2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
نوجوان "موجودی" است که خود را مرکز جهان می داند. همه افراد دیگر جایی در حاشیه هستند و فقط قصد دارند به نحوی به او خدمت کنند. همه آنها برای او و برای او کار می کنند. و همه آنها به او مدیون هستند ، و او یا چیزی به آنها بدهکار نیست ، یا نمی تواند کاری انجام دهد.
نوجوان مدام خود را تأکید می کند. به هر صورت. به هر قیمتی.
حتی وقتی از همه پنهان می شود ، او همچنین حق خود را برای یکتایی و ناسازگاری از این طریق تأکید می کند.
برای او مهم است که مانند بقیه باشد - اما فقط خنک تر - و در عین حال تفاوت فاحشی با دیگران داشته باشد و دوباره بر منحصر به فرد بودن خود تأکید کند.
توجه داشته باشید. بزرگسالان دیگر نیازی به آن ندارند. آنها آن را از قبل می دانند. خوب ، اگر یک فرد بالغ به طور ناگهانی خود را تأیید کند ، به نظر می رسد که در نوجوانی "گیر کرده است". او واقعاً مسوولیتی را که برای او و عزیزانش اتفاق می افتد بر عهده نمی گیرد. او همیشه درست می گوید - و آنها مقصر هستند: آنها اشتباه کردند ، اشتباه صحبت کردند - بسیاری از چیزها ، آنچه اشتباه است. او همه چیز را به یکباره می خواهد. او نمی خواهد یک کار را انجام دهد ، اما خوب است. او به چیزهای زیادی نیاز دارد - سعی کند به همه نشان دهد که می تواند کارهای زیادی انجام دهد. رابطه جنسی یکی از نقاط دردناک است. در اینجا شما باید Be و Correspond باشید. و اینجا یک نوجوان است همه منحصراً روی خودم متمرکز شده اند … و حتی جلب رضایت یک زن برای او دستاورد شخصی او است و اصلاً مراقبت از او نیست. بسیار - برای نمایش. دیدن.
و اگر هیچ کس نمی بیند و قدر نمی داند - پس چنین چیزهایی نفیگ است. دفاع از نظر خود - هر گونه ، مهم نیست که چه چیزی - برای یک نوجوان مایه افتخار است. و حتی اگر امروز یک چیز باشد ، و فردا - کاملاً برعکس - خیلی مهم نیست. مهم است که او دفاع کرد منتقدان نمی توانند ایستادگی کنند. خیر برای او ، این بدان معناست که: احترام نمی گذارند و نمی فهمند آنها درک می کنند - این در صورتی است که آنها موافق باشند. خیلی ها برای نمایش است دیدن. و اگر هیچ کس نمی بیند و قدر نمی داند - پس چنین چیزهایی نفیگ است. دفاع از نظر خود - هر گونه ، مهم نیست که چه چیزی - برای یک نوجوان مایه افتخار است. و حتی اگر امروز یک چیز باشد ، و فردا - کاملاً برعکس - خیلی مهم نیست. مهم این است که او دفاع کرد. تحمل انتقاد را ندارد خیر برای او ، این بدان معناست که: آنها احترام نمی گذارند و نمی فهمند. آنها درک می کنند - این در صورتی است که آنها موافق باشند.
این نوجوان درک خاص خود را از ویژگی ها دارد. این فردیت نیست. این دقیقاً ویژگی است. "من مثل بقیه نیستم ، من خاص هستم. و بقیه فقط دیگران هستند ، خیلی معمولی." و یک فرد بالغ که همان را ثابت کند ، تنها بر اساس گذرنامه یک فرد بالغ است. شما می توانید در نوجوانان تا این حد زنده بمانید. بحث سن نیست
کودک از 3 سالگی شروع به درک استقلال خود می کند (تصور کنید ، در 3 سالگی !!!!!). و انتخاب اقدامات - حتی زودتر. و اینکه او قدرت دارد - تقریباً در همان زمان. اما در نوجوانی ناگهان با این واقعیت روبرو می شود که قدرت فقط در اختیار او نیست و اینکه توسط قدرت دیگری محدود می شود - من در مورد ارتباط صحبت می کنم. اینجاست که وحشت و خودباوری شروع می شود ، چیزی شبیه به این قدرت من سردتر است !! !!»
چگونه می توان یک نوجوان را متقاعد کرد که به توصیه ها گوش دهد؟ به هیچ وجه! در اصل لازم است آموزش دهید که شخص دیگری را غیر از خود ببینید. بیاموزید که نه تنها به خود ، بلکه به اطرافیان خود نیز احترام بگذارید.
و از آنجا که یک نوجوان بیشتر اوقات فقط احترام می گذارد استحکام - قدرت (به احتمال زیاد ذهنی است تا جسمی) ، پس بزرگسالان "ضعیف" هیچ ارتباطی با نوجوانان ندارند. علاوه بر این ، آنها چیزی ندارند که سعی کنند چیزی را به آنها بیاموزند. اما این کاملاً نظر من است.
توصیه شده:
راهنمای شغلی برای یک نوجوان
توانایی های فرزند خود را در 4 ستون شرح دهید: ACADEMIC موفقیت مدرسه است. اما شما باید به نمرات توجه نکنید ، زیرا آنها ذهنی هستند ، بلکه به توانایی ها توجه کنید (برای مثال ، فرزند شما می تواند افکار خود را خوب بیان کند و بنویسد ، اما معلم ادبیات شما با کسانی که افکار خود را دارند ، تعصب دارد.
2. آه ، این نوجوانان // چگونه یک نوجوان را دوست داشته باشیم؟
با سلام خدمت خوانندگان عزیزم! اغلب ، در توصیه هایی برای والدین در مورد نحوه بهبود روابط با یک کودک نوجوان ، به نظر می رسد: -بچه را باید دوست داشت ، فرزند خود را دوست بدارید. البته این همه درست است. اما بر هیچ کس پوشیده نیست که دوست داشتن به هیچ وجه آسان نیست.
سن نوجوان: محدوده والدین
آنها می گویند که دوران گذار وحشتناک و دشوار است. والدین نوجوانان اغلب در مورد آن صحبت می کنند. چرا؟ زیرا در بسیاری از موارد برای والدین دشوارتر از فرزندان است. چرا؟ شاید به خاطر سن انتقالی کودک به والدینش می گوید: "همه چيز! وقت آن رسیده است که با این توهم خداحافظی کنید که چیزی بهتر از او می دانید
این نوجوان بی ادب ، غرغرو و پرخاشگر است - چند مشاوره از روانشناس لازم است؟
در ابتدای کار ، روشن خواهم کرد که نوجوانی ، به گفته نویسندگان مختلف ، در حال حاضر بین 9 تا 21 سالگی است. مشکلات ناشی از رفتار یک نوجوان در هر خانواده ای رخ نمی دهد ، اما در خانواده هایی که درگیری ها و رسوایی ها با فرزندان بزرگسال بوجود می آید - موقعیت هایی با شدت متفاوت رخ می دهد.
نوجوان درس نمی خواند
نوجوان درس نمی خواند و او با همه بی ادب است ، به هیچ چیز علاقه ندارد ، نمی خواهد کاری انجام دهد ، تمام روز پشت کامپیوتر می نشیند ، با شرکت های عجیب و غریب معاشرت می کند ، همیشه عصبی است ، بسیار تغییر کرده است ، شروع به استفاده از الکل و سیگار کرد (و ناگهان چیزی بدتر) ، تهدید به ترک خانه یا انجام کاری با خودش می کند ، به آینده خود فکر نمی کند … اینها "