زن به دنبال WORD است

تصویری: زن به دنبال WORD است

تصویری: زن به دنبال WORD است
تصویری: Любовь Разум Месть 24 серия на русском языке Фрагмент №2 Aşk Mantık İntikam 24 Bölüm 2 Fragmanı 2024, ممکن است
زن به دنبال WORD است
زن به دنبال WORD است
Anonim

یکی از فیلم های مورد علاقه من "بخور. دعا کن. عشق" با بازی جولیا رابرتز است. یک قسمت در این فیلم وجود دارد که در آن شخصیت اصلی الیزابت (با بازی J. Roberts) ، در جمع دوستان ، "کلمه" را برای شهر انتخاب می کند. به عنوان مثال ، لندن اول است ، نیویورک جاه طلبی و دود است ، رم رابطه جنسی دارد (یعنی آنچه با آن ارتباط دارد ، چه کلمه ای قابل توصیف است). وقتی دوستان از قهرمان پرسیدند که کلمه او چیست ، او تردید کرد. یکی از دوستان به الیزابت گفت که او زنی است که به دنبال کلمه ای است.

واقعاً چقدر چنین افرادی هستند! نه تنها زنان ، بلکه مردان نیز. افرادی که خود را نمی شناسند ، نمی توانند خود را بفهمند ، خود را احساس نمی کنند. در نتیجه ، آنها نمی توانند شادی خود را بیابند ، نمی توانند خود را تحقق بخشند ، کار زندگی ، هدف و معنای خود را بیابند ، زیرا "در جستجوی کلمه" هستند ، در جستجوی خود هستند تا خود را بیابند.

چه بسیار افرادی که ، هیچ چیز را در مورد خود نمی دانند ، زندگی خود را بر اساس ارزشهای پذیرفته شده عمومی ، بر اساس باورهای جامعه در مورد اینکه خوشبختی چیست و اجزای آن چیست ، بنا می کنند. الیزابت و بسیاری دیگر نیز اینگونه زندگی می کردند. آنها ازدواج می کنند ، ازدواج می کنند ، زیرا "وقت" است ، بچه دار می شوند ، زیرا باید اینطور باشد ، آنها می گویند این خوشبختی است. آنها با رعایت اصل اعتبار و ارتباط ، شغلی را به دست می آورند و به استعدادهای خود پی نمی برند. آنها با دوستان ، عاشقان ، دوست پسرها دوست می شوند و در تمام این تعداد چهره عمیقا احساس تنهایی می کنند.

آنها هیچ خواسته ای برای خود ندارند ، هیچ رویائی ، هیچ هدف اصلی در زندگی ندارند ، زیرا هیچ "کلمه ای از خود" وجود ندارد ، هیچ درکی - و من کیستم؟ من چه جور آدمی هستم؟ من چه می خواهم؟ آنچه که من دوست دارم؟ من چی دوست دارم؟ که من دوست دارم؟

آیا حرف خود را می دانید؟ اغلب می توانید این داستان را بشنوید که "همه چیز آنجاست": شوهر وجود دارد ، بچه ها هستند ، شغل وجود دارد ، پول وجود دارد ، اما خوشبختی وجود ندارد. مرسوم است که در مورد چنین شخصی صحبت کنید که "مست" ، "وجدان خود را از دست داده است" ، "از چربی عصبانی شده است". خیلی آسان است. این مرد زندگی خود را بر اساس کلیشه ها بنا کرد ، نه بر اساس ارزشهای شخصی خود. بله ، فقط به این دلیل که او نمی داند ، اما به طور کلی ارزشهای او چیست؟ زیرا وقتی بزرگ می شد ، اغلب کاری انجام می داد ، زیرا "اینطور که باید باشد" ، "اینطور باید باشد" ، "همه اینطور هستند." اما او یاد نگرفت که به دنبال چیزی باشد که دوست دارد ، آنچه را دوست دارد ، آنچه را دوست دارد.

و اگر خودتان را نمی شناسید ، اگر شادی در زندگی شما وجود ندارد ، از کوچک شروع کنید. فکر کنید کدام رنگ را بیشتر دوست دارید؟ چه نوع موسیقی را دوست دارید؟ کدام غذا را بیشتر دوست دارید؟ شما چه بوهایی را ترجیح می دهید؟ یاد بگیرید که بدن خود را احساس کنید ، لحظاتی را احساس کنید که احساس ناراحتی می کنید ، زمانی که احساس راحتی نمی کنید و در موقعیتی قرار بگیرید که بتوانید آرام شوید ، تنش را برطرف کنید. یاد بگیرید که به دنبال لذت های زیبایی باشید ، آنچه را که دوست دارید به آن نگاه کنید ، آنچه را که دوست دارید بشنوید و بشنوید. خودتان را به عنوان یک کودک کوچک ، یک نوزاد مطالعه کنید: گاز بگیرید ، بچشید ، بشنوید ، بویید ، لمس کنید ، لمس کنید.

شما می توانید شادی و خودشکوفایی خود را در زندگی تنها از طریق تحقق خواسته های واقعی خود بیابید. اگر مهارت گوش دادن به خود را داشته باشید ، می توانید خواسته ها و نیازهای واقعی را بشنوید. وقتی شخصی می داند چگونه خودش را بشنود و بشنود ، خودش را می فهمد ، جای خود را در جهان می یابد ، حرف خود را می یابد.

توصیه شده: