بحران معنای زندگی نقطه عطفی در زندگی جوانان 35-45 ساله

تصویری: بحران معنای زندگی نقطه عطفی در زندگی جوانان 35-45 ساله

تصویری: بحران معنای زندگی نقطه عطفی در زندگی جوانان 35-45 ساله
تصویری: Ramseses B - معنی زندگی 2024, مارس
بحران معنای زندگی نقطه عطفی در زندگی جوانان 35-45 ساله
بحران معنای زندگی نقطه عطفی در زندگی جوانان 35-45 ساله
Anonim

با خواندن آثار ای. اریکسون ، با توصیف او از بحران وجودی در افراد روبرو می شوم. به نظر می رسد که یک فرد زندگی می کند ، اما هیچ معنایی در زندگی ندارد. یا به نظر می رسد معنایی در زندگی وجود دارد ، اما فقط یک نفر می بیند که این معنا برای او نیست. حدود 100 سال از نوشتن آن نویسنده معروف در مورد این پدیده می گذرد. اما آیا کتابهای او به دلیل قانون محدودیت معنای خود را از دست داده اند؟ آیا عبارت او اهمیت خود را از دست داده است: "در جنگل اجتماعی وجود انسان ، زندگی بدون احساس هویت فایده ای ندارد."

روشن است که از آن زمان تاکنون هیچ آماری در دست نیست. و چگونه می توان تعیین کرد که چند درصد از مردم معنای زندگی را از دست داده اند؟ آن را امتحان کنید ، از اطرافیان خود بپرسید! چند نفر خواهند گفت که معنای زندگی را نمی بینند؟ فکر می کنم خیلی ها این کار را نمی کنند. صحبت در این مورد در جامعه پذیرفته نیست. حتی در مشاوره یک به یک با روانشناس ، آنها واقعاً در مورد آن صحبت نمی کنند. خوب ، حداقل تا زمانی که اعتماد ایجاد نشود. و این معمولاً اولین مشورت نیست. و این علیرغم این واقعیت است که اغلب این سوال اصلی ترین چیزی است که منجر به روانشناس شد.

شاید برای درک اینکه چند نفر در زندگی معنا دارند ، باید از آنها س questionالی مانند: "منظور شما از زندگی چیست؟" شاید کسانی که همه چیز را با معنای زندگی دارند تردید نکنند و اعتراف کنند که به نوعی در این دنیا گم شده اند؟ نه! فکر نکنم کمکی هم بکنه فقط مردم به طور دسته جمعی در مورد معانی معمولی زندگی صحبت می کنند که در چنین مواردی توصیف می شود. آنها به شما خواهند گفت که آنها به خاطر فرزندان ، به خاطر والدین خود زندگی می کنند. آنها به شما می گویند که باید وام مسکن ، وام ماشین را پرداخت کنید ، پروژه جدیدی در کار است و بدون آنها راهی وجود ندارد …

*

به نظر می رسد همه چیز درست به نظر می رسد و به نظر می رسد یک شخص در زندگی معنایی دارد ، حتی "معنای درست زندگی"! اما آیا این فقط مربوط به بچه ها و والدین است؟ در اتومبیل یا آپارتمان ، مشاغل و مشاغل پاره وقت؟ غالباً با این عبارات قابل قبول اجتماعی ، شخص فقط خلأ روحی خود را می پوشاند.

من روشن خواهم کرد که من قطعاً کسی را در اینجا متهم نمی کنم ، من تقبیح نمی کنم ، سعی نمی کنم کسی را در هر چیزی متقاعد کنم. اگر شخصاً احساس خوبی دارید ، اگر شخصاً از شیوه زندگی خود راضی هستید ، پس خدا را شکر کنید! به طور کلی ، خوشحال می شوم اگر همه خوانندگان من تصمیم بگیرند که انتشار قطعاً درباره آنها نیست. این نشریه درباره کسانی است که قبلاً می بینند ، احساس می کنند به نحوی خوب زندگی نمی کنند. علاوه بر این ، از دیدگاه افراد دیگر ، ممکن است چنین باشد ، شاید از نظر اینستاگرام ، به طور کلی همه چیز خنک است و فرصتی برای ارائه عکس اینستاگرام با خود شاد ، با خانواده ای شاد وجود دارد ، اما در داخل چیزی اشتباه است …

و اگر شخصی چیزی ندارد که بخواهد در زندگی خود زندگی کند ، گاهی اوقات شخص احساس می کند که اصلا زندگی نمی کند! آن نقل قول E. Erickson را در بالا به یاد دارید ، "در جنگل اجتماعی وجود انسان ، هیچ ارزشی برای زندگی بدون احساس هویت وجود ندارد"؟ شما می توانید برای مدت طولانی از دیگران ، و اول از همه ، البته ، از خود ، بی معنی بودن زندگی خود را پنهان کنید. انجام این کار تا زمانی که همین فرزندان ، والدین ، وام مسکن و غیره ، و غیره وجود داشته باشد ، کار چندان دشواری نیست. اما این برای همیشه دوام نمی آورد ، اینطور نیست؟

**

کودکان بزرگ می شوند ، والدین می میرند ، آنها می توانند از کار اخراج شوند. اما وقتی این اتفاق می افتد ، همه عوامل بحران معنای زندگی به چشم می خورد. در اینجا غیرممکن است که در پشت بسته بندی آب نبات خارجی موفقیت پنهان شوید. اینجا از درون بد ، بد و حتی بدتر می شود …

اگر منابع کافی وجود نداشته باشد ، به ویژه بد می شود. اگر سلامتی در حال حاضر بد شده است ، اگر سن دیگر به معنای قدرت 25 سالگی نیست. به عنوان یک قاعده ، کودکان زمانی بزرگ می شوند که فرد بالای 40 سال و بالای 45 سال داشته باشد. زندگی پر از معنا

35-45 سالگی سن خاصی است ، دوره خاصی از زندگی.

زمانی که به نظر می رسد قدرت کافی است ، اما اغلب به اندازه کافی برای هدایت شیوه زندگی قدیمی کافی نیست.

زمانی که به نظر می رسد سلامت در نوسان کامل است ، اما در واقعیت اولین ، اما نه اولین مشکلات جدی در حال حاضر ظاهر می شود.

زمانی که به نظر می رسد بچه ها هنوز کوچک هستند و بچه ها برای مدت طولانی شمارش نکرده اند!

زمانی که به نظر می رسد ازدواج تزلزل ناپذیر است ، آیا ما سالها با هم بودیم؟ اما در حقیقت ، اغلب برای مدت طولانی شکافی در این ازدواج وجود دارد.

زمانی که شخص اغلب از موقعیتی که در آن کارمند جوان فعال بود "رشد" می کرد ، اما ممکن است موقعیت دیگری ارائه نشود. یا حتی ممکن است از او بخواهند این کار را انجام دهد.

به هر حال ، زمانی که یک فرد می تواند بفهمد که این مدت طولانی در مسیر اشتباه رفته است! و ممکن است قدرت راه دیگری از بین رفته باشد …

علاوه بر این ، و انصافاً ، باید توجه داشته باشم که قبل از این سن اصلاً نمی توان از زندگی شاد تقلید کرد ، زندگی شاد وجود داشت. اما برخی از معانی فقط برای کسانی است که 30 سال را پشت سر گذاشته اند ، برای کسانی که بالای 37 ، 45 سال سن دارند. تا این سن ، حدس برخی معانی دشوار است. بسیاری از آنچه در 35-45 آشکار به نظر می رسد حتی در 25 سالگی دیده نمی شود!

همشهریان ما معمولاً در اینجا با چنین بحران معانی در زندگی خود چه می کنند؟ NS! گزینه های "جالب" زیادی می تواند وجود داشته باشد!

گاهی اوقات الکل به کمک کسی می آید.

گاهی اوقات آنها به دنبال نجات در معشوقه ، معشوق (اتم ها و معشوقه ها ، عاشقان) هستند.

البته ، البته ، شما می توانید مستقیماً با زندگی کودکان بالغ مقابله کنید.

شما می توانید دوستان و دوست دختران خود را در یک میز جمع کنید. با شکم پر ، فکر کردن در مورد معنای زندگی دشوار است.

شما همچنین می توانید در مورد بازسازی خانه در مواقعی که واقعاً به آن نیاز ندارید فکر کنید ، زندگی والدین خود را در شرایطی که واقعاً مورد نیاز نیست ، از بین ببرید ، بسیاری از گزینه های بسیار "صحیح" دیگر برای تقلید از زندگی پر از معنا وجود دارد. و همه این گزینه ها معایب خود را دارند.

بله ، الکل برخی از تجربیات را از بین می برد ، در حالی که تجربیات بیشتری از نوع دیگر را ایجاد می کند ، و نه تنها از کسی که "دوستش الکل است" ، بلکه از بسیاری از اطرافیان نیز ایجاد می کند. حتی وقتی با او مشروب نمی نوشند ، حتی وقتی نمی توانند با او مشروب بخورند. با معشوقه یا معشوق ، به احتمال زیاد هماهنگی زنده نمی شود ، بلکه اختلاف بیشتر است. با خوردن غذای اضافی که حواس شما را پرت می کند ، وزن اضافی ایجاد می شود که مشکلات بیشتری را ایجاد می کند. و شاید نه تنها اضافه وزن ، بلکه دیابت و فشار خون بالا. سپس دریایی از مشکلات وجود خواهد داشت! کودکان بالغ ممکن است از دخالت در زندگی خود قدردانی نکنند و تماس با آنها برای همیشه از بین برود!

بنابراین معلوم می شود که این به هیچ وجه مشکلات را حل نمی کند ، بلکه مشکلاتی را برای خود و دیگران ایجاد می کند. علاوه بر این. ایجاد دریایی از مشکلات برای خود و دیگران!

****

راه برون رفت از این وضعیت چیست؟ و راه خروج چیست؟! من فقط می خواهم اینجا فریاد بزنم.

البته بهترین راه حل این است که تا حد ممکن از این وضعیت دوری کنید. این در مورد روی آوردن به آزمایش حوزه معنایی ارزشی شما است ، نه تنها زمانی که همه چیز بد شده است ، بلکه مربوط به بررسی خود در مورد موضوع و دلیل زندگی من به طور منظم است. نیازی نیست این کار را هر روز انجام دهید ، نیازی نیست هر هفته این کار را انجام دهید. سالی یک بار ، یا هر چند سال یک بار ، به خود زمان دهید تا تجزیه و تحلیل کنید ، تجدید نظر کنید در حال حاضر چه اتفاقی برای شما می افتد ، و آنچه در آینده برای شما اتفاق می افتد.

وقتی سن 35 تا 45 سالگی نزدیک می شود ، وقت آن است که یک "نظافت عمومی" ، "موجودی بزرگ" در زندگی خود انجام دهید. به خاطر آوردن. این همه برای چیست؟ اگر سالی بپرسم ، وقتی فرزندان ، والدین و بسیاری از دوستانم زندگی ام را ترک کنند ، برای من چگونه خواهد بود؟ برای من چه مانده است؟ آیا من الان با آن شخص هستم؟

شما قطعاً نباید همه چیز را رها کنید و وارد زندگی دیگری شوید ، به این دلیل که همه چیز در آنجا متفاوت است. به عبارت دیگر ، منظور شما مال شما نیست. دیگری ، هست ، دیگری. این یک کار داخلی است که انجام آن از روی عادت دشوار است.

*****

هرکسی می تواند این کار را خودش انجام دهد ، اما انجام فعالیت های ذهنی عمیق در شرایط بحرانی دشوار است. و در اینجا کار عمیق با یک روانشناس می تواند بسیار مفید باشد. این دیگر کاری نیست که با هدف حل یک مشکل محلی در زندگی انجام شود ، بلکه یک کار عمیق در درک خود ، درک مسیر و معانی فرد است.

******

اگر به نشریه و موضوعات مطرح شده در آن علاقه دارید ، به خصوص اگر آن را دوست داشتید ، مانند ، سوالات ، نظرات خود را بنویسید ، با دوستان خود به اشتراک بگذارید!

توصیه شده: