2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"هیچ کس به هیچکس بدهکار نیست" ایده ای است که باد آزادی را در ذهن نسل پس از اتحاد جماهیر شوروی دمیده است ، که به طور پیشینی به همه خود (کشور ، حزب ، اقوام ، همسایگان) بدهکار بود ، اما خود او.
طبیعی است که در جامعه ای که تحت فشار بدهی قرار دارد ، ایده مخالف با خوشحالی ریشه دواند - بدون اینکه در معرض درون نگری عقل سلیم قرار بگیرید. به هر حال ، او از بار وظیفه ای که توسط کسی تحمیل شده بود ، و با آن احساس رنج آور گناه و ترس از مجازات رهایی یافت.
گناهی که هر بار جرات می کنید آنقدر خودخواه باشید که برای خودتان کاری انجام دهید ، به وجود می آید. اینجا چه کار میکنی؟ شما فقط می خواهید … از این گذشته ، این به هیچ وجه با ایده نوع دوستی کامل (واگذاری حق خود تا آخرین پیراهن) که در اطراف حرکت می کند ، مبارزه نمی کند.
در عین حال ، در حالی که موافقت می کنید که خود را به نفع همسایه خود رها کنید ، در اعماق روح خود ، از او انتظار دارید که در عوض نیز همین کار را به نفع شما انجام دهد. و در اینجا او است ، دیگری باید قبلاً. و اگر نتوانید مراقبت مورد انتظار را دریافت کنید ، کینه به وجود می آید.
و همه با هم یک پارادوکس ناخوشایند ایجاد می کنند - شما نمی توانید آن را برای خودتان در نظر بگیرید و دیگران نمی توانند. ما باید زنده بمانیم ، به نحوی با این تناقض سازگار شویم. و جایی برای از بین بردن تنشی که در رابطه ایجاد می کند.
تعجب آور نیست ، بیانیه ای در مورد
اما طبق معمول ، ماندن در یک حداکثر ، هنگام تغییر موقعیت ، ناگزیر به حداکثر مخالف می انجامد. در این مورد ، پیشنهاد ترک این تعهد به صورت دعوت برای کنار گذاشتن مسئولیت در قبال دیگران بود. به زبان ساده ، به بی مسئولیتی. و رفتار تکانشی در روابط. یعنی توانایی تصمیم گیری در مورد زوجین ، بر اساس خواسته های لحظه ای خودشان. خوب ، از آنجا که ما دوست هستیم ، هیچ چیزی بدهکار نیستیم….
ظاهراً ، در ارتباط با این سوگیری ، امروز در اینترنت می توانید بسیاری از اعتراضات داغ را نسبت به ایده بیان شده در بالا پیدا کنید.
من نیز به نوبه خود می خواستم در مورد اینکه آیا یک دانه سالم در یک عبارت معروف وجود دارد …
بنابراین: "هیچ کس به هیچکس بدهکار نیست" - به نظر من ، از خودمختاری هر فرد بالغ صحبت می کند. در مورد عدم وجود وظیفه وجودی (یعنی به طور عینی) در قبال یکدیگر.
روان انسان ، که در روند بزرگ شدن با موفقیت بالغ شده است ، به اندازه کافی مجهز می شود تا بتوانیم از خود مراقبت کنیم و زندگی خود را تضمین کنیم. و بر این اساس ، به طور مستقل انتخاب کنید که با چه کسی وارد رابطه شوید و چه تعهداتی را داوطلبانه بر عهده بگیرید.
به هر حال ، بدهی در جایی ایجاد می شود که در مورد تعهدات توافق شود. من این کار را انجام می دهم (گرچه ، شاید در این لحظه من میل متفاوتی دارم) ، زیرا قول داده بودم. چون من این رابطه را انتخاب می کنم و به حرف خودم احترام می گذارم.
در این مرحله از انتخاب آزاد ، آنطور که من می بینم ، دولتها "باید" و "می خواهند" دیگر با هم درگیر نمی شوند - باید ، زیرا من می خواهم دیگری خوب باشد. فقط این یک "خواسته" تکانشی نیست ، بلکه یک تصمیم بلند مدت بر اساس حس شخصی است.
نگاه کنید ، این درک که هیچ کس به هیچکس بدهکار نیست ، در درون احساس نه یک قربانی ، بلکه یک نویسنده را ایجاد می کند. من خودم زندگی و روابط خود را در آن ایجاد می کنم. اگر در زندگی تکلیفی وجود نداشته باشد ، هیچ تضمینی وجود ندارد و بنابراین هیچ الزامی وجود ندارد. در این صورت هیچ کس مرا مجازات نخواهد کرد ، اما من نیز چنین زندگی ای خواهم داشت که بتوانم و خودم تصمیم می گیرم. و احساس وظیفه در او معیار محدودیت های من نیست ، بلکه میزان مسئولیت من است.
بنابراین ، در مورد عبارت مورد بحث - چه کسی چگونه می خواند. برای یک فرد دارای نارسایی عصبی و نابالغ ، بهانه ای برای امتناع وی از مسئولیت پذیری خواهد بود. برای بزرگسالان بالغ ، یادآوری انتخاب خود او است.
توصیه شده:
شما نمی توانید مادر خود را شاد کنید ، این وظیفه شما نیست
آیا از رابطه خود با مادر راضی هستیم؟ آیا از عزت نفس خود ، که در دوران کودکی شکل گرفت ، راضی هستید؟ مادرم نگفت: لبات را آنطور رنگ نکن ، مناسب تو نیست؟ یا: آیا شما خیلی خجالتی هستید ، پسران به چنین چیزهایی توجه نمی کنند؟ یا: آیا برای رقص پلاستیک کافی ندارید؟ یک سوال دیگر:
کارگاه آموزشی درمان زناشویی. وظیفه پنجم کار با نسخه های خانوادگی
کار با نسخه های خانوادگی. یک درخت آماده سازی خانواده شاد ایجاد کنید. خوشحالی یا ناراحتی ما عمدتاً ناشی از نسخه هایی است که از والدینمان در دوران کودکی دریافت کرده ایم (و آموخته ایم). در دوره های اولیه بلوغ شخصی ، طرح های تجویز شده توسط والدین مورد سوال قرار نمی گیرد و بدون قید و شرط پذیرفته می شود ، در نتیجه تعامل آینده یک فرد معین با جهان تعیین می شود.
چند وظیفه ای افسانه یا واقعیت؟
موسسه آینده (IFTF) تحقیقی را انجام داد که تجربیات کارکنان شرکت های Fortune 1000 را مورد بررسی قرار داد و مشخص شد که هر یک از آنها به طور متوسط روزانه 178 پیام دریافت می کند و حداقل سه بار در یک ساعت قطع می شود. واضح است که بهره وری از این طریق افزایش نمی یابد .
کارگاه آموزشی درمان زناشویی. وظیفه سوم. "تابوت مقدس عشق"
با سلام خدمت دوستان عزیز! و من دوره تمرینات عملی خود را برای بهبود روابط زناشویی ادامه می دهم. امروز شما را با یک تمرین روانشناختی مفید دیگر آشنا می کنم - "صندوق مقدس عشق". *********************************************** ************************************** این کار برای بازگشت شرکا به مهمترین لحظات تاریخ مشترک آنها ، تأکید بر اهمیت ارزشمند آن و ایجاد فرصتی اضافی برای همسران برای ابراز قدردانی ویژه از یکدیگر برای لحظات مقدس شادی مشترک و مشترک.
کارگاه آموزشی درمان زناشویی. وظیفه چهارم "از چشم یک فرشته"
در روابط زناشویی ما ، ما (به دلایلی یا دلایلی) اغلب شریک زندگی را بی ارزش می کنیم ، ارزش خود را از دست می دهیم ، در نتیجه آسیب جبران ناپذیری هم به شریک زندگی و هم به کل رابطه وارد می کنیم. با تحقیر شأن و ثبات شخص دیگر ، ما از نظر تمثیلی آن را باطل می کنیم ، از قدرت روحی و روانی محروم می کنیم و آن را به اشتباهات بیشتر محکوم می کنیم.