خودشیفته کیست؟ آیا با او ملاقات کرده اید یا با آنها زندگی می کنید؟

فهرست مطالب:

تصویری: خودشیفته کیست؟ آیا با او ملاقات کرده اید یا با آنها زندگی می کنید؟

تصویری: خودشیفته کیست؟ آیا با او ملاقات کرده اید یا با آنها زندگی می کنید؟
تصویری: اختلال خودشیفتگی (چگونه یک خودشیفته زندگی شما را به نابودی می کشاند) 2024, آوریل
خودشیفته کیست؟ آیا با او ملاقات کرده اید یا با آنها زندگی می کنید؟
خودشیفته کیست؟ آیا با او ملاقات کرده اید یا با آنها زندگی می کنید؟
Anonim

در مشاوره ، من به داستانهای بسیاری از زنان در مورد عشق ناخوشایند گوش داده ام. با به یاد آوردن غم انگیزترین داستانهای عاشقانه مرتبط با عدم درک بین شرکا ، دستکاری و حتی سادیسم روانی ، می فهمم که تقریباً هر یک از آنها ما را به موضوع خودشیفتگی سوق می دهد.

خودشیفته کیست؟ آیا با او ملاقات کرده اید یا با آنها زندگی می کنید؟

از آنجا که نرگس ها باهوش هستند ، شاهزاده شما به سرعت شما را کشف می کند و جنبه هایی را که بیشتر دوست دارید به شما نشان می دهد. او گل های مورد علاقه شما یا کیک های مناسب (که شدیدترین واکنش را در شما ایجاد می کند) برای شما می آورد. اگر عاشق تئاتر هستید ، او بلیطی را خریداری می کند که شما در آرزوی رفتن بودید. اگر قدم زدن در پارک را ترجیح می دهید ، مدتی او نیز با این کار موافقت می کند: فقط قدم بزنید. او زبان شما را یاد می گیرد. او یاد می گیرد به گونه ای شوخی کند که شما را بامزه می کند و به گونه ای گوش می دهد که باعث می شود باور کنید او واقعاً تحت تأثیر داستان قرار گرفته است. شما مدتی خوشحال خواهید شد ، می توانید نمونه ای از چنین خودشیفته ای را در فیلم "پادشاه من" مشاهده کنید.

خودشیفته ممکن است باهوش ترین معشوقی باشد که تا به حال ملاقات کرده اید. بستگی دارد که کدام حوزه زندگی برای تأیید خود انتخاب شود. تشخیص یک فرد خودشیفته در رختخواب معمولاً آسان است: هرگز نمی توانید از نظر احساسی با او ملاقات کنید. هر بار او به شما وابسته نیست: او فکر می کند که چقدر فوق العاده است.

احساس وحشتناک پوچی درونی که خودشیفته می داند چگونه تنها در یک راه - با تحسین و تحسین - به عقب رانده شود. طنز این است که هر قدر هم تحسین شود ، همیشه کافی نیست ، زیرا خلأ درون را نمی توان از بیرون ترمیم کرد.

از آنجا که فرد خودشیفته قادر به صمیمیت نیست ، رابطه "عشق" به سرعت خسته کننده می شود. و از آنجایی که اعتراف می کند که قادر به صمیمیت نیست ، نمی تواند ، تعیین مسئولیت شما آسان تر است. بنابراین ، روزی به جای شاهزاده جذاب ، موجودی غرغر را در نزدیکی خود خواهید یافت ، که از نظر شما برای تمام جهان آزرده شده است. اگر برای او مهم نباشد که آقا بماند ، ناگهان به طور واضح در چمن کنار جاده تف می کند یا "تصادفا" جلسه را فراموش می کند. اگر او به تصویر نیاز دارد ، بسیار مودبانه می پرسد که آیا شما مخفیانه فنجان مورد علاقه او را در حالی که زیر دوش بود شکستید. وقتی شما با عصبانیت می خندید و می پرسید بهترین روابط دنیا چه شده است ، چیزی در پاسخ به این جمله: "شما خنده بلند را دوست ندارید" به نظر می رسد. خنده ، البته ، در گلو شما گیر می کند ، اما به محض به هوش آمدن ، معلوم می شود که مثلاً باید شکم های پایینی خود را بالا بیاورید ، قاب عینک خود را تغییر دهید ، کتاب منطقی بخوانید و حافظه خود را تقویت کنید ، زیرا او بار دوم در مورد فریم به شما می گوید ، اما در مورد منطق پنجم … به هر حال ، خواهید فهمید که شما زن مورد نیاز او نیستید زیرا اهداف عالی او با هوس های کوچک شما مطابقت ندارد.

اگر هنوز با او باشید ، اوضاع بدتر می شود. هنگامی که شکم خود را پمپ می کنید ، معلوم می شود که شما به اندازه کافی با دوستان او خوب نیستید. وقتی از گوش به گوش به دوستانش لبخند می زنید ، معلوم می شود که بهتر است لبخند را تا زمان مراجعه به دندانپزشک کنار بگذارید. وقتی عصبانیت خود را از دست می دهید ، می شنوید که بر اساس سبک استدلال خود ، کتاب درسی منطق را نخوانده اید. و وقتی گریه می کنید ، بشقابی را به سمت او پرتاب می کنید ، او آن را به همراه جام مورد علاقه اش (که یکی از پیشینیان شما در شرایط مشابه آن را شکست) می شمارد.

اگر او را دوست ندارید ، اکنون می روید. اما اگر او را دوست نداشتید ، این را می خواندید؟ پاداشی که در پایان ماراتن در انتظار شماست این است که واقعاً بهتر خواهید شد. به هر حال ، نه کتاب درسی منطق ، نه مراجعه اضافی به دندانپزشک و نه شکم صاف به کسی آسیب نمی رساند. جریمه ای که برای این کار پرداخت می کنید ، چندین برابر بیشتر از عضویت سالانه در یک باشگاه ورزشی نخبگان است - اعتماد به نفس تضعیف شده و احساس خلاء درونی که همیشه برای کسانی که در آرزوی خوشحال کردن خودشیفته بودند ، وجود دارد.

تراژدی خودشیفتگی از نظر داخلی به همان اندازه بزرگ است که از بیرون نامرئی است..

آرامشی که مبهم یادآور خوشبختی است ، لحظه ای او را ملاقات می کند که از پله بعدی پله نامرئی منتهی به آسمان بالا رفت. هرچه معشوق شما احمق تر باشد ، کمتر حدس می زند که دلیل مالیخولیای حاد و نارضایتی او از جهان در اوست. و با تهاجمی تر شما را به عنوان بخشی از این جهان ناقص بهبود می بخشد. هر چه گل زیبای شما باهوش تر باشد ، بیشتر نگران خودش خواهد بود ، نه دنیا و نه شما. یک سخنرانی روزانه یک ساعته در مورد بهبود خود وجود نخواهد داشت ، اما چیزهای بیشتری وجود نخواهد داشت. او هرگز گرمای واقعی را برای شما احساس نخواهد کرد. اگر احساس بدی دارید و "روح شما درد می کند" نمی تواند صادقانه به شما گوش دهد. او نمی داند چگونه پشیمان شود و قادر نیست از نظر احساسی حمایت کند. به زبان ساده ، چنین شخصی در رابطه با شما وجود ندارد.

"من هیچ ایده ای ندارم که به چه زنی احتیاج دارم. یک زن بدشانس و ضعیف من را از آنچه انگل من را عصبانی می کند ، عصبانی می کند. یک زن موفق و مستقل به من حس حسادت و تحقیر می دهد. من به یک دوست دختر قوی نیاز دارم ، که من موفقیتش را همیشه تحقیر می شود: در غیر این صورت من زنده نمی مانم و وقتی این را می گویم از خودم به شدت متنفرم. " - این متن یک بار توسط یکی از مشتریان من بیان شد ، و اصلاً خودشیفته نبود: یک خودشیفته قادر به چنین صداقت و شجاعتی نیست. اما هر کدام از آنها چنین احساسی دارند. بنابراین اگر تصمیم به ماندن گرفتید ، با انتخاب خودشیفته ها بهترین ها را حمایت کنید ، به همین دلیل شاهزاده شما شما را انتخاب کرد. اما اگر فکر می کنید این هوشیاری می تواند به جای عشق گرم شود ، در اشتباه هستید.

توصیه شده: