چگونه و کجا پرونده خود را پیدا کنید

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه و کجا پرونده خود را پیدا کنید

تصویری: چگونه و کجا پرونده خود را پیدا کنید
تصویری: اصول اولیه ویندوز: یافتن فایل ها در رایانه شما 2024, ممکن است
چگونه و کجا پرونده خود را پیدا کنید
چگونه و کجا پرونده خود را پیدا کنید
Anonim

شما در قلب خود آهنگی دارید که می توانید بخوانید و رقصی که می توانید رقصید ، اما این رقص نامرئی است و آهنگ دست نیافتنی است - حتی شما هنوز آن را نشنیده اید. آنها در اعماق درون ، در قدس مقدس وجود شما پنهان شده اند. آنها باید به سطح آورده شوند ، باید بیان شوند. منظور از "فعلیت بخشیدن به خود" این است.

هیچ فردی در دنیا متولد نمی شود که دارای توانایی خاصی نباشد که بتواند او را سربلند کند ، یا در اعماق خود توانایی خاصی برای تولید ، به دنیا آوردن چیز جدید و زیبا و ثروتمند کردن وجود نداشته باشد. حتی یک نفر هم نیست که خالی به دنیا بیاید.

راجنیش اوشو.

این مقاله را در سال 2012 نوشتم. به نظر من ، در حال حاضر چیزی تغییر نکرده است. بنابراین…

انتخاب مقصد

برخی از افراد خوش شانس از کودکی شروع به انجام کاری می کنند که دوست دارند. و آنها کاملاً به دانش خود اعتماد می کنند. دیگران سعی می کنند در مورد انتخاب مسیر خود تصمیم بگیرند و توصیه ها و راهنمایی های دوستان و بستگان را با پیش بینی های عینی از وضعیت بازار کار ترکیب کنند. یا حتی اسناد "برای شرکت" را با دوستان خود ارائه می دهند.

همه ما دیده ایم که از این چه چیزی بیرون می آید. دانشگاهی که در نیمه راه رها شده کوچکترین "مشکلی" است که می تواند رخ دهد. و در عوض به گامی در مسیر یافتن خود تبدیل می شود تا یک ضرر. پی بردن به اینکه فرد در مسیر اشتباه حرکت می کند و کارهای اشتباه را انجام می دهد می تواند حتی زمانی اتفاق بیفتد که چیزهای زیادی به دست آمده است ، اما رضایت وجود ندارد. بدترین چیز این است که شخصی حتی سعی نمی کند پاسخی برای این سوال بیابد ، آن را انکار می کند. زندگی او دو چندان شده است: زندگی ای که او رهبری می کند و کسی که روح در آرزوی آن است و از او درخواست می کند ، به عنوان دو مورد متفاوت تجربه می شود. چنین تجربه ای از دوگانگی دردناک است ، یا نیاز به حل این مسئله را یادآوری می کند ، یا باعث می شود فرد فرار کند ، در مشروبات الکلی ، سرگرمی و غیره به دنبال آرامش باشد. از این گذشته ، وقتی فردی رشد نمی کند ، از نظر روحی رشد نمی کند ، خود را درک نمی کند ، رنج می برد ، بیمار می شود ، رنج می برد.

انتخاب مشاغل ، حرفه ، و سرنوشت خود ، شاید یکی از مهمترین تصمیمات ما باشد ، اما با این وجود غالباً با بی توجهی بی دلیل برخورد می شود. تلاش برای یافتن مقصدی با اتکا به چیزی یا شخصی خارج از خود ، تقریباً مانند تیراندازی به چشمان بسته با هدف است. احتمال برخورد با چشم گاو بسیار ناچیز است.

سوال اما چگونه می توانید پرونده خود را پیدا کنید؟ دقیقاً خود شما ، که در آن معنای من برای جهان تجسم یافته و تحقق می یابد؟

پاسخ. شما باید درون خود جستجو کنید. این است که با گوش دادن به خودمان ، صدای درونی خود ، می توانیم چیزی را پیدا کنیم که نه خود ما است ، نه خود ما. با این حال ، "داخل" به معنای "سیاه و سفید" به طور واضح و واضح نیست. برای درک هدف من ، ممکن است سالها طول بکشد ، و شاید تمام زندگی من ، اما همین سالها ، بدون خودشناسی زندگی کنم ، و راه خود را جستجو کنم ، به احتمال زیاد هدر می رود.

سوال بعدی. کجا باید نگاه کرد قابل درک است. اما اکنون دقیقاً به دنبال چه چیزی هستید؟

پاسخ: آنچه را دوست داری معیار اصلی در این جستجو عشق است. لذت فرایند. پس از همه ، این لذت است که راهی است که زندگی سعی می کند ما را به سمت سرنوشت خود سوق دهد. اشتیاق ، علاقه شدید به چیزی ، به طوری که برای شما دشوار است که خود را از شغل خود دور کنید ، که زندگی شما را پر از معنا و شادی می کند.

یک سؤال دیگر. و اگر نه؟ اغلب مردم ادعا می کنند که نمی دانند دقیقاً چه چیزی در زندگی به آنها لذت می بخشد.

ما راز را فاش می کنیم - این واقعا اتفاق نمی افتد حتی اگر به نظر می رسد که زندگی شما خسته کننده است و علاقه قابل توجهی به آن وجود ندارد ، شما هنوز چیزی را دوست دارید ، چیزی شما را جذب می کند ، و این باید کشف شود. خیلی چیزها می توانند به یک ماده برای تحقیق تبدیل شوند … رویاهای کودکان ، رویاهای شما در بزرگسالی ، تخیلاتی که شما آنها را از زندگی پاره کرده اید - حاوی دانه ها هستند. این بدان معنی است که ما در مورد آن رویاها و خواسته هایی که در حال حاضر هستند صحبت می کنیم.شاید بدانید چگونه افکار خود را بر روی کاغذ و به صورت مکتوب بیان کنید. و شما افکاری دارید که به نظر شما باید توضیح داده شوند. سپس به دنبال راهی برای ترجمه این استعداد به زمان حال خود باشید. این کار را انجام دهید. آنها می گویند ما از کودکی می دانیم که باید چه کار کنیم. شاید ما در دوران کودکی بهتر از بزرگ شدن می دانیم. وقتی زمان تصمیم گیری در مورد حرفه فرا می رسد ، سیستم آموزشی و والدین کار خود را انجام داده اند: ما عادت کرده ایم آنچه را که لازم است انجام دهیم ، به جای آنچه که خودمان می خواهیم. در واقع ، ما قبلاً به حدی خراب شده ایم که به سختی می توانیم بفهمیم که خودمان چه می خواهیم و چه چیزی را دوست داریم.

با این وجود ، حرفه ما ، چیزی که ما به خاطر آن "زندانی" هستیم و از بدو تولد در آن استعداد داریم ، با وجود تمام تلاشهای سیستم آموزشی و تلاشهای والدین ، در ما نفوذ می کند. این همیشه در زندگی ما وجود دارد ، حتی اگر برای مدت طولانی به آن توجه نکنیم. شما فقط باید مراقب خود باشید. شما در حال حاضر کاری را انجام می دهید. چیزی در حال حاضر وجود دارد و خود را نشان می دهد. در اینجا - با دقت نگاه کنید. به عنوان مثال ، یک سرگرمی - این چیست؟ به عنوان مثال ، برخی از بانوان دوست داشتنی مدتهاست که به این موضوع عادت کرده اند که تبدیل به یک سرگرمی برای سرسره های کوهستانی در کلبه های تابستانی شده است ، و در حال حاضر 5 چنین اسلاید روی او وجود دارد ، پس شاید بتوانید در اینجا به خود اعتماد کنید ، حدود 25 سال را فراموش کرده اید. تجربه در منطقه ای که کاملاً با سرگرمی شما ارتباط ندارد. شاید در این خواسته های مشتاق ، ذره ای از موضوع وجود داشته باشد. امور زندگی.

در نتیجه این واقعیت که درس دلپذیر است - به راحتی معلوم می شود: به عنوان مثال ، توانایی جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات وجود دارد ، این کار در 5 دقیقه انجام می شود ، در حالی که دیگران به ساعت ها ، و شاید روزها یا هفته ها نیاز دارند. و دقیقاً به دلیل این سبکی ، استعداد ، به عنوان یک قاعده ، مورد توجه قرار نمی گیرد و اهمیت خاصی به آن داده نمی شود. اما این سادگی ظاهری ، فقط نشان می دهد که این عمل است.

ممکن است بلافاصله پیدا نشود ، یعنی مورد باید متبلور شود پیدا کردن آن نیاز به زمان و اشتیاق دارد. و همچنین اقدامات خاص. امتحان کردن بسیار مهم است. وظیفه این نیست که روی مبل دراز بکشید. به س "ال "کیست" باید عملاً پاسخ داده شود. تجزیه و تحلیل - عمل ، تجزیه و تحلیل - عمل … اشتباه کنید … در پایان ، می توانید شغل خود را چندین بار تغییر دهید و دوباره متأسفانه متوجه شوید که این یکسان نیست. حتی اگر خطاهایی دریافت کنید ، پاسخ هنوز در جایی بسیار نزدیک است ، tk. این ، در نگاه اول ، یک نسخه غلط در شما متولد شده است ، به این معنی که با همه اشتباهاتش ، نشانگر را برای حرکت بیشتر به سمت علت پنهان می کند. راز این است که خود مسیر در درون ، از علایق ، آرزوها ، انگیزه ها متولد می شود. با گذشت زمان ، همه موارد غیر ضروری باید ناپدید شوند. تصور کنید در حال جمع آوری موزاییک هستید. شما یک عنصر را به عنصر دیگر متصل می کنید. بارها و بارها یکی با دیگری سازگار نیست و الگوی کلی به هیچ وجه ظاهر نمی شود. اما در یک نقطه - یک کلیک ، و در قطعات پراکنده شروع به مشاهده کل می کنید. در مورد حرفه ، تجارت شخصی نیز همینطور است. شما نگاه می کنید ، تلاش می کنید ، شاید حتی برای یک لحظه در ناامیدی فرو بروید ، و سپس - یک بار ، اینجاست ، و می فهمید که همیشه از آن اطلاع داشتید و دقیقاً به دنبال این بودید. چگونه قبلاً توجه نکرده اید؟ محلول ممکن است روی سطح قرار گیرد.

مهمترین چیز این است که به اهمیت کامل این موضوع پی ببرید. از خود می پرسید. نگرش نسبت به این جستجو تضمینی است که ما هر کاری را که انجام می دهیم به آنچه می خواهیم می رسیم. به هر حال ، اگر س questionالی پرسیده شود ، پاسخ وجود خواهد داشت ، در غیر این صورت این س simplyال به سادگی در شما متولد نمی شود. بنابراین باید آن را فرمول بندی کرده و به جستجو بپردازید.

و در ادامه فکر کردن در مورد کار خود فقط به عنوان راهی برای امرار معاش یا به عنوان دلیل شخصی ، هدف ، خودشناسی یک انتخاب فردی است. برای برخی ، این انتخاب واضح است - انجام کاری که دوست دارید فوق العاده مهم است. در غیر این صورت ، چیزی که بسیار صمیمی و ضروری است ، نور را نخواهد دید. و زندگی لزوماً از چنین انتخابی حمایت می کند.

در نهایت یک نقل قول از "عهدنامه" نوشته آگوست رودن: "هنرمند یک مثال عالی است. او عاشقانه عاشق حرفه خود است: بالاترین پاداش برای او لذت خلاقیت است.متأسفانه ، در زمان ما ، بسیاری از کار خود متنفر هستند ، از کار خود متنفرند. اما جهان تنها زمانی شاد خواهد بود که هر فردی روح یک هنرمند را داشته باشد ، به عبارت دیگر ، وقتی همه در کار خود شادی پیدا کنند."

در مقاله از مطالبی از سایت "روانشناسی وجودی و انسان گرایانه" استفاده شده است.

توصیه شده: