما بدون آتش می نشینید.

اگر جدایی به طور ناگهانی برای یکی از شرکا اتفاق افتاد ، اغلب او (a) این رویداد را بر اساس مراحل پذیرش مرگ (یا سوگوار شدن) زندگی می کند

عصبانیت روی خود و دیگران

سپس خشم ظاهر می شود. این او (الف) است که مقصر همه چیز است. او چگونه می تواند (الف)؟ و در کنار عصبانیت از شریک ، خشم از خود ظاهر می شود. چگونه اجازه دادم این شخص وارد زندگی من شود؟ چگونه مشکل را نادیده گرفتید؟ به هر حال ، همه چیز می تواند متفاوت باشد. افراد اطراف آزاردهنده هستند: "چگونه می توانند خوشحال باشند وقتی این درد بسیار زیاد است!"

چانه زدن. شاید بتوانیم صبر کنیم؟ شاید هنوز فرصتی وجود دارد؟

هر از گاهی رویاها می آیند - احمقانه و بی فایده ، که همه چیز ممکن است. اعتقاد بر این است که اگر توجه بیشتری داشته باشم / ما فرزندی داریم / از والدینم جدا شوم / زمان بیشتری را با هم بگذرانم ، رابطه بهبود می یابد. یا اینکه او برمی گردد ، زیرا نمی تواند عشق دیگری پیدا کند. همه اینها یک اشتباه است ، ارزش کمی انتظار کشیدن را دارد ، و فرد مورد علاقه باز می گردد ، همه چیز درست می شود.

همه چیز در حال حاضر روشن است و هیچ توهمی وجود ندارد ، عصبانیت نیز گذشت ، چانه زدن فایده ای ندارد. و سپس می آید - افسردگی. اقیانوسی از درد دل طوفان ، طوفان ، آرامش ، جزر و مد. کمبود خاک زیر پا. و نه از این واقعیت که شما اوج می گیرید ، بلکه از این واقعیت است که به نظر می رسد از سیاره زمین اخراج شده اید. افکار گیج می شوند. خسته.

زندگی در داخل متوقف شد. و در عین حال غیرممکن است که قلب را از قفسه سینه خارج کنید ، آن را دور بیندازید به این امید که درد متوقف شود. شما همه کارها را مانند یک ربات روی دستگاه انجام می دهید. هر عمل انرژی بیشتری نسبت به قبل مصرف می کند.

نحوه بازگشت به زندگی عادی

در اینجا چهار مرحله کلیدی وجود دارد. اگر آنها را انجام ندهید ، رسیدن به مرحله پنجم غیرممکن است - پذیرش. بنابراین ، برای بازگشت به زندگی عادی و شروع یک رابطه جدید و سالم.

به خود حق ناراحتی بدهید … جدایی ، همانطور که گفتیم ، مرگ یک رابطه است. و مرگ خوب است برای گریه کردن ، فریاد کشیدن ، سوزاندن ، غصه خوردن.اطرافیان شما ممکن است به وضعیت شما توجه کنند ، بنابراین فکر کنید که بهترین راه برای انجام این کار چیست - تعطیلات بگیرید ، طلاق را به دوستان و همکاران خود بگویید و از آنها بخواهید که با شما با درک رفتار کنند ، نه روی هیچ گونه بازگشتی حساب کنید. از نظر احساسی و حرفه ای از شما. در این مدت از عزیزان حمایت بخواهید.

جدایی مرگ یک رابطه است. و مرگ خوب است برای گریه کردن ، فریاد کشیدن ، سوزاندن ، غصه خوردن

مراقب والدین خود باشید ، زیرا اغلب ، به دلیل افزایش اضطراب و ترس ، آنها به جای حمایت ، فرزندان بزرگتر خود را بیشتر به باد می دهند و در طول راه توصیه های غیر ضروری یا حتی مضر ارائه می دهند.

حلقه ها را دوباره ایجاد کنید … زندگی ما به شیوه ای کلیشه ای سازماندهی شده است. ما از خواب بیدار می شویم ، سر کار می رویم ، ناهار می خوریم ، شام می خوریم ، اوقات فراغت خود را سازماندهی می کنیم و می گذرانیم. ما زندگی خود را با رویدادها پر می کنیم. وقتی با کسی زندگی می کنیم ، هر دو در پر کردن نقش دارند.

پس از جدایی ، ارزش این را دارد که چگونه چرخه های زندگی خود را بازیابی کنید. فرزندان خود را برای خرید غذا ببرید ، با دوست دختران ، دوستان یا همکاران خود به سینما تماس بگیرید ، با یکی از والدین تیم همکاری کنید تا کودکان را به نوبت به مهد کودک / مدرسه ببرند. شکست حاصله باید با محتوای جدید پر شود و سپس مسیر جدید زندگی هموار و راحت خواهد بود.

ارزشها و اهداف را بیش از حد برآورد کنید … از طریق درمان ، بسیاری از مراجعین من مانند رشد علف زندگی شخصی دارند: طبیعت قرار است علف را پرورش دهد ، بنابراین رشد می کند

بسیاری از روابط مبتنی بر ممنوعیت ها و دستورات والدین است. همه دوستان شما یک خانواده ایجاد می کنند و صاحب فرزند می شوند و شما نیز نیاز دارید. این پسر / دختر برای شما مناسب نیست ، اما این / این یکی مناسب شماست. بازدارندگی جنسی نیز دلایلی برای تشکیل خانواده است. یک فرد گرسنه در مورد غذا چندان گزنده نیست. او مشتاق سیری است نه لذت.

یک گزینه بدتر زمانی است که آنها ازدواج کنند و فقط برای ترک خانه ازدواج کنند. یا هنگامی که آنها به طور ناخودآگاه بر اساس مدل والدین در ابتدا روابط ناسالم را در خانواده ایجاد می کنند.

تجزیه و تحلیل ارزشها و اهداف می تواند نشان دهد که نه تنها شخصی که تصمیم به ترک شما گرفته است در راه شما نیست ، بلکه شما نیز در کنار او هستید

ترس از تنهایی و پیری تنها ، ترس از تحقیر اجتماعی یا محکومیت والدین و بستگان بهترین مشاور در انتخاب شریک زندگی نیستند. اما پس از طلاق ، می توان صادقانه پاسخ داد که شما ، به عنوان یک زن و شوهر ، کدام ارزشها و اهداف را متحد کرده اید ، کدام ارزش ها خوردند و کدام ارزشها برای هر فرد مهم باقی مانده است. به عنوان مثال ، ایمنی ، رفاه ، خانواده ، عشق ، وفاداری ، مراقبت ، خودشناسی هر شریک ، و غیره.

این ارزشها و اهداف است که زوج را در کنار هم نگه می دارد و ارتباط آنها را قطع می کند. تجزیه و تحلیل آنها می تواند نشان دهد که نه تنها فردی که تصمیم به ترک شما گرفته است در راه شما نیست ، بلکه شما نیز با او هستید.

دیدن فرصت ها در بحران … مهم است که امید را حفظ کنیم. نه در بازگشت یک معشوق (اوه) ، بلکه در این واقعیت که زندگی دیگری امکان پذیر است. و حداقل در سطح فانتزی اعتراف کنم که بهتر از قبلی خواهد بود. همیشه فرصت هایی برای آینده در ویرانه های گذشته بوجود می آید.

اگر دوست نداشتید ، بالاخره می توانید عشق را احساس کنید. زمانی برای دوستان وجود نداشت - شما می توانید هرچقدر که می خواهید چت کنید. عاشق باله / فوتبال باشید ، و همسرتان از آن متنفر بود - ویولا ، بلیط بخرید ، با دوستان خود تماس بگیرید و لذت ببرید. و هنگامی که مانند ققنوس زنده می شوید ، جهان زنده می شود ، پر از رنگ ها ، خواسته ها ، فرصت ها و معانی.

بله ، یک سناریوی بدبینانه وجود دارد که بر اساس آن نمی توان بدون کمک پزشک با افسردگی مقابله کرد. در این مورد ، مهم است که شما خودتان آن را بپذیرید یا عزیزانتان بتوانند به شما کمک کنند و شما را به متخصص ارجاع دهند. و سپس مطمئن شوید که به سراغ چیزی بروید که بازگشت به زندگی عادی نامیده می شود.

توصیه شده: