چگونه به دنبال روان درمانگر باشیم و در طول درمان چه اتفاقی می افتد

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه به دنبال روان درمانگر باشیم و در طول درمان چه اتفاقی می افتد

تصویری: چگونه به دنبال روان درمانگر باشیم و در طول درمان چه اتفاقی می افتد
تصویری: روان درمانی چیست؟ روان درمانگر به چه فردی اطلاق می شود؟ 2024, ممکن است
چگونه به دنبال روان درمانگر باشیم و در طول درمان چه اتفاقی می افتد
چگونه به دنبال روان درمانگر باشیم و در طول درمان چه اتفاقی می افتد
Anonim

چگونه می توان درمانگر خود را پیدا کرد

دو راه اصلی وجود دارد. اولین مورد این است که از کسانی که به ارزیابی آنها اطمینان دارید ، توصیه هایی بخواهید (برای مثال ، شخصی مشکلاتی مشابه شما داشت و شخص خاصی به او بسیار کمک کرد). مورد دوم این است که به دنبال خود باشید: در مورد جهات مختلف (گشتالت ، سایکودراما ، تجزیه و تحلیل معاملات ، درمان شناختی - رفتاری ، روانکاوی ، خانواده درمانی سیستمیک و غیره - بسیاری از آنها وجود دارد) مطالعه کنید ، سپس راهی را انتخاب کنید که به نظر نزدیکتر می رسد. در گشتالتي كه من در آن كار مي كنم ، توجه زيادي به احساسات و عواطف مشتري و تماس مي شود. در تحلیل معاملاتی ، اساس مدل کودک + والدین + بزرگسالان است. در روانکاوی کارهای زیادی با ناخودآگاه انجام می شود ، درمانگر بیشتر گوش می دهد و حداقل در جلسه فعال است. و غیره. با انتخاب جهت ، امکان انتخاب یک فرد خاص وجود دارد - به سایتها بروید ، نظرات و عکسها را ببینید ، ببینید شخص در مورد خود چه می نویسد و با چه کلمات. از درمانگرانی که قول اثر سریع ، زندگی جدید یا تضمین راه حل مشکلات را می دهند باید اجتناب شود. درمان عبارت است از سفری در امتداد رودخانه ای ناشناخته ، با تاریخ نامعلوم ، ایستگاه های میانی ناشناخته و مقصد نامعلوم. اما در کنار شما همیشه یک فرد باتجربه ، آموزش دیده برای عبور از تپه ها وجود خواهد داشت. در جایی با یک عبارت خوب آشنا شدم: روان درمانگران خسته کننده ای آهسته هستند ، ماهها و سالها همراه با مشتری آماده حرکت در مراحل کوچک ، تا زمانی که مراجعه کننده به آن نیاز دارد ، هستند. انتخاب درمانگر بسیار ساده است. شخصاً ، به نظرم می رسد که مردم به طور کلی بسیار دقیق انتخاب می کنند - عمدتا کسانی که واقعاً می توانند به آنها کمک کنند. به طرز شگفت انگیزی احساس می شود که این درمانگر خاص ، در حال حاضر ، به خوبی با این مشکل کار می کند. گاهی اوقات اولین درمانگر انتخاب شده مناسب نیست - به دلیل برخی اختلافات اساسی در اولین جلسات. سپس می توانید به سراغ دیگری بروید ، این به طور کلی یک روند عادی است.

آنچه در جلسات اتفاق می افتد

جلسات شامل گفتگو و تجربیات است - هم برای مراجعه کننده و هم برای درمانگر. مشتری نیازی به انجام کار خاصی ندارد. شما حتی نیازی به توانایی فرمول بندی ندارید و حتی بیشتر لازم نیست که به وضوح درک کنید که مشکل کجا و چیست. در اصل ، خود تماس با مشاور در حال حاضر برای تشخیص دلیل درخواست مهم است. فقط باید کمی صداقت ، شجاعت و میل به تغییر داشته باشید. و در روند معمولی ترین مکالمه ، اطلاعات کافی برای ارائه فرضیه هایی در مورد دلایل ، آزمایش آنها و ارائه گزینه هایی برای کار به دست می آید. دقیقا چه خبر است؟ این شغل چگونه است؟ متفاوت. گاهی فقط گوش می کنم. گاهی اوقات بازخورد می دهم "من آن را به صورت 1 … 2 … 3 …" می شنوم. گاهی اوقات من یک نظریه می گویم. گاهی اوقات افکار خود را در مورد "فکر می کنم" می اندازم. گاهی اوقات ما موقعیت هایی را از زندگی انجام می دهیم. گاهی اوقات از اشیا استفاده می شود - اسباب بازی ، مبلمان ، وسایل. گاهی نقاشی می کنیم ، گاهی می نویسیم. متفاوت. من تصور روشنی از آنچه که من به طور خاص در هر لحظه از زمان انجام می دهم و برای چه کاری دارم. به طور کلی ، همه اینها چندین هدف اصلی دارد: - ایجاد یک فضای امن برای انواع تظاهرات. - برای تعیین مرزها - هم درمانگر و هم مراجعه کننده ؛ - در طول جلسه مدام با مشتری تماس بگیرید ، او را بشنوید ، ببینید ، احساسات و عواطف او را ضبط کنید. - روش های مختلف برخورد با موقعیت یا مشکل را به مشتری نشان دهید و به او کمک کنید تا یاد بگیرد. - در صورت شکسته شدن چرخه تماس ، - ارائه پشتیبانی ، همدردی ، کمک - در چارچوبی که مشتری موافقت می کند. گاهی اوقات همه اینها برای اولین بار برای مشتری اتفاق می افتد. به این معنا که درمانگر اغلب اولین فردی است که به غیر از سناریو می توان با او ارتباط برقرار کرد. به عنوان مثال ، او اولین فردی بود که به مشتری اجازه داد "لمس" کند و مرز خود را احساس کند.یا او اولین کسی بود که در زمان تجربه های سخت مشتری نزدیک بود ، او به سادگی آنجا بود - و سقوط نکرد ، هیچ چیزی را منع نکرد ، و تماس را ترک نکرد. پس از دریافت اولین تجربه ، سرانجام مشتری می فهمد که در اصل چه چیزی ممکن است و می تواند با دانش جدید وارد زندگی شود. این خیلی مهمه.

شما همچنین باید به موضوع صراحت و شرمندگی بپردازید. البته ، غیرممکن است که بلافاصله همه چیز را به یک غریبه ارائه دهید. بنابراین ، روان درمانگر "وارد زندگی نمی شود" ، او در فرایند شناختن خود (به اصطلاح) و حل مشکلات خود به طور مستقل به مراجعه کننده کمک می کند. او بیشتر یک آینه است و هیچ چیز را از خود به درمان وارد نمی کند و هیچ ارزیابی را انجام نمی دهد. میزان باز بودن در این مورد ، البته ، توسط مشتری تعیین می شود. و صداقت برای مشتری ، قبل از هر چیز ، در مقابل خود لازم است - البته در این صورت ، اگر لازم باشد بروید ، و نه چکرز (یعنی مشکل را حل کنید ، و در نظر روان درمانگر ایده آل به نظر نرسید))

از طرف دیگر ، مشتری می تواند پول و زمان متخصص خود را در جلسه مدیریت کند ، و اگر می خواهد از آن بی تاثیر استفاده کند - به عنوان مثال ، در مورد مشکل اصلاً صحبت نکند ، بلکه در مورد گربه ها صحبت کند. یا پرداخت کنید ، اما نیایید ؛ یا دروغ و طفره رفتن - حق اوست. ممکن است مشتری در برابر شغل مقاومت کند - آگاهانه یا ناخودآگاه. اغلب اتفاق می افتد که به نظر می رسد شما می خواهید تصمیم بگیرید ، اما حالت "اردک از یک حکایت" روشن می شود: خوب ، بله ، اما … پس چه؟ هیچ چیزی. نه ، درمانگر عصبانی نیست که فردی نتواند مشکلات خود را سریع ، زیبا و آسان حل کند. و از این واقعیت که شخص با گزینه ها موافقت نمی کند. عجیب خواهد بود که به نوعی از این موضوع عصبانی باشیم ، زیرا مراجعه کننده هیچ چیزی به درمانگر بدهکار نیست - حتی برای کمک یا عدم کمک ، و سپس خودش تصمیم می گیرد. به این معنا که درمانگر هیچ گونه انتظاری در مورد مراجعه کننده ندارد ، او فقط آماده است تا در زمان پرداخت شده و دانش و تجربه خود ، نحوه ظاهر شدن شخص را دنبال کند. گاهی اوقات مشتری به جز مخاطب "عصبانیت" از درمانگر کمک دیگری نمی خواهد - و این نیز امکان پذیر است. شاید این حداکثر کمکی باشد که مشتری می تواند در حال حاضر دریافت کند. تصمیم با اوست. نویسنده: Ekaterina Sigitova

توصیه شده: