2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
افسردگی پنجشنبه.
فضای خالی یا ممکن است شما باشید.
آیا افسردگی می تواند آنقدر داغ باشد که شما را گرم کند؟ آره. تابستان ، هوا گرم است. حرارت دهید ، در مورد استراحتگاه خارج از پنجره ، وضعیت رو به جلو و عقب ، در حالت آماده به کار صحبت کنید. ممکن است تبلیغات شما وجود داشته باشد ، اما در اینجا فقط سایه بدن من در آسفالت شناور حرکت می کند ، درختان وانمود می کنند بی حرکت هستند ، و در جایی ، یخ در حال ذوب شدن است ، بی صدا ، به طور نامحسوس ، و در اینجا سودای تعریق به یک کمین خیانت می کند افسردگی. اگر همین الان از صندلی بلند شویم و بلند شویم ، پیشرفت بزرگی خواهیم داشت ، اگر به نشستن ادامه دهیم ، رکود غیر واقعی وجود دارد ، بی حوصلگی توصیه نمی شود. مکالمه خارج از پنجره بیشتر و بیشتر آشنا می شود ، من در حال حاضر با آنها در استراحتگاه هستم ، ما بلیط هایی را از این پناه غم انتخاب می کنیم ، اما نه ، من هنوز اینجا هستم و افسردگی من نیز. اگر او را به شیلی بفرستید ، بله ، شاید به شیلی ، یک کلمه نجیب باشد - "افسردگی با طعم شیلی ، مانند سرماخوردگی شما می سوزد."
محبت چیز جالبی است. گم شدن در آن ترسناک است ، اما بدون آن به طرز غیرقابل تحملی تنهاست. بن بست چنین است. البته ، بدون شک وسطی وجود دارد ، اما در یک شخص کجاست؟ وقتی در حالت محبت هستم ، فقط فکر می کنم تنها نیستم ، وقتی در کنار دیگری تنها نیستم ، آنقدر احساس خالی نمی کنم ، اما با این وجود ، چرا وقتی خودم را بد می دانم وقتی دیگری من را ترک می کند ، چرا خودم را فریب دهم ، و این خلأ بیش از پیش برای من آشکار می شود ، واضح است ، در طرح کلی من شکل می گیرد ، بسیار محکم ، و من ، نرم شده ، فرم آن را پر می کنم. همه چیز جایش را عوض می کند و من نیز با پوچی خود هستم. و مهم نیست که چقدر تلاش می کنید ، نمی توانید فرم دیگری را به این فرم اضافه کنید ، مطلقاً هیچ. و معلوم می شود که من به شکل یک ساعت شنی هستم ، هموار از یک شکل به شکل دیگر جریان دارم ، در حالی که همان شکل باقی مانده - خالی ، در حول محور خود می چرخد. حول محور خود. به اندازه کافی از توهمات در مورد اعضای حلقه ، هیچ وجود ندارد ، شما وجود دارید و محور زندگی ، و این شما نیز هستید. و آنقدر عجیب است که به محض دلبستگی ، نیروی جاذبه خالی بلافاصله مرا به پایین پرت می کند و دوباره مرا در خود می کشد ، و من را برای چنین غم قدیمی تنهایی آزاد می کند ، و من دوباره پر می شوم آن را برای پیوست گرفتن و بی نهایت طول می کشد.
گرم ، اما معتدل ، نه چندان زیاد ، به طور متوسط ، بیش از حد انتظار ، بله ، گرم. افسردگی گرم نمی شود ، اما سرد نمی شود ، بدون گرم شدن من گرم می شود ، یا بهتر بگویم من را گرم می کند ، اما من گرمای آن را احساس نمی کنم. من دوباره انفجار اتمی را از دست دادم ، چرخیدم ، و در اطراف فقط سایه هایی روی دیوار نقش بسته بود ، و من گرم بودم ، و ناگهان برنزه ای ظاهر شد ، اما داخل آن به نوعی عرق کرده ، غم انگیز ، عجیب بود ، اما به نظر می رسید این همه گرما برای تنها ، و نه برای من ، گویی من مانند یک مکان خالی برای خنک کردن اشتیاق او هستم. و گرم است ، از بیرون من را می سوزاند ، از داخل منجمد می شود ، و من می سوزم ، ذوب می شوم ، به آرامی به کفش های ورزشی خود می ریزم ، هرگز در این جهنم هسته ای گرم نمی شوم.
چه چیزی می تواند بدتر از افسردگی در تابستان باشد؟ من نمی دانم. هر چیزی. بله ، قطعاً همینطور است ، هرچه باشد. صدایم را می شنوی؟ هی ؟! هر چیزی!!! سعی نکنید ، من شما را می شنوم ، فریاد شما قبل از انفجار سوزانده شده است ، انگیزه آن وارد حرکات آرام و بدون عجله شما شده است ، و شما هنوز در حال نشستن روی صندلی راه می روید. من صدای تو را می شنوم ، برق پرشور و خاکستری لبخندم. من آنقدر به شما وابسته هستم که آماده هستم به جای خالی شما تبدیل شوم. من آماده هستم که یکی شوم ، و شما؟
توصیه شده:
چگونه از انتقاد از خود دست بردارید و حمایت خود را شروع کنید؟ و چرا درمانگر نمی تواند به شما بگوید که چقدر سریع می تواند به شما کمک کند؟
عادت به انتقاد از خود یکی از مخرب ترین عادات برای رفاه افراد است. برای رفاه داخلی ، قبل از هر چیز. در ظاهر ، یک فرد می تواند خوب و حتی موفق به نظر برسد. و در درون - احساس عدم وجودی که نمی تواند با زندگی خود کنار بیاید. متأسفانه ، این یک اتفاق نادر نیست.
چه کسی اینجا مسئول است چگونه یک زن قوی می تواند رابطه ایجاد کند
من همیشه از جمله "زن قوی کسی است که می تواند همه کارها را خود ، موفق و مطمئن انجام دهد" شگفت زده می شوم. در واقع ، این را می توان در مورد هر فرد بالغی که از کودکی متوقف شده است و نقش قربانی را در یک رابطه بازی نمی کند ، گفت. اگرچه می دانم که دید تحریف شده از کجا ناشی می شود.
شما آنجا نروید ، اینجا بروید. درباره کنترل در روابط
کنترل در روابط زمانی ظاهر می شود که به توافقات مشترک متکی نباشید. یا این توافقات به سادگی از دست رفته است. دو نفر فوق العاده ملاقات کردند - یک مرد و یک زن ، عاشق یکدیگر شدند و یک خانواده شدند. و هنگامی که مرحله ادغام شگفت انگیز ارواح به پایان رسید و مرحله تمایز در آن دو آغاز شد ، آنگاه اختلاف نظر آغاز شد.
فضای خالی در سر. دستور مامان
مشکل دیگر زنان در "فرمان دیرهنگام". یعنی این دوره ای است که کودک قبلاً به اندازه کافی بزرگ شده است و می توانید به محل کار بروید. یا کاری را با زندگی خود شروع کنید. افرادی هستند که فکر می کنند خانمها آنقدر برای مرخصی زایمان لعنت می شوند که نمی توانند پشت خود را از روی نیمکت بردارند.
آنچه یک روانشناس می تواند و نمی تواند در مدت 1 ساعت با شما انجام دهد. و چرا
"به من بگویید ، آیا در صورت وجود روان پریشی - پسوریازیس ، انجام 1 مشاوره روانشناختی منطقی است" ، "چند قرص جادویی را توصیه کنید تا همه چیز درست شود" … "لطفاً در مورد من چیزی به من بگویید." اینها درخواست های واقعی افرادی است که قبلاً نمی شناختم.