2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
موسسه آینده (IFTF) تحقیقی را انجام داد که تجربیات کارکنان شرکت های Fortune 1000 را مورد بررسی قرار داد و مشخص شد که هر یک از آنها به طور متوسط روزانه 178 پیام دریافت می کند و حداقل سه بار در یک ساعت قطع می شود. واضح است که بهره وری از این طریق افزایش نمی یابد
دیوید مایر (مدیر آزمایشگاه عملکرد مغز ، شناخت و عملکرد انسان در دانشگاه میشیگان) سه نوع افراد را در معرض خطر طعمه چند وظیفه ای قرار می دهد.
1. اولین کسانی هستند که توسط زندگی مجبور به کار با ریتم غیرطبیعی می شوند. چنین افرادی سعی می کنند چندین کار را همزمان انجام دهند (برای مثال ، صحبت کردن با تلفن و نگاه کردن به کاغذها و نامه ها).
2. دومی کسانی هستند که بدون اینکه متوجه شوند چند کار را انجام می دهند.
3. نوع سوم افراد کسانی هستند که به "توانایی چند وظیفه ای" خود افتخار می کنند
مایر می گوید: "بسیاری از مردم فریبکارانه فکر می کنند در این کار خوب هستند." اما مشکل این است که مغز همه یکسان است و اینطور کار نمی کند. در حقیقت ، هیچ کس نمی تواند به طور م moreثر بیش از یک کار پیچیده را در یک زمان معین انجام دهد. "(ج)
مغز ما چند منظوره است و ممکن است به عنوان یک پردازنده چند وظیفه ای در نظر گرفته شود ، اما برخلاف سیستم عامل ها ، آن و خواص آن به خوبی درک نشده است. به طور متناقض ، فناوری مدرن ، به جای ساده کردن زندگی ما ، آن را حتی پیچیده تر کرده است. ما فقط از سال 1998 تا 2016 شاهد انقلاب های فنی و اطلاعاتی هستیم ، زمانی که ارزش جریان اطلاعات شخص صدها برابر شده است و مغز انسان (اگر ساده و اغراق کنیم) تمام فرایندهای چند جمله ای دریافت ، پردازش ، تولید مثل ، تجزیه و تحلیل اطلاعات ، با این واقعیت جدید سازگار می شود. به یاد داشته باشید که کودکانی که در عصر اسباب بازی بزرگ شده اند راحت تر از بزرگسالان اداره می شوند - روند سازگاری!
روان چگونه با این مسئله کنار می آید؟ - به سادگی ، سایر مناطق حساس را کاهش می دهد. به عنوان مثال ، کار مداوم در حالت چند وظیفه منجر به اضافه بار و احساس خستگی مزمن می شود ، به ویژه اگر وظایف مربوط به عملکرد یک نیمکره (به عنوان مثال ، سمت چپ "منطقی") ، و سپس حساسیت نیمکره احساسی خلاق - (راست) کاهش می یابد. فرد کمتر احساساتی می شود ، از راه حل های خلاقانه به الگوریتم ها می رود و اگر وضعیت استاندارد نباشد ، یافتن راه حلی برای او دشوار است ، که به نوبه خود سطح کلی اضطراب را افزایش می دهد. و افزایش سطح اضطراب (کورتیزول) منجر به اختلالات دیگر - خستگی ، استنیا ، اختلالات خواب می شود. این برای افراد نوع 1 معمول است و بسیاری از مدیرانی که سعی می کنند کمبود مدیریت زمان و زمان را با چند وظیفه جبران کنند ، به "سردی احساسی" ، کاهش عملکرد و لذت از کار انجام شده توجه می کنند.
در مورد افراد نوع 2 (این بیشتر پادشاهی زنان است) ، زیرا در جامعه ، زن نه تنها در محل کار ، بلکه در اداره و برنامه ریزی قابل پیش بینی زندگی خانوادگی ، بار را بر دوش می کشد ، بنابراین ، اکثر زنان در چند وظیفه زندگی می کنند. حالت ، به ویژه آنهایی که دارای کودک هستند. تنها چیزی که آنها را از "فرسودگی شغلی" نجات می دهد ، تغییر متناوب کارهای خلاقانه به کارهای تحلیلی است. به عنوان مثال ، یک حسابدار ، یک زن خانه خود را به عنوان "طراح" تزئین می کند ، یا کت و شلوار کریسمس سال نو را برای یک کودک برای یک دورهمی می دوزد. همچنین ، افراد نوع 2 شامل موقعیت های اداری ، هر دو محلی در چارچوب یک شرکت / دفتر و کل مشاغل (صاحبان مشاغل) می شوند. این همچنین یک فرایند چند وظیفه ای از عملکرد همزمان بسیاری از زیر سیستم ها است. افرادی که دارای یک زیرگروه حسی منطقی هستند می توانند بدون اضافه بار بدون مشکل کنار بیایند.ویژگی های طبیعی آنها به آنها این امکان را می دهد که چند وظیفه را به طور مثر انجام دهند.
نوع 3 شامل افرادی است که توجه ناپایداری دارند و عملکرد ضعیفی دارند ، برای اینکه م effectiveثر واقع شوند ، باید خود را با چند وظیفه "تغذیه" کنند ، زیرا تمرکز بر روی یک فرایند برای آنها دشوار است. وقتی آزمایش می شوند ، بدترین نتایج را نشان می دهند.
اگر خود را در یک گروه بشناسید چه؟
اگر ناراحت هستید ، خسته می شوید ، کارهای معمول خود را در محل کار انجام می دهید ، پس از اتمام کار تکمیل شده را احساس نمی کنید ، دیگران در مورد "سردی" شما به شما می گویند ، با یک متخصص تماس بگیرید!
آنها به شما کمک می کنند دلیل کاهش کارآیی خود را بیابید و با انتخاب تکالیف فردی مشکل را برطرف کنید - این می تواند کلاسهای مدیریت زمان ، آموزش اراده یا برعکس ، توسعه خلاقیت در شما و غیره باشد.
توصیه شده:
"آنها درباره من چه فکر خواهند کرد؟" ، "آنها درباره من می گویند" - افسانه هایی که شما را از زندگی یا واقعیت باز می دارند؟
"دیگران درباره من چه فکر خواهند کرد؟" "آنها درباره من صحبت می کنند و غیبت می کنند …" ما اغلب چنین عباراتی یا مشابه آن را می شنویم. همچنین می توانید پست های مشابه را در شبکه های اجتماعی مشاهده کنید. اگر در مورد پست ها ، مینی نشریات ، آنها عمدتا از این نوع هستند:
روابط جنسی بین مردان و زنان: افسانه ها و واقعیت
تفاوت در نگرش به رابطه جنسی بین مردان و زنان امری بدیهی تلقی می شود. اعتقاد بر این است که مردان دائماً به رابطه جنسی فکر می کنند ، از یک دامن صرفنظر نمی کنند و مستعد چند همسری هستند. شایعات حاکی از آن است که زنان به دنبال کیف پول مردان ، تمایل به روابط طولانی مدت و قابل اعتماد و ناتوانی در ارگاسم مکرر هستند.
این سایکوپات های بی شرمانه: افسانه ها و واقعیت
اخیراً چیزی درباره آنها با وحشت صحبت شده است. در همین حال ، آنها همیشه چنین بوده اند و احتمال ملاقات با آنها در طول زندگی احتمالاً نزدیک به صد درصد است. تعداد کمی از آنها وجود دارد و فرهنگ مدرن نیز وجود آنها را به هر طریق ممکن تشویق می کند. آنچه در مورد آنها نخواهید شنید.
داروهای ضد افسردگی: افسانه ها و واقعیت
یادداشت های روانپزشک اضطراب و اختلالات افسردگی با شدت و مدت متفاوت یکی از دلایل شایع مراجعه به روانشناس یا روان درمانگر است. اگر در روند درمان علائم افسردگی برجسته باقی بماند ، اضطراب ، بی علاقگی افزایش یابد یا افکار خودکشی ظاهر شود ، مشورت با روانپزشک و تجویز داروهای روانگردان ، از جمله داروهای ضد افسردگی ضروری می شود.
خشونت جنسی: افسانه ها و واقعیت
ما دوست نداریم در مورد آن صحبت کنیم. ماشین سرقت شد ، در خیابان مورد ضرب و شتم قرار گرفت - ما در شبکه اجتماعی می نویسیم یا به دوستان خود می گوییم و همدردی زیادی خواهیم داشت. و در مورد تجاوز ، اغلب مردم سکوت می کنند. زنان سکوت می کنند و حتی بیشتر مردان سکوت می کنند.