2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
- من به پدرم احترام نمی گذارم. او مرد نیست!
- مادر تمام زندگی من را خراب کرد. همه چیز در مورد او برای من نفرت انگیز است!
اغلب ما شروع به ساختن زندگی خود به عنوان نقطه مقابل پدر و مادر می کنیم. والدین در فقر زندگی می کردند - ما تمام تلاش خود را برای کسب درآمد بالاتر از حد متوسط می کنیم. والدین سال ها جلوی تلویزیون می نشستند - ما سه بار در سال سفر می کردیم.
این انرژی و انگیزه زیادی دارد. "من مثل پدر و مادرم نیستم! من می خواهم ، می توانم و بهتر زندگی خواهم کرد!"
و این انرژی ما را تحریک می کند ، باعث می شود که جلو برویم ، موانع را پشت سر بگذاریم ، سختی ها را تحمل کنیم ، شخصیت خود را خنثی کنیم.
"وقتی حقوق من برای مدت طولانی افزایش نمی یابد ، فوراً به فقر والدینم فکر می کنم و به دنبال کار جدید می گردم."
"وقتی وزنم افزایش می یابد ، فوراً به پدر اعتماد چاقم فکر می کنم و به باشگاه می دوم."
اما هنوز ، در اعماق وجود ، احساس می کنیم که این قسمت شرورانه ، بی تفاوت ، بی تفاوت ، بی رحمانه ، ناموفق ما به جایی نرسیده است ، هنوز نفس می کشد و می خواهد زندگی کند. مهم نیست چگونه سعی کردیم او را بکشیم یا حداقل او را غرق کنیم.
و بنابراین در مقطعی - معمولاً وقتی به نظر می رسد که به آنچه که در آرزوی آن بودیم رسیده ایم - ناگهان احساس غم و اندوه می کنیم. گویی زندگی معنای خود را کاملاً از دست داده است ، دیگر خوشایند نیست.
و با کمال تعجب متوجه شدیم که ما عاشق برنامه های بازی بودیم ، که همیشه توسط مادر منزجر کننده ما تماشا می شد ، ما برای دریافت آموزش عالی دوم رفتیم - به دلایلی دقیقاً مشابه پدر فقیری که ما از آن بیزار هستیم..
و عصبانیت نسبت به والدین به تدریج با درد ، انزجار - درک ، ترس - غم و حساسیت جایگزین می شود. و چیزی شبیه به پذیرش و بخشش در قلب ما تکان می دهد.
زیرا هر یک از ما هم پدر داریم و هم مادر. و هرچه بیشتر سعی کنیم از آنها فرار کنیم ، بیشتر از خودمان فرار می کنیم.
توصیه شده:
والدین چگونه بر زندگی شخصی شما تأثیر می گذارند؟ قسمت 3. راه حل ها
مهم: قبل از انجام این تمرینات ، حتماً تأکید کنید که هر خانواده فردی است ، هر داستان خاص است. و شما باید دلایل وضعیت منفی را با یک شخص خاص و درخواست خاصی برای مشاوره درک کنید. تشخیص خود مفید نیست. در مقالات ، روانشناسان مجبور به تعمیم می شوند ، و گاهی اوقات به منظور خوانایی ، یک عبارت کلیدی را پیچیده می کنند.
تأثیر تجربه زندگی همسران در خانواده والدین در ساختن زندگی خود
بزرگ شدن ، مستقل شدن ، یک فرد فرصت انتخاب را به دست می آورد. ما مختاریم هرطور که صلاح می دانیم انجام دهیم ، همه راه ها باز است. ما می توانیم والدین خود را تحسین کنیم و تلاش کنیم که شایسته آنها باشیم ، یا می توانیم از قدم برداشتن در مسیری که تمام زندگی آنها در آن دچار سانحه و لغزش شده بود صرف نظر کنیم.
درمان طولانی مدت در مقابل کوتاه مدت
اخیراً ، در یکی از انجمن ها ، س aالی مطرح شد - چرا ما به روان درمانی طولانی مدت نیاز داریم؟ هیپنوتیزم ، NLP ، dpdg ، چند جلسه وجود دارد - و سوال حذف می شود. نیازی نیست هفته ای یکبار برای ماه ها یا حتی سالها پیاده روی کنید … با وجود سادگی ظاهری ، این سوال جالب است.
بحران معنای زندگی نقطه عطفی در زندگی جوانان 35-45 ساله
با خواندن آثار ای. اریکسون ، با توصیف او از بحران وجودی در افراد روبرو می شوم. به نظر می رسد که یک فرد زندگی می کند ، اما هیچ معنایی در زندگی ندارد. یا به نظر می رسد معنایی در زندگی وجود دارد ، اما فقط یک نفر می بیند که این معنا برای او نیست.
فراق - "مرگ کوچک" یا "راه طولانی تا آغاز"؟
این مقاله برای کسانی است که تصمیم به جدا شدن از یک شریک سمی گرفته اند و حتی بیشتر برای کسانی که مانند یک اسباب بازی خسته کننده رها شده اند. من شما را به خوبی درک می کنم ، زیرا در جوانی من تمایل داشتم که وارد یک رابطه معتاد شوم ، زیرا خودم را در نظر می گرفتم زشت ناقص ارزشمند نیست یادداشت های یک زن زشت به همین دلیل او یک پاسخ متقارن از جهان دریافت کرد و از این امر بسیار رنج برد